اشرف بروجردی: اصلاحطلبان برای این دوره از انتخابات مجلس شرایط سختی را پیش رو دارند/ آنها احساس میکنند حرفشان دیگر به کرسی نمینشیند
اشرف بروجردی گفت: طبیعی است که اصلاحطلبان احساس میکنند حرفشان دیگر به کرسی نمینشیند و پشتوانه و سرمایه اجتماعیشان دچار تزلزل میشود. این برای یک آدم سیاسی که در عرصه سیاست وارد شده است کار سختی است و باید بسیار تلاش کند تا بتواند جامعه را به شرکت در انتخابات متقاعد کنند.
اصلاح طلبان برای این دوره از انتخابات مجلس شرایط سختی را پیش رو دارند
*اصلاحطلبان در سال 88 تجربه تهدید و تحدیدهای مختلفی داشتند. حتی میتوان گفت، در کل بهنحوی از حاکمیت کنار گذاشته شدند. اما در دهه 90 بهجز انتخابات مجلس نهم که در سال 90 با اتخاذ راهبردهای درست توانستند به عرصه قدرت بازگردند. الان اما با توجه به نارضایتیهای موجود، به نظر میآید که تردیدهای زیادی درباره چشمانداز این جریان در انتخابات مجلس یازدهم به وجود آمده است. نظر شما در این زمینه چیست؟
طبیعی است که وضعیت کمی نامتوازن است. یعنی خیلی اطمینان صددرصدی نیست که مجموع آراء به قدری باشد که بشود به سمت یک مجلس مناسب و اصلاحطلب پیش برود.
*چرا؟
به این دلیل که اصلاح طلبان باید بتوانند گزینههای کارآمد خود را وارد بازی انتخابات کنند که همین جا، تکلیف مشخص نیست. بر همین اساس گمان می کنم که اصلاح طلبان در این دوره از انتخابات مجلس، شرایط سختی پیش رو دارند.
اصلاحطلبان احساس میکنند حرفشان دیگر به کرسی نمینشیند
*آقای خاتمی چند ماه پیش اعلام کرد که اوضاع طوری شده که به مردم نمیشود گفت رای دهید. آیا نارضایتیهای موجود بدنه اجتماعی اصلاحطلبان را تحت تاثیر قرار میدهد یا خیر؟
بله. طبیعی است که اصلاحطلبان احساس میکنند حرفشان دیگر به کرسی نمینشیند و پشتوانه و سرمایه اجتماعیشان دچار تزلزل شده است. این برای یک آدم سیاسی که در عرصه سیاست وارد شده است کار سختی است و باید بسیار تلاش کند تا بتواند جامعه را به شرکت در انتخابات متقاعد کنند و یا اینکه بتواند جامعه را متقاعد کند، این رای حق هرکسی است که در انتخابات شرکت کند و اگر از حق خود استفاده نکند، جامعه متضرر میشود.
بنابراین حق ما همیشه این بوده که باید در انتخابات شرکت کرد. چون شرکت در انتخابات میتواند کمک کند به اینکه در حقیقت رویکرد جامعه را به سمت اتخاذ گزینه مناسب پیش ببرد وهمین مسئله نامتعادل و نامتوازنبودن شرایط سیاسی جامعه باعث شده که اصلاحطلبان هم به لحاظ اجتماعی دچار مشکل و نوعی سردرگمی مختصر شوند.
مهمترین راه اصلاحطلبان برای پیروزی در انتخابات مجلس گفتوگو با مردم است
*مشخصا اصلاحطلبانی که بیرون قدرت هستند و اصلاحطلبانی درون قدرت هستند، برای ترمیم این فضا چه راههایی پیش رو دارند؟
مهمترین راه اصلاحطلبان برای پیروزی در انتخابات مجلس گفتوگو با مردم و استفاده از توان و پتانسیل موجود برای مشارکت در انتخابات است.از سوی دیگر باید دولت را متقاعد کنند تا با اقدامات لازم، نارضایتی های عمومی را برطرف کند تا سرمایه این سرمایه اجتماعی آسیب دیده اصلاحات یک مقدار ترمیم شود. همچنین مهمتراز همه اینکه اصلاحطلبها زبان مشترک با مردم را پیدا کنند. ببینند مطالبات مردم چیست و سعی کنند در حد توان خود آگامی مثبت و عملی برای رفع این دسته از مطالبات بردارند.
حداقل در این جهت حرکت خود را به این سمتوسو سوق دهند تا مردم کمی احساس آرامش و رضایت کنند.
اصلاحطلبان هرگز نسبت به آقای روحانی پشت نکردند/ روحانی معارض لاصلاح طلبان نیست
*تکلیف اصلاحطلبان با دولت آقای روحانی چیست؟ دولتی است که خودشان حمایت کردند و رای جمع کردند ولی آقای روحانی بهطور ملموسی با َآنها فاصله گرفته است.اصلاحطلبان تا کجا باید از اقای روحانی حمایت کنند؟
اصلاحطلبان از آغاز انتخاب آقای روحانی چه در دورِ اول چه در دورِ دوم ،هرگز از او روی برنگرداندند. این در حالی است که آسیب دیدند و در خیلی از موقعها به آنها توجه نشد! ولی آنها هرگز نسبت به آقای روحانی پشت نکردند و همواره سعی کردند حامی رییس جمهوری باشند. فکر میکنم آقای روحانی هم به این نتیجه رسیدهاند که استفاده از اصلاحطلبان در عرصه سیاسی میتواند برگ برندهای برای ایشان و برای آینده جامعه باشد.
*ولی برخی از فعالان اصلاح طلب معتقدند که آقای روحانی چرخش به راست داشته است. نظر شما چیست؟
من کاری به مجموعهای که با ایشان همکاری میکنند ندارم. ولی دیدگاه و رویکرد شخص آقای روحانی در جهت اصلاح امور است. خب اصلاح هم همین اصلاحات است. البته ممکن است در چارچوبهای مشخصی که اصلاحطلبان دارند، گام برندارند. ولی معارض اصلاحطلبان نیستند و در تقابل با اصلاحطلبان نبودند و علیالظاهر نخواهند بود.
*آیا رقیب اصلی اصلاحطلبان، اصولگرایان هستند یا احیانا اپوزیسیون خارجنشین؟
خارجنشینها را وارد این گود نکنیم.
همه اصولگرایان یک طیف نیستند/سلطنتطلبها و منافقین می خواهند اصلاحطلبان نابود شوند
*نه. منظورم این است که چه اتفاقی افتاده که هم اصولگرایانی و هم اپوزوسیون برانداز همه با هم مقابله با اصلاحطلبان را در دستور کار قرار میدهند؟
البته همه اصولگرایان یک طیف نیستند. برخی اصولگرایان اعضای جبهه پایداری هستند که از عوامل جدی نابودی سرمایه اجتماعی بودند و هستند. اینها افرادی هستند که به شدت به ایجاد شکاف در جامعه تلاش میکنند. البته ولی همه اصولگرایان این رویه را عمل نمیکنند. البته همانطور که دامنه اصولگرایان متفاوت است، یعنی دامنه بسیار متغیر و متنوعی دارد.
در عین حال دامنه برخورد با اصلاحطلبان هم فرق میکند. یعنی سلطنتطلبها و منافقین میخواهند اصلاحطلبان نابود شوند و در عرصه سیاست نباشند.
اختلاف اصولگرایان با اصلاحطلبان سر کسب قدرت است نه بر سر نابودی یکدیگر
*چرا؟
چون آنها بهتر میتوانند به خواسته خود برسند. ولی اختلاف اصولگرایان معترضی که درون نظام هستند با اصلاحطلبان سر کسب قدرت است نه بر سر نابودی. یعنی اینها مثل منافقین و دیگران نیستند که بخواهند ریشه اصلاحطلبان کنده شود. بلکه آنها میخواهند خودشان در قدرت باشند.
*درصورتیکه اصلاحطلبان از بازی سیاسی در ایران محروم شوند، تکلیف بدنه اجتماعیشان چه میشود؟ به سمت اصولگرایان سوق پیدا میکنند یا به سمت اپوزیسیون و ... ؟
من فکر میکنم جامعه همواره طالب این است که تغییراتی را شاهد باشد برای اینکه بشود آن سرمایه اجتماعی را ایجاد کرد و فقط به عدهی بهخصوصی لطمه نزند. کل جامعه و همه طیفهای تفکری مختلف بتواند جایگاه مشخصی در جامعه داشته باشند.
اصلاحطلبان به قدرت برنگشتند
*از نظر شما بزرگترین اشتباه اصلاحطلبان بعد از بازگشت به قدرت داشتند چه بوده که منجر به این وضعیت نگرانکننده شده است؟
اصلاحطلبان به قدرت برنگشتند فقط ضریب امنیت اصلاحطلبان کمی بالا رفت و فراهم شد ولی به بازی قدرت خیلی وارد نشدند. در واقع بسیار اندک بودند از اصلاحطلبانی که در قدرت قرار گرفتند.
*بالاخره همین که مردم به واسطه اصلاحطلبان به دولت آقای روحانی رای میدهند مهم نیست؟
بله دقیقا. یعنی اگر اصلاحطلبان نبودند، مردم به آقای روحانی رای نمیدادند.
*در حالیکه انتخابات مجلس یازدهم پیشرو است، مهم است که مشخصا عملکرد فراکسیون امید در مجلس دهم چطور بود تا دوباره بخواهند ترغیب شوند و پای صندوق رای بیایند.پیشنهاد شما چیست؟
در فراکسیون امید بعضی از دوستانی که با حمایت اصلاحطلبان وارد لیست شدند و بعد از آن وارد مجلس شدند، متاسفانه به توافق صورتگرفته پشت کردند و سعی کردند که ساز خودشان را بزنند و هیچ همراهی با مجموعه کسانی که در لیست قرار داشتند، نداشتند که این مایه تاسف است. طبیعتا وقتی چنین باشد فراکسیونی که «فراکسیون امید» عنوان دارد و اصلاحطلبان در آن عضویت دارند، دچار شکنندگی میشود و این شکنندگی را من معلول رفتار بعضی از اعضا میدانم که نتوانستند همراهی لازم را داشته باشند.
بنابراین به نظر من فراکسیون امید اگر با شاکله اولیه پیش میرفت میتوانست موفقیت خوبی به دست بیاورد. ولی با این حرکاتی که بعضی از اعضا کردند منجر به این شد که جایگاه این فراکسیون دچار شکنندگی شد./ اعتمادانلاین