روایت 48 ساعت جنجال؛ قضاتی که متهم یکدیگر شدند
اظهارات محمد یزدی، رئیس اسبق قوه قضائیه در جمعی خاص و ایراد برخی اتهامها به صادق آملی لاریجانی، رئیس سابق این قوه و سپس پاسخگویی لاریجانی به یزدی که عصر دیروز در قالب نامهای طولانی عیان شد، به یک جنجال سیاسی تبدیل شده است.
به گزارش دیده بان ایران؛ «من این نوع اظهارات را نمیفهمم؛ شما با حکم رهبری مسئولیت گرفتهاید آن وقت این طوری صحبت میکنید. هر جا که آیتالله خامنهای بروند ملت و ما دنبال ایشان خواهیم بود؛ اما آقای هاشمی این را بدانید که دنبال شما نمیآییم.» اینها بخشی از اظهارات آیتالله محمد یزدی در پاسخ به پیشنهادهای آیتالله هاشمی رفسنجانی است وقتی که او برای مدیریت ناآرامیهای پس از انتخابات 88 خواستار «کمک معتدلهای هر دوجناح» اصلاحطلب و اصولگرا و «تدبیر رهبری» برای «حلوفصل» این ناآرامیها شده بود.
نامعمول بودن واکنش یزدی به هاشمی رفسنجانی به اندازهای بود که در زمان خودش به یک شبهجنجال سیاسی بدل شود. در حالی که هاشمی آماده میشد تا در واکنش به اظهارات یزدی، «مکتوبات برخی حوادث» را منتشر کند، ترجیح داد با پادرمیانی سید احمد خاتمی، امام جمعه وقت تهران، به این چند کلمه پاسخ بسنده کند: «سالها است که جواب من به آقای یزدی درخواست شفا برای ایشان است و ارسال سلام.»
این تنها جنجالی نیست که یک سر آن به یزدی میرسد. بعد از هاشمی رفسنجانی، نوبت به آیتالله شبیری زنجانی رسید که به دلیل دیدار با سیدمحمدخاتمی، رئیس دولت اصلاحات و جمعی دیگر، مورد لحن عتابآلود و تهدید شیخ اصولگرا قرار گیرد. حالا اما نوبت به نفر سوم رسیده است.
آغاز یک جدال
صادق آملی لاریجانی که تا پیش از واگذاری ردای قاضیالقضاتی به سید ابراهیم رئیسی هرگز در معرض انتقادهایی که امروز از او میشود، قرار نگرفته بود، سومین شخصیت سیاسی است که در سیبل اتهامهای یزدی قرار میگیرد. او حالا و به ویژه بعد از بازداشت اکبر طبری، معاون اجرایی حوزه ریاست خود در قوهقضائیه در معرض شدیدترین انتقادها قرار گرفته، انتقادهایی که اینبار اصولگرایان نه میتوانند آن را به اصلاحطلبان نسبت دهند و نه به فرنگنشینان، هرچه هست از جامجم میگذرد. سازمان صداوسیما این روزها تابوشکن است و پیشقراول انتقاد از مردی شده که روزی متهم به نگارش نامهای عجیب به رهبری برای مهاجرت به نجف میشود و روزی دیگر متهم به ساخت حوزه علمیهای کاخ مانند.
بعد از تمام این جریانات بود که یکی از کانالهای تلگرامی، اظهاراتی به نقل از آیتالله یزدی منتشر کرد که او صراحتا آملی لاریجانی را با همان ادبیات تند گذشتهاش هدف قرار داده است.
بر اساس این اظهارات، یزدی در جریان دیدار خود با «مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم» که یکشنبه گذشته برگزار شد، سه تن را مستقیما هدف قرار داد. نخست آملی لاریجانی: «هرچند در مسالهای نظر ولیفقیه خلاف عقیده من باشد، موظفم که اطاعت کنم؛ چون ضررش کمتر از شکستن حرمت ولایت و حاکمیت است. فلانی میگوید اگه این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم بههم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رئیس دفتری که ۱۰ سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر می شود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! آیا ارث پدرت بود؛ از کجا آوردی ساختی؟»
دوم حسن روحانی در اظهارات یزدی هدف قرار گرفت و تهدید به برکناری از منسب ریاست جمهوری شد و سوم آیتالله محمدجواد علوی بروجردی. آیتالله یزدی در بخشی اظهارات خود درباره او گفته: «بعضی اگر یک روزی رسما اعلام مرجعیت کنند، اگر زنده باشم، رسماً جلویش را میگیرم و اعلام رسمی هم میکنم؛ واقعا در حوزه چه کسی باید با این مساله برخورد کند؟! نوه مرجع بودن که دلیل شرعی برای مرجعیت نیست؛ کسی نگفته هرجا فلانی نوه مرجع شد، میتواند مرجع باشد... اگر کسی توان علمی او محرز نشود و وارد این عرصه شود، مجبور میشوم رسما اعلام کنم که ایشان حق ادعای مرجعیت ندارند؛ چون هیچ جایی توان علمی او را تایید نمیکند... اگر چنین فردی تابلو هم بزند، تابلویش را پایین میآوریم؛ هیچ تعارفی هم نداریم، چون مرجعیت نمیتواند بازیچه باشد».
تکذیب بیجان و واکنشها
دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در حالی در اظهارات خود تندترین انتقادهای ممکن را از صادق آملی لاریجانی کرده که او و نزدیکانش پیشتر موضوع مهاجرت به نجف و نامه تهدیدآمیز به رهبری را تکذیب کرده بودند، موضوعی که از قضا در همان جلسه دیدار با بسیج اساتید نیز یکی از حاضران به گوش آیتالله یزدی میرساند و در عوض پاسخ میشنود: «اگر تکذیب کرده که هیچ»!
شیخ اصولگرا با همین یک جمله نشان داد که حاضر به عقبنشینی از مواضعش نیست و ترک عادت نخواهد کرد ولی روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که گویی از عواقب این اظهارات و تاثیر آن بر عملکرد شورای نگهبان و ارتباط دو فقیه منسوب رهبری به خوبی آگاه بوده، سعی کرد با گفتههایی کوتاه از بار انتقادات و واکنشها به دبیر این جامعه بکاهد و اعلام کرد که «سخنانی که امروز در فضای مجازی به آیتالله یزدی منتسب شده است، سندیّت ندارد و تنها مرجع معتبر در این زمینه، پایگاه اطّلاعرسانی جامعه مدرسین است.»
تکذیبیه کم جان جامعه مدرسین شد تاییدیه تلویحی اظهارات دبیر و این یعنی آملی لاریجانی بعد از آیات هاشمی و شبیری زنجانی، سومین روحانی است که طعم تلخ صریحترین انتقادهای آیتالله یزدی را میچشد. واکنشها فرار رسید. یکی پس از دیگری. یکی از اخلاق گفت و دیگری از شائبه رقابت ولی در این بین تاییدیه دیگری با اظهارات آیتالله ناصر مقتدایی از راه رسید. او گفت که «آقای یزدی اینگونه مطالب را که در ذهنشان بود گاهی در جلسات جامعه مدرسین مطرح میکردند و حالا علنی آن را بیان کردهاند. اگر با من مشورت میشد، میگفتم طرح علنی این مسائل به مصلحت نیست ولی حالا خودشان صلاح دیدند ولی من در این قضیه به طور کلی وارد نمیشوم». او البته به سکوت طولانی یزدی در ایان ریاست آملی لاریجانی بر قوه قضائیه نیز واکنش نشان داده و گفته بود: «به نظرم همین شخص اگر کار خلافی داشته، اگر صلاح میدانستند، همان وقت تذکر میدادند ولی اگر صلاح نمیدانند و سکوت کردند باید همیشه سکوت کنند.»
بعد از تایید اظهارات یزدی از سوی آیتالله مقتدایی، نوبت به علی مطهری، نماینده مردم تهران رسید تا ضمن تاکید بر لزوم بیان برخی مطالب در فضایی خصوصی، از شائبه رقابت بگوید. او به اعتمادآنلاین گفته: «مطرح شدن این صحبتها در فضای رسانهای بر روحیه مردم اثر میگذارد و شائبه رقابت بین آنها (روحانیون) را ایجاد میکند.»
مطهری جزئیات بیشتری به زبان نیاورده و نگفته رقابت مدنظرش بر سر چه پست و کرسی است. اما بعید به نظر میرسد که با توجه به شرایط سنی دو روحانی به علاوه جایگاه سیاسی کنونی آنان، رقابتی بر سر نهادهای انتخابی در میان باشد. البته با توجه به ریاست کنونی آملی لاریجانی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام و سمتهر دو به عنوان فقیه شورای نگهبان، رقابت بر سر نهادهای انتصابی نیز دور از ذهن به نظر میرسد.
واکنشها به همین دو مورد منحصر نشد و از محمدزائری و فاضل میبدی گرفته تا مرتضی جوادی آملی در اظهاراتی جداگانه خواستار خویشتنداری روحانیون از بیان علنی اختلافات شدند.
نامه بدون سلام
یک روز گذشت و واکنشها رفته رفته رو به کاهش گذاشت ولی غافلگیری، اصلی است لاینفک از سپهر سیاسی ایران. ساعت چهار بعدازظهر یکشنبه، بیستوهفتم مرداد ماه بود که نامهای در ابتدا «بدون سلام» در پایگاه اطلاعرسانی مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر شد. نامهای که تنها چند ساعت بعد ویرایش شد و واژه «حضرت آیت ا... آقای حاج شیخ محمد یزدی» و البته «سلام علیکم» به آن اضافه شد ولی چیزی از تندی نامه سرگشاده یکی از فقهای شورای نگهبان به دیگر فقیه این نهاد کم نکرد.
آملی لاریجانی که طی این نامه به خوبی نشان داد که از حجم انتقادها از خود آگاه است، از شایعه مهاجرتش به نجف آغاز کرد و از اکبر طبری گذشت و با به چالش کشیدن کتب نگارش شده به دست آیتالله یزدی و جایگاه او در مقابل دیگر مراجع قم، سینهاش را پر از «خزانهالاسرار» معرفی کرد و از سکوت دیگر اعضای شورای نگهبان در مقابل دبیر جامعه مدرسین حوزه عملیه قم به احترام «پیر مردی»اش سخن گفت. البته آملی لاریجانی آن بخش از گفتههای آیتالله یزدی درباره علوی بروجردی را نیز بیپاسخ نگذاشت و از خوی «قیم» مابانه آیتالله یزدی دربرابر حوزههای عملیه نیز انتقاد کرد.
جالب آنکه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این نامه تاکید کرده که تخریبها و انتقادهایی را که اخیرا نسبت به او مطرح میشود در راستای «پروژه بزرگتری» میبیند. پروژهای که او نیز همچون علی مطهری از جزئیاتش سخن به میان نمیآورد و صرفا مینویسد: «سینهام خزانهالاسرار اتهامات مجموعهای از معاونان، قائم مقامان و آقازادههای مسئولان و شخصیتهاست و ظاهراً امروز هم هزینه ایستادگی در رسیدگی به آنها را میپردازم . اما نکته این است که آیا کسانی که امروز برای شفافیت و مبارزه با فساد سینه چاک میکنند و ماهها برای دستگیری فردی که نه معاون بنده بوده و نه رئیس دفتر بنده، بلکه مدیر یکی از اجزاء حوزه ریاست تحت اشراف شخصیتی سالم، فاضل و شریف چون آقای خلفی بوده فضاسازی کردهاند، آیا همین کار را برای آقای شریفی قائم مقام شهردار اسبق تهران و آقای سیف معاون اقتصادی اطلاعات سپاه و... کردهاند و فساد آنها را به آقای قالیباف و آقای طائب و دیگران سرایت دادهاند؟!»
شوک اصولگرایانه
حالا از این نامه چند ساعتی میگذرد و آنچه عیان است، شوک جریانی است که نه توان عبور از آیتالله یزدی را دارد و نه میل کنار گذاشتن صادق آملی لاریجانی را. اصولگرایان و رسانههایشان بیتردید از زمان انتشار این مطالب شوکهشدهترین افراد جامعه بودند به طوریکه خبرگزاری فارس به عنوان پرچمدار رسانههای اینترنتی این جریان حاضر به انتشار متن کامل نامه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به فقیه عضو شورای نگهبان نشد.
این خبرگزاری نوشت که «مهمترین» بخشهای نامه آملی لاریجانی را منتشر میکند و اتفاقا مهمترین بخشهای این نامه را منتشر نکرد! البته که تشخیص مهم بودن یا نبودن مطالب امری است کیفی و متکی به خلق و خوی افراد و رسانهها ولی به نظر میرسد این خبرگزاری قصد کوچک جلوه دادن موضوع را دارد کمااینکه از «جدال شیخین» به عنوان «برخی تنشهای لفظی آیات آملی لاریجانی و آیتالله یزدی» یاد میکند. این خبرگزاری همچنین شب گذشته در کانال تلگرامی خود به بازنشر بیانات رهبری در دوازدهم آبان ماه سال 94 پرداخت و تاکید کرد که «مسئولان کمتر بر سر یکدیگر فریاد بکشند.»
در این بین روزنامههای کیهان و فرهیختگان نیز همچون روزنامه جوان و سایر رسانههای این جریان به موضوع جدال لفظی دو شیخ واکنش نشان دادند. حسین شریعتمداری در یادداشت کیهان مشی سابق خویش را کنار گذاشته و با «عذرخواهی» از هر دو فرد، تاکید میکند که «انتشار اینگونه اخبار و سخنان و نامهها حتی در صورت صحت نیز نتیجهای جز دلگیری عموم مردم و شادی دشمنان به دنبال ندارد». این فعال سیاسی اصولگرا همچنین یادداشت خود را با این بیت شعر از سعدی تمام میکند که میتواند قابل توجه باشد: «گَه بود کز حکیم روشن رای/ بر نیاید درست تدبیری/ گاه باشد که کودکی نادان/ بهغلط بر هدف زند تیری».
روزنامه دانشگاه آزاد اسلامی نیز در واکنش به اختلاف رئیس سابق قوهقضائیه با رئیس اسبق دستگاه قضا، با استفاده از تیتر «آقایان رعایت کنید» در صفحه نخست خود، موضعی تندتر در قیاس با کیهان اتخاذ کرد و با تاکید بر لزوم حلوفصل مسائل بین این دو فرد به صورت غیر رسمی، نوشت: «هر دوی این بزرگواران برای حلوفصل مسائل خصوصی و عمومی یا احیانا ابهاماتی که پیرامون عملکرد یکدیگر دارند، دسترسی راحتی به هم دارند و حتی برای این کار نیازی به جلسات رسمی نیست.»
روزنامه جوان با استفاده از تیتر «مردم کجای دعوای شما هستند»، به تندی از گفتههای آملی لاریجانی و آیتالله یزدی انتقاد کرد و با یادآوری شرایط نامناسب اقتصاد ایران نوشت: «وقتی کسی قبول میکند در جایگاه مدیران ارشد جامعه مسئولیت بپذیرد، لاجرم باید مقتضیات آن را بپذیرد. رعایت شأن این جایگاه یعنی نباید اتهاماتی را از تریبونی که در اختیار داریم، متوجه دیگری کنیم که پیش از این صرفاً نقل محافل غیررسمی و غیرمعتبر بوده و برای آن جز شواهد ظاهری، هیچ مستندی نداریم. قرار نیست مسئول حکومتی در سطح کاربران شایعهپراکن فضای مجازی ظاهر شود. از سویی رعایت شأن جایگاه حکومتی یعنی همان قدر که باید خویش را از موضع تهمت برهانیم، دیگر مسئول نظام را نباید با طعنه و کنایه تخریب کنیم. در دفاع از خود برای رهایی از موضع تهمت نباید آنچنان زیادهروی کنیم که خود منشأ ایراد تهمتهای دیگر شویم. این میانه فراموش نکنیم که مسئولان باید مواظب اطرافیان خود باشند، هم از این رو که آنان دست از پا خطا نکنند و مسیر غیرقانونی و تخلف را نپیمایند و هم از این رو که مشاورههای غلط ندهند و بر آتش اختلاف و واکنشهای ندمند. باید به این آقایان یادآور شویم که مسئولیت گرفتهاید که در خدمت ایران و ملت ایران باشید، نه آنکه کرسی مسئولیت را به تریبون اتهام زنیها و دفاعیات شخصی تبدیل کنید که مردم در هیچکجای این دعواها نیستند. اگر شما عضو فقهای شورای نگهبان و رئیس مجمع تشخیص نبودید و هر کدام حداقل ۱۰ سال جزو سران ارشد کشور محسوب نمیشدید و الان صرفاً طلبه یا استادی در حوزه بودید، جنگ و جدال شما برای چه کسی میتوانست مهم باشد که تیتر رسانهها شود یا در فضای مجازی دست به دست بچرخد؟! پس حالا که سخنتان به دلیل مسئولیت داشتن در نظام شنیده میشود، حد و شأن و سطح یک مسئول حکومتی را هم رعایت کنید.»
با این همه هنوز به نظر نمیرسد این پایان جدال شیخین باشد، جدالی که آیتالله یزدی آغازش کرد، آملی لاریجانی ادامهاش داد و حالا باید دید در نهایت به کجا ختم خواهد شد. ولی حسین انصاری راد، رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی در همین زمینه پیشنهاد کرده که باتوجه به اینکه هر دو فرد از منصوبان رهبری هستند، ایشان نسبت به ایجاد صلح بین آملی لاریجانی و آیتالله یزدی اقدام کنند. باید منتظر ماند و دید./ پانا