کد خبر: 69998
A

ناصر ایمانی فعال سیاسی اصول گرا : دور شدن از باهنر یعنی نزدیک شدن به تندروها /جناح چپ، عنوان محافظه کاری را به جناح راست چسباند/ اصلاح‌طلبان محافظه کار شده‌اند و اصولگرایان تندرو

ناصر ایمانی فعال اصولگرا معتقد است: زمانی که بخواهید از فردی نظیر باهنر دوری کنید باید به طیف تندروی اصولگرایان نزدیک‌ شوید. در مورد اصلاح‌طلبان نیز همین‌طور است . اگر فردی بخواهد از عارف عبور کند چون به اشتباه او را محافظه‌کار خطاب می‌کنند، مجبور می‌شود ارزش‌ها را در بین افراد رادیکال این‌جناح جستجو کند.

ناصر ایمانی فعال سیاسی اصول گرا : دور شدن از باهنر یعنی نزدیک شدن به تندروها /جناح چپ، عنوان محافظه کاری را به جناح راست چسباند/ اصلاح‌طلبان محافظه کار شده‌اند و اصولگرایان تندرو

 به گزارش سرویس سیاسی سایت خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ محافظه کاری در ایران از جناح چپ تا راست را زیر پوشش خود برده است، افرادی که گاه براساس فرصت طلبی و قدرت طلبی ذیل این عنوان قرار گرفتند و گاه برای مقابله با رادیکال های جریان سیاسی متبوع شان. هرچه هست محافظه کاری در ایران آن مفهوم کلاسیک در سیاست غرب را ندارد و هنوز هم نمی‌توان افرادی را در ایران ذیل تعریف کلاسیک  این اندیشه سیاسی غرب قرار داد

مشروح گفت‌وگوی  ناصر ایمانی، فعال اصولگرا با خبرانلاین را در ادامه بخوانید؛

****

آقای ایمانی!در ایران، تعریف درستی از محافظه‌کاری وجود دارد؟ اساسا در چه مقطعی و توسط چه افراد و جناحی، واژه محافظه کاری علیه جناح دیگر مورد استفاده قرار گرفت؟

به اعتقاد من برداشتی که از محافظه‌کاری در ایران وجود دارد، از تعریف درست این‌ واژه فاصله گرفته است. در غرب این محافظه‌کاری را می توان در برابر جریان های دیگری دانست. در ایران از این‌ واژه عموما در برابر تندروی استفاده می‌شود. 

سیاستمدار محافظه کار در ایران یعنی کسی که سنجیده عمل می کند و تندرو نیست

بنابراین محافظه‌کاری در ایران از نظر شما نوعی رویکرد سلبی است؟

بله می‌توان گفت که ایجابی نیست.  اما محافظه‌کار در عرصه سیاسی ایران یعنی فردی که سنجیده عمل می‌کند و از انجام‌ تندروی‌ها در عمل و کلام خودداری می‌کند. این در حالی است که در فرهنگ سیاسی غربی بدین معنا نیست . برای نمونه حزب محافظه‌کار بریتانیا چنین مواضعی ندارد. این اصطلاح را در حدود بیست سال پیش جناح چپ سیاسی در ایران نسبت به جناح راست بکار برد.

 

اگر اشتباه نکنم، این تعبیر را آقای شمس‌الواعضین در روزنامه جامعه برای نخستین بار استفاده کردند...

بله‌همین طور است. از همان زمان محافظه‌کاری را به جناح راست چسباندند.

 

پس شما معتقدید که خلط مبحث صورت گرفته است؟ 

بله دقیقا! مشخص نیست که چرا چنین اصطلاحی در آن زمان بکار رفت. به عبارت دیگر اگر در آن زمان‌ نیز می‌پذیرفتیم که‌ کلمه محافظه‌کار در مورد جناح راست ایران صادق بوده ، بدین مفهوم است که جناح چپ در آن‌ دوره تندرو بود.

امروز اصلاح طلبان محافظه کار شده اند و اصولگرایان تندرو

در فرهنگ ایران زمانی که شما فردی‌را محافظه‌کار خطاب می‌کنید یعنی او با ملاحظه بیشتری عمل می‌کند و من تندتر و انقلابی‌تر هستم. بنابراین این اصطلاح  جناح چپ آن زمان که بعدها اصلاح‌طلب لقب گرفتند، مفهومی بود که این افراد علیه خود استفاده کردند. چرا که در واقع خود را رادیکال می‌دانستند. اکنون در شرایط کنونی اگر بخواهیم این دو واژه را با همان تعبیر ایرانی استفاده کنیم، جایگاه‌ دو جناح عوض می‌شود. این روزها باید جناح اصلاح‌طلب را محافظه‌کار و جناح اصولگرا را تندرو دانست. 

 

سیاسیونی از هر دو جناح روحیه محافظه کاری دارند

از نظر شما این‌محافظه کاری اصلاح‌طلبان مثلا در فراکسیون امید مجلس یا ریاست آن آن ظهور و بروز یافته است؟ 

اگر بخواهیم صفت محافظه‌کار را با همین تلقی نادرست ایرانی آن بکار ببریم، باید جناح اصلاح‌طلب را محافظه‌کار دانست. اکنون در مورد برخی افراد باید گفت که این روحیه محافظه‌کاری‌ را در هر دو جناح می‌بینیم و یک‌سویه نیست. 

 

محافظه کاری در ایران تاکتیک است نه مسلک سیاسی

بنابراین شما محافظه کاری را نه یک‌ مسلک سیاسی بلکه‌ نوعی تاکتیک در ایران می‌دانید؟ 

بله . افرادی که این‌موضع را دارند قطعا وفادار به مرام محافظه‌کارانه از نوع کلاسیک آن نیستند و مماشات‌های کنونی آن‌ها نیز تاکتیکی است. برخی از این افراد یا طیف‌ها اعم از اصلاح‌طلب یا اصولگرا، رادیکال هستند و برخی‌ دیگر نیز با احتیاط و تامل بیشتری سخن می‌گویند یا عمل‌ می‌کنند. آن واژه محافظه‌کاری در ایران‌ همین افراد را خطاب قرار می‌دهد. همان زمانی که‌ محافظه‌کاری ایرانی در دهه ۷۰ متولد شد، این دو دسته‌ در عرصه سیاست‌ورزی کشور حضور داشتند. 

 

در فرهنگ سیاسی ایران، محافظه کاری ضدارزش تعریف شده اما...

به‌نظر می‌رسد قانون نانوشته‌ای وجود دارد که هر گاه فرد یا جریانی محافظه‌کاری را به فرد یا طیف دیگر اطلاق می‌کند قصد دارد برچسب «ترسو بودن» یا «محاسبه‌گری» را بر او بزند، دلیل این تلقی از واژه محافظه‌کاری در ایران‌ را چه‌ می‌دانید؟ 

در فرهنگ سیاسی ایران این واژه را ضدارزش تعریف می کنیم، درحالی که این‌ مسلک سیاسی حامی و پایبند به ارزش‌ها و سنت‌ها است. حتی در سطح اجتماعی نیز به هر فردی محافظه‌کار می گوییم، در واقع نوعی ضد ارزش را به او پیوند می‌دهیم‌ بدین‌ معنا که این فرد قادر نیست تا به سرعت و قاطعانه تصمیم‌گیری کند و مماشات زیادی نشان می‌دهد.

 

فاصله عارف تا تاج زاده و باهنر تا زاکانی مشخص است

موضع فراکسیون امید محافظه‌کاری نیست. مشکل این‌جریان این‌ نیست. اما روحیه برخی افراد نظیر عارف را زمانی که با خط مشی فردی‌ مثل مصطفی تاج‌زاده مقایسه می‌کنیم، فاصله‌ها مشخص‌ می‌شود. در جناح اصولگرا نیز چنین مقایسه‌ای را می‌توان بین زاکانی و محمدرضا باهنر انجام داد. در هر دو سو افرادی هستند که با تامل و تحمل بیشتر تصمیم‌گیری می‌کنند. 

 

اگر بخواهید از باهنر دوری کنید باید به طیف تندرو اصولگرا نزدیک شوید

این جریانی که در میانه حرکت می‌کند و با توجه به‌مولفه‌های غربی نمی‌توان آن را محافظه کار دانست، را آیا محصول نوعی پختگی سیاسی می‌دانید یا انفعال ؟ 

ما باید از این‌ واژه دوری کنیم. اینکه افرادی با ملاحظات و پختگی بیشتر تصمیم‌گیری کنند، این اتفاقا روشی ارزشی‌ است نه ضد ارزش. اگردر مقاطعی که باید قاطعانه و صریح تصمیم‌گیری کرد، این‌افراد عقب نشینی کنند دیگر نمی‌توان این روحیه را پذیرفت. یعنی در هر حالتی محتاط باشند. زمانی که شما بخواهید از باهنر دوری کنید باید به طیف تندروی اصولگرایان نزدیک‌ شوید. در مورد اصلاح‌طلبان نیز همین طور است . اگر فردی بخواهد از عارف عبور کند، مجبور می‌شود ارزش‌ها را در بین افراد رادیکال این‌جناح جستجو کند.

27213

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر