حسین الله کرم: باید به سمت آزادیهای اجتماعی-اسلامی شیفت کنیم
اللهکرم: . به نظر بنده نیاز آینده جامعه بر مبنای عدالتخواهی است البته نه به معنای برابری بلکه به مفهوم اینکه طبقات پایینتر و متوسط بتوانند خود را ارتقا دهند، پیش خواهد رفت. دراین وضعیت آزادیهای اجتماعی نیز به سمت آزادیهای اجتماعی-اسلامی شیفت می کند.براین اساس ما بار دیگر به سمت عدالتخواهی وآزادیهای اسلامی سوق پیدا میکنیم لذا آنچه تحت عنوان آزادیهای اجتمای-لیبرالی مطرح میشود به نظر بنده در مقابل عدالتاجتماعی جای خود را به آزادیهای اسلامی می دهد.
به گزارش دیده بان ایران؛ «نواصولگرایی» مدتهاست از سوی اصولگرایان به ویژه از سوی چهرههایی مانند محمدباقر قالیباف مطرح میشود البته فقط قالیباف نیست که از لزوم بازنگری در جریان اصولگرایی میگوید. به نظر میرسد بعد از شکست های اخیر در جریان اصولگرا، فکر بازسازی باردیگر در سر اصولگرایان افتاده است تا جایی که حتی جامعه روحانیت مبارز که نقش پدری برای جامعه اصولگرایی را بازی میکند دست به تغییراتی زد و حتی اساسنامه خود را اصلاح کرد.
از سوی دیگر محمدعلی پورمختار از نمایندگان اصولگرای مجلس دهم درباره بازنگری در اصولگرایی سخن گفت و حتی آن را امری ضروری برای جذب آرا می داند. البته اینکه چه کسی یا چه گروهی قرار است رهبری این نوسازی را به عهده بگیرد از آن معماهایی است که پاسخ روشنی حداقل تا به امروز برای آن وجود ندارد.
در این میان وقتی صحبت از بازسازی اصولگرایی به میان میآید افرادی چون حسین الله کرم، عضو شورای هماهنگی حزب الله، بحث انقلابی و غیرانقلابی بودن را مطرح می کنند. او در همین راستا به خبرانلاین گفت: جریان اصولگرایی باید کفه ترازو را به سود جریان انقلابی سنگین کند تا بتواند موفق شود.
البته صحبتهای الله کرم به همینجا ختم نشد و زمانیکه بحث لیدری جریان اصولگرا مطرح شد، گفت: جامعه روحانیت مبارز قادر است نقش لیدری به عهده داشته باشد و هم نقش مرجعیت را ایفا کند اما به نظر میرسد جامعه روحانیت ترجیح داده است در نقش مرجعیت ظاهر شود تا لیدری و رهبری یک جریان. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گپ و گفت است:
***
آقای الله کرم! موضوع نوسازی در جریان اصوگرا مدتی است از سوی برخی چهره ها مطرح و درحال تکرار شدن است.به نظر شما جریان اصولگرا آیا به مرحله بازسازی و نوسازی رسیده است؟
باتوجه به اینکه جریان کشور به سمت دوگانه انقلابی و غیرانقلابی میرود لذا نیازمند به تحول در ساختار اصولگرایی هستیم، به نحوی که کفه جریان انقلابی در بین اصولگرایان سنگینتر شود. اگر این تحول ساختاری رخ بدهد و کفه جریان انقلابی در بین اصولگرایان تقویت شود وشاهد یک روند به سمت غالب شدن جریان انقلابی باشیم،آن گاه نوسازی رخ داده است.
تقسیمبندی بر اساس انقلابی و غیر انقلابی خیلی تعریف روشن و مشخصی ندارد با این اوصاف دقیقا منظور شما از تقویت جریان انقلابی در درون اصولگرایان چیست؟
جریان انقلابی نیاز روز جامعه برای تقویت مقاومت در کشور است به عبارت دیگر منظور تقویت ساختار مقاومت منطقهای است از اینرو جریان انقلابی به این سمت حرکت میکند که مسوولیت مهمتری را حتی در سطح منطقه به عهده بگیرد. شکلی که کشور یا بهتر بگویم جریان مقاومت نیازمند آن می باشد.
بنابراین اگر جریان انقلابی در میان اصولگرایان بتواند آن وزنه را پیدا کند همراه با این جریان میتواند روند ساختار دولت کلاسیک و دولت منطقهای را تحقق ببخشد.
در انتخاباتهای اخیر یکی از مشکلاتی که اصولگرایان با آن دست به گریبان بودند مسئله جذب آرا خاکستری بود به نظر شما این نوسازی و به قول معروف به روز شدن باید مشمول نظرات اصولگرایی به ویژه در مورد زنان، جوانان و موضوع آزادیهای اجتماعی هم بشود؟
به هر حال هر دورهای خواست جامعه بر اساس نیاز روز آن خواهد بود. به نظر بنده نیاز آینده جامعه بر مبنای عدالتخواهی است البته نه به معنای برابری بلکه به مفهوم اینکه طبقات پایینتر و متوسط بتوانند خود را ارتقا دهند، پیش خواهد رفت. دراین وضعیت آزادیهای اجتماعی نیز به سمت آزادیهای اجتماعی-اسلامی شیفت می کند.براین اساس ما بار دیگر به سمت عدالتخواهی وآزادیهای اسلامی سوق پیدا میکنیم لذا آنچه تحت عنوان آزادیهای اجتمای-لیبرالی مطرح میشود به نظر بنده در مقابل عدالتاجتماعی جای خود را به آزادیهای اسلامی می دهد.
این صحبت شما به معنای این است که جریان اصولگرایی باید به سمت این تغییر نگاه گام بردارد؟
پاسخم همان است که گفتم اینکه شما از این صحبت من چه برداشتی میکنید مشکل شماست.
آقای الله کرم! در این میان موضوع لیدری و رهبری جریان اصولگرایی هم مطرح است به نظر شما در این نوسازی چقدر نحوه رهبری و لیدری در جریان اصولگرا باید بازتعریف شود، برخی معتقدند باید رهبری به دست جامعه روحانیت مبارز سپرده شود، برخی هم از لیدری و رهبری فردی حمایت میکنند، عده ای دیگر هم می گویند دوره رهبری فردی گذشته است.
روحانیت مبارز جایگاه ویژهای داشته و دارد و همچنان نیروی مرجع محسوب میشود مسلم است که نیروی مرجع میتواند جایگاه لیدری هم داشته باشد و میتواند همان جایگاه مرجع را دنبال کند. به نظر میرسد جامعه روحانیت مبارز ترجیح داده است همان جایگاه نیروهای مرجع را ایفا کند.
به نظر شما اینکه جامعه روحانیت مبارز در جایگاه معنوی و مرجعیت قرار گرفته است خواست خودش بوده یا خواست احزاب اصولگرا؟
این را به نظرم باید از خودشان بپرسید./ خبرآنلاین