زنگ خطر برای اصلاحطلبان به صدا درآمد؟
موج گسترده انتقادات از شورای عالی اصلاحطلبان، زمزمههای واگرایی در این تشکیلات و زیر سوال بردن رهبری اصلاحات در شرایطی که بدیل کارآمدی برای مدیریت این جریان ارایه نمی شود، آینده اصلاحطلبی را در هالهای از ابهام قرار می دهد.
به گزارش دیده بان ایران؛ اصلاح طلبی و تشکیلات هماهنگی اصلاح طلبان این روزها کانون هجمه رقبا و نیز خودی ها قرار گرفته است. روزی نیست که صفحات روزنامه ها را ورق بزنید و گزارش های مفصلی را در انتقاد به این جریان و شورای عالی اصلاح طلبان و ریاست آن نبینید. حملات اصولگرایان به اصلاح طلبان به خاطر حمایت از دولت اعتدالی کم بود، که این روزها خود اصلاح طلبان هم از خود به شدت انتقاد می کنند. تا جایی که برخی از این روند با عنوان «خودتخریبی» و «خودزنی» نام می برند.
اصلاح طلبان از چه چیزی نقد می کنند؟
شمشیرها علیه شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان آخته شده و این نهاد از چپ و راست در معرض انتقاد است. غیر دموکراتیک بودن ساختار، غیرشفاف بودن روند تصمیم سازی در آن و زیر سوال بودن عملکرد نهادهای برآمده از این تشکل جمعی از مهمترین انتقاداتی است که به شورای عالی سیاستگذاری وارد می شود.
اصلاح طلبان مدیریت این نهاد را هم به شدت مورد انتقاد قرار می دهند. از نگاه آنها بخش بزرگی از مسوولیت کژکارکردی شورای عالی بر عهده «محمدرضا عارف» ریاست آن است. شاید صریح ترین نظر انتقادگونه را بتوان از زبان «غلامحسین کرباسچی» دبیر کل حزب «کارگزاران سازندگی» شنید که گفته بود: عارف عملکردی ندارد که کسی بخواهد از او انتقاد کند.
«عبدالله ناصری» فعال سیاسی اصلاح طلب هم معتقد است لیدری عارف برای جریان اصلاحات هزینه به بار می آورد. «علی شکوری راد» دبیرکل حزب «اتحاد ملت» هم عارف را فردی غیرسیاسی می خواند و «صادق خرازی» دبیرکل حزب «ندای ایرانیان» که این روزها به خاطر اظهار نظرش در مورد رهبر معنوی پایداری ها مورد انتقاد است از «پدرخوانده های غیر حزبی» می گوید که «نباید برای همه تصمیم بگیرند.»
برخی حتی عارف را به محافظه کاری با اهداف سیاسی و قدرت طلبی متهم می کنند. به گفته «حسین مرعشی» سخنگوی کارگزاران، سقف پرش ما برای انتخابات ۹۴ عارف بود. او اگر محافظهکار نبود که نمیتوانست وارد مجلس شود. حتماً او نیمنگاهی به تائید صلاحیتش در انتخابات ریاست جمهوری دارد.
عارف اما برخی اصلاح طلبان را به تلاش برای ایجاد دودستگی و شکاف در این جبهه متهم می کند. این در حالی است که از دید ناظران، شورای عالی سیاستگذاری و ریاست آن نقدهای درست را برنمی تابند. به گفته «اسماعیل دوستی» فعال سیاسی اصلاحطلب، متأسفانه اعضای شورای عالی انتقادات را نمیپذیرند و به همین دلیل احتمال اینکه برخی شخصیتهای برجسته اصلاح طلب ساز جدایی بزنند وجود دارد.
دوستی تصریح کرد: منتجب نیا و برخی دیگر از اصلاح طلبان انتقادات تندی به شورای عالی دارند، معتقدم شورای عالی باید نظر این افراد را بپذیرد و در جهت انسجام گام بردارد، نه در جهت افتراق.
در همین چارچوب زمزمه های جدایی از شورای عالی در جریان اصلاحات شنیده می شود. «رسول منتجب نیا» فعال سیاسی اصلاح طلب و دبیر کل حزب تازه تاسیس «جمهوریت» اخیرا در مصاحبه ای به صراحت به نقد سازوکار غیر دموکراتیک شورای عالی پرداخته و گفته است: در احزاب که مدعی دموکراسی و خرد جمعی هستند و قانون اساسی نیز دست آنها را برای نحوه مدیریت داخلی باز گذاشته، نباید به سمت سازوکاری رفت که در مغایرت با اصول تحزب باشد و به طور مثال ائتلافی تشکیل داده و برای آن اختیارات فرادستی تعیین کنیم. این حرکت بدون شک بدعت و حرکتی انحرافی است که نمونه آن در جریان اصلاحات برای انتخابات مجلس در سال ۹۴ ایجاد شد
به گفته او، در آن سال ما کاری غیرقانونی و غیراصولی را به عنوان یک ضرورت و اضطرار پذیرفتیم ولی بعد از ۹۴ برخی از دوستان اصرار داشتند که این سازوکار باید نهادینه شود. این نهاد ادامه پیدا کرد تا سال ۹۶. در آن سال هر چه ما اصرار کردیم که آقایان، دیگر اختلافی میان احزاب اصلاحطلب وجود ندارد که بخواهیم برای جلوگیری از آن تن به ائتلاف و دور زدن احزاب بدهیم ولی باز هم به توصیههای ما گوش نکردند. از سال ۹۳ تا کنون بنده بارها و بارها به بزرگان اصلاحات از جمله آقای خاتمی نامه نوشتم و در جلسات به انحای مختلف اعتراض خود را به رویه حاکم اعلام کردم و دوستان را از عاقبت این حرکت انحرافی برحذر داشتم، ولی برخیها با اتهامزنی به بنده و اینکه فلانی میخواهد در جریان اصلاحات اختلافافکنی کند، سعی در به حاشیه راندن بنده داشتند. متاسفانه خیلی از دوستانی که آنروزها برای ادامه فعالیت شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان سینه چاک میکردند، امروز تبدیل به منتقدان اصلی فراکسیون امید و شورای شهر تهران که خروجی همین شورا بوده است.
بر همین مبنا،«عبدالله ناصری» فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید که دیگر او و «محمدرضا خاتمی» هم حاضر به حضور در ساختار شورای عالی نیستند.
ناصری پیشنهاد میکند افرادی چون محمدرضا عارف یا قاطعیت به خرج دهند و بدون تعارفات لیستی شایستهسالارانه آماده کنند یا به وجهه غیرسیاسی خود که در آن موفقتر بودند، بازگردند. به گفته ناصری، در واقعیت جهان سومی ایران و فقدان تحزب در این کشور، این وضعیتی که جبهه اصلاحات دارد، گویای این واقعیت است که ما عملا جز وضعیتی که در حال حاضر داریم، نمیتوانیم وضعیت دیگری را داشته باشیم.
«همدلی را جایگزین نقدهای غیرسازنده کنید»
این نقدها تا جایی گسترش پیدا کرده که شائبه هایی را در مورد اهداف پشت پرده آن مطرح کرده است. برخی این نقدها را سازنده و در راستای منافع جمعی اصلاح طلبان نمی دانند. چنانکه «جواد امام» مدیرعامل بنیاد باران مطالبی را که چند روز گذشته مطرح شده است مستقل از عملکرد شورای عالی یا فراکسیون امید و بیشتر مطالب شخصی شده دانسته است.
این ایده ای است که خود عارف هم به تازگی به آن اشاره کرده است. عارف در دیدارهای جداگانه با فعالان سیاسی اصلاحطلب استان تهران و مرکزی با اشاره به اینکه رمز موفقیت گفتمان اصلاحات انسجام و همبستگی است، گفت: به نظر می رسد ماموریت عدهای محدود در داخل جریان اصلاحات شکاف انداختن در داخل این جریان است و من از همه فعالان اصلاحطلب درخواست میکنم به خاطر حفظ گفتمان اصیل اصلاحطلبی از طرح مطالبی که باعث ایجاد دو دستگی در خانواده اصلاحات می شود پرهیز کنند.
این انتقادات در شرایطی مطرح می شود که اصلاح طلبان از جانب جریان رقیب که مهمترین راهبرد انتخاباتی خود را روی ناامید و رویگردان کردن مردم از اصلاح طلبان متمرکز کرده است هم مورد هجمه تمام عیار قرار دارند.
تزریق ناامیدی به جامعه صد البته به نفع هیچیک از جریان های سیاسی و مجموعه کشور نخواهد بود، چرا که به گفته «محمدجواد حق شناس» عضو شورای شهر پایتخت و شورای مرکزی حزب «اعتماد ملی»، ناامیدی نسبی از صندوقهای رای نتیجه فعالیتهای جریان برانداز است که به دنبال اسقاط نظام است. از دیگر سو جریانی تمامیتطلب در داخل کشور نیز فکر میکند با حذف جریانهای سیاسی رقیب میتواند تمامی قدرت را در دست خود بگیرد و واقعیت آن است که این دو جریان خواسته یا ناخواسته برای بیاعتبار کردن صندوقهای رای تلاش میکنند و جریان اصلاحات نیز وظیفه دارد با روشنگری در این رابطه این تهدید را تبدیل به فرصت کند.
در چنین شرایطی اصلاح طلبان به جای همنوا شدن با اصولگرایان در طرح انتقادات غرض ورزانه و طرح نقدهای مخرب، باید برای احیای سرمایه های اجتماعی خود و ارایه راهکاری بدیل برای حل چالش های کشور، با یکدیگر هم اندیشی و همکاری کنند.
برخی اصلاح طلبان با دیدی عملگرایانه شورای عالی اصلاح طلبان و عملکرد آن را مورد بررسی قرار می دهند و حذف این نهاد عالی در شرایط کنونی را به صلاح مجموعه این جریان نمی دانند.
«علیرضا علویتبار» فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه «قائل به تعطیلی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیست» تاکید می کند که شورای عالی به هر حال کارایی دارد و به حد وسع فصل خصومت و تعارض میکند اما نمیتوان از آن انتظار کارهای پیشرو داشت.
این فعال سیاسی بر این باور است که هدف ما باید تدوین برنامهای باشد که ذیل آن، جایگاه احزاب به آنها بازگردانده شود و همه احزاب تحت آموزش واحد قرار گیرند.
بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که طرح بحث هایی چون انتقادات مبنایی به شورای عالی اصلاح طلبان و تشکیک در رهبری «سیدمحمد خاتمی» بر صدر جریان اصلاحات در شرایط کنونی به ضرر مجموعه اصلاح طلبان تمام خواهد شد. تا انتخابات چند ماه بیشتر زمان باقی نمانده و اعمال تغییرات اساسی در ساختار شورا نتایج مطلوبی به دنبال نخواهد داشت.
اصلاح طلبان سال ها زمان داشتند تا با یکدیگر در مورد این مسایل جدی به بحث و نظر بنشینند و در انتخابات پیش رو ثمره آن را ببینند، حال که این سالها تنها به نظاره نشسته اند، باید بدانند که تغییرات مورد نظرشان تا انتخابات پیش رو در اسفند ماه به نتیجه نخواهد نشست و هرگونه دستکاری در ساختار این نهاد فرادستی به نفعشان نیست.
کسی منکر ضرورت بحث های درون گفتمانی، بازاندیشی در مورد روش ها و اصول و اصلاح ساختارهای اصلاح طلبانه نیست، ولی این مسایل روندی زمان بر و پرچالش است که باید در بلندمدت بر سر آن هم اندیشی و بحث کرد و به نتیجه رسید، نه در بزنگاه انتخابات.
بر همین مبنا است که بسیاری هنوز تشکیک و نقادی اخیر «غلامحسین کرباسچی» سخنگوی حزب «کارگزاران سازندگی» در مورد رهبری جبهه اصلاحات و هجمه های تند وارد شده به عارف را مورد انتقاد قرار می دهند. «حسن رسولی» عضو شورای شهر تهران و از چهرههای سیاسی نزدیک به عارف این رویکرد را موجب تکرار تجربه انتخابات ۸۴ دانست و از اصلاح طلبان خواست که دوباره به این دام نیفتند.
به گفته رسولی، ما یک بار تجربه تلخ فقدان اهلیت و توانمندی اجماعسازی را در جریان اصلاحات در سال ۸۴ تجربه کردیم و تبعا یک جریان ریشهدار مثل جریان اصلاحات نبایستی دوباره از همان مسیر و با افتادن در همان دام از توان اجماعسازی خود بکاهد. در شرایط فعلی که همه ارکان شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و سیاستهای آن با ارکان جدید که به لحاظ نسلی، جنسیتی، شمولیت و پوشش تحت تاثیر آن آسیبشناسی تغییرات جدی یافته است، شخصیتهای تاثیرگذار نیز باید تلاش کنند تا این مرجع اجماعساز هرچه بیشتر تقویت شود.
در مجموع از دید ناظران، تا زمانی که بدیل مناسب و کارآمدی ارایه نشده و به اصطلاح ساختارهایی محکم بنا نشده، ساختارشکنی، حاصلی جز ضرر و زیان نخواهد داشت.