روزنامه جمهوری اسلامی: چرا مسئولان به هم که می رسند با هم مهربانند از هم که دور می شوند...
گفتگو با آداب خاص خویش، گره گشاست. چون بر پایه مشترکات و معیارهای مورد قبول طرفین، انجام میشود، در آخر طرفین را چند گام به هم نزدیکتر میکند به خلاف مناظره که اگر در همان هماوردی کلامی به دعوا نرسد، به نزدیکی هم نخواهد انجامید. بله، ما فقیریم. این فقر دامن گستر هم به خوبی به چشم میآید.
به گزارش دیده بان ایران؛ روزنامه جمهوری اسلامی ایران نوشت: فقیریم نه به لحاظ منابع که در شمار ثروتمندترینها هستیم. نه به لحاظ اقتصادی که همین سفره کوچک شده ما هم از سفرههای برخی از کشورها بزرگتر است. اصلاً بحث اقتصادی نداریم در این مقال بلکه فقر بین و آشکارِ ما که دیگر توانمندیها را هم به حاشیه میراند، فقرِ گفتگوست. به شدت فقیریم در این حوزه و اصلاً سفرهای نداریم که کوچک باشد یا بزرگ. تازه جایی هم که به گفتگو بنشینند حداکثر به اندازه یک ساندویچ خواهد بود که نه تنها دیگران سهمی از آن نمییابند که خود صاحب ساندویچ را هم سیر نمیکند. نگوئید که مناظره برگزار میشود که خود هم میدانیم میان مناظره و گفتگو، تفاوت بسیار است و همان هم در سطح نیروهای درجه اول، برگزار نمیشود که اگر برگزار هم بشود باز به مفاهمه نمیانجامد که هر کس میآید و حرف خود و جریان خود را میزند و سنگی هم بر شیشه خانه رقیب میکوبد و تمام.
گفتگو با آداب خاص خویش، گره گشاست. چون بر پایه مشترکات و معیارهای مورد قبول طرفین، انجام میشود، در آخر طرفین را چند گام به هم نزدیکتر میکند به خلاف مناظره که اگر در همان هماوردی کلامی به دعوا نرسد، به نزدیکی هم نخواهد انجامید. بله، ما فقیریم. این فقر دامن گستر هم به خوبی به چشم میآید. جایش را هم تک گوئیهای تریبونداران گرفته است. تکگوئیهایی که نه تنها همدلی نمیآورد که نخهای باریک رابطه را هم به قیچی میسپارد. نمیخواهم مصداق ارائه کنم برای این رویه غیرمرضیه اما همهمان بسیار به یاد داریم که برخی بزرگان و صاحب قدرتها به جای گفتگو با تکگوئی به شکل پینگ پنگ با هم به مجادله میپردازند، مجادلههایی که با نوع احسن و قرآن گفته آن، فرسنگها فاصله دارد و اصلا هم زمینه "یتبعون احسنه" را فراهم نمیکند.
نکته عجیب هم این است که طرفین در مجالس مختلف از خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت و سران قوا و مجالس دیگر، کنار هم مینشینند و به "شادرویی" و "مهربانگویی" با هم مواجه میشوند اما از هم که فاصله میگیرند در اولین تریبونی که به دستشان میافتد، از خجالت هم درمیآیند درحالی که باید این بردار برعکس شود. "شادروییها و شادگوئیها" باید به پشت تریبون برسد، و گره ابروها در جلسات گفتگو باز شود و تلخیها از کلمات برخیزد. این البته برای حوزه سیاست و حاکمیت است اما برای ساحت معرفت و اندیشه باید تمام قد به سمت گفتگو حرکت کنیم.
ما سرمشقهای موفقی در این باره داریم که چراغ راه جهانیاناند. پیامبرِ اعظم را داریم که با عظمت کلمه و کلام، جهان را به تعظیم و ایمان واداشت. امام مجتبی را داریم که حُسنِ کلامش، جهانگشا و راهنماست و امام رضا را داریم که به "امام اخلاق و گفتگو" نام بردارند و شیوه مرضیه و سلوک کلامی ایشان بعد از قرنها همچنان مکتبِ مفتوح است برای کسانی که میخواهند شاگردی کنند. حیف است که ما در شمار شاگردان این مکتب نباشیم مایی که به ادعا، نور نیوش ساحت شمس الشموسیم اما به عمل... نگوئیم بهتر است. فضایی که پر از التهاب و جدل و تهی از گفتگوست، خود تعریفکننده همه چیز است. متاسفانه، "معرفه"ها هم به سمت "نکره" شدن میل میکنند و از فضایی چنین، اگر چاره نشود نمیتوان راهی به سوی موفقیت باز کرد. باید برگردیم به سنت نبوی و سیره مجتبوی و سلوک رضوی. چاره همه بیچارگیها این جاست در محضر گفتگو.....