ناصری: تصمیم برکناری جنتی از جای دیگری گرفته شد/ عارف برای انتخابات ریاستجمهوری۱۴۰۰ برنامه دارد
عبدالله ناصری: در هفتههای اخیر میزان ارتباطات اعضای دولت با اصلاحطلبان بیشتر از گذشته شده است و این مساله بیشتر رنگ و بوی انتخابات دارد. به صورت طبیعی نیز چون دولت و جریان اصلاحات در یک مسیر مشترک حرکت میکنند انتظار میرود که در آستانه انتخابات مراودات بیشتر و جدیتری در این زمینه صورت بگیرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، روزنامه آرمان در گفت و گوی خود با عبدالله ناصری، در خصوص حواشی انتخابات سال آینده و همچنین استراتژی اصلاح طلبان در این باره صحبت کرده است که می خوانیم:
آیا در شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات اختلاف نظرهایی درباره شیوه ورود به انتخابات ریاستجمهوری و شوراها وجود دارد؟ چرا برخی از طیفهای اصلاحات بر رویکرد حزبی تاکید میکنند و در مقابل برخی معتقدند باید از همه پتانسیل جریان اصلاحات در انتخابات استفاده کرد؟آیا این اختلافات به دودستگی منجر نخواهد شد؟
تحزب در ایران به معنای غربی آن وجود ندارد. تجربه تاریخی در جامعه ایران نیز نشان داده که احزاب به دلایل جامعه شناختی و سیاسی نتوانستهاند به وظایف خود عمل کنند. اگر احزاب در ایران نهادینه شده بودند و میتوانستند نقش احزاب کلاسیک را در جامعه ایران ایفا کنند عقل سلیم حکم میکرد که جریانهای سیاسی با رویکرد«حزب محور» در رقابتهای انتخاباتی نقش آفرینی کنند. در نتیجه در ایران معمولا فعالیتهای جبههای بیشتر کارایی دارند و بیشتر با واقعیتهای جامعه همخوانی دارد. از سوی دیگر در دو دهه گذشته هیچگاه بین دو جریان اصلاحطلب و محافظهکار ایران در زمینه امکانات و ابزارها توازن وجود نداشته است. با این وجود اصلاحطلبان در بسیاری از بزنگاهها پیروز رقابت با محافظهکاران بودهاند. همه این عوامل نشاندهنده این مساله است که اصلاحطلبان باید در انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای سال۹۶ مانند سال۹۲ به صورت جبههای وارد کارزار رقابتهای انتخاباتی شوند و تلاش کنند از همه پتانسیل موجود خود در جهت پیروزی در این رقابتها استفاده کنند. جریان اصلاحات یک بار و در سال۱۳۸۴ رویکرد حزبی را در انتخابات تجربه کرده و نتیجه مطلوبی اتخاذ نکرده است. در انتخابات ریاستجمهوری سال۸۴ طیفهای مختلف اصلاحطلب تلاش کردند با کاندیدای حزبی خود وارد رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری شوند و به همین دلیل جریان اصلاحات با کثرت کاندیداها مواجه شد. در نتیجه محمود احمدینژاد از کثرت کاندیدا در جریان اصلاحات استفاده کرد و به ریاستجمهوری رسید. ریاستجمهوری احمدینژاد علاوه بر اینکه آسیبهای جدی به جریان محافظهکار ایران زد، نابسامانیهای گسترده و عمیقی نیز برای کشور به همراه داشت. در نتیجه اصلاحطلبان باید از تجربه تاریخی سال۸۴ درس عبرت بگیرند و به جای اینکه با رویکرد حزبی وارد انتخابات ریاستجمهوری شوند با رویکرد جبههای و فراگیر در انتخابات حاضر شوند تا بتوانند طیفهای مختلف اصلاحطلبی را تحتپوشش خود قرار بدهند.
در شرایط کنونی کدام یک از احزاب بر رویکرد حزبی در شورای عالی سیاستگذاری تاکید میکنند؟
در گذشته ۶ حزب چنین دیدگاهی داشتند. با این وجود به تازگی «انجمن اسلامی مهندسین» و «انجمن اسلامی معلمان» به شورای عالی پیوستهاند و از دیدگاه گذشته خود عدول کردهاند. حزب «اعتماد ملی» نیز به تازگی تشکیل جلسه داده و تصمیم گرفته که در نهایت در راستای سیاستهای شورای عالی سیاستگذاری حرکت کند. با این وجود حزب «مردم سالاری»، حزب «اراده ملت» و «مجمع نیروهای خط امام» هنوز دیدگاههای گذشته خود را دنبال میکنند و به دنبال رویکرد حزبی در جریان اصلاحات هستند. پیشبینی بنده این است که این احزاب نیز در نهایت دیدگاه حضور جبههای را در انتخابات میپذیرند و با شورای عالی سیاستگذاری همراه میشوند. در نتیجه جای هیچ گونه نگرانی برای ایجاد دودستگی و انشقاق وجود ندارد. جریان اصلاحات در سال۹۶ با دو انتخابات همزمان مواجه خواهد بود. به همین دلیل در انتخابات ریاستجمهوری با حمایت قاطع از آقای روحانی وارد رقابتهای انتخاباتی خواهد شد. از سوی دیگر جریان اصلاحات تلاش خواهد کرد در انتخابات شورای شهر تهران تنها با یک لیست در انتخابات حاضر شود. این وضعیت اما در انتخابات مناطق مختلف کشور وضعیت یکسانی نخواهد داشت و ممکن است اصلاحطلبان با توجه به شرایط انتخابات تصمیمات جدیدی اتخاذ کنند.
در شرایط کنونی ارتباطات انتخاباتی اصلاحطلبان با اعضای دولت به چه صورت جلو میرود؟ بیشتر مراودات اعضای دولت و اصلاحطلبان حول چه محورهایی صورت میپذیرد؟
در هفتههای اخیر میزان ارتباطات اعضای دولت با اصلاحطلبان بیشتر از گذشته شده است و این مساله بیشتر رنگ و بوی انتخابات دارد. به صورت طبیعی نیز چون دولت و جریان اصلاحات در یک مسیر مشترک حرکت میکنند انتظار میرود که در آستانه انتخابات مراودات بیشتر و جدیتری در این زمینه صورت بگیرد. در شرایط کنونی دغدغه اصلاحطلبان و حزب منتسب به دولت یعنی حزب اعتدال و توسعه، حضور مقتدر و یکپارچه در انتخابات ریاستجمهوری و حمایت قاطع از آقای روحانی است. به همین دلیل نیز روزبهروز مواضع مختلف در شورای عالی ائتلاف به هم نزدیکتر خواهد شد تا اصلاحطلبان با یک رویکرد منطقی و مثبت وارد رقابتهای انتخاباتی شوند. با این وجود مشکلی که در جریان اصلاحات وجود دارد این است که با کنار رفتن احمدینژاد از فضای انتخاباتی هنوز اصلاحطلبان نمیدانند که رقیب با چه استراتژیای وارد رقابتهای انتخاباتی خواهد شد. شاید اگر آقای احمدینژاد در فضای انتخاباتی باقی میماند بهتر و راحتتر میشد آرایش سیاسی انتخابات آینده را تحلیل کرد. با این وجود این نقطه ابهام برای اصلاحطلبان وجود دارد که اصولگرایان پس از احمدینژاد با چه استراتژیای در انتخابات ریاستجمهوری وارد خواهند شد. در شرایط کنونی تنها میتوان تخمین زد که اصولگرایان معتدل به سمت آقای روحانی تمایل پیدا خواهند کرد و اصولگرایان تندرو نیز به دنبال گزینه جایگزین آقای احمدینژاد هستند. در نتیجه هنوز وضعیت اصولگرایان سنتی که از اهمیت ویژهای نیز در جریان اصولگرا برخوردار هستند مشخص نیست.
پس از تغییر سه وزیر در کابینه آقای روحانی انتظار میرفت که تغییرات در دولت ادامه داشته باشد. با این وجود تاکنون این تغییرات ادامه نداشته است. به نظر شما آقای روحانی با این تغییرات به چه اهداف کوتاهمدت و بلندمدتی میاندیشید؟
آقای فانی در آستانه استیضاح قرار داشت و باید نسبت به عملکرد خود در مقابل نمایندگان مجلس پاسخ میداد. به نظر من آقای روحانی باید عجله نمیکردند و اجازه میدادند ناگفتههای پشت پرده وزارت آموزش و پرورش در صحن علنی مجلس و از زبان آقای فانی گفته میشد تا اگر مجلس دوباره به ایشان رای اعتماد نمیدادند آقای روحانی تصمیم جدید خود را عملیاتی میکرد. از سوی دیگر گره خوردن وضعیت آقایجنتی در وزارت ارشاد با دو وزیر دیگر نیز جای سوال داشت. به نظر میرسید تصمیم برکناری آقای جنتی از جای دیگری گرفته شده و ایشان به دلایل نامعلوم از وزارت فرهنگ و ارشاد کنار گذاشته شده است. با این وجود تنها وزیری که از مدتها قبل پیشبینی میشد که تغییر کند آقای گودرزی وزیر ورزش بود که موفق نشده بود نیازهای تخصصی ورزشکاران را درک کند و به همین دلیل آقای روحانی تلاش کردند از یک نیروی جدید برای تحرک بخشی به وزارت ورزش و جوانان استفاده کنند. با این وجود به نظر من بخش بازرگانی و صنعت از ماههای اولیه تشکیل دولت تاکنون با حواشی مختلفی روبهرو بوده و باید روزی به این حاشیهها پایان داد. از سوی دیگر تیم اقتصادی و معیشتی دولت نیز موفق نشده به مطالبات جامعه در این زمینه پاسخ مناسب بدهد و به همین دلیل نیاز به تغییر در این تیم نیز مشهود است.
مهمترین چالش آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری۹۶ چیست؟ خطرات و چالشهای پیش روی آقای روحانی بیشتر در درون جریان حامی و پایگاه اجتماعی ایشان است یا از سوی مخالفان دولت؟
آقای روحانی در سال۹۶ بسیار باتجربهتر از سال۹۲ شده و نسبت به واقعیات حاکمیت سیاسی و جامعه آگاهی بیشتری پیدا کرده است. از سوی دیگر حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال۹۶ با حمایت در سال۹۲ تفاوت دارد و اصلاحطلبان به دنبال این هستند که با سازوکار جدیدی از آقای روحانی در انتخابات حمایت کنند. بدون شک مهمترین دستاورد دولت آقای روحانی توافق هستهای با قدرتهای جهانی بوده که برخی معتقدند اگر برجام تنها دستاورد دولت آقای روحانی نیز باشد کفایت میکند و میتوان به دولت نمره قابل قبولی داد. با این وجود دولت آقای روحانی به دلیل به هم ریختگی تیم رسانهای و سیاسی موفق نشد افکار عمومی را به خوبی با ماهیت برجام و پیامدهای آن آشنا کند. از سوی دیگر مخالفان دولت تا آنجا که میتوانستند علیه برجام هجمه کردند و افکار عمومی را علیه آن ترغیب کردند. به همین دلیل آقای روحانی باید برای دوران پسابرجام مختصات فکری و سیاسی خاص این دوران را تعریف کند و بر اساس آن عملکرد دولت را برای مردم تشریح و تبیین کند. آقای روحانی باید در انتخابات۹۶ با یک سازماندهی دقیق و منظم در انتخابات حضور پیدا کند. برخی عنوان میکنند ایشان نباید برای خود ستاد انتخاباتی تشکیل دهد. این در حالی است که به نظر من تشکیل ستاد برای آقای روحانی یک مساله ضروری و حیاتی است. ستادی که آقای روحانی تشکیل میدهد نیز نباید تنها به امور جاری و روزمره انتخاباتی بپردازد بلکه باید با یک سازوکار میدانی گسترده در پهنه جغرافیایی کشور دیدگاههای مردم مناطق مختلف کشور را نسبت به آقای روحانی مورد ارزیابی و سنجش دقیق قرار بدهد. برخی گمان میکنند همین که جریان اصلاحات و برخی از اصولگرایان از آقای روحانی در انتخابات حمایت کنند ایشان موفق خواهد شد دوباره به ریاست جهوری برسد. این در حالی است که سبد رای آقای روحانی کف خیابانهای شهرهای مختلف کشور است و نیازمند کار میدانی و سازوکار دقیق و حساب شده است. یکی از اشتباهات دولت اول عدم تغییر و عدم توجه کافی به مدیران احمدینژادی در دستگاههای اجرایی بود. آقای روحانی با علم به اینکه این افراد در ظاهر با دولت همراهی میکنند اما در باطن راه دیگری را در پیش میگیرند از تصمیمگیری کاربردی برای این افراد پرهیز کرد. نکته مهم اینجاست که این افراد به دلیل ارتباط مستقیم با مردم هر منطقه از تاثیرگذاری زیادی در جهتدهی افکار عمومی برخوردار هستند و به همین دلیل ممکن است پایگاه رای آقای روحانی را به صورت جدی تهدید کنند. آقای روحانی باید در زمینه تغییرات مدیریت استانی و همچنین مدیران شهری تصمیم جدیتری میگرفت که متاسفانه این اتفاق رخ نداد.
آقای عارف به مرور زمان از انفعال روزهای ابتدایی مجلس به دلیل شکست در انتخابات هیات رئیسه خارج شده و حضور جدیتری در فضای مجلس و رسانههای کشور پیدا کرده است. از سوی دیگر زمزمههایی مبنی بر تمایل آقای عارف برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری به گوش میرسد. ارزیابی شما از آینده سیاسی آقای عارف چیست؟
آقای عارف هیچ گونه دغدغهای برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ ندارند و فعالیتهای انتخاباتی ایشان معطوف به سال۱۴۰۰ است. در شرایط کنونی ایشان رئیس شورای ائتلاف جریان اصلاحات برای انتخابات ریاستجمهوری۹۶ هستند و به صورت طبیعی جایگاه ایشان با حضوردر انتخابات منافات دارد. شنیدههای بنده حاکی از این نکته است که برخی از افراد مانند آقای عارف و جهانگیری برای انتخابات ریاستجمهوری۱۴۰۰ برنامه دارند و ممکن است در آن مقطع زمانی خود را در معرض آرای مردم قرار بدهند.
آیا شورای عالی ائتلاف جریان اصلاحات قصد ندارد با آقای روحانی درباره انتخابات ریاستجمهوری۹۶ مذاکره و مفاهمه کند؟
بر اساس اعلام آقای عارف به عنوان رئیس شورای عالی ائتلاف و سخنان برخی از اعضای این شورا به زودی اصلاحطلبان با آقای روحانی درباره انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ مذاکره خواهند کرد. از سوی دیگر اصلاحطلبان به دنبال این هستند که با حامیان دولت و از جمله حزب اعتدال و توسعه به یک جمعبندی منطقی در حمایت از آقای روحانی دست پیدا کنند. به همین دلیل اصلاحطلبان و حزب اعتدال و توسعه نیز به دنبال نزدیکترکردن مواضع خود در جهت حمایت همهجانبه از آقای روحانی هستند.