روحانی و خاتمی مکررا باهم دیدار دارند/ جهانگیری دیدگاه اصلاحطلبی دارد ولی به هیچ وجه نماینده جریان اصلاحطلب در دولت نیست/ اگر آقای رئیسی هرکار خوبی کند از وی حمایت میکنم
تاجزاده : راه حل برای عبور از چالش های سیاست خارجی، بهبود وضعیت در سیاست داخلی کشور است. در همین راستا او راهکاری انتخاباتی برای غلبه بر تحریم ها ارائه می دهد.
به گزارش دیده بان ایران، تاجزاده در جریان این گفت و گو با تاکید بر اینکه اصلاحطلبان دیگر با استراتژی بد و بدتر وارد انتخابات مجلس و ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نخواهند شد، تصریح میکند که این جریان سیاسی در انتخابات پیش رو مستقل از دولت وارد کارزار انتخابات میشود. این به معنای پایان ائتلاف شش ساله اصلاح طلبان با جریانی دولت روحانی است که به اعتدالیون شهره بودند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب رویه روحانی در اداره کشور را قبول ندارد اما بر این باور است که دولت پنهان اجازه کار به روحانی نداده است. حمایت از رویکردهای ابراهیم رئیسی در دستگاه قضایی از دیگر نکات جالب اظهارات تاجزاده در این مصاحبه است.
***
شما یک چهره اصلاحطلب هستید. در حال حاضر مردم از جریان اصلاحطلبی که از دولت روحانی حمایت کرد، رضایت ندارند، دلایل این اتفاق چیست، آیا اظهارات آقای خاتمی مبنی بر اینکه "تکرار کردن دیگر فایدهای ندارد" وضعیت اصلاحطلبان را با خطر روبهرو کرده؟ آیا امکان بازگشت شما اصلاح طلبان به قدرت با توجه به افول ستاره محبوبیت دیگر وجود ندارد؟
تاجزاده: یک مشکل ما این است که به دلیل حوادث 88 و دوقطبی که در جامعه ایجاد شد در مجموع از سال 92 تا 96 سیاستورزی ما در جامعه مدنی توسط خودمان بود اما در چارچوب «سیاست نیابتی» بود چرا که اصلاحطلبان را عملا به حکومت راه نمیدادند و حساسیت داشتند و میگفتند ما فتنهگر هستیم از این رو ما ترجیح دادیم کسانی بر سر کار بیایند که نظام آنها را قبول دارند ولو اصلاحطلب هم نباشند اما یک گام کشور را به جلو ببرند؛ مثل روحانی.
پس از نظر شما روحانی اصلاحطلب نیست. آیا او را اصولگرا میدانید؟
تاجزاده: هیچ وقت روحانی اصلاحطلب نبوده این را خودش هم بارها گفته است. اما فراموش نکنید که به معنای سنتی روحانی اصولگرا هم نیست. از منظر تاریخی اگر نگاه کنیم روحانی همیشه به اصولگرایان نزدیک بوده و همیشه نامزد و کاندیدای آنها در انتخابات مختلف بوده است. ما چون گفتیم فضا بسته است و چارهای نداریم، متاسفانه بین بد و بدتر انتخاب کردیم که این رویه را بنده سیاستورزی نیابتی نامگذاری کردم یعنی خودمان نبودیم اما سعی کردیم این رویه را دنبال کنیم که این موضوع یک طرف مشکل اصلاحطلبان بود. در شرایط امروز این رویه دیگرجواب نمیدهد ازاین رو من معتقدم یا ما باید خودمان وارد صحنه شویم و چهرههای اصلاحطلب را به مردم معرفی کنیم و برنامههای انتخاباتی هم ارائه میدهیم که اگر مردم رای دادند یا ندادند مسئولیتی دیگر بر دوش ما نیست اما اگر نامزدهای ما رد صلاحیت شدند صراحت میگوییم نامزدی نداریم.
یعنی شما درصدد هستید که سیاست "بد و بدتر" را در انتخابات مجلس شورای اسلامی کنار بگذارید؟ همان پیشنهادی که آقای حجاریان هم اشاره کرده بودند...
تاجزاده: پیشنهاد من به اصلاحطلبان این است و مدتی است که در این راستا با آنها صحبت میکنم. حرف من این است که رویه انتخاب بد بین دو گزینه بد و بدتر دیگر جواب نمیدهد و مردم دیگر برای فرار از حضور یک نفر در مجلس یا ریاستجمهوری ریسک نمیکنند. مشکل دوم که اهمیت بسیاری دارد این است که ما هیچ زمانی به مانند این چند سال اخیر این تجربه را نداشتیم که نامزدهای دولت پنهان در انتخابات رسمی شکست بخورند اما بیرون از این دایره روز به روز حوزه اختیارت آنها در قدرت افزایش پیدا کند و امکان پیشرفت کار منتخبین مردم از بین برود و آنها را فشل کند. از این رو معتقدم که ما با پروژه بیاعتباری نهادهای انتخاباتی روبهرو شدیم و نتیجه این امر این است که بسیاری از مردم میگویند ما دیگر رای نمیدهیم و به هرکسی رای بدهیم فایدهای ندارد.
یعنی از نظر شما، وضعیت فعلی حاکم بر سیاست داخلی، به معنای پایان دوران اصلاحطلبی و اصولگرایی است و مردم دغدغه دیگری دارند؟
تاجزاده: از دو منظر این موضوع قابل بررسی است، اگر از منظر آری به این وضعیت نگاه کنیم باید بگویم واقعیت این است که دوره اینکه سیاستورزی منحصر به اصولگرایی و اصلاحطلبی شود از نظر من تمام شده و ما با جریان سومی که خودش متکثر است و چند گرایش دارد مواجه هستیم و این جریان میخواهد دیده شود و در حکومت فعالیت و مشارکت کند. از این رو جمهوری اسلامی ایران موظف است که راه را برای فعالیت اینگونه فراهم کند. بنده از جهاتی نیز مخالف نظریه پایان اصولگرایی و اصلاحطلبی در عرصه سیاست داخلی ایران هستم چرا که این دوجریان کاهش مخاطب و ریزش آرا داشته اند ولی هنوز هم دو جریان قدرتمند در جامعه هستند اما اتفاقی که رخ داده این بوده که ساختار دوگانه اصلاحطلب و اصولگرا تمام شده و خیلی از چهرههای سیاسی هستند که معتقدند ما نه اصولگرا هستیم نه اصلاحطلب ولی برای کشور حرف داریم و میخواهیم در صحنه باشیم. آن چیزی که من درباره بیاعتبار کردن نهادهای انتخابی مطرح کردم رویکردی مشخص است چنانچه اخیرا مقام معظم رهبری اعلام کردند انتخابات امسال مجلس بسیار پرشور برگزار میشود اما سوال این است که چه زمانی انتخابات پرشورتر برگزار میشود؟ فضای آزادتر مردم را ترغیب به رای دادن می کند یا فضای بسته تر؟ یک زمانی بود تا ما از انتخابات آزاد سخن میگفتیم برخی میگفتند که ایران سوئیس نیست. اما امروز دغدغه رهبری نشان می دهد که باید به سمت انتخابات آزاد رفت.
رهبری بارها از حضور جوانان در عرصه سیاست کشور حمایت کرده اند اما چرا اصلاحطلبان و اصولگرایان اجازه نمیدهند فعالیت برای این جریان سوم شکل بگیرد؟
تاجزاده: اجازه این جریان دست ما نیست و تنها چیزی که ما میتوانیم بگوییم این است که نظارت استصوابی نباشد و این چهرهها بتوانند کاندید شوند. اما در بحث همکاری این جریان از ما انتظار دارند که از حقوق آنها دفاع شود مستقل از اینکه گرایش آنها به ما نزدیک است یا خیر؛ از این رو دموکراسی یعنی دفاع از این حقوق و من بگوییم مخالف من به اندازه من در این کشور حق دارد و باید بتواند نامزد شود و انتخاب وی نیز برعهده مردم است که اگر به وی رای دادند که میشود منتخب مردم و رای هم ندادند که هیچ. موضوعی که در حال حاضر جامعه ما به آن نیاز دارد این است که اجازه حضور همه گرایشها را در عرصه انتخابات فراهم کنیم چرا که در کشورهایی چون عراق و افغانستان که در همسایگی ما هستند انتخابات به آزادترین شکل ممکن برگزار میشود از این رو ما باید روند برگزاری انتخابات را آزاد بگذاریم اما در این روند کسانی که وابسته به جریان خارجی هستند، تمامیت ارضی ایران را قبول ندارند و با حاکمیت قانون میجنگند بدون شک حق مشارکت در عرصه سیاسی ایران را ندارند.
به نظر میرسد در وضعیت فعلی جریان اصولگرایی و اصلاحطلبی جز تکرار اتفاقات گذشته هیچ راهبرد دقیقی برای مردم و عرصه سیاسی ندارند. نگاهی به اظهارات چهرههای اصولگرا و اصلاح طلب نشان می دهد که همه حرفها درباره گذشته است. انگار این چهره ها از دوره اصلاحات و یا سال 88 به این سو حرکت نکرده اند. موافق هستید که شما اصلاح طلبان در گذشته مانده اید؟ موافق هستید که از ابتدای انقلاب تاکنون یک دوتایی بسته شکل داده و اجازه نفس کشیدن سیاسی به گروه های دیگر نداده اید؟
تاجزاده: من این موضوع را قبول ندارم که از اول انقلاب دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب تنها در فضای سیاسی کشور فعالیت میکردند چرا که تا سال 60 جریاناتی چون جبهه ملی، نهضت ملی، گروههای مارکسیست و جریانات وابسته به بنیصدر در کشور فعالیت میکردند اما بعد از اتفاقات سال 60 و دست به اسلحه بردن مجاهدین خلق و ترورهایی که صورت گرفت فضا تغییر کرد چرا که ما در تاریخ کشور نداشتیم که یک گروه تروریستی بیش از 17 هزار از مقامات و شهروندان را ترور کرده باشد هرچند که مقامات کشورمان در این راستا سکوت نکردند. بعد از سال 60 ما با یک تروریسم گسترده روبهرو شدیم که بعد از آن خطاهای خودمان سبب شد تا این روند شدت گیرد چرا که نباید اجازه میدادیم به این نقطه برسیم اما به دلیل بیتجربگی و انحصارطلبی به این مرحله رسیدیم از این رو عملا از سال 60 فضای سیاسی کشور بسته شد.
یعنی بسته شدن فضای سیاسی کشور از سال 60 تقصیر رویکرد گروههایی چون مجاهدین خلق بود؟
تاجزاده: بله، بدون شک مجاهدین خلق اشتباهات بسیاری را مرتکب شدند اما ما میتوانستیم اقداماتی را انجام دهیم که این فضا را آرام کند به طورمثال ما میتوانستیم برای بنیصدر نخستوزیری را انتخاب کنیم که هم بنیصدر او را قبول داشت هم ما اما این کار را نکردیم از این رو این روند سبب شد تا رویه بنیصدر تغییر کند. ما در شرایط فعلی احتیاج داریم که نگاهمان به آینده باشد و به هیچ وجهه در گذشته نمانیم به همین دلیل ما اگر قصد داریم در انتخابات شرکت کنیم باید درباره برنامههای آینده خودمان صحبت کنیم نه اینکه درباره گذشته چه فکری داریم. عیبی ندارد که یک فرد میخواهد درباره گذشتهاش به جامعه توضیح دهد و من مخالف این رویه نیستم اما باید درباره برنامههای خود پیرامون موضوعاتی چون لغو تحریمها، بهبود اقتصاد کشور، روابط با آمریکا و اینکه ایران وارد جنگ نشود چه برنامهای دارد چرا که در وضعیت فعلی همه جریانات بر این موضوع اتفاق نظر دارند که جنگی نباید رخ ندهد و این روند احتیاج به یک برنامه دارد از این رو اصلاحطلبان و اصولگرایان باید برای این موضوع برنامه ارائه دهند. که نیروی سوم نیز در این راستا میتواند وارد عمل شوند.
نیروی سوم از بدنه چه جریاناتی هستند؟
تاجزاده: خیلی از افرادی که در بدنه این جریان فعالیت دارند از اصلاحطلبان بودند و در واقع کسانی هستند که به امید اصلاحات پای صندوقهای رای حاضر شدند ولی در حال حاضر به این نتیجه رسیدند که این رویه فایدهای ندارد و معتقدند اصل اصلاحات منتفی است و برخی از آنها نیز براین باورند که جمهوری اسلامی باید ساقط شود تا کشور پیشرفت کند. این جریان براین باورند که اصلاحطلبان موجود محافظهکار شدند و این روند دیگر فایدهای ندارد.
در بین نیروهای جریان سومی اصولگرایان نیز حضور دارند یا این گروه اصلاحطلبهای طرد شده هستند؟
تاجزاده: حضور اصولگرایان در بدنه جریان سوم بسیار کم است از این رو اینها بیشتر از اصلاحطلبهای سرخورده هستند و عمدتا از بدنه اصلاحطلبی هستند.
شما به عنوان یک چهره اصلاحطلب چرا این نیروها را طرد کردید؟
تاجزاده: در این که ما در طرد این گروه و افراد نقش داشتیم من تردیدی ندارم و معتقدم ما اصلاحطلبان باید بهتر از این عمل میکردیم اما مشکل اصلی این است که در سالهای گذشته هر چه این گروه رای دادند دولت پنهان به جای اینکه به این رای احترام بگذارد و عقبنشینی کند پیشروی کرد و کارها بست و قفل کرد و جامعه تاکید کرد به هر طیفی رای بدهد فایدهای ندارد و هیچ فرقی ندارد از این رو اگر قرار است هر کس در این مملکت برسرکار بیاید و دور بعدش دلار چهار برابر باشد فرقی ندارد به حسن یا حسین رای بدهید. ما اگر از دولت خاتمی حمایت میکنیم، مسئولیت آن را میپذیریم. به این معنی که می دانیم با پایان دوران 8 ساله اصلاحات، دلار 2 برابر شد و این رقم هم از نظر ما زیاد است اما به نسبت دولتهای دیگر که قیمت دلار 4 برابر شد رویکرد بهتری داشت و در واقع دولت خاتمی ارز را دو نرخی گرفت و تک نرخی تحویل داد درست برعکس احمدینژاد که ارز تک نرخی تحویل گرفت اما 2 یا 3 نرخی تحویل داد. به نظر ما چون جامعه در حال ناامیدی است حرف ما با جریانات سیاسی این است که مردم از اصل صندوق رای و انتخابات ناامید نشوند، بلکه از من و رقیبم ناامید شوند اما به جریان دیگری رای دهند روندی که امروز در ترکیه شاهد آن هستیم و بعد از 25 سال از پیروزی جریانات وابسته به اردوغان و اسلامگراها، جناح سکولار آنها برسرکار آمدند از این رو من معتقدم امسال یکی از بزرگترین اهرمهایمان برای شکست تحریم انتخابات است و ما انتخاباتی 40 میلیونی میخواهیم چرا که حضور پرشکوه مردم در انتخابات تحریمشکن است و همان اتفاقی رخ میدهد که در دوم خرداد سال 1376 شکل گرفت چرا که با حضور پررنگ مردم در انتخابات دوم خرداد اراده آمریکا برای حمله به ایران در راستای انتقامجویی پیرامون ماجرای انفجار الخبر منتفی شد و در واقع آمریکاییها با رژیمی که مشروعیت مردمی داشت و انتخابات آزاد داشت روبه رو شد. ما امسال انتخابات تحریمشکن میخواهیم و راه این انتخابات آزادی است و اینکه جناح سوم چند گروه و جریان است ما اطلاعاتی در این راستا نداریم.
اصلاحطلبان حاضر به گفت و گو و مذاکره با نیروهای موسوم به جریان سوم هستند؟
تاجزاده: ما آمادهایم با همه گفت و گو کنیم چنانچه اخیرا به من گفتند حاضرید با بنیصدر مناظره کنید که من قبول کردم و حاضرم با سلطنتطلب، اصولگرا و هر جریان دیگری که سربلندی مردم ایران را میخواهد مناظره کنم.
اخیرا آقای قالیباف با شعار نواصولگرایی و حمایت از حضور جوانان در عرصه سیاسی کشور وارد عمل شده است، باتوجه به اینکه اصلاحطلبان نیز با نیروهای جوان در انتخابات مجلس گذشته وارد عمل شدند آیا تکرار این تجربه از سوی اصولگرایان نتیجه مثبتی را در پی خواهد داشت؟
تاجزاده: یک زمانی در گذشته حتی قبل از انقلاب رژیم شاه تمایل داشت یک جوانگرایی را انجام دهد اما در این راستا موفق نبود از این رو ما دو نوع جوانگرایی داریم یک جوانگرایی فرمایشی است و دیگری جوانگرایی دموکراتیک و تاثیرگذار است که باید راه را باز بگذاریم تا اگر جوانی استعداد دارد بتواند رشد کند. ما در دوران جنگ خیلی جوانگرا بودیم و فرماندهای بسیار بزرگی را در سنین 22 و 23 سالگی داشتیم چون راه برای نشان دادن وجود داشت اما ما الان یک فرمانده جنگ در این سن نداریم حتی در سپاه و افراد نظامی باید با سنشان رشد کنند اما در جنگ راه باز بود و افراد جوان میتوانستند به راحتی ویژگیهای خود را نشان دهند. ما در مقطع فعلی نیاز داریم دست از کارهای نمایشی دست برداریم و اجازه بدهیم به صورت طبیعی یک جوان مستعد خودش رشد کند روندی که امروز در دنیای سرمایهداری حاکم است و شاهد حضور جوانان در عرصههای مختلف هستند و این در صورتی رخ میدهد که هیچ حزب و جریانی در این راستا اقدام خاصی انجام نداده است.
یعنی شما براین باورید که ایده قالیباف نمایشی یا دستوری است؟
تاجزاده: من دقیقا نمیدانم، ولی اینکه اینگونه موارد را رسانهای و مطبوعاتی کنیم در فضای بسته جواب نمیدهد از این رو قالیباف اگر واقعا به جوانگرایی اعتقاد دارد باید سفت و سخت مدافع انتخابات آزاد باشد و باید بگوید اجازه دهید احزاب، مطبوعات و شرایط آزاد شود چرا که این روند اگر محقق شود ما جوانانهایی را پیدا خواهیم کرد که خواهند درخشید و این درخشش سبب رشد آنها میشود.
به نظر می رسد نقدی که به آقای قالیباف وارد کردید را می شود متوجه خود اصلاح طلبان کرد چراکه شما اصلاحطلبان در لیست امید، جوانان را به صورت سفارشی به جای نیروهای کاربلد وارد مجلس کردید. اینطور نیست؟
تاجزاده: از منظر من اگر فضا بسته باشد هر جریانی سالمترین نیروها را هم داشته باشد هیچ چارهای جز گزینش اطرافیان خود ندارد به همین دلیل معتقدم اگر فضا باز باشد هر جریانی خوب عمل کند برنده میدان است و فضا برای رشد شاخصترین جوانان نه افراد ویترینی فراهم میشود. بگذارید به یک مثال بد اشاره کنم که البته چارهای جز بیان آن ندارم. امروز سپاه چرا نمیتواند افرادی چون همت و باکری که در سنین جوانی سردار بودند را شناسایی کند؟ به دلیل ضعف و البته شرایط عادی است و باید جنگی باشد تا ما جوانان پراستعداد را شناسایی کنیم از این رو در وضعیتی که جنگی در کار نیست باید برای بهبود فضای آزاد در کشور کوشید. ما در فضای بهار مطبوعات دوم خرداد چهرههای جوان را شناسایی کردیم که در دوران گذشته امکان بروز برایشان وجود نداشت. ما اگر فضا را باز کنیم حتی اصلاحطلبها مجبورند خودشان را اصلاح و به روز کنند چرا که رقیب گردن کلفتی خواهند داشت چرا که بخش زیادی از پسرفت اصلاحطلبان این است که رقبای گردن کلفتی نداشتند و همه رقبای ما سنتی هستند و ما به راحتی از پس آنها برمیآییم و آنها تنها به زور رد صلاحیت و بگیرو ببند از پس ما برمیآیند از این رو من بارها گفتم حاضرم با همه شما مناظره کنم اما جز زاکانی هیچ کدام حاضر به مناظره با من نیستند در صورتی که من حاضرم با هر کدام از اصولگرایان با هرموضوعی مناظره کنم اما نمیآیند چون میدانند بازنده هستند. ما نسبت به تحولات دنیا عقب افتادیم و اگر رقبای قوی داشتیم مجبور بودیم در رقابت با آنها گفتمان خودمان را به روز کنیم و من برحسب تجربهای که قبل از انقلاب در رقابت با مارکسیتها داشتیم باید بگویم این رقابت خیلی به ما کمک کرد.
متوجه شدم که شما براین باور هستید که اصلاحطلب ضعیف شدند؛ این درست، اما ربط دادن این موضوع به ضعیف بودن جریان رقیب کمی دور از منطق نیست؟
تاجزاده: اگر فضا آزاد باشد و اصلاحطلبان شکست بخورند، کنار میروند و ما شکست و ضعفهای خودمان را رد نمیکنم و اعتراف میکنم ضعفهایی داشتیم اما این روند در غیاث با رقبای سنتیمان هم ضعفمان کمتر بوده ولی انتقادات جدی به ما وارد است و ما اشتباهات بزرگی را انجام دادیم. اینکه ما چرا ضعف داشتیم بخش زیادی از آن به دلیل عدم وجود فضای آزاد است چرا که اگر فضا آزاد باشد نیروهای ضعیف ما در خود جریان اصلاحات حذف میشوند ولی وقتی فضا بسته و امنیتی است باید شبانه 30 تا اسم برای انتخابات مجلس از تهران انتخابات کنیم روندی که در انتخابات مجلس گذشته صورت گیرد. امام خمینی(ره) تا روزی که انقلاب پیروز نشد، اجازه نداد تا روحانیت وارد فعالیت حزبی شود ولی زمانی که انقلاب به پیروزی رسید به آقای هاشمی اجازه تاسیس حزب داد و به آنها نیز پول داد چرا که امام براین باور بود که قبل از انقلاب روحانیت یک تشکل است و نیازی به حزب ندارد اما بعد از انقلاب روحانیون معتقدند بودند باید برای مقابله با جریان رقیب حزبی داشته باشند و گرنه امام خمینی هیچ وقت نظر خوبی نسبت به احزاب نداشت اما نزدیکترین یاران امام حزب زدند و رهبر انقلاب بعد از آیتالله بهشتی دبیرکل حزب جمهوری اسلامی شدند؛ از این رو به واسطه این حزب دامنه فعالیت روحانیت گسترده شد. من بارها گفتم میان ایران و ترکیه در زمان آتاترک و رضاشاه تفاوتهایی وجود داشت که سبب شد در ترکیه تحولات بزرگی رخ دهد بدون اینکه انقلاب رخ دهد و ما در ایران شاهد وقوع انقلاب در سالهای بعد بودیم و از جمله این موارد برقراری نظام جمهوری به جای نظام موروثی بود و سبب شد تا جامعه به سمت صندوق رای برود و از سوی دیگر تشکیل حزب از سوی آتاتورک سبب شد تا بدون وابستگی به ارتش با حزب خود کشور را اداره کند روندی که در ایران و از سوی رضاشاه هیچ وقت مدنظر نبود. ما نیاز داریم در کشورمان به لحاظ ساختاری برخی از مشکلات را حل کنیم و اگر این مشکل ساختاری و اگر مشکلات ساختاری حل شود اگر من تاجزاده بد عمل کنم مردم من را کنار میگذارند از این رو جمعبندی زندگی سیاسی 40 ساله من این است که اگر میخواهیم اصولگراها، اصلاح طلبها و نیروی سوم اصلاح شوند، باید رقابت آزاد را بپذیریم و در این رقابت آزاد درست مانند منطقی که در اقتصاد حاکم است باید عمل شود؛ یعنی باید جنس بهتر بدهید تا رقیب کنار برود.
بگذارید سراغ یک محور دیگر برویم؛ باتوجه به رویکردی که رئیس جدید دستگاه قضایی در طی چند ماه اخیر داشته و مورد تایید بسیاری از جریانات سیاسی بوده آیا بنایی برای دیدار با وی برای نزدیکی بیشتر میان اصلاح طلبان و قوه قضائیه دارید و یا هنوز وی را رقیب اصلاحطلبان میدانید؟
تاجزاده: من موافقت حضور رئیسی در مسند ریاست دستگاه قضایی نبودم و نیستم چرا که معتقدم مسئولین قضایی را باید از بین قضات شناخته شده انتخاب کنیم و خودشان رئیس دستگاه قضایی را انتخاب کنند و هزار قاضی جمع شوند به عنوان جامعه آماری و 5 نفر را به رهبری معرفی کنند تا فردی از این نهاد در مسند ریاست قرار گیرد.
خب آقای رئیسی چهره جدای از قضات نبوده؛ چرا او را چهرهای حقوقی و قضایی نمیدانید؟
تاجزاده: نه، از نظر من وی چهره درون قضایی نیست و اگر قضات به وی رای میدادند من با این رویکرد موافق بودم اما من مخالف رئیسی هستم ولی نمیتوانم با وی به دلیل اختلافات سیاسی که دارم مخالفت کنم. ما مانیفستی را به نام اصلاحات منتشر کردیم و انتقادات خود را به نسبت به رئیسی اعلام کردیم و راهکارهای اصلاح قوهقضائیه را پیشنهاد دادیم و تاکید کردیم به میزانی که این راهبردها را انجام دهد از وی حمایت میکنیم و اگر از این رویکردها فاصله بگیرد از وی انتقاد خواهیم کرد از این رو اگر آقای رئیسی هرکار خوبی کند از وی حمایت میکنم و هر کار اشتباهی انجام دهد شخصا از وی انتقاد میکنم. نکته مهم دیگر این است که متاسفانه دستگاه قضایی ما استقلال کافی ندارد و خیلی از تصمیمات در جای دیگری صورت میگیرد و بخشهایی در دستگاه قضایی تصمیماتی را اتخاذ میکنند که خود آقای رئیسی هم آنها را قبول ندارد ولی در اختیار او نیست از این رو امیدوارم اصلاحاتی که گفته انجام دهد بدون شک از وی حمایت خواهیم کرد.
مجموعه اصلاحطلبان بنایی برای دیدار با آیت الله رئیسی ندارند؟
تاجزاده: ما موافق دیدار با رئیسی هستیم چراکه ما در سیاست نباید قهر کنیم از این رو ما اگر طرفدار گفت و گو هستیم اگر نتوانیم با رئیس قوهقضائیه گفت و گو کنیم جای تاسف است. شعار من این بوده است که همواره گفت و گو کنیم، رئیسی از جمله کسانی است که باید با وی صحبت کرد. امیدوارم برنامهای که رئیسی ارائه داده و برنامه خوبی و مانیفستی که ما دادیم بتواند انجام دهد از وی حمایت خواهیم کرد و گرنه از وی به شدت انتقاد میکنیم.
عملکرد دستگاه قضایی را درباره پرونده مفاسد اقتصادی چطور ارزیابی میکنید؟ به خصوص اینکه در برخی از این پروندههای پای اصلاحطلبان نیز گیر است. آیا شما با طرح رسیدگی به اموال مسئولان راضی هستید؟
تاجزاده: من و افکارعمومی درباره پرونده مفاسد اقتصادی رضایت کافی ندارند از این رو ما زمانی میتوانیم در پروندههای اقتصادی موفق باشیم که چند قاضی خوشنام را انتخاب کنیم و همه پروندههای اقتصادی مربوط به برادر آقای روحانی، برادر آقای جهانگیری، برادر لاریجانی، پرونده قالیباف و معاونش و هرگونه پرونده اختلاس را در این شعبهها بررسی کنیم؛ در این صورت من حاضرم پای هر تصمیمی را که در این شعبات اتخاذ شود، امضا کنم. تنها در این صورت امکان اینکه ما یک مواجه بیطرفانه با مفاسد داشته باشیم مهیا می شود، ولی تا به این لحظه اقدامی صورت نگرفته، از این رو بنده به این روند دادگاهها اطمینانی ندارم و پیشنهاد می دهم که باید شعب بیطرف را راهاندازی کنیم. در مورد مسئولین نیز باید آنها اعلام کنند که روزی بر سرکار میآیند چه اموالی دارند و روزی که دوران مسئولیت آنها به پایان میرسد اموال آنها به چه میزان است از این رو من اصلا به این موضوع اعتقاد ندارم که اموال مسئولان باید از جامعه مخفی باشد و اگر کسی دنبال مخفی کاری است در بخش اقتصادی خود فعالیت کند ولی یک وزیر، قاضی و مسئول باید وضعیت مالی خود را شفاف اعلام کند.
در زمان مسئولیت شما نظارتی بر اموال مسئولین از جمله خود شما وجود داشت؟
تاجزاده: بنده همواره مورد رصد قرار داشتم و حتی برای من دادگاه گذاشتند و منفصل از خدمت شدم از این رو رویکرد من مشخص بود و از طرفی من در دوران زندان همیشه به بازجوها هم میگفتم که مراقبت و نظارتهای شما یکی از دلایل سالم ماندن ماست چرا که تقوی تا جایی آدم را نگه میدارد اما یک جایی به بعد نظارتهای اجتماعی آدم را از فساد دور نگه میدارد و افرادی چون من به دلیل اینکه همیشه در حال نظارت هستیم مراقب رفتار خود بوده و هستیم. موافق هستم که ما در عرصه مالی مسئولین باید شفاف باشیم و به رغم انتقاداتی که به دولت روحانی وارد است لایحهای را که برای شفافیت ارائه داد بسیار رویکرد موثر و قابل قبولی بود.
به عملکرد دولت روحانی اشاره کردید. سوال دیگر من درباره دولت است. در دولت دوم آقای روحانی مکررا از اختلاف رئیس جمهور با آقای جهانگیری اخباری منتشر شد. آیا اصلاحطلبان جهانگیری را نماینده خود در دولت میدانند؟ به طورکلی اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس و 1400 برنامهای دارند؟
تاجزاده: آقای جهانگیری دیدگاه اصلاحطلبی دارد ولی به هیچ وجه نماینده جریان اصلاحطلب در دولت نیست. البته ایشان تجربه خوبی دارد و امیدوارم دولت بتواند از ظرفیتهای وی به خوبی استفاده کند اما اختلافنظر در کشور ما طبیعی است و تا زمانی که سیاستهای ما حزبی نشود این روند ادامه دارد. یک زمانی بود که بعد از اتفاقات 88 برخی اعتقاد داشتند اصلاحطلبان حذف شدند و قدرت یکدست شده اما دو سال نگذشت که بین احمدینژاد و لاریجانی و بعدها احمدینژاد و اصولگرایان دعوایی به پا گرفت که خیلی از افراد از این بدنه به ما برای ارتباط گرفتن پیام و پیغام فرستادند. اختلافات ما تا زمانی که نظام سیاسی ما حزبی نباشد، شخصی است و اختلافات جهانگیری و روحانی در این دسته قرار دارد. اختلاف در سیاست همیشه وجود دارد و این رویهای بدون استثنا در همه کشورهاست اما در بیشتر کشورها سعی میشود احزاب با هم درگیر باشند تا اشخاص. درباره انتخابات 1400 نیز تصور من این است که ما سیاستورزی نیابتی را کنار گذاشتیم و این برای مرحلهای بود که میگفتند اصلاحطلبان مردند و اصولگراها یک تنه کشور را اداره میکنند اما ما در سال 92 تا 96 با کانونهای قدرت مبارزه کردیم و اثبات کردیم قویترین جریان سیاسی کشور هستیم و توانستیم با پس زدن کسانی که از نظر ما بسیار تندور بودند پیام خودمان را به جامعه و دنیا برسانیم اما این روش دیگر برای سال 98 و 1400 کافی نیست و این به دلیل ناکارآمدی کل سیستم اعم از اصولگریان و اصلاحطلبان است. ما باید در انتخابات آینده براساس یک چارچوب مشخص باید یک برنامه درست و حسابی را تهیه کنیم و یک گزینه را در این راستا تعیین کنیم که اگر تایید صلاحیت شد وارد عمل شویم و اگر مردم رای بدهند که هیچ و گرنه پیروزی را به جریان رقیب تبریک میگوییم. بنده با گفت و گو با اصولگرایان و سایر جریانات موافقم ولی این به معنای این نیست که ما قرار است گزینه مشترک برای انتخابات ریاستجمهوری داشته باشیم.
گزینه مشترک، مثلا مانند آقای لاریجانی...
تاجزاده: درباره حضور لاریجانی و ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان بر روی وی باید بگویم تصورم من این است که لاریجانی نمیتواند در کشور ما رئیسجمهور شود از این رو سرمایهگذاری بر روی وی اشتباه است. فضایی را که برای اصلاحطلبان در انتخابات آینده ترسیم کردم براین اساس که اصلاحطلبان با گزینه خود وارد عمل شوند و از انتخابات بین بد و بدتر سخن نگویند.
برای رسیدن به چنین وضعیتی، آیا روحانی در طول دولت دوم با خاتمی دیدار داشته است؟
تاجزاده: روحانی و خاتمی مکررا باهم دیدار دارند؛ علیرغم اینکه اصلاحطلبان از روحانی انتقاد دارند اما ما معتقدیم مشکلاتی در ساختار وجود دارد که باید حل شود تا روند توسعه کشور فراهم شود که در این بین برای حل مشکلاتمان باید با تمام کشورهای جهان از جمله آمریکا ارتباط داشته باشیم. اگر قرار است سیاستهای منطقهای ما را سپاه قدس تعیین کند چرا باید کشور را معطل ظریف کنیم؟ از این رو من موافقم این گروه باید وارد عمل شوند تا مشکلات حل شوند. رئیسجمهوری باید سرکار بیاد که برای حوزههای مختلف برنامه داشته باشد و اگر مردم به من رای بدهند وارد عمل خواهم شد و اقدامات لازم را انجام میدهم.
منبع:خبرفوری