مبلغ: مقصر وضع کنونی کشور اصلاح طبان نیستید؛ نقش تندروها، دستگاههای موازی، دولت پنهان، صداوسیما، نظارت استصوابی و... در نارضایتی مردم آشکار است
اتفاقاتی که بعد از انتخاب حسن روحانی در دور دوم افتاد، در دو بُعد درون دولتی و برون دولتی قابل ارزیابی است. در سطح برون دولتی، جریانهای افراطی و تندرو به شدت دولت را مورد هجمه قرار میدادند و برخی نهادهای اقتصادی نامشروع در وضعیت کلان اقتصادی کشور دخالت وایجاد اختلال می کردند. همچنین، اقدامات ضدایرانی دونالد ترامپ که بعد از خروج از برجام شدت بیشتری گرفت، همگی در ایجاد بحران برای دولت تاثیر داشتند. در سطح درون دولتی هم تغییر جهت ناگهانی روحانی در همان مقاطع اولیه که نمود اصلی آن در چینش کابینه و ایراد برخی مواضع متناقض پدیدار شد، از همان ابتدا این تصور را میان مردم و اصلاحطلبان ایجاد کرد که گویا رئیسجمهور منتخب تنها رای مردم را خواسته و بعد از انتخاب مجدد آنها را فراموش کرده است.
به گزارش سایت خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ نزدیک شدن به موسم انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، بار دیگر فضای سیاسی داخل کشور برای تجربه آزمونی جدید از رقابت نمایندگان منتخب ملت برای ورود به بهارستان، گرم شده است. شخصیتها و احزاب سیاسی در هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب بار دیگر خود را برای زورآزمایی در انتخاباتی جدید آماده میکنند. در همین راستا، شاهد اعلام مواضع و بالاگرفتن بحثهای سیاسی در فضای داخلی کشور نیز هستیم. در این میان، جریان اصلاحات یا اصلاحطلبان در مقام مدافعان اصلی حسن روحانی در انتخابات 96 این روزها با انتقادات زیادی مواجه شدهاند و در جناح مقابل تلقی اصولگرایان از وضعیت کنونی به گونه ای است که بدرن توجه به واقعیت ها خود را از پیشبرندگان انتخابات آینده مجلس تصور می کنند.
در راستای پیگیری آسیبشناسی و بررسی آخرین وضعیت اصلاحطلبان، «انتخاب» با مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزارت کشور ایران در دولت اصلاحات و از اعضای حقیقی شورای عالی سیاستگذارای اصلاحطلبان گفتگو داشته است.
جریان اصلاحات در میانه شرایط نهچندان مناسب تحولات سیاسی - اقتصادی کشور چه وضعیتی دارد؟
وضعیت کلی اصلاحطلبان را نمیتوان از وضعیت کشور و سایر جریانهای سیاسی و سایر دستگاههای حاکمیت جدا ومتمایز دانست. شهروندان ایرانی در وضعیت کنونی با مشکلات سیاسی واجتماعی ومعیشتی و اقتصادی جدی دستوپنجه نرم میکنند و سرخوردگی وبی اعتمادی به بخشهای بزرگی از جامعه تسری پیدا کرده است. این مشکل عمومی جامعه بوده که دامنگیر کشور وهمه جریانها شده است. با این وجود، اصلاحطلبان در وضعیت کنونی از این جهت که در افکارعمومی به عنوان نیرویی پیشرو مطرح اند، مردم از آنها انتظارات خاص وبیشتری دارند، لذا به همین میزان بیش از سایر جریانها نگران جامعه وشرایط پیش امده هستند ونسبت به وضعیت کنونی احساس مسئولیت میکنند.
در این میان بخشی بزرگ از انتقادات نسبت به وضعیت کنونی به عملکرد اصلاحطلبان و در بطن آن شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان وارد میشود، شما در مقام یکی از اعضای حقیقی حاضر در این نهاد، این انتقادات را چگونه ارزیابی میکنید؟
در بررسی عملکرد شورای عالی اصلاحات، نباید فراموش کرد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 94 و شوراها و ریاست جمهوری 96، این نهاد عملکرد مثبتی داشته و نتیجه آن نیز برگزاری انتخاب پرشور و پیروزیهای چشمگیر بود. مشکل این بود که شورا سازوکار نظارت بر عملکرد نمایندگان خود و پشتیبانی و پیگیری وظایف آنان را پیش بینی نکرده بود و به یک معنی نمایندگان رها شدند. البته بعد از اتمام انتخابات مذکور، شورای عالی آسیبشناسی عملکرد و سازمان خود را در دستور کار قرار داده و با مشخص ساختن آسیبها و نقاط ضعف مقرر شده در دوره سوم یعنی وضعیت کنونی بخشی بزرگی از اشکلات موجود در زمینه فکری و عملیاتی رفع شود. همانطور که اشاره کردم یکی از کاستیها این بود که منتخبانی که در دو دوره گذشته به عنوان منتخبان شورای عالی اصلاحات به نهادهای قانونی و اجرایی راه پیدا کردند، تحت نظارت شورا نبودند. دیگر کاستی مهم، در بخش رسانه و ارتباط با پایگاه و بدنه اجتماعی و اتخاذ مواضع دفاع از حقوق مردم بود. شورا در زمینه اطلاعرسانی عمومی و اتخاذ مواضع شفاف اصلاحطلبانه متاسفانه عملکرد مناسبی نداشته و اکنون سعی میشود این مشکل نیز برطرف شود. در سطح سوم، شفافیتهای لازم در سطوح مختلف کارکرد شورای عالی اصلاحات آنچنان که باید و شاید دنبال نمیشد. در دوره سوم تلاش شده با اصلاح ساختار و ایجاد کارگروههای جدید این سه نقطه ضعف رفع شود.
علاوه بر این ضعف، برخی از منتقدان که بیشتر اصلاحطلب نیز هستند از نوع مدیریت شورا ناراضی هستند و معتقدند در این نهاد شاهد محفلهای پنهان قدرت هستیم؛ تا چه اندازه این نقد را درست و واقعبینانه ارزیابی میکنید؟
شورای عالی جنبه جبههای دارد نه حزبی لذا همهچیز ان از جمله نحوه مدیریت آن نیز در چار چوب اقتضائات جبههای بوده و مجبور است در یک فرایند جمعی همه سلایق گوناگون را لحاظ کند، لذا در نقد مدیریت شورا باید این واقعیت مهم را موردنظر قرار داد. البته در این دوره نحوه مدیریت شورا ارتقا پیدا کرده است اما در مورد اینکه می گویید در این نهاد شاهد محفلهای پنهان قدرت هستیم این نقد اشتباه و غیرواقعی است. شورای عالی اصلاحات ساختار، آییننامه و دستور العمل کاری مشخصی دارد که با نظر اجماعی اعضا به تصویب رسیده است. شورا همچنین کارگروههای مشخصی دارد و تمامی امور بر اساس روند انتخاباتی و شفاف جریان می یابد. شورا همچنین دارای هیات رئیسه و سازمان مدیریتی مشخص است وتصمیمها با روند روشنی اتخاذ می شود، لذا ایراد چنین انتقاداتی منصفانه بهنظر نمیرسد وعمدتا از روی بی اطلاعی است.
در سطحی دیگر بسیاری از انتقادات نسبت به شورای عالی اصلاحات در ارتباط با لیست ارائه شده از سوی آنها برای انتخابات مجلس، شورای شهر و نیز حمایت آنها از حسن روحانی ریاست جمهوری است. در این زمینهها آیا انتقادات را وارد میدانید؟
برای قضاوت درمورد لیستها به دونکته اساسی باید توجه داشت. نکته اول مربوط به رد صلاحیت های گسترده و بیسابقه در انتخابات مجلس است که دست شورایعالی را به شدت بسته بود و نکته دوم هم سازوکار جبههای این نهاد بهویژه در خصوص انتخابات شوراها است که الزاما باید حتی الامکان نظر همه سلایق لحاظ میشد. اینطور نبوده است که یک حزب یا جریان خاص با دست باز واختیار لازم دست به انتخاب بهترینها بزند. علاوه براین واقعیت این است که همانطور که گفتم شورای عالی سیاستگذرای اصلاحطلبان پایش و پیگیری لازم را بعد از انتخابات بر روی منتخبان خود نداشته و به همین دلیل قضاوت کردن مشکل به نظر میرسد. متاسفانه فضای رسانهای کشور هم نه تنها در بحث شورا و مجلس، بلکه در کلیت امور رویهای منفی پیدا کرده است. به ویژه در فضای مجازی مورد توجه قرار دادن نکات منفی و عدم نگاه به ابعاد مثبت، به فرهنگی رایج تبدیل شده است. لذا نسبت به فراکسیون امید در مجلس و شورا، بیش از برجسته شدن اقدامات مثبت، عملکرد منفی آنها مورد توجه قرار گرفته است. منصفانه این است که از سوی این فراکسیون گزارش عملکرد ارائه شود و بعد عملکرد مورد انتقاد قرار گیرد.
علیالخصوص، در ارتباط با شورای شهر تهران که وجوه مثبت عملکرد ان مشخص تر و نمایان تر است. امروز شاهد هستیم در چندین مورد از مسائل و مصائب همیشگی ساکنان پایتخت اقدامات مثبتی انجام شده که مهمترین نمودهای آن را میتوان در بهبود آلودگی هوا، عملکرد مثبت در زمینه ایاب و ذهاب و حمل نقل و بهبود وضعیت ترافیک مشاهده کرد همجنین فرایند شافیت و ضدفسادی که در شورا و شهرداری استقرار یافته است بیسابقه است. اینها سطوحی هستند که شهروندان به وضوح آنها را لمس میکنند اما متاسفانه بهویژه صدا وسیما چون شورا از جناح باب طبعش نیست برخلاف گذشته که دائما برای شورا و شهرداری پروپاگاندا راه میانداخت، امروز با برجستهسازی نقاط ضعف دستاوردها را کمرنگ جلوه میدهد.
در ارتباط با نقدهای وارد شده بر اصلاحطلبان پیرامون حمایت آنها از دولت روحانی و پاسخگو نبودن در وضعیت فعلی است. از نظر شما اصلاحطلبان باید مسئولیت وضعیت نامناسب کنونی را بپذیرند؟
عملکرد روحانی در دوره اول در زمینههای اقتصادی، سیاست خارجی و برونرفت از مشکلات عدیده قبلی مثبت بود. در سال 96 هم اصلاحطلبان و هم مردم نیز این احساس را داشتند که انتخاب درستی را انجام دادهاند. در واقع، تصمیم اصلاحطلبان در حمایت از روحانی برای دور دوم با توجه به واقعیات موجود و پیشگیری از بازگشت به وضعیت نامطلوب سابق بود و تصمیم درستی بود وکسی علم غیب نداشت که در دور دوم چه می شود. متأسفانه اتفاقاتی که بعد از انتخاب حسن روحانی در دور دوم افتاد، در دو بُعد درون دولتی و برون دولتی قابل ارزیابی است. در سطح برون دولتی، جریانهای افراطی و تندرو به شدت دولت را مورد هجمه قرار میدادند و برخی نهادهای اقتصادی نامشروع در وضعیت کلان اقتصادی کشور دخالت وایجاد اختلال می کردند. همچنین، اقدامات ضدایرانی دونالد ترامپ که بعد از خروج از برجام شدت بیشتری گرفت، همگی در ایجاد بحران برای دولت تاثیر داشتند. در سطح درون دولتی هم تغییر جهت ناگهانی روحانی در همان مقاطع اولیه که نمود اصلی آن در چینش کابینه و ایراد برخی مواضع متناقض پدیدار شد، از همان ابتدا این تصور را میان مردم و اصلاحطلبان ایجاد کرد که گویا رئیسجمهور منتخب تنها رای مردم را خواسته و بعد از انتخاب مجدد آنها را فراموش کرده است.
با وجود تمامی این تفاسیر، اصلاحطلبان باید مسئولیت وضعیت کنونی کشور را مورد پذیرش قرار ندهند؟
برای پذیرش مسؤلیت وضع کنونی باید ابتدا عوامل بهوجود آورنده آن بهطور دقیق و واقع بینانه مشخص شود و سپس هر فرد و جریانی به نسبت آن، مسؤلیت بپذیرد. شما نقش تندروها، دستگاههای موازی، دولت پنهان، صداوسیما، نظارت استصوابی، عملکرد دولت و رئیس جمهور، عملکرد دستگاه قضایی و از همه مهمتر فشارهای بیسابقه و سیستماتیک ترامپ و دشمنان قسم خورده کشور و سایر عوامل را در نظر بگیرید تا مشخص شود هرکس و از جمله اصلاحطلبان چقدر باید مسؤلیت بپذیرند. اصلاحطلبان اگر مسئولیتشان بر این مبنا باشد که چرا به آنها گفته شد به روحانی رای بدهند، اتفاقا مناسبترین رویکرد این بود که این اقدام در آن مقطع صورت بگیرد اما اگر مساله برخی عملکردها و مواضع دولت و رئیس جمهور است اصلاح طلبان همواره درکنار پشتیبانی از دولت، این عملکردها ومواضع را بشدت مورد نقد قرار داده اند. فراموش نکنیم که اصلاح طلبان نقشی در تعیین کابینه وسایر مدیریتها نداشتهاند و روحانی هم گفته است که من هیچ قراری در این خصوص با آنان نداشتهام و لذا خود ایشان تصمیم میگیرد.
یکی دیگر از مباحث موجود پیرامون شورای عالی اصلاحات، بحث شکلگیری پارلمان اصلاحات است. حتی برخی از آن به عنوان جایگزین شورا یاد میکنند. دیدگاه شما پیرامون این موضوع چگونه است؟
پارلمان اصلاحات در صورت شکلگیری جایگزین شورای عالی اصلاحات نخواهد شد، بلکه در مقام نهاد بالادستی شورا تلقی خواهد شد. پارلمان راهبردهای کلان را تعیین و شورای عالی بازوی اجرایی خواهد بود. نکته دوم پیرامون پارلمان اصلاحات این است که چنین نهادی فعلا یک ایده است و هنوز چشمانداز و سازوکاری جدی پیرامون ایجاد آن وجود ندارد. این که این پارلمان چه نسبتی با احزاب، حوزههای استانی و اصلاح طلبان... دارد همگی مسائلی جدی است که بر روی آنها بحث میشود.
در مقام دیدگاه شخصی شکلگیری پارلمان اصلاحات را مناسب ارزیابی میکنید؟
اگر مشکلات کنونی آن بر طرف شود ایده مثبتی است. با این وجود هنوز چشمانداز مناسبی پیرامون ایجاد آن وجود ندارد. برای نمونه احزاب اصلاح طلب که حدود 30 تا 40 حزب هستند پیرامون نوع مشارکت همسطح با یکدیگر مشکل دارند. نمیشود حزب چند نفره با یک حزب فراگیر ملی که در اکثر شهرهای کشور شعبه داشته باشد، یک وزن داشته باشند.
مباحثی که اخیرا پیرامون انشقاقات و اختلافات درونی اصلاحطلبان مطرح میشود را چگونه مورد خوانش قرار میدهید؟
به کارگیری واژه انشقاق برای مباحث کنونی که بیشتر متاثر از قضاوت برخی رسانهها است، درست نیست. اصلاحطلبان طی بیش از دو دهه گذشته نشان دادهاند کثرتگرایی بخشی از هویت عجین شده با آنها است اما درعین حال به تدریج توانستهاند به فرایند ارزشمند اجماع سازی دست پیدا کنند. زمانی که از اجماعسازی حرف زده میشود به معنی نبود اختلافنظر نیست. بنابراین، مواضع متفاوت و متخالف عادی بهنظر میرسد اما مشاهده کردهایم و در آینده هم مشاهده خواهیم کرد که نسبت به مواضع حساس و راهبردهای کلان مثل انتخابات به مواضع واحد و اجماعی خواهند رسید.
در مقام واپسین پرسش عملکرد محمد رضا عارف به عنوان رئیس فراکسیون لیست امید از نظر چگونه بوده و آیا او میتواند گزینه مورد اجماع اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری 1400 باشد؟
برای بحث پیرامون 1400 اکنون زود به نظر میرسد. فعلا همه چیز حول انتخابات مجلس جریان دارد.