حاکمیت روحانیت دگراندیش را نمیپذیرد/ حکومت روحانیون مستقل را برنمیتابد/ ورود ائمهجمعه به مباحث اجتماعی و اقتصادی غلط است/ مساجد نباید پایگاه سیاسی باشند
محمدعلی ایازی گفت: آن چیزی که بازتاب بیرونی دارد این است که حاکمیت به هیچ وجه روحانیت دگراندیش را نمیپذیرد؛ یعنی روحانیونی که نظرشان با نظر حاکمیت فرق دارد در حاشیه قرار میگیرند.
به گزارش دیده بان ایران؛ محمدعلی ایازی عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، به جایگاه رفیع روحانیت اشاره کرد و گفت: روحانیت باید به جایگاه اصلی و اولیه خود برگردد و ضمن اینکه نقش ارشاد، راهنمایی و همچنین نظریهپردازی در حوزه دین، معنویت و اخلاق دارد، باید آن جهت مردمداری و مردمگرایی را حفظ کند و تا جایی که میتواند از انگ روحانیتحکومتی دوری گزیند و اعلام برائت کند.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
***
روحانیت شیعه از هویتی مستقل در قبال حکومتها برخوردار بوده است
*روحانیون در تغییر نگاه به روحانیت چقدر سهم و نقش دارند؟
چند مساله را باید به صورت کلی مبنا قرار دهیم و بعد با در نظر گرفتن شرایط کنونی وارد بحث شویم. نکتهای که به لحاظ تاریخی همیشه به عنوان یکی از بارزههای مثبت روحانیت در گذشته مورد توجه بوده این است که روحانیت شیعه از هویتی مستقل در قبال حکومتها برخوردار بوده است. اگر قرار بر قیاس با اهل سنت یا مسیحیت باشد، طی این هزار سال روحانیت شیعه تاکید میکرد استقلال داشته باشد تا از این طریق بتواند در بزنگاههای مهم نقش تاثیرگذار خود را ایفا کند. اما این مساله قهراً در این دهه اخیر دچار اشکال شده است. حتی روحانیونی که به استقلال اهمیت میدادند، گرفتار چالشهای زیادی شدند. در حالی که تلاش روحانیت برای ایفای نقش تاریخی خود امری کاملاً طبیعی است.
مبنای دومی که در باب روحانیت باید مد نظر قرار گیرد، رابطهشان با مردم است. در واقع علاوه بر اینکه مستقل بودند «مردمی» هم بودند که مردمی بودن 2 مفهوم دارد؛ یعنی هم به فکر معیشت و آرامششان بودند و هم باورشان این بود که باید در کنار و در متن مردم بود. این مهم حتی اگر از نظر عملی خدشهای ندیده باشد هم تصور بیرونی مردم رای به این میدهد که روحانیون آنطور که توقع دارند با مردم نیستند. شاید دلیل چنین ذهنیتی این باشد که صدای روحانیون حکومتی در رسانهها و شبکههای رسمی بلندتر است و ناگزیر گویی روحانیت با روحانیون حکومتی مترادف شده است. در حالی که در واقع چنین اتفاقی نیفتاده است.
روحانیت باید به جایگاه اصلی و اولیه خود برگردد
اگر این 2 مبنا را در نظر بگیریم، به نظر من روحانیت باید به جایگاه اصلی و اولیه خود برگردد و ضمن اینکه نقش ارشاد، راهنمایی و همچنین نظریهپردازی در حوزه دین، معنویت و اخلاق دارد، باید آن جهت مردمداری و مردمگرایی را حفظ کند و تا جایی که میتواند از انگ روحانیتحکومتی دوری گزیند و اعلام برائت کند. تعبیری از پیامبر درباره علما وجود دارد با این مضمون: «علما امینان پیامبران هستند، تا وقتی که داخل دنیازدگی نشوند.» راوی از پیامبر سوال میکند: «تا وقتی که داخل دنیازدگی نشوند؟» حضرت رسول در جواب میفرمایند: «یعنی تابع قدرت نباشند و برای رضایت حاکمیت حرف نزنند.»
پس باید گفت روحانیت اگر دنبال تاثیرگذاری در دین و اخلاق هستند، لازم است دوباره به ارزشهای اصلی روحانیت بازگردند.
حاکمیت روحانیت دگراندیش را نمیپذیرد
*جایگاه روحانیت در فضای سیاسی کجاست؟
آن چیزی که بازتاب بیرونی دارد این است که حاکمیت به هیچ وجه روحانیت دگراندیش را نمیپذیرد؛ یعنی روحانیونی که نظرشان با نظر حاکمیت فرق دارد در حاشیه قرار میگیرند. لذا مرجعیت مستقل را ممنوعالتصویر، ممنوعالکلام و ممنوعالفضا میکند. در چنین فضایی مردم تصور غلطی از روحانیت پیدا میکنند که این به دینداری آنها ضربه میزند.
*روحانیون چقدر و در چه شرایطی باید به مباحث روز در حوزههای مختلف ورود کنند؟
اولاً روحانیون در حوزههایی که تخصص ندارند، حتی اگر اطلاعاتی هم داشته باشند، وارد نشوند تا از این طریق شأن و جایگاهشان حفظ شود و اجازه دهند کارشناسان و متخصصان نظر دهند. چون ورود روحانیت به هر مسالهای شأن دینی به آن موضوع میدهد که همین موجب خواهد شد تمرد از آن رویارویی با دین تلقی شود؛ مثلاً گاهی ائمهجمعه وارد مقولههای اقتصادی و فرهنگی میشوند که به نظر من این تلاش برای اظهارنظر درباره هر موضوعی مقام روحانیت را زیر سوال میبرد.
اهداف اولیه منبر تضییع شده است
*در شرایط فعلی شأن منبر چه شرایطی دارد؟
یکی از اشکالهایی که امروز در مساجد و محافل مذهبی به طور ملموسی قابل مشاهده است این است که اهداف اولیه منبر و سخنرانی مذهبی مقداری تضییع شده. مردم توقع دارند وقتی روحانی از خدا و پیغمبر و نصایح اخلاقی و شرعی صحبت میکند، به مسائل سیاسی ورود نکند و علیه این و آن جبهه نگیرد. اینگونه رفتارها متاسفانه شأن منبر را پایین آورده است.
*برخی دلیل خلوت شدن مساجد را به حرفهایی ربط میدهند که در منابر مطرح میشود. سوال این است که آیا لازم است نظارتی بر منابر صورت گیرد و اگر بله، کدام دستگاه و نهاد باید ورود کنند؟
وقتی در مسجدها همه کار میکنند و درباره همه چیز منبر میروند و حتی در روضهخانی هم شروع به تصفیهحسابهای شخصی میکنند، تنها کسانی به مسجد رفتن رغبت پیدا میکنند که با واعظان همفکرند. لازم است این روند تغییر کند تا مسجدها با حفظ مسائل دینی و معنوی پذیرای همه سلیقهها باشند و اینطور نباشد که گروهی بیایند و گروهی ترجیح بدهند نیایند.
روحانیت باید مسئولیتپذیر باشند
*چه کوتاهی یا اهمالی موجب شده در یک نظام اسلامی مساجد روزبهروز خلوتتر شوند؟
من بنای وزنگیری و اندازهگیری ندارم که بخواهم بگویم چه کسی یا چه ارگان یا نهادی در چنین حالتی سهم بیشتری دارد. حرفم این است که روحانیت باید حواسش را جمع کند و مسئولیتپذیر باشد تا شأن مسجد و منبر خدای ناکرده مخدوش نشود.
*برخی معتقدند نسبت به اوایل انقلاب، بین روحانیون و مردم فاصله افتاده است. دلیل آن چیست؟
خب، طبیعی است وقتی 2 اصل درباره روحانیت، یعنی هویت مستقل داشتن و مردممدار بودن، زیر سایه برخی رفتارهای سیاسی و... رفته است، انتظار اینکه مردم واکنشی به روحانیت نشان ندهند انتظاری خلاف واقع است. البته برخی از رفتارها هم در فاصله افتادن بین مردم و روحانیون تاثیر دارند؛ مثلاً در رادیو و تلویزیون فقط صدای یک طیف خاصی از روحانیون شنیده میشود و چون دیدگاههای دیگر از طریق رسانه ملی بایکوت شدهاند، مردم تصور میکنند همه روحانیت همانهایی هستند که در تلویزیون به بهانههای مختلف صحبت میکنند. با این حال باید گفت هنوز هم روحانیونی هستند که به اصول پایبندند و اجازه نمیدهند شأن روحانیت نزد افکار عمومی زیر سوال برود.
الهیسیاسی بودن نمازجمعه به معنی حکومتی بودن نیست
*تریبون نمازجمعه اتفاقی الهیسیاسی است. این دلیل میشود در تریبون نمازجمعه به نفع گروهای سیاسی مشخصی تبلیغ شود. آیا علت خلوت شدن نمازجمعهها را میتوان در این رویکرد دید؟
الهیسیاسی بودن نمازجمعه به معنی حکومتی بودن نیست. در واقع رسالت نمازجمعه این است که مسئولیتهایی را در باب حقوق، آزادی و عدالت مردم پیگیری کنند و به جای توجه نشان دادن به جریانهای سیاسی درد مردم را مد نظر قرار دهند.
*دعوای طلبگی چه معنیای دارد؟
این توجیهی برای دعوای 2 عضو شورای نگهبان است. در حالی که اگر عضوی از جریان مقابل بود، یقیناً میگفتند دعوای اسلام و کفر است و... مثلاً اگر بین آقای مصباحیزدی و آقای خاتمی بحثی پیش بیاید، آقایان از جدل اسلام و کفر خبر میدهند.
اصل دینداری دچار خدشه شده است
*در سوال آخر، نگاه امروز مردم به مراجع تغییر کرده است؟
متاسفانه بله. مراجع که جای خود دارند، اصل دینداری دچار خدشه شده و به همین دلیل تعداد شرکتکنندگان در نمازجمعه و مساجد محلهها به طور چشمگیری کاهش پیدا کرده و این نتیجه برخی از رفتارهای سوئی است که از جانب گروهی از روحانیون سر زده است./ اعتمادآنلاین