جنجال‌سازی جدید تندرو درباره فوت آیت‌الله هاشمی و استخر فرح+ جزییات

او بیان‌کرد: نکته این است که اولاً اصل قضیه دروغ است زیرا فرح استخر نداشته است. هیچ آدم عاقلی نمی پذیرد که زن استخرش از همسرش جدا باشد، مگر رختخواب و اتاق خواب است که اگر اختلاف داشتن جدا شود. نکته دوم این محوطه سعد آباد نیست، بیرون از سعدآباد در منطقه ای است که بعدها اسم آن را کوشک گذاشتند. از نوه آقای هاشمی شنیدم وقتی حاج آقا در آنجا شنا می کرد مردم از پشت دیوار رد می شدند  و اگر سر آن پوشانده نبود، اگر  سنگی را پرتاب می‌کردند به داخل استخر می افتاد پس محوطه کاخ نبوده است.

رجایی با تاکید بر عزم برخی برای حذف آیت الله هاشمی از انقلاب گفت: برخی با شمشیری که احمدی نژاد از رو بسته بود تعبیر شان این بود که با قضیه مهدی می توانند این خانواده را از انقلاب و ایران حذف کنند.

او گفت: در ترور هاشمی که  دیافراگم ایشان آسیب دید پزشکان توصیه کرده بودند که باید شنا کند ایشان هفته ای دو بار شنا می کردند و تحت هیچ شرایطی آن را ترک نمی کرد حتی گاهی دریای مازندران وکیش که می رفت در آب آنجا شنا می کرد این کار آیت الله هاشمی تفریح نبود و جنبه درمانی برایش داشت.

رجایی بیان کرد: اگر آقای رسایی نان امام صادق خورده و عمامه به سر گذاشته باید بداند که در اسلام چه توصیه ای به شنا شده است خصوصاً وقتی که جنبه درمانی داشته باشد. هاشمی در تشریفات امنیتی در تراز بعد از رهبری بود. طبق گفته مهندس محسن در سال ۷۵ این استخر آماده سازی شد که در ابتدا یک حوضچه کوچک ساخته شود و بعد ها توسعه یافت. من عکس استخر و عکس اقای هاشمی را در کفن منتشر کردم که نشان‌ می دهد این موضوع اصلا ابعادی ندارد. صحبت آقای رسایی دروغ است اول اینکه فرح استخر نداشته است دوم در کاخ سعدآباد نبوده است.

مشاور آیت الله هاشمی تصریح کرد: اگر فرح استخر میرفته استخر جدا از شاه نمی رفته و چهارم اینکه همه اینها منتفی است چون در این ۱۸ سال و بعد از سقوط شاه این استخر ساخته شده است نکند آقای رسایی از عوامل غیبی خبر دارد. فرح از پاریس به تهران می آید آن هم برای شنا! این یک دروغی است که با هزار من سیریش چسبانده نمی شود. آقای رسایی پاسخ دروغ های شان را از مردم با عدم راهیابی به مجلس گرفت. 

او گفت: برای اینکه آقای رسایی به عنوان کسی که عمامه دارد و نمایندگی مردم را برعهده داشته  متوجه شود دروغ دیگر او که چالش برانگیز بود را یاداوری میکنم ایشان گفته بود که سید علی خمینی در مراسم ۹ دی حضور یافته و از او خواسته شد که یک عکس منتشر کند  و او ساکت شد  و گفتند که بعد ها منتشر می کنیم و هنوز هم خبری نیست.

رجایی با بیان اینکه "این اظهارات دروغ رسایی در ادامه دروغ های دیگر است" گفت: سن امثال رسایی سن رفتن است، فکر آخرت باشند. هاشمی هر چه بود در نظر مردم خوب بود. استقبال و بدرقه مردم از تشییع ایشان بهترین برگ برنده هاشمی بود. این دروغ ها به جایی نمی رسد جز اینکه صاحب دروغ را رسوا کند. از رسایی دعوت می کنم خاطرات  مرحوم هاشمی را مطالعه کند. 

او در خصوص اتهام دیگر رسایی در خصوص اینکه هاشمی درصدد از بین بردن توان دفاعی و موشکی کشور بود گفت: هاشمی که آقایان از مرده آن هم‌می ترسند به خود من گفت که من (هاشمی) پدر موشکی کشور هستم. در دولت من پول داده شد  و صنعت موشکی راه افتاد. چطور می توانم با بنیه دفاعی کشور مخالف باشم. این صحبت یک عوام فریبی و مغلطه بازی است. دعوت می کنم رسایی خاطراتی که از آقای هاشمی منتشر شده است را بخواند تا ببیند اقای هاشمی چقدر به آقای رفیق دوست و وزرای دیگر در رابطه با تقویت صنایع دفاعی و موشکی پول داده است. پول هایی که در رابطه با دولت قبل، دولت مهندس موسوی به علت در گیر جنگ‌ّبودن چند برابر است. رسایی از این دوره ای که مردم بیکارش کردند استفاده کند و مقداری مطالعه کند. 

مشاور آیت الله هاشمی در خصوص ادعای دیگر رسایی مبنی بر سازش هاشمی  با آمریکا گفت: این یک تهمت است. آقای هاشمی گفته اند که نظرات خود را به رهبری منتقل می کنند و در نهایت رهبری است که تصمیم گیرنده است. هاشمی شاگرد امامی بود که مطرح کرد ما که برای همیشه با امریکا قهر نیستیم. در زمان رهبری فعلی هم شاهد بودیم که برای مذاکره اجازه گرفته شد. مذاکره با آمریکا تز هاشمی نیست. در خطبه های هاشمی صحبت های تندی در رابطه با امریکا وجود دارد جنگی که هاشمی آن را از طرف امام اداره میکرد مگر جنگ با حامیان صدام‌نبود؟ یک جوک تلخی است که آقای هاشمی حامی استعمار امریکا علیه ایران بوده است. هاشمی قدیمی ترین نیروی مبارزی بوده که با رژیم دست نشانده امریکا مبارزه کرده است و ایشان از موثریت جدی در پیروزی انقلاب بوده است. امر مذاکره را هیچ کس رد نمی کند. به عنوان کسی که تخصص اش تاریخ است می گویم که امام حسین با یزید و ابن زیاد هم‌مایل بود مذاکره کند اما وقتی دید به توافق نمی رسند  و انها حرف از بیعت به میان اوردند بیعت را نپذیرفتند. نفس مذاکره که ایراد ندارد مهم نتیجه مذاکره است. اگر هاشمی زنده بود ممکن بود حرف خود را میزد  و میگفت نباید از مذاکره کنار کشید  اما مسلما حرف آخر را رهبری می زدند./ برنا