سردار جوانی: دشمنان این جامعه و نظام دینی، همان دشمنان خدا هستند
بعضی خود را طرفدار مذاکره و رقبای خود را مخالف مذاکره معرفی کرده، از مذاکره با عنوان تنها راهحل مشکلات کشور یاد میکنند؛ این در حالی است که نظام اسلامی و جریان انقلابی در کشور از ابتدای انقلاب تاکنون اهل مذاکره در حوزه دیپلماسی بوده و آن را در عمل اثبات کرده است.
به گزارش دیده بان ایران، یدالله جوانی در صبح صادق نوشت: سیاست خارجی در هر کشوری و برای هر نظام سیاسی و مردم آن کشور، اهمیت بسیار بالایی در دنیای امروز دارد. سیاستهای جهتگیریها، مواضع و عملکرد هر نظام سیاسی در حوزه سیاست خارجی، تابع اصول حاکم بر سیاست خارجی آن کشور بوده و این اصول، برگرفته از مبانی، ارزشها، آرمان و اهداف تعریف شده است. تأمین منافع ملی و در صدر آن، تأمین امنیت ملی، مهمترین شاخص برای اتخاذ مواضع در حوزه سیاست خارجی به اقتضای شرایط مبتنی بر آن اصول است. عرصه بینالملل، عرصه تضاد و تعارض منافع کشورها و نظامهای سیاسی است. پدیدآیی ائتلافها و اتحادها در صحنه بینالملل میان کشورها در مقیاس جهانی یا منطقهای، عمدتاً در راستای تأمین منافع مشترک یا دفع و رفع تهدیدات مشترک است. هر کشوری در عرصه سیاست خارجی، به دلیل مبانی، اصول، آرمان و اهداف پذیرفته شده در عرصه سیاست خارجیاش، دوستان و دشمنانی دارد که جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به دلیل اصول حاکم بر سیاست خارجیاش، دوستان و دشمنان سرسختی دارد. یکی از بهترین راههای تأمین منافع ملی، شناخت درست از این دوستان و دشمنان است
مقاومت و توسعه قدرت
جمهوری اسلامی به دلیل پایبندی به ارزشهای دینی و انسانی در عرصه سیاست خارجی، دشمنان مشخص، سرسخت و انعطافپذیری دارد. تا پیش از انقلاب اسلامی، کشورها به دو دسته «سلطهگر» و «سلطهپذیر» تقسیم میشدند. جمهوری اسلامی تنها کشوری است که در عرصه سیاست خارجیاش، از اصل «در سلطهگری و سلطهپذیری» پیروی میکند. به عبارت دیگر، بر اساس آموزههای اسلامی و ارزشهای انسانی، نظام سیاسی دینی مبتنی بر فلسفه سیاسیاش، نه سلطهگر و نه سلطهپذیراست. به عبارتی، این نظام در صحنه بینالملل، نه زیر بار ظلم و زورگیری و قلدری دیگران میرود،نه اینکه خود دنبال زورگویی و سلطه بر دیگران است. بدیهی است، چنین نظامی دشمن داشته باشد. مستکبران، طاغوتها، ظالمان و ستمگران و قلدران عالم، بر دشمنی با چنین نظام دینی تمرکز کرده، به کمتر از نابودی و براندازی آن رضایت نمیدهند. بسیار روشن است که در چنین وضعیتی، بقای نظام دینی با چنین مواضعی در عرصه سیاست خارجی، در گرو اتخاذ دو سیاست اصلی و راهبردی زیر است:
1- مقاومت و ایستادگی در برابر فشارها، توطئهها و فتنهانگیزیهای دشمنان؛ 2- توسعه قدرت و رفتن به سمت تشکیل جبهه مقاومت با کمک دولتها و ملتهای مستقل، مستضعف و همه کسانی که تحت فشار سلطهگران هستند.
جمهوری اسلامی از ابتدا پدیدهای و شکلگیری با آرایش دشمنان خود با مختصات پیشگفته مواجه شد. آمریکا به دلیل خلق و خوی استکباری در رأس این دشمنان، سیاست نابودی انقلاب اسلامی، براندازی جمهوری اسلامی و تضعیف ملت ایران به هر شکل ممکن را در پیش گرفت. در مقابل جمهوری اسلامی با محوریت نظام ولایی برای بقا، حفظ استقلال و عزت ایرانیان، برای پیشرفت و تحقق آرمانها و اهداف و در یک کلمه برای تأمین منافع ملی همان دو سیاست اصلی مقاومت و توسعه قدرت را در پیش گرفت. متأسفانه، در این 40 سال گذشته، در داخل کشور برخی جریانهای سیاسی برای رسیدن به مقاصد و عمدتاً در آستانه هر انتخاباتی که با هدف جلب آرای مردم، با تحلیلهای غلط و دوگانهسازیهای دروغین، سیاست عوامفریبی و به چالش کشاندن نظام اسلامی را در پیش گرفته، خسارتهای سنگینی به منافع ملی وارد کردهاند. تحلیلهای غلط و دوگانهسازهایی از قبیل 1- طرح تئوری توطئه و متهمسازی نظام و نیروهای انقلابی به اینکه در زمینه دشمن دانستن آمریکا دچار توهم بر اساس تئوری توطئه شدهاند.
2- تسخیر لانه جاسوسی و شعارهای «مرگ بر آمریکا»، عامل پدیدآیی دشمنی آمریکا و در نتیجه به وجود آمدن مشکلات برای کشور است. به عبارت دیگر؛ سیاستهای جمهوری اسلامی در قبال آمریکا، دشمنی آمریکا را در پی داشته است.
3- دوگانه جنگ و صلح، به این معنا که در کشور عدهای دنبال جنگ و عدهای دنبال صلح هستند.
4- دوگانه موشک و معیشت، به این معنا که عدهای به دنبال رفاه و معیشت مردم و عدهای به دنبال ساخت موشک هستند.
5- دوگانه تقابل و تعامل با جهان، به این معنا که عدهای دنبال تقابل با جهان و عدهای به دنبال تعامل با جهان هستند.
6- طرفداران و مخالفان مذاکره، به این معنا که عدهای از طریق مذاکره به دنبال پیشرفت کشور و رفاه مردم بوده و عدهای که کاسب تحریمها هستند، مخالف مذاکرهاند.
7- طرفداران و مخالفان برجام، به این معنا که عدهای با برجام به دنبال حل مشکلات کشور در همه حوزهها بوده و عدهای که نانشان در تحریم است، با برجام مخالفت میکنند.
بسیار روشن است که برای جلوگیری از عوامفریبی این جماعت، باید این دوگانههای دروغین را تبیین و عوامفریبی این جماعت، باید این دوگانههای دروغین را تبیین و اصالت داشتن یا بیپایه و اساس بودن آن را مشخص کرد.
در این نوشتار، به اختصار درباره چند مورد از تحلیلهای غلط و دوگانههای دروغین توضیح داده میشود.
نفی دشمنی دشمن
عدهای با صراحت وجود دشمن را نقد کرده، دشمن دانستن آمریکا برای ملت ایران، انقلاب اسلامی و نظام دینی را توهم میدانند. آیا این چنین است؟ اگر کسی بخواهد عالمانه، منصفانه و واقعبینانه به این نکته و پرسش پاسخ دهد، پاسخ سخت و دشوار نیست. یک جامعه دینی و یک کشور اسلامی که بخواهد بر اساس اسلام واقعی عمل کند، حتماً و حتماً دشمن دارد. دشمنان این جامعه و نظام دینی، همان دشمنان خدا، دشمنان راه خدا و دشمنان مسیر عبودیت و بندگی خدا هستند. خداوند در قرآن طاغوت و ولایت آن را در مقابل ولایت الهی معرفی کرده، در بسیاری از آیات مؤمنان را به پرهیز و اجتناب از طاغوت و ایستادگی در برابر آن و مبارزه با آن فرا میخواند.
اگر بپذیریم یک جامعه دینی و اسلامی دشمن دارد و دشمنی این دشمن به دلیل هویت دینی آن جامعه است، اکنون مصداق این دشمن کیست؟ آیا مصداق واقعی چنین دشمنی، به جز آمریکا و جبههای که او علیه انقلاب اسلامی از دیگر مستکبران پدید آورده، کس دیگری میتواند باشد. آمریکا با صراحت ادعای رهبری جهان و به دست گرفتن مدیریت جهان را دارد. آمریکا برای رسیدن به این رهبری و تک قطبی کردن جهان، با هزینه کردن هزاران میلیارد دلار در منطقه غرب آسیا، چه جنایتها و ظلمهایی که در این سالها انجام نداده است. آیا میتوان چنین دشمنی را نادیده انگاشت؟
دشمنی آمریکا با ملتهای آزاده، مستقل و ازجمله ملت ایران، به دلیل خلق و خوی استکباری، قلدرمآبی و زورگویی آن است. رهبر معظم انقلاب به مناسبت ۱۳ آبان و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی در جمع دانش آموزان استکبار را این چنین توصیف میکنند: «استکبار یعنی چه؟ استکبار یک تعبیر قرآنی است؛ در قرآن کلمه استکبار به کار رفته است؛ آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنی آن کسانی و آن دولتی که قصد دخالت در امور انسانها و ملتهای دیگر را دارد، در همه کارهای آنها مداخله میکند برای حفظ منافع خود؛ خود را آزاد میداند، حق تحمیل بر ملتها را برای خود قائل است، حق دخالت در امور کشورها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچ کس نیست؛ این معنای مستکبر است.» آیا با بررسی رفتارهای آمریکا در قبال دیگر ملتها و دولتها و ازجمله ملت و دولت ایران، فهم رفتار استکباری آمریکا در قبال دیگران کار سختی است؟ بنابراین دشمنی آمریکا برای ملت ایران ثابت است و نمیتوان آن را انکار کرد.
آغاز دشمنیها
یکی از تحلیلهای غلط در جامعه ما که برخی جریانهای سیاسی ارائه میکنند، آن است که تسخیر لانه جاسوسی آمریکا عامل دشمنیهای آمریکا با ملت ایران است. درحالیکه اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره) در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ و تسخیر لانه جاسوسی، واکنشی هوشمندانه، بهنگام و ضروری در قبال توطئهها و نقشههای شیطانی آمریکا علیه انقلاب اسلامی بود. بهطورقطع، یکی از عوامل ماندگاری انقلاب اسلامی و چهل ساله شدن انقلاب اسلامی، خنثی شدن طرحهای توطئه آمریکا علیه انقلاب از طریق تسخیر لانه جاسوسی و پایان بخشی به این کانون توطئه در ایران بود. دشمنی آمریکا علیه حرکت استقلالطلبانه ملت ایران، به دوران قبل از انقلاب اسلامی برمیگردد و شروع این دشمنی به صورت آشکارا، در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ است. رهبر معظم انقلاب به مناسبت ۱۳ آبان سال جاری در جمع دانش آموزان، تنزل دادن دشمنی آمریکا به تسخیر لانه جاسوسی را یک تحلیل غلط دانسته و کودتای 28 مرداد ۱۳۳۲ را سرآغاز دشمنی آشکار شیطان بزرگ را ما ایران خواندند و فرمودند: «آمریکاییها با آن کودتا، حتی به دولت مصدق که به آنها اعتماد کرده بود، رحم نکردند و با ساقط کردن دولت ملی، دولتی وابسته، فاسد و دیکتاتور روی کار آوردند و به این شکل بزرگترین دشمنی ممکن را در حق ملت ایران انجام دادند. کسانی که آن تحلیل غلط را ارائه میدهند، باید پاسخ دهند که اگر سفارت آمریکا که به لانه جاسوسی و کانون توطئه علیه انقلاب تبدیل شده بود، به دست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره) تسخیر نمیشد و نقشههای براندازانه آمریکاییها افشا نمیشد، چگونه انقلاب اسلامی ماندگار میشد؟
تقابل با تعامل با جهان
عدهای با یک دوگانه سازی غلط، خود را طرفدار تعامل با جهان معرفی کرده و جریان انقلابی کشور را به تفکر تقابل با دنیا متهم میکنند. این افراد سپس با چنین دوگانه سازی غلط و دروغین، مطرح میکنند که آیا با تقابل با جهان میتوان مشکلات کشور را حل و پیشرفت کرد؟ این دوگانه سازی غلط، در حالی انجام میشود که در ایران، هیچ یک از جریانهای سیاسی انقلابی، به دنبال تقابل با دنیا نبوده و نیستند. متأسفانه این افراد کاسب دوگانههای دروغین، آمریکا و چند کشور سلطهگر دیگر را معادل جهان پنداشته و از ایستادگی ملت ایران در مقابل مستکبران و در رأس آنها آمریکا، به دروغ با عنوان تقابل عدهای با جهان یاد میکنند!
طرفدار یا مخالف مذاکره
کاسبان چنین دوگانه سازی، خود را طرفدار مذاکره و رقبای خود را مخالف مذاکره معرفی کرده، از مذاکره با عنوان تنها راهحل مشکلات کشور یاد میکنند. این در حالی است که نظام اسلامی و جریان انقلابی در کشور از ابتدای انقلاب تاکنون اهل مذاکره در حوزه دیپلماسی بوده و آن را در عمل اثبات کرده است. آنچه نقی میشود، صرفاً مذاکره با آمریکا بهمنزله شیطان بزرگ است. اکنون دلیل نفی این مذاکره هم برای همگان روشن شده است. کشوری که به قول و قرار خود در مذاکره پایبند نباشد و در مذاکره صرفاً به دنبال تحمیل خواست خود به دیگران باشد و برای طرف مقابل حقوقی قائل نشود، با چه منطقی باید با آن کشور مذاکره کرد کسانی در گذشته، مذاکره با کدخدای جهان، یعنی آمریکای جهانخوار را تنها راهحل مشکلات کشور دانسته، شرایطی را پدید آوردند که بخشی از مردم هم حرف آنان را باور کردند. رهبر معظم انقلاب شرایط محک خوردن این نگاه را فراهم کرده و از طریق مذاکره با آمریکا، برجام پدید آمد. الآن رفتار آمریکا و شرکای اروپاییاش در قبال برجام چگونه است؟
این رفتار آمریکا در قبال برجام، از همان سال ۱۳۹۲ قابل پیشبینی بود؛ اما متأسفانه عدهای نه با هدف تأمین منافع ملی، بلکه با پوشش طرفداری از منافع ملی، از طریق ساخت دوگانهای غلط و دروغین و با ارائه تحلیلهای غلط، صرفاً اهداف سیاسی خود و منافع گروهی خود را دنبال میکنند. متأسفانه، این افراد تحلیلهای غلط خود را هم، با تحلیلهای غلط دیگر پشتیبانی کرده تا دست آنان رو نشود. برای نمونه وقتی برجامی که قرار بود مشکلات اقتصادی کشور را حل کند، چنین نتیجهای را به دنبال نداشت، با صراحت گفتند، برجام سایه جنگ را از کشور دور کرد و عامل تأمین امنیت ملی شد! این تحلیل غلط، در حالی ارائه میشود که همه صاحبنظران و کارشناسان میدانند دور شدن تهدیدات نظامی، دلیلی جز قدرت پاسخگویی ملت ایران به این تهدیدات ندارد. درواقع نه برجام، بلکه قدرت دفاعی ملت ایران و قدرت ضربه متقابل ملت ایران و آمادگی نیروهای مسلح برای پاسخگویی، دشمن را از هر نوع اقدام خسارتبار برایش بازداشته است. همچنین وقتی آمریکا از برجام خارج شد، عدهای بهجای اینکه آمریکا را سرزنش کنند، با تحلیل غلط گفتند، عدهای با موشکپرانی در کشور سبب شدند آمریکا از برجام خارج شود. به نظر میرسد در چنین شرایطی، تنها راه ناکام گذاشتن کاسبان دوگانه سازیهای غلط و ارائهکنندگان تحلیلهای نادرست در جامعه، بالا بردن بصیرت عمومی در کشور باشد.