مرور روزنامههای پنجشنبه ۲۳ آبان ماه در دیده بان ایران
این بار تهدید روحانی به محاکمه، دستگیری ابربدهکار خارج نشین، مشخصات شانزده سانتریفیوژ ایرانی، واکنش وزارت کشور به اظهارات آیتالله جنتی، رازهای قتل میترا استاد آشکار میشود؟ هشدارهای فیفا قبل از دیدار ایران و عراق، روحانی نگران ترکیب مجلس بعدی؟ زیان آلودگی هوا چقدر است؟ درآمد روزانه ۳۰ تا ۴۵ میلیونی یک فیلترشکن، انتقام سخت از نتانیاهو، اظهارات مجدد روحانی درباره ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار گمشده و بازار مسکن تکان میخورد؟ از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش سایت خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۲۳ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ادامه واکنشها به اظهارات حسن روحانی در هفته گذشته و تکرار صحبتهای او درباره ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار گمشده و دستگیری ابربدهکار بانکی و سلطان فولاد از یک سو و جزییات چتر یارانهای از سوی دیگر در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
حکایت چشمان دوربین دولت
سمیرا کریمشاهی طی یادداشتی که در شماره امروز وطن امروز با عنوان حکایت چشمان دوربین دولت منتشر شده نوشت: از زمان روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و داغ شدن بحث توافق با کشورهای ۱+۵، دولتمردان گشایش اقتصادی ایران را در تعامل با غرب و افزایش حجم تجارت با آن کشورها جستوجو میکنند، حتی در زمان کنونی که هر گام ایران برای کاهش تعهدات نشان از عدم اراده اروپاییان برای حفظ تعامل ذیل توافق برجام است، باز هم تقسیم نگاهی رخ نمیدهد که جز غرب، اطرافمان و ظرفیتهایش را دریابیم. ایران در یک موقعیت ناب جغرافیایی مرز مشترک آبی و زمینی با ۱۵ کشور را داراست. هرچند شرایط تحریمی محدودیتهایی را برای مراودات تجاری با کشورهای دیگر حتی همسایه ایجاد کرده، اما به همان نسبت ایجاب میکند برای کاهش اثر فشارها، گسترش همکاری با کشورهای اطرافمان اولویت ایران قرار بگیرد؛ توجهی که میتوانست از طریق ایدههای نوین اقتصاد بینالملل مانند پیمان پولی دوجانبه بدون استفاده از دلار و مشمولیت تحریمی، کشورهای منطقه را با ما در یک اقتصاد پویا همراه کند.
عراق مهرماه امسال ضمن توافقاتی که با آمریکا انجام داد برای پنجمینبار شامل معافیتهای تحریمی علیه ایران به مدت ۴ ماه شد؛ یک دیپلماسی فعال در حوزه منطقه میتواند آمریکا را از طرف اکثر کشورهای همسایهمان تحت فشار قرار دهد تا از محدودیتها بکاهد.
اگر دولت نیمی از توجهی را که برای تعامل با چشم آبیهای غربی دارد به اطراف کشور اختصاص دهد شاید نظرش را درباره رسیدن به بنبست تغییر دهد!
به گفته یحیی آلاسحاق، رئیس اتاق ایران و عراق، حجم مبادلات تجاری میان ایران و عراق سال گذشته به حدود ۱۳میلیارد دلار رسید که معادل ۱۰ برابر تجارت با اروپاست!
جالب اینجاست که برای افزایش این حجم از مبادلات یک افق ۲۰ میلیارد دلاری ترسیم شده در حالی که کشوری مانند ترکیه آینده روابط خود با عراق را به گونهای برنامهریزی کرده که به حجم ۱۰۰ میلیارد دلار برسد. جای تاسف است که وقتی ۲ ملت ایران و عراق بالاترین سطح اشتراکات را دارا هستند، کشوری مانند ترکیه که بر سر مسأله تروریسم دچار اختلافاتی هم با دولت عراق و افکار عمومی در این کشور شده، اما بازار عراق را در دست دارد. درست است که این کشور محدودیتی مانند تحریم ندارد و وضعیت اقتصادی به بهتری نسبت به ایران دارد، اما عزمی که آنکارا برای حضور در کشورهای آسیای مرکزی و غربی جزم کرده با تهران قابل مقایسه نیست! که این هم محدود به حوزه تولید و صادرات کالا نمیشود، بلکه بحث خدماتی نیز هست. پیشبینی میشود درآمد ترکیه از صادرات خدمات تا پایان سال ۲۰۱۹ به ۵۲ میلیارد دلار خواهد رسید که این معادل کل درآمد صادرات نفت ایران در سال گذشته است. در حالی که ایران برای بحث عمرانی، پزشکی و آموزشی فرصتهای خوبی برای کسب درآمد خدماتی از کشورهای همسایه دارد، اما به فرصتسوزی تبدیل میشود که در اینجا ۲ مثال در زمینه خدمات را بررسی میکنیم؛ اولی یک فرصت از دسترفته است و دومی اگر همچنان منتظر انجام تعهدات اروپا باشیم از دست میرود.
حدود ۱۰ سال پیش عراق در زمینه آبیاری مدرن و مهندسی کشاورزی خواستار کمکهایی از کشورمان بوده، اما سرانجام این مسألهمشخص نیست یا بهتر است بگوییم نادیده گرفته شده است. در حال حاضر هم اگر از مسؤولان وزارت کشاورزی درباره همکاری با کشور عراق بپرسیم بعید میدانم جز موارد جزئی پاسخی در حوزه برنامهریزی کلان داشته باشند، اما هلند، با کمترین اشتراکات با این کشور در حال برنامهریزی برای مدیریت آب و کشاورزی عراق است. سفیر هلند در این کشور با مسؤولان عراقی برای مسائل مربوط به کشاورزی و تربیت نیرو و پرورش آکادمیک آن در این زمینه بارها رایزنی داشته است؛ خردادماه امسال برای وضعیت آب و کشاورزی عراق همایشی در هلند برگزار شد و ادامه همکاریهایی ذیل این همایش شکل گرفت.
بودجه کاهش آلودگی هوا کجا هزینه میشود؟
محمد درویش کارشناس محیط زیست در یادداشتی با عنوان بودجه کاهش آلودگی هوا کجا هزینه میشود، در روزنامه آرمان ملی نوشت: این روزها در حالی مردم شهر تهران با معضل آلودگی هوا دست و پنجه نرم میکنند که مهمترین عامل تداوم آلودگی هوای این کلانشهر، علاوه بر ویژگیهای سرعت باد که در آن کمتر از ۵ متر در ثانیه است و وجود کوههایی که در شمال پایتخت قرار گرفته، استقرار غلط برجهای مسکونی در اطراف بزرگراههای همت و حکیم و استقرار برجهای بلند در منطقه ۲۲ است که کریدور حیاتی بادهای غرب به شرق را مختل کرده است. بیشک همه کسانی که در جانمایی این برجها تصمیمگیرنده بودهاند، موظف هستند که به مردم تهران پاسخگو باشند که چطور اجازه چنین اشتباه فاحش مهندسی دراین منطقه حساس و استراتژیک به لحاظ زیست محیطی را دادهاند. از سوی دیگر در دهههای گذشته ما به جای اینکه شرایطی را در مبلمان شهری تهران ایجاد نماییم که مردم به جای استفاده از خودروهای شخصی، داوطلبانه از وسایل حمل و نقلعمومی مانند بیآرتی و مترو استفاده نمایند، اما جذابیت را لحاظ نکردیم و متاسفانه کسی که خودروی شخصی دارد، تمایلی برای استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی از خود نشان نمیدهد. دلیل این عدم رغبت مردم این است که ما به ایجاد مسیرهای ایمن پیادهراه و دوچرخه بیتفاوت بودیم. امروزه اگر یک شهروندی بخواهد از شمال شرق تهران به شمال غرب آن با مترو سفر کند باید به مرکز شهر بیاید و از آنجا به سمت شمال غرب حرکت کند. ما در ساخت و مهندسی خطوط مترو چنین ویژگیهایی را رعایت نکردیم و ناخودآگاه مردم را تشویق به استفاده از خودروهای شخصی کرده ایم.
در چند دهه اخیر مدام اتوبان ساختیم، تقاطع غیرهمسطح، تونل، پل و پارکینگ طبقاتی ساختیم و به رشد خودرو محوری در حمل و نقل شهری چراغ سبز نشان دادیم. در صورتی که اگر این بودجهها را برای افزایش کمیت و کیفیت ناوگان عمومی، ریلگذاری، افزایش ناوگانها، افزایش مسیرهای مترو و اتوبوسهای جدید، ایجاد مسیرهای ایمن برای دوچرخه سواری، راهاندازی دوچرخههای هوشمند نسل پنج و شش هزینه میکردیم، دیگر چنین آلودگی هوا و ترافیکی را در پایتخت شاهد نبودیم. امروزه اشتباه راهبردی که در سازمانمحیط زیست، شهرداری، نیروی انتظامی اتفاق افتاده این است که آنها تصور میکنند، برای رفع مشکل آلودگی هوا باید به جنگ آلودگی هوا بروند در صورتی که برای حل این مشکل باید به جنگ ترافیک تهران بروند. زمانی که اعلام میشود ظرفیت معابر عمومی تهران برابر با یک ششم ظرفیت خودروهای موجود در این شهر است، اگر تمام خودروهای تهران هم برقی شوند، اما بازهم مشکل ترافیک و آلودگی صوتی آن همچنان پابرجا خواهد بود. هر چند که به نظر میرسد شهردار فعلی تهران نسبت به شهرداران قبل، از علم و اراده بیشتری برای تغییر مبلمان شهری از خودرومحوری به زیستمحوری برخوردار است، اما باز ما در دو سال گذشته شاهد پیشرفت ملموسی در تغییر مبلمان شهری نبودیم. طبق اسناد موجود، سابقه آلودگی هوای تهران به ۶۲ سال پیش باز میگردد که خبرنگار روزنامه اطلاعات در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۳۶ مقالهای خطاب به شهردار وقت تهران نوشته و در آن مقاله گلایه میکند که شهروندان تا به کی باید از این دود و دم بنالند و در سر چهارراهها اسیر ترافیک باشند؟ اگر این مقاله را بعد از ۶۲ سال، فردا دوباره در روزنامه اطلاعات منتشر کنیم، بازهم تفاوتی با آن سالها شاهد نیستیم و فقط در طی این سالها برای آلودگی هوا ردیف بودجه در نظر گرفتیم و کسی از سرنوشت این بودجهها خبری ندارد. باید از مسئولان شهری و سازمانهایی که ردیف بودجه میگیرند، سوال پرسید که این بودجهها را کجا هزینه کردهاند. دولت همواره نشان داده به پروژههایی که علاقه دارد، پول و بودجه کافی را اختصاص میدهد، اختصاص بودجه ۲۰ هزار میلیارد تومانی برای انتقال آب خزر به سمنان و ۶۰ هزار میلیارد تومانی برای انتقال آب دریای عمان به مشهد، از جمله این هزینههاست، اما برای مرگ سالانه ۳۵ هزار نفر در کشور و پنج هزار نفر در تهران به علت آلودگی هوا هنوز تدبیری اندیشیده نشده است.
تخریبها و بر هم زدن سخنرانیها بدون سازماندهی و حمایت سیاسی نیستند
قاسم میرزایینیکو نماینده مجلس در یادداشتی با عنوان درسی برای مشوقان تخریبها در شماره امروز روزنامه ایران نوشت: برای گروههای فشار حمله به رئیس جمهوری منتخب ملت و مقامات رسمی که با آنها دارای زاویه نگاه و بینش هستند، رفتار تازهای نیست. آنها بیش از دو دهه است که همین روش را بهترین تاکتیک برای زمینگیر کردن دستگاه اجرایی کشور، ایجاد نارضایتی در مردم و نهایتاً کسب رأی از این بازار به هم ریخته میدانند. تجربه هم نشان داده که بسیار بعید است این گروهها توصیههایی نظیر اینکه چنین روشی در نهایت منجر به تخریب منافع ملی و کلیت نظام میشود را مدنظر قرار دهند. اتفاقاً در تمام این سالها، چه در دوره اصلاحات و چه اکنون شاهد بودهایم که هر گاه دستگاه اجرایی نشانهای از یک اقدام جدی در جهت منافع عمومی ملت بروز داده، سر و صداها، فریادها و حملات این گروهها شدت بیشتری به خود گرفته. متأسفانه امروز باید بگوییم که این رفتار هم در یکسری سطوح نیروهای پیادهنظام و یا میانی جریان مخالف دولت تبدیل به فرهنگ سیاسی تثبیت شدهای شده و هم نشانی از اهتمام برای برخورد جدی و مؤثر با آن نیست. در واقع هر چند در مقاطعی صداهایی در مذمت این رفتارها بلند شده، اما در پی آنها هیچ گاه شاهد اقدامی عملیاتی نبودهایم.
اما در این میان یک طرف این ماجرا تقریباً نادیده گرفته شده. چنین رفتارهایی به گواه تاریخ تحولات سیاسی پس از انقلاب و خصوصاً دو دهه اخیر به هیچ عنوان بدون سازماندهی و حمایتهای سیاسی مشخص امکانپذیر نبوده و نیست. هم در دوره اصلاحات و هم اکنون، مرتکبین این رفتارها صحنهگردانان و مشوقین و پشتیبانانی در سطوح مختلف قدرت دارند که از آنها نیرو و انگیزه میگیرند تا امکان پایان یافتن رفتار آنها به کمترین سطح ممکن برسد. به نظر حرف اصلی را امروز باید به این افراد زد؛ افرادی که در سطوحی از قدرت مشوق، صحنهگردان و یا تأمینکنندگان این اقدامات هستند. حرفی نه از منظر نصیحت و موعظه بلکه از منظر هشدار برای منافع خود این افراد.
هنوز دو دهه از دوران اصلاحات نگذشته و همه به یاد دارند که در آن زمان با هدف زمینگیر شدن دولت اصلاحات چه اقدامات تقابلی علیه دستگاه اجرایی آغاز شد و چه کسانی پشت این رفتارها بودند. آن زمان نیز مانند امروز این گروه میپنداشتند که در چنین روشی برای آنها سود و منفعتی سیاسی نهفته است. با اتکا به همین روشها دولت اصلاحات نهایتاً زمینگیر شد، اما این به هیچ عنوان به معنای کامیابی حامیان اقدامات علیه آن دولت نبود، چه آنکه در دولت بعد بخشی از همین جریان خود به صف اول کسانی رسیدند که مورد حملاتی مشابه قرار گرفتند و حالا سالهاست که فشار حملات تخریبی را تحمل میکنند و متوجه شدهاند که وقتی جمعی در جریان رفتارهای تخریبی حرف از «منافع عمومی» میزدند و به قربانی شدن همه در این رفتارها تأکید داشتند، چندان بیراه نمیگفتند.
امروز هم معلوم نیست که برای فردا چرخ تحولات چگونه بچرخد و افراد و طیفهای مختلف در آینده نهچندان دور کجای میدان سیاست و در چه موضعی باشند. دور روزگار همواره نشان داده که «در همیشه بر یک پاشنه نخواهد چرخید.» امروز اگر افراد حامی و مشوق این رفتارها نمیخواهند باور کنند که کارشان منافع همه و از جمله خودشان را برای آینده به تهدید میاندازد، حداقل نگاهی به تجربه گذشتگان کنند و قدری به این بیندیشند که احتمالاً چرخ روزگار و تحولات سیاسی طور دیگری بچرخد، نه آن گونه که لزوماً آنها پیشبینی میکنند.