پایگاه اجتماعی آقای رئیسی روزبهروز بیشتر میشود/ حضور در ورزشگاه و دوچرخهسواری دغدغه عده قلیلی از زنان است
سید محمد حسینی، فعال سیاسی اصولگرا، گفت: شورای ائتلاف یا شورای وحدت تشکیل شده و اکثر احزاب، تشکلها و شخصیتهای سیاسی این را پذیرفتهاند. بقیه هم در حال گفتوگو هستند.
به گزارش دیده بان ایران؛ وزیر ارشاد دولت دوم محمود احمدینژاد بر این باور است که مردم مشکلاتشان را به عدم توانایی جریان حاکم بر دولت میدانند و به همین دلیل خوشبین به این است که اصولگرایان بعد از تقریباً یک دهه به توفیق انتخاباتی برسند.
سید محمد حسینی، فعال سیاسی اصولگرا، با گفتن اینکه «به خاطر ناکارآمدی که دولت داشته و مشکلات مالی که برای مردم ایجاد شده و یا سوءاستفادههایی که برخی کردند، قطعاً آن اقبال به جریان حامی دولت وجود ندارد. در واقع مردم فهمیدند همان نیروهای متدین، انقلابی و ارزشی بیشتر به فکر آبادی دنیای مردم و برطرف کردن مشکلات مردم هستند» به پرسشهای طرح شده پاسخ میگوید:
مردم غالباً در مقاطع حساس در صحنه حضور پیدا میکنند
*نارضایتیهایی که از اردیبهشتماه سال پیش شروع شد، میتواند منجر به فضایی سرد در انتخابات اسفند سال جاری شود؟
طبیعی است در شرایط فعلی که مردم مشکلات اقتصادی و معیشتی دارند یک نارضایتی هم وجود داشته باشد. پس این احتمال یک احتمال درستی است که وقتی مردم از اوضاع ناخرسند باشند چه بسا واکنششان را پای صندوقهای رأی نشان دهند و اصلاً پای صندوقهای رأی نیایند و در انتخابات شرکت نکنند. البته ما طی 40 سال اخیر شاهد این بودیم که مردم بحث اصل نظام را با مسائل جاری و اداری و مشکلات روزمره از هم تفکیک میکنند و غالباً در مقاطع حساس در صحنه حضور پیدا میکنند.
با همه این تفاسیر ممکن است حضور مردم کمرنگتر باشد که نیاز است جریانات و فعالان سیاسی با مردم صحبت کنند و مشکلات و گرفتاریهایی را که وجود دارد ریشهیابی کنند تا مردم امیدوار شوند به اینکه یک مجلسی شکل خواهد گرفت که میتواند گرهگشای مشکلات باشد و تحرک و تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
در همین رابطه امام راحل میفرمودند: «مجلس باید در رأس امور باشد»، ولی به خاطر ضعفهایی که مجلس فعلی داشته و همینطور مشکلاتی که مردم در مسائل اقتصادی دارند، یک نارضایتی وجود دارد. پس لازم است دولت اقدامات عملیای برای بهبود وضع زندگی مردم داشته باشد. همانطور که رهبری فرمودند باید به مسائل اصلی پرداخته شود، و به مسائل حاشیهای اعتنا نشود. اینها باعث شود مردم دلگرم شوند و شاهد حضور گسترده آنها باشیم.
البته رسانههای بیگانه هم بیشترین تلاش خود را دارند تا حضور مردم را کمرنگ کنند. قطعاً آنها دنبال منافع مردم ما نیستد، آنها با آمریکا همصدایی میکنند. آمریکایی که تحریمهای ظالمانه را ایجاد کرده که بخشی از همین مشکلات ناشی از تحریمهای آمریکاست. لذا مردم باید برعکس آنها عمل کنند و حضور حماسی و پررنگ در انتخابات داشته باشند.
رسانه ملی میتواند بهتر از این عمل کند
*شما سابقه وزارت ارشاد دارید و به رسانههای بیگانه اشاره کردید. فکر نمیکنید رسانه ملی باید رویکرد بهتری داشته باشد تا مردم بیشتری را همراه خود کند؟ اصلاً قبول دارید عملکرد رسانههای ملی قابل دفاع نیست؟
رسانه ملی هم تلاش خود را انجام میدهد. البته طبیعی است که میتواند بهتر از این عمل کند، روشنگری کند و با برنامههای جذاب جمع بیشتری از مردم را مخاطب خود قرار دهد تا از این طریق مردم به سراغ شبکههای ماهوارهای نروند و یا متاثر از فضای مجازی نباشند. قطعاً رسانه ملی هم برای انتخابات برنامههایی را در نظر گرفته است. باید از نخبگان و فعالان سیاسی استفاده شود، همفکری کنند و همینطور پشت صحنه رسانههای بیگانه و اهدافی را که دارند باید تبیین کنند تا مردم با آگاهی بالا و لازم در انتخابات حضور پیدا کنند.
*«رسانه ملی صداقت لازم با مردم را ندارد و در خدمت یک جریان مشخص است» این ذهنیت بخشی از افکار عمومی درست است؟ چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
نه. اتفاقاً نیروهای انقلاب هم در مورد رسانه ملی این انتقاد را دارند که در مواردی یکطرفه سخنگوی دولت میشود و هر چه دولت میخواهد بیان میکند و به نیروهای انقلابی فرصت داده نمیشود و اجازه نمیدهد تا آنها نقد جدی انجام دهند. بنابراین اینکه گفته شود رسانه ملی فقط در جهت یک طیف کار میکند، به نظر من قابل قبول نیست. در واقع هر دو جناح عمده سیاسی کشور میتوانند حرفهای خودشان را از طریق رسانه ملی بیان کنند.
گاهی اوقات دولتمردان و برخی سیاسیون انتظار دارند رسانه ملی یکطرفه در اختیارشان باشد، در گفتوگوهای دوطرفه و در مناظرهها شرکت نمیکنند و شاید این باعث میشود که حرفشان در مواردی هم شنیده نشود. باید همه تلاشها صورت بگیرد تا جنبه فراگیری رسانه ملی همواره مدنظر باشد.
آقای رئیسجمهوری مدتهاست که با صداوسیما مصاحبهای نداشته است
*اما صداوسیما مثلاً پخش کنفرانس آقای ظریف را قطع کرد.
اینها باید موردی بررسی شود که ببینند قضیه چه بوده است. تا جایی که ما در جریان هستیم و با دولتهای نهم و دهم مقایسه میکنیم، بیشترین کنفرانسهای مطبوعاتی مسئولان را به صورت زنده از طریق رادیو و تلویزیون پوشش میدهند. در حالیکه در آن زمان حتی وزیر هم صحبت میکرد هیچوقت برنامه کنفرانس مطبوعاتی به صورت زنده پخش نمیشد. الان معاون وزیر یا مدیر دست چندم سازمانی هم صحبت میکند گاهی اوقات از شبکه خبر به طور مستقیم پخش میشود.
بنابراین از جهت پوشش رسانهای در این دوره پوشش بسیار فراگیرتر است. ممکن است در یک موردی اصلاً از ابتدا بنا نبوده کامل پوشش دهند، به علت تداخل با برنامه اخبار یا... که باید بررسی شود. البته من نمیدانم این موردی که میگویید چه بوده است، اما بعید به نظر میرسد محدودیتی برای بیان سخنان امثال آقای ظریف وجود داشته باشد. اگر هم فرض کنیم یک موردی به صورت برنامه زنده پخش نشده بعدها در اخبار یا برنامههای مختلف بارها پخش کردند و به راحتی حرف آنها به گوش مردم میرسد و خودشان از آن موقعیت استفاده نمیکنند.
مثلاً آقای رئیسجمهور مدتهاست که با خبرنگاران صداوسیما مصاحبهای نداشته است. در حالیکه هرچه رئیسجمهوری میخواهد انجام میدهند و حتی مجری مورد نظر را خودشان اعلام میکنند و صداوسیماییها خودشان را هماهنگ میکنند. اما چون شاید حرفی برای گفتن وجود ندارد، کمتر حاضر هستند بیایند و از این موقعیتها بهره ببرند.
همیشه تاکید بر این بوده که حضور مردم گسترده و حداکثری باشد
*با توجه به شرایط فعلی که نظام بینالملل تهدید و تحدید را توامان تحمیل کرده میتوان گفت نظام به مشارکت حداکثری بیشتر احتیاج دارد؟
همیشه تاکید بر این بوده که حضور مردم گسترده و حداکثری باشد. رهبری همیشه تاکید به این مهم داشتند. البته در شرایط فعلی که آنها تحریم میکنند، بله، باید یک تلاش گستردهتری انجام دهیم. همه گروهها باید در این زمینه بکوشند و تردید نکنند. الان در مورد برخی اصلاحطلبان که مطرح میکنند مثلاً مشروط شرکت کنیم یا آیا شرکت کنیم یا نکنیم، اینگونه صحبتها در شرایط فعلی مناسب نیست.
البته برخی گروهها مثل کارگزاران قاطع میگویند باید در انتخابات شرکت کنیم و اصلاً ایجاد شک و تردید را درست نمیدانند، ولی برخی گروهها شک میکنند. نیروهای اصولگرا و انقلابی هم که همیشه این نگاه را داشتند که باید مشارکت مردم مشارکت حداکثری باشد.
نظارت هم نظارت صرفاً یک ناظر تماشاچی نیست
*همان گروههایی که شک دارند، اینطور میگویند که اگر به انتخابات ورود کنیم باید در صورت برنده شدن پاسخگوی مردم باشیم. اما با توجه به نظارت استصوابی شورای نگهبان کار از دستمان خارج است.
شورای نگهبان در مقاطع مختلف این اغماض را از خود نشان داده و ما در مجلس سوم و ششم شاهد بودیم همه اصلاحطلبان را تایید کرد. در حال حاضر برخی نمایندگان در مجلس حضور دارند که نحوه صحبت کردن آنها و ادبیاتشان با رسانههای بیگانه چندان فرقی ندارد. خب، شورای نگهبان اینها را تایید کرده و وارد مجلس شدند. باید به این مساله توجه داشت، نظارت استصوابی در قانون اساسی تصریح شده و نظارت هم نظارت صرفاً یک ناظر تماشاچی نیست.
الان هم گاهی اوقات شورای نگهبان از سوی نیروهای انقلاب مورد سوال قرار میگیرد که چرا برخی افرادی را که واجد شرایط نیستند تایید کردید؟ کسانی که به دنبال منافعشان بودند، مجوز حضور در انتخابات را گرفتند؟ اخیراً شاهد بودیم که دو نفر از نمایندگان را بازداشت کردند که این زیبنده مجلس نیست، مجلس باید عصاره فضائل ملت باشد.
بنابراین کسانی را که واجد شرایط نیستند نمیشود تایید کرد. الان در شوراها شاهد هستیم چون نظارت شورای نگهبان نیست و مجلس با تصامح و تساهل برخورد میکند، تعداد زیادی از اعضای شوراها بازداشت شدند و شهرداران گاهی اوقات زندانی شدند.
اگر نظارت استصوابی نباشد قطعاً به زیان کشور خواهد بود. بله، ممکن است در موردی که شورای نگهبان داور است و نظارت میکند، اشتباهی صورت بگیرد. اما به طورکلی کاری که شورای نگهبان انجام میدهد یک کار لازم و ضروری است و این را نباید بهانه قرار داد. ما دیدیم در همه انتخاباتی که نیروهای اصلاحطلب حضور داشتند، در تهران 30 نفر لیست دادند که کارنامهشان مشخص است.
در همه دورههای انتخابات ریاستجمهوری شاهد حضور نیروهای اصلاحطلب بودیم
*اما تعداد بسیاری از این 30 نفر شناختهشده نبودند و انتخاب از سر ناچاری بود.
بله، باید سوابق افراد را ببینند. باید موضعگیریها، مسائل مالی، اخلاقی و... را باید لحاظ کرد. کسانی که در گذشته ایرادات و اشکالاتی داشته باشند، حضورشان در مجلس مشکلساز میشود. افرادی که به ظاهر منزه و سالم هستند در مجلس، در جایگاه قدرت قرار میگیرند و به مسئولان دسترسی دارند. پس برخی وسوسه میشوند و به دنبال منافع شخصی خود میروند.
حالا اگر افرادی از ابتدا ضعیفالنفس باشند قطعاً به کشور بیشتر آسیب میزنند و از این جهت باید همه این را پذیرا باشند و فکر نکنند که محدودیت ایجاد میشود. در همه دورههای انتخابات ریاستجمهوری و مجلس علیرغم وجود نظارت استصوابی شاهد حضور نیروهای اصلاحطلب بودیم. الان هم در دولت، هم در مجلس و هم شوراها اکثریت با آنهاست. لذا از این جهت جای نگرانی وجود ندارد.
حضور در ورزشگاه و دوچرخهسواری دغدغه عده قلیلی از زنان است
*از این بحث بگذریم. شما متصدی وزارتخانه فرهنگ بودید. در شرایطی که به رأی مردم احتیاج داریم یکسری برنامهها شاید به ظاهر خیلی جدی نباشد ولی باعث دلزدگی مردم میشود. مثلا بحث حضور زنان به ورزشگاه یا بحث دوچرخهسواری زنان و...
از نظر ما اینها مسائل فرعی و حاشیهای است . مسائل اصلی جامعه زنان کشور نیست. در حال حاضر مشکل اصلی کشور تورم و بیکاری و مشکلات جوانان است که اینها باید حل شود. اگر اینها حل شد، قطعاً یک نشاط و شادابی در جامعه ایجاد میشود. فرض کنید در ورزشگاه هزار نفر از زنان، ده هزار نفر یا بیشتر به ورزشگاه رفتند، مشکل جامعه زنان که با این چیزها حل نمیشود.
*خود زنان این ذهنیت را دارند که این سیستم موجب اذیتشان میشود.
اینها مسائل افراد خاصی در جامعه است. اگر در شهر تهران فرض بگیریم این مسائل از مرکز تهران به سمت شمال است. اینها مشکلات زنان در سراسر کشور، روستاها یا جاهای دیگر نیست. باید به مسائل اساسی پرداخت. به نظر میرسد یک جریان سیاسی چون عملکرد مناسبی در کشور نداشته میخواهد با همین دوقطبیسازیهایی که ایجاد میکند مردم را مشغول و سرگرم کند تا از پاسخگویی مسائل اصلی باز بمانند. پس باید گفت حضور در ورزشگاه و دوچرخهسواری دغدغه عده قلیلی از زنان است.
چیزی که مردم را ناراحت میکند، سوءاستفاده برخی کارگزاران نظام از موقعیتهایی است که داشتند. همه شاهد بودیم که برخی روسای سازمانها بازداشت شدند. اینها مشکلات اصلی مردم است که باید همه کمک کنند و از افرادی که در مسائل اقتصادی اختلال کردند دفاع هم نکنند.
تبعیض کاهش پیدا کند، مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد
*خب، این سوءاستفادهها همیشه و در همه دولتَها دیده شده است.
هیچ وقت در این سطح گسترده وجود نداشته است. آنچه که در دولتهای قبل بوده محدود و موردی بوده است، اما متاسفانه الان موارد متعدد است و آثار مخرب فراوانی در زندگی روزمره مردم داشته است. از این جهت این کارها اگر صورت بگیرد امیدواری در مردم ایجاد میشود.
دلیل اینکه پایگاه اجتماعی آقای رئیسی روزبهروز بیشتر میشود این است که مردم احساس کردند ایشان و قاطع و جدی در مبارزه با فساد است. لذا باید بقیه هم همین رویه را در پیش بگیرند. قطعاً وقتی مردم احساس کنند در کشور تبعیض، سوءاستفاده یا اختلاس در اقتصادها کاهش پیدا میکند، حتماً با انگیزه بیشتری در انتخابات شرکت خواهند کرد.
*به بحث دوقطبیسازی اشاره کردید. مشاهده میشود از سوی برخی تندرویهایی صورت میگیرد، به خصوص در منبرها.
بالاخره یکی از وظایف مبلغین امربهمعروف و نهیازمنکر است. وقتی آنها اشکالات و ایرادی را میبینند باید بیان کنند. ممکن است برخی لحنشان را نپسندند و میتوان به گونهای دیگر گفت. من حرفی ندارم، اما اینکه به عنوان منابر حسینی است و نباید هیچچیز از مسائل روز گفته شود را نمیتوانم بپذیرم.
اصل نقد را مسئولان باید بپذیرند
*قبول دارید، نباید بیادبی شود؟
بله، اگر جایی خارج از نزاکت باشد کسی او را تایید نمیکند. اما اصل نقد را مسئولان باید بپذیرند. کسی که مسئول یا مدیر میشود باید سعه صدر داشته باشد و اینطور نباشد که هیچ نقدی را برنتابد و ناراحت شود. اگر جواب درستی دارند پاسخ دهند و اگر کارشان اشکالی دارد تصحیح کنند. اینکه بخواهیم فضایی را در کشور ایجا کنیم و وقتی کسی بخواهد انتقادی کند همه بخواهند به او هجمه داشته باشند، درست نمیدانیم و این مغایر با آزادی بیانی است که معمولاً یک جریان سیاسی خودش آن را طلب میکند.
نیروهای اصولگرا باید تلاش بیشتری انجام دهند
*جریان اصولگرایان دهه 80 همه انتخابات را به نفع خود تمام کرد، ولی در دهه 90 اتفاقی افتاد که از سال 92 بعد ناکامیهایی متوالی را تجربه کرد.
الان زمینه متفاوت شده است. به خاطر ناکارآمدی که دولت داشته و مشکلات مالی که برای مردم ایجاد شده و یا سوءاستفادههایی که برخی کردند، قطعا آن اقبال به جریان حامی دولت وجود ندارد. در واقع مردم فهمیدند همان نیروهای متدین، انقلابی و ارزشی بیشتر به فکر آبادی دنیای مردم و برطرف کردن مشکلات مردم هستند. لذا زمینه مهیاست برای اینکه در انتخابات آتی نیروهای اصولگرا مورد اقبال مردم واقع شوند.
البته این به این معنا نیست که توفیق انتخاباتی اصولگرایان قطعیت داشته باشد. چون باید درست عمل شود و باید انسجام وجود داشته باشد. قطعا اگر تفرقه بین نیروهای انقلابی باشد در این انتخابات هم به نتیجه نخواهند رسید. باید اهل ایثار و فداکاری باشند. باید در کنار نقدهای منصفانهای که انجام میدهند، راهکارهای خود را برای برونرفت از مشکلات، برای مردم تبیین کنند.
البته ممکن است مردم بگویند این گروهی که تا حالا بودند کفایت لازم را ندارند، اما همین مردم برای جایگزینی باید به این جمعبندی برسند که یک طیف دیگری دارای صلاحیت و برنامه کافی است و میتواند مشکلاتشان را کاهش دهد تا رأی دهند. از این جهت نیروهای اصولگرا باید تلاش بیشتری انجام دهند.
مردم تعصبات حزبی و گروهی و اصلاحطلب و اصولگرا ندارند
*یعنی کسانی که به روحانی رأی دادند رأیشان به سبد اصولگرایان ریخته خواهد شد؟
در مورد افرادی که سیاسی، جناحی و متعصب هستند، نه. آنها در هر شرایطی معمولاً در همان مواضع خود باقی میمانند. اما قشر خاکستری و تودههای مردم نگاه میکنند که چه جریان سیاسی میتواند مشکلاتشان را حل کند و به آن رأی میدهند. مردم تعصبات حزبی و گروهی و اصلاحطلب و اصولگرا ندارند. از این جهت اگر جریان اصولگرا در مردم این باور را ایجاد کند که در خدمت آنها خواهد بود، همانطور که در دولت نهم و دهم خدمات گستردهای در اقصی نقاط کشور ارائه شد، مردم قطعاً به آنها روی خواهند کرد.
*منظور شما این است که اگر مردم احساس کنند مانند دولتهای نهم و دهم است دوباره به اصولگرایان رأی میدهند؟
بله. بالاخره خدمات بسیار گستردهای در آن دوره انجام شده که قابل مقایسه با دولت یازدهم و دوازدهم نیست. اگرچه ممکن است برخی کاستیها هم به طور طبیعی در همه دولتها وجود داشته باشد. ولی وقتی که با آن دوره مقایسه میکنند، از وضع زندگی خودشان و توان خریدی که داشتند تا وضع مسکن و... با امروز قابل مقایسه نیست. از این جهت ترجیح میدهند نیروهای متدین ارزشی انقلابی در مسئولیتها حضور داشته باشند تا به طبقات محروم جامعه توجه و عنایت بیشتری شود.
با پایداریها گفتوگوهایی در حال انجام است
*به نظر میرسد اتحاد انتخاباتی دوباره برای اصولگرایان خیلی سخت شده است. برای مثال این فاصلهای که طیف پایداری با طیف لاریجانی دارد مانع اتحاد میشود.
شورای ائتلاف یا شورای وحدت تشکیل شده و اکثر احزاب تشکلها و شخصیتهای سیاسی این را پذیرفتهاند. بقیه هم در حال گفتوگو هستند. اگر بر فرض هم یک اتحاد صد درصدی ایجاد نشود، یک ائتلاف حداکثری ایجاد خواهد شد که همین میتواند کمک کند. در حال حاضر در استانها هم فعالیتهای خوبی ساماندهی شده که بهزودی رسماً از سوی رئیس یا سخنگوی شورای ائتلاف جزئیات برنامهها اعلام خواهد شد.
*به نظر شما اصولگرایان با طیف لاریجانی همنشینی میکنند یا با پایداریچیها؟ چون مشکل اصلی اصولگرایان همین مساله است.
این را باید جمع به این تصمیم برسد که چه اقدامی خواهند کرد. ولی با پایداریها گفتوگوهایی در حال انجام است.
اصولگریان میتوانند شر مشکلات را از سر کشور کم کنند
*این یعنی خروج لاریجانی از فضای انتخاباتی؟
باید ببینیم خود ایشان چه نگاهی دارد و چه برنامهای برای انتخابات دارد.
*ممنون؛ حرفی مانده است؟
اصولگریان میتوانند شر مشکلات را از سر کشور کم کنند.
منبع: اعتمادآنلاین