«سرا» به درد اصولگرایان میخورد که نگران تاییدصلاحیت نیروهای خود نیستند/ سرا منجر به شقاق بین اصلاحطلبان شده است
این روزها در محافل اصلاحطلب بحث «سامانه رایسنجی اصلاحطلبان» (سرا) به یک موضوع جدی مباحثه و اعلام نظر و حتی مناقشه تبدیل شده است.
به گزارش دیده بان ایران؛ علی شکوهی، روزنامهنگار و فعال سیاسی در یادداشتی با اشاره به چالش طرح «سرا» برای اصلاحطلبان در یادداشتی نوشت: این روزها در محافل اصلاحطلب بحث «سامانه رایسنجی اصلاحطلبان» (سرا) به یک موضوع جدی مباحثه و اعلام نظر و حتی مناقشه تبدیل شده است. این طرح را برخی نیروهای سیاسی عرضه کردهاند تا بدنه نیروهای سیاسی اصلاحطلب را در تصمیمگیری برای رسیدن به نامزدهای نهایی انتخابات مجلس مداخله بدهند و با این روش، هم مسوولیت انتخاب نامزدهای نمایندگی را از دوش سران اصلاحطلب برداشته و به بدنه مردمی اصلاحطلبان منتقل کنند، هم مشارکت را بالا ببرند و هم برای رسیدن به لیست نهایی نامزدهای انتخاباتی، شاخصها و ملاکهای تخصصی و علمی را بر روابط حزبی و محفلی و قومی و قبیلهای مقدم بدارند. در این طرح فرض بر این است که با مکانیسمی مشخص، 300 تا 400 هزار نفر از اصلاحطلبان در یک سامانه اینترنتی ثبتنام کرده و بعد از تایید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی، اقدام به رای دادن به نامزدهای مورد نظر خود میکنند و در نهایت افرادی که بیشترین مقبولیت را در نزد بدنه اصلاحطلبی دارند، وارد عرصه رقابت شده و برای کسب نمایندگی مجلس تلاش خواهند کرد. طبعا افرادی که با این روش برگزیده شوند، شانس بیشتری برای رایآوری دارند چون حاصل عقل جمعی بدنه اصلاحطلبی به حساب میآیند. در شکل دادن به این سامانه، هم احزاب سیاسی نقش دارند و هم شخصیتهای حقیقی اصلاحطلب و به همین دلیل، حامیان این طرح معتقدند که «سرا»، سازوکار خوبی برای رسیدن به یک نظام تصمیمگیری جمعی دموکراتیک در درون جبهه اصلاحطلبی است. در عین حال این طرح مخالفان زیادی هم دارد و همین امر منجر به ظهور اختلافاتی میان برخی احزاب در شورای عالی اصلاحطلبان شده و از جمله حزب کارگزاران و حزب اعتماد ملی را در مقابل بقیه اصلاحطلبان قرار داده است. البته باید اذعان کنیم که وجود اختلافات میان این دو حزب با برخی دیگر از احزاب اصلاحطلب، تنها به این مقوله مربوط نیست...
ولی این طرح هم بهانه اختلافات تازه شده است. بر این باورم که این طرح به دلایل مختلف در این مقطع از فعالیت جریان اصلاحطلبی، پاسخگو نیست و میزان ثمرات آن به حدی نیست که بر نتایج منفی اجرای آن غلبه کند. به همین دلیل معتقدم این طرح را در انتخابات اخیر باید کنار گذاشت و شروع اجرای این طرح را باید در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 کلید زد. دلایل مورد نظر من چنین است:
اول- مساله اصلی اصلاحطلبان، مکانیسم و راهکار رسیدن به نامزدهای نهایی در انتخابات نیست بلکه مسائل دیگری است که شامل تعریف اصلاحطلبی، مصادیق اصلاحطلبی، مطالبات اصلاحطلبانه در این مقطع از حیات جمهوری اسلامی، برنامه لازم برای تحقق آرمانها، نحوه تداوم ارتباط با نمایندگان برگزیده اصلاحطلبان در مجلس، چگونگی ارایه نظرات کارشناسانه به نمایندگان منتخب از سوی احزاب و بدنه اصلاحطلبی و مواردی از این دست است. بنابراین طراحی راهکارهای اینچنینی در جای خودش اهمیت دارد اما اولویت ندارد و بنابراین نباید منجر به بروز اختلاف در درون جبهه اصلاحطلبی شود.
دوم- در شرایطی که اصلاحطلبان به یک معنا در حاکمیت نیستند و برای بازگشت به حکومت باید از طریق پیروزی در انتخابات متعدد عمل کنند و جریان حاکم هم سخت مانع این تلاش محسوب میشود، بسیاری از اصلاحطلبان حاضر نیستند با اسم و مشخصات و با هویت اعلام شده، اصلاحطلب تلقی شوند و بنابراین ممکن است کسانی حاضر نشوند در این سامانه حضور پیدا کنند. وقتی هزینه اصلاحطلبی از سوی جریان حاکم زیاد شده باشد طبعا بسیارند اصلاحطلبانی که حاضر نیستند این هزینه را بپردازند.
سوم- احساس عدم امنیت درباره نامزدهای انتخاباتی بسیار بیشتر است. شاید کسانی اصلاحطلب باشند اما فکر میکنند قرار گرفتن نام آنان در این سامانه میتواند منجر به ردصلاحیت احتمالی آنان شود. با این حساب بسیاری از افراد ترجیح میدهند تا زمانی که تایید صلاحیت آنان از سوی شورای نگهبان نهایی نشده، خود را رسما اصلاحطلب قلمداد نکنند، بلکه به عنوان یک فرد مستقل وارد عرصه انتخابات بشوند. در واقع منتقدان این طرح معتقدند فهرست کردن اسامی نامزدهای اصلاحطلب در یک سامانه و عرضه کردن آن به جریان مقابل یعنی پذیرش داوطلبانه ردصلاحیت احتمالی همه کسانی که در نزد مردم محبوبیت دارند و احتمالا میتوانند رای بیاورند.
چهارم- برخی معتقدند اجرای این طرح را باید به بعد از تایید صلاحیت نامزدها موکول کرد. در این صورت خطر ردصلاحیت شدن نامزدهای اصلی اصلاحطلب که مورد حمایت اکثریت اعضای این سامانه قرار میگیرند، کاهش مییابد و حتی مرتفع میشود. این کار شدنی است اما از نظر فنی روند کار را دچار مشکل میکند. معمولا تایید صلاحیتها در آخرین فرصت صورت میگیرد و طبعا بلافاصله باید تبلیغات انتخاباتی شروع شود. حال فرض کنید تا یکی، دو روز مانده به زمان شروع تبلیغات، ما هنوز ندانیم نامزدهای تایید صلاحیت شده کدامند. در آن صورت طی همین یکی، دو روز باید نامزدهای تایید صلاحیت شده، خود را در این سامانه به حدود 300 هزار نفر معرفی کنند و آنان هم باید رای بدهند و قبل از شروع تبلیغات، فهرست نهایی نامزدهای اصلاحطلب باید فراهم شود. به نظر میرسد این کار از نظر فنی ناشدنی است و اگر لیستی فراهم شود، لزوما با بررسی درست و کامل و معرفی دقیق نامزدها صورت نگرفته است. بنابراین بعید است فهرست نهایی فراهم آمده را بتوان عصاره فضایل اصلاحطلبان قلمداد کرد.
پنجم- امکان اجرای این طرح در سطح شهرستانها تقریبا وجود ندارد و محدودیتهای ذکر شده در حوزههای کوچکتر بیشتر است. مردم در شهرهای کوچک، اصلاحطلب هم باشند باز به حوزههای زبانی و قومی و مذهبی و نژادی و محافل خانوادگی خاص تعلق دارند و بنابراین کمتر حاضرند با مبنای اصلاحطلبی صرف رای بدهند یا با این رویکرد خود را معرفی کنند. خطر ردصلاحیت در شهرهای کوچک بیش از شهرهای بزرگ چهرههای شاخص اصلاحطلب را تهدید میکند و به همین دلیل بعید است بتوان این سامانه را در سطح شهرستانها اجرایی کرد. ظاهرا طراحان طرح «سرا» این واقعیت را پذیرفتهاند که این طرح را فقط در سطح شهرهای بزرگ اجرایی کنند.
ششم- تجربه کمیته صیانت از آرا در انتخابات سال 88 هم جلوی چشم ما قرار دارد. ظاهرا در روز انتخابات با بستن پیامک از سوی نهادی خاص، تمام بساط طرحی که برای نظارت بر صندوقها و اقدامات کمیته صیانت از آرا تدارک دیده شده بود، جمع شد. الان هم باید این را در نظر گرفت که زیرساخت اینترنت در کشور در اختیار اصلاحطلبان قرار ندارد و بنابراین بعید نیست در آخرین روزها، یکباره خللی در این سامانه ایجاد و تمام کار بیسرانجام شود. به همین دلیل نباید ریسک کرد بلکه باید به فکر طرحهای جایگزین بود.
میتوان به این فهرست باز هم افزود. اما این نکته را ضرورتا باید اضافه کنم که طرح «سرا» در همین مرحله منجر به بروز شقاق میان اصلاحطلبان شده و بعید است اجرای آن بتواند منجر به ایجاد وحدت رویه شود. درست است که بزرگان اصلاحطلب که در معرض نقد جوانان اصلاحطلب قرار دارند از هر طرحی که مسوولیت را از دوش آنان بردارد، استقبال میکنند اما بعید است فهرست نهایی فراهم آمده با اجرای این طرح بتواند نظر آنان را تامین و جوانان را هم راضی کند. این طرح بیشتر به درد اصولگرایان میخورد که نگران معرفی خود و نامزدهای خود نیستند و به مشارکت دادن هواداران سخت نیاز دارند و نگرانی امنیتی ندارند و تایید صلاحیت نامزدهای اصلی آنان تضمین شده است. بهتر است اصلاحطلبان این گونه طرحها را به زمانی مانند انتخابات ریاستجمهوری موکول کنند که وضعیت روشنتر است و اگر جواب داد قابلیت تعمیم آن به انتخابات مجلس و شوراها در سراسر کشور وجود دارد.
منبع: روزنامه اعتماد