احمد خرم: شرط شرکت اصلاح طلبان در انتخابات؛ تضمین ۸۰ درصدی تایید صلاحیت ها است
وزیر راه دولت اصلاحات میگوید: من ضعف فراکسیون امید را قبول دارم، اما عامل و علت را رد صلاحیتها میدانم،. وقتی آدمهای فرعی و درجه ۲ و ۳ وارد مجلس میشوند، محتوای مجلس خالی میشود و وزن فراکسیون پایین میآید.
به گزارش سایت خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ عملکرد فراکسیون امید این روزها مورد انتقاد اکثریت اصلاحطلبان است، به نظر میرسد اصلاحطلبان پالسهای مختلفی را از جامعه دریافت کردهاند و به دلیل نارضایتی از عملکرد فراکسیون امید در مجلس دهم نگران انتخابات مجلس دهم هستند.
احمد خرم، وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات، اما ضعف عملکرد فراکسیون امید را ناشی از ردصلاحیتهای شورای نگهبان میداند و معتقد است که ردصلاحیت افراد اصلی جریان اصلاحات باعث شده تا افراد درجه ۲ و۳ وارد مجلس شوند و همین اتفاق وزن فراکسیون امید را پایین آورده است.
خرم البته در کنار ردصلاحیت ها، ضعف احزاب اصلاح طلب در هدایت و نظارت بر فراکسیون امید را هم میپذیرد.
در ادامه مشروح گفتگوی خبرانلاین با احمد خرم را میخوانید:
*****
آقای خرم! به نظر میرسد درباره انتخابات مجلس یازدهم بین اصلاحطلبان اختلاف نظر وجود دارد، از ایده مشارکت مشروط و تحریم انتخابات تا ائتلاف با اصولگرایان میانهرو و شرکت در انتخابات با هر شرایطی، حرفها و ایدههایی است که مطرح میشود. به نظر شما اصلاح طلبان چطور میتوانند به یک نقطه مشترک برسند؟
وضعیت الان به شکلی است که اعتماد به اینکه انصاف و عدالت در انتخابات رعایت شود وجود ندارد و علت آن را میتوان در مسائل گذشته جست و جو کرد. در دورههای گذشته ردصلاحیتهای زیادی انجام شد و حتی در دوره هفتم همه کاندیداهای اصلی و فرعی اصلاحات ردصلاحیت شدند و که این اتفاق یک بی اعتمادی سنگینی را ایجاد کردند. در دورههای هشتم و نهم و دهم مجلس اصلاح طلبان تعامل کردند و حتی در مجلس دهم اسامی برخی افراد از جناح اصولگرا را در لیست خود قرار دادند و از جناح اصولگرا کسانی که امید رای آوردن را نداشتند، رای آوردند و به مجلس رفتند. اما این افراد برخورد نامناسبی داشتند و اصلاحطلبان در مقابل محبت و تعاملی که کردند، بد دیدند.
در این شرایط در واقع شورای نگهبان در برخورد با جریان اصلاحات هزینه خودش را برای ردصلاحیت اصلاح طلبان کم کرد، اما هزینه جریان اصلاحات تغییر نکرد و حتی سنگینتر شد، به دلیل اینکه کاندیداهای اصلی اصلاحطلب کنار رفتند به جای آنان این افراد وارد مجلس شدند که این بیاعتمادی و یاس و ناامیدی سیاسی را ایجاد کرد. برخوردهای قضایی بعد از سال ۸۸ با اصلاحطلبان نیز مزید بر علت شد با حذف نیروهای کارآمد بحران اقتصادی و بحران اجتماعی امروز ایجاد شود.
اصلاح طلبان بازهم ردصلاحیت شوند دیگر انگیزه ای برایشان نخواهد ماند
ممکن است رد صلاحیتی که شما گفتید بار دیگر تکرار شود، آن وقت اصلاحطلبان باید برای انتخابات مجلس یازدهم چه کنند؟
اگر نیروهای اصلاحطلب رد صلاحیت شوند دیگر انگیزهای برایشان باقی نمیماند که به فعالیت سیاسی ادامه بدهند. زمانی که کسی به ۵ درصد از خواستههایش نمیرسد، فعالیتش چه فایده ای دارد. شما در عرصه اقتصادی بدانید ضرر میکنید وارد فعالیت اقتصادی میشوید؟ عرصه اجتماعی هم همین طور است اما یک مقدار پیچیدهتر است.
اگر چهره های اصلی جریان اصلاحات کاندیدا شوند انگیزه دارم به صحنه بیایم
بالاخره اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس یازدهم باید یک تصمیم جمعی بگیرند، شما با این حساب با ایده تحریم یا مشارکت مشروط موافق هستید؟
ببینید، اگر افراد اصلی جریان اصلاحات اصلی بتوانند در این وضعیت کاندیدا شوند، من به شخصه انگیزه دارم به صحنه بیایم.
ائتلاف با اصولگرایان معتدل باید دوطرفه باشد
درباره ائتلاف چه نظری دارید؟ آیا با ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل موافقید؟
تجربه گذشته نشان داده که ائتلاف یک طرفه بوده است. اگر بناست ائتلافی صورت بگیرد باید دو طرفه باشد و تضمین وجود داشته باشد. حاکمیت اگر میخواهد مردم در انتخابات حضور پرشور داشته باشند نباید یک جناح و جریان سیاسی را حذف کند و تضمین بدهد که مثلا ۸۰ درصد از نیروهای شما را رد صلاحیت نمیکنیم.
عملکرد ضعیف فراکسیون امید را قبول دارم اما...
آقای خرم انتقادهای شما بیشتر ناظر به حاکمیت، شورای نگهبان و افرادی از اصولگرایان هست که وارد ائتلاف با اصلاحطلبان شدند، نکته ای وجود دارد که در انتخابات مجلس دهم بعضی از چهرههای اصلاحطلب وارد مجلس شدند و فراکسیون امید را تشکیل دادند، اما عملکرد این فراکسیون این نگرانی را در بین اصلاحطلبان ایجاد کرده که شاید مردم دیگر به آنان رای ندهند و حتی آقای خاتمی خودشان این موضوع را مطرح می کنند که دیگر تکرار من هم فایدهای ندرد، درباره مواردی مثل ردصلاحیتها یا ائتلاف شکننده شاید حق با شما باشد، اما به نظر میرسد علمکرد فراکسیون امید هم چندان قابل دفاع نیست، به خصوص اینکه احزاب اصلاحطلب عملکرد نمایندگان فراکسیون امید را زیر نظر نگرفتند و آنها را هدایت نکردند.
من کاملا این موضوع که فراکسیون امید ضعیف عمل کرده را قبول دارم، اما عامل و علت را رد صلاحیتها میدانم. وقتی آدمهای فرعی و درجه ۲ و ۳ وارد مجلس میشوند، محتوای مجلس خالی میشود و وزن فراکسیون پایین میآید و علت اساسی این هست.
ضعف احزاب در هدایت فراکسیون امید
صحبتم برای بعد از این اتفاق است، به هر حال یک فراکسیونی به نام امید تشکیل شده است، مسئله این است که چرا احزاب اصلاحطلب یا سران اصلاحات سعی نکردند که به همین نیروها و افراد درجه ۲ و درجه ۳ که شما می گویید خط بدهند یا عملکردشان را زیر نظر بگیرند و باعث رشد آنها بشوند که شاهد عملکرد قابل قبولی از آنها باشیم؟
احزاب ما در برنامهریزی و مسائل کاری بسیار ضعیف هستند و تمام این احزاب سیاسی این نقطه ضعف را دارند. بخشی از رسالت احزاب کادرسازی برای اداره کشور در حوزه کارشناسی و مدیریتی است.
پس شما ضعف احزاب اصلاحطلب را در هدایت فراکسیون امید می پذیرید؟
بله، این ضعف احزاب است.
در حال حاضر اصلاحطلبها نگرانند که مردم دیگر به آنها رای ندهند، در مقابل هم به دلیل تشتتی که بین اصولگرایان وجود دارد ممکن است به لیست مشترکی نرسند. وضعیت این دو جناح در کنار مشکلات اقتصادی این نگرانی را ایجاده کرده که در انتخابات آینده افراد بیهویت با شعارهای پوپولیستی وارد مجلس شوند. شما این نگرانی را چه قدر جدی می دانید؟
این نگرانی بسیار جدی است و مجلس بسیار بدتر از مجلس دهم میشود. اگر مسئولین ذیربط به این تحلیل نرسند باید فکری نو در اندازند مجلس یازدهم مجلس بدتری خواهد بود و متاسفانه تا به حال احساس خطر نکردند. محتوای مجلس با ایجاد انگیزه در آدمهای کارآمد و سالم بالا میرود.
ممکن است جریان احمدی نژاد وارد مجلس آینده شوند
این احتمال وجود دارد بین جریانهای پوپولیستی، جریان آقای احمدینژاد وارد مجلس شود؟
بله و حتی دیمیتر از آنها.
اگر اعتماد مردم به نظام پایین آمد به سادگی قابل جبران نیست
و چاره کار چیست که بتوان جلوی این اتفاق را گرفت؟
بسیار سخت است. چاره کار ایجاد فضای اعتماد و انگیزه دادن به نیروهای کارآمد است. باید افراد باانگیره به میدان بیایند و قول بدهند و پای قولهایشان به مردم به ایستند. و باید خیلی چیزها را برای تقویت و حفظ نظام تحمل کنند. ببینید اگر اعتماد مردم ۵ درصد پایین بیاید، میشود این را جبران کرد و اعتماد مردم را دوباره بالا برد، اما اگر ۳۰ یا ۴۰ درصد اعتماد مردم پایین آمد،به این سادگی نمیتوان آن را جبران کرد.