کد خبر: 7416
A

مسیح مهاجری: گویا حضرات مسئولین از وجود امنیت در کشور به تنگ آمده‌اند و خواستار تشنج و ناامنی هستند

مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه نوشت؛تمام مسئولان نظام جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل و از سیاسی تا اقتصادی و قضائی و فرهنگی و نظامی، همگی به وجود امنیت در ایران افتخار می‌کنند و این نعمت بزرگ را به رخ دیگران می‌کشند.

مسیح مهاجری: گویا حضرات مسئولین از وجود امنیت در کشور به تنگ آمده‌اند و خواستار تشنج و ناامنی هستند

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، مهاجری در ادامه یادداشت خود در سرمقاله این روزنامه نوشت: حق هم دارند، زیرا همانطور که همین حضرات می‌گویند در شرایط ناامنی بی‌سابقه‌ای که منطقه ما دچار آن است، ایران خوشبختانه از امنیتی مثال زدنی برخوردار است. 

تا آنجا که خبر داریم، مردم ایران از وجود امنیت در کشور بسیار راضی و خوشحالند و قدردان آن هستند و ضمن شکرگزاری به درگاه خدای متعال به خاطر این نعمت بزرگ، نظام جمهوری اسلامی را عامل اصلی برخورداری از این نعمت می‌دانند. به همین دلیل، همه باید با تمام توان و امکانات از نظام جمهوری اسلامی حفاظت کنیم و اجازه ندهیم گزند و خدشه‌ای به آن وارد شود.

حفاظت از نظام جمهوری اسلامی ممکن است راه‌های زیادی داشته باشد اما شاخص‌ترین و نتیجه بخش‌ترین راه، وحدت اقشار مختلف مردم و همینطور مسئولان است. در این میان، نقش مسئولان، چه در ایجاد وحدت و چه در حراست از آن و جلوگیری از اختلاف و تفرقه، بسیار مهم و موثر است. مردم از مسئولین الگو می‌گیرند و عملکرد و موضعگیری و سخنان مسئولین، به ویژه در رده‌های بالای مدیریتی کشور، نقش مهمی در رفتار و سلوک سیاسی مردم دارد. 

معیار تفاهم میان مسئولین باید «قانون» باشد. اگر مدیران کشور در رده‌های مختلف به ویژه در بالاترین رده، به قانون تمکین کنند و انتظاری بالاتر از قانون نداشته باشند، همواره به برقراری تفاهم میان خودشان باید امیدوار باشند کما اینکه همین تفاهم می‌تواند زمینه را برای سلوک اخلاقی در سایه تفاهم و وحدت کلمه در اقشار مختلف مردم و کل جامعه به ارمغان بیاورد. از همین راه است که می‌توان امنیت کشور را تامین کرد. اگر کسانی تصور می‌کنند امنیت را فقط از راه فعالیت‌های نیروهای اطلاعاتی و امنیتی رسمی و بگیر و ببندها می‌توان تامین کرد، سخت در اشتباهند. اساس امنیت در هر جامعه‌ای با وجود تفاهم میان مردم و قبل از آنها در میان مسئولین رابطه مستقیم دارد، تفاهمی که زمینه ساز وحدت است و قدرت ملی را تضمین می‌کند.

حوادث هفته‌های اخیر، که از انتشار شایعاتی در مورد بعضی مسئولین شروع شد و با جلوگیری از سخنرانی یک نماینده مجلس در مشهد و برخوردهای حامیانه و ناقدانه با آن ادامه یافت و سپس به مناظره‌های غیرحضوری ولی بسیار تند بعضی افراد اعم از روحانی و غیرروحانی و نماینده مجلس و مسئولین قضائی منجر شد و سرانجام در روز هفتم آذر ماه به جلب یکی از نماینده منتقد مجلس و تجمع عده‌ای از مردم در اطراف خانه او برای جلوگیری از بازداشت وی و در نهایت به انصراف مامورین از بازداشت آن نماینده ماجرا به صورت موقت پایان یافت، هیچ یک از این حوادث زیبنده نظام جمهوری اسلامی آنهم در سطح مدیران ارشد و نمایندگان مجلس نبود. اگر تمام افراد دخیل در این حوادث به قانون پای بندی نشان می‌دادند و علاوه بر قانون، اخلاق را چارچوب حرکت‌ها و گفتارهای خود قرار می‌دادند، قطعاً هیچ یک از این حوادث پیش نمی‌آمد و این همه خوراک تبلیغاتی برای دشمنان نظام جمهوری اسلامی و بدخواهان ملت ایران درست نمی‌شد.

این قبیل بداخلاقی‌ها و خروج از چارچوب‌های قانونی، گاهی این تصور را به ذهن‌ها می‌آورد که گویا حضرات مسئولین از وجود امنیت در کشور به تنگ آمده‌اند و خواستار تشنج و ناامنی هستند! مگر حضرات نمی‌دانند دشمنان ملت ایران برای ایجاد ناامنی در این کشور چه سرمایه گذاری‌هائی کرده‌اند و چه نقشه‌هائی دارند و چه عواملی را به کار می‌گیرند؟ صاحب این قلم درصدد قضاوت درباره وقایع چند روز گذشته و معرفی مقصر نیست. واقعیت این است که قوه قضائیه حقوقی دارد که باید حفظ شود کما اینکه قانون برای نمایندگان مجلس نیز حقوقی در نظر گرفته است که آن هم باید رعایت شود. تقصیر یا قصور را یکسره متوجه یک طرف کردن، خطاست. آنچه مسلم است این است که اگر طرفین به قانون عمل کنند و همواره برای قانون یک پیوست «اخلاقی» و یک پیوست «عقلی» هم داشته باشند، به راحتی می‌توانند تمام مسائل را تدبیر و تمام مشکلات را حل کنند.

درست همزمان با همین وقایع تلخ، حوادث تلخ دیگری نیز در داخل و خارج ایران رخ داد که برای آحاد ملت ایران غمبار بود. واقعه تروریستی حله که در آن ده‌ها نفر از زائران اربعین حسینی به شهادت رسیدند، تصادف قطارهای مسافربری در حومه دامغان که قربانیان زیادی داشت و فقدان مرجع مجاهد و انقلابی حضرت آیت‌الله موسوی اردبیلی که از یاران حلقه اول امام و از برجسته‌ترین خدمتگزاران به مردم و نظام جمهوری اسلامی و فرهنگ این کشور بود، هر کدام ضایعه‌ای بزرگ بودند. آیا در شرایطی که کشور با چنین ضایعه‌های بزرگی درگیر است، این کمال بی‌تدبیری نیست که شرایط و زمینه‌ای برای تشنج و درگیری فکری مردم فراهم آوریم و به دشمنان خوراک تبلیغاتی بدهیم تا برای ایجاد تفرقه در جامعه تلاش کنند؟ در این گیرودار که عده‌ای به ترمیم زخم‌های ناشی از کینه توزی تروریست‌ها در حله می‌اندیشند، عده‌ای برای حل مشکلات ناشی از قصور یا تقصیر متصدیان راه آهن چاره‌جوئی می‌کنند و عده‌ای نیز از کوتاهی رسانه ملی در تکریم آیت‌الله موسوی اردبیلی و قصور متصدیان حرم حضرت معصومه سلام‌الله علیها در انجام وظایفی که در مراسم تشییع و برگزاری نماز بر پیکر این مرجع مجاهد در حیرتند، در چنین شرایطی نباید افرادی فکر و ذهن مردم را درگیر اموری کنند که با پای بندی مسئولین به قانون و رعایت اخلاق و اندکی تعقل قابل پیشگیری هستند.

مردم، این رفتارهای مغایر با وحدت و امنیت کشور را در پرونده کسانی که مرتکب چنین اقداماتی می‌شوند ثبت خواهند کرد و در زمان مقتضی به آنها پاسخ خواهند داد. مهم تر، پرونده‌ای است که این افراد نزد خدا دارند. خدای متعال قطعاً از کسانی که قدردان نعمت بزرگ نظام جمهوری اسلامی نباشند و با رفتارهای خلاف قانون و خلاف اخلاق خود به آن لطمه وارد کنند، نخواهد گذشت.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر