واکنش یک روزنامه به توییت "کدخدایی" و ماجرای دروغ های انتخاباتی احمدی نژاد
سخنگوی شورای نگهبان در توییتر نوشته است: «محاکمه به دلیل دروغگویی در تبلیغات انتخاباتی! بوریس جانسون به دلیل دروغگویی در تبلیغات انتخاباتی به دادگاه فراخوانده شده است. موضوعی که در قوانین انتخاباتی ایران در نظر گرفته نشده است و راه فریب مردم را باز گذاشته است».
به گزارش دیده بان ایران؛ شرق نوشت: سخنگوی شورای نگهبان در توییتر نوشته است: «محاکمه به دلیل دروغگویی در تبلیغات انتخاباتی! بوریس جانسون به دلیل دروغگویی در تبلیغات انتخاباتی به دادگاه فراخوانده شده است. موضوعی که در قوانین انتخاباتی ایران در نظر گرفته نشده است و راه فریب مردم را باز گذاشته است».
کدخدایی به موضوع مهمی اشاره کرده است؛ «دروغگویی»! گناهی کبیره در شرع مقدس که در قوانین عرفی جرم نیست. کدخدایی ماجرای جانسون را مثال زده است. وزیر خارجه پیشین بریتانیا متهم به «دروغگفتن و گمراهکردن مردم» در زمینه نتایج برگزیت است و به همین گناه راهی دادگاه شده است.
در دنیای امروز در سرزمینهایی که اسلامی نیستند مهمترین اصل دینی اسلام یعنی ممنوعیت دروغ جاری است و در ایران دروغگویی به روال عادی زندگی اجتماعی نه فقط شهروندان که برخی سیاستمداران نیز تبدیل شده است. همین خلأ قانونی که کدخدایی به آن اشاره کرده، سبب شده در جریان انتخاباتهای مختلف افراد با دروغهای جذاب، موفق به کسب کرسیهای مسئولیت شوند و از هرگونه پیگرد حقوقی و قضائی هم مصون باشند؛ در ادامه فعالیتشان هم در برابر دروغهایی که میگویند بازخواست نشوند. کافی است به سخنان محمود احمدینژاد رئیسجمهور پیشین نگاهی بیندازیم و ببینم برای هیچکدام از دروغهایش نه تنها بازخواست نشد که فصل جدیدی از فرهنگ دروغگویی مسئولان در ایران را رقم زد.
فقط تصور کنید این جملات را رئیسجمهور یکی از کشورهای اروپایی به زبان آورده بود؛ چه رخ میداد؛ در حالی که شنیدن این جملات به روزمرگی در ایران تبدیل شده بود.
از مهمترین دروغهای احمدینژاد که در دو دوره انتخابات به وسیله آن رأی آورد، وعده رسواکردن مفسدان اقتصادی بود که هیچگاه عملی نشد و با این اقدام خود مردم را به انقلاب و نظام بدبین کرد و بارها از افرادی به عنوان مفسد نام برد که امکان دفاع از خود را نداشتند و بعد از پایان دوره ریاستجمهوری او معاونانش یکی پس از دیگری به اتهام فساد راهی اوین شدند.
از جمله دروغهای دیگر رئیسجمهور ایران میتوانیم به جملات زیر اشاره کنیم «هنگام سخنرانی در سازمان ملل متوجه شدم که هاله نوری دور سرم است. تمام مخاطبین تکان نمیخوردند و خیره به هاله نور بودند، الان میگویند فقط دو تا کشور قدرتمند در دنیا وجود دارد: یکی آمریکا و یکی ایران، طبق آمارهایی که من دارم فرار مغزها از کشور صحت ندارد، ریشهکنکردن بیکاری در پایان دولت دهم با ایجاد سالانه 2.5 میلیون شغل، دادن هزار متر زمین به هر خانواده ایرانی، اختصاص یک میلیون تومان به نوزادان، تحریمها به لطف خدا در وضع مردم هیچ اثر بدی نداشته و مردم اصلا مفهوم تحریم را نمیدانند».
البته دروغگویی احمدینژاد فقط محدود به سخنرانیهایش نبود؛ سال 93 پرویز کاظمی بخش دیگری از دروغهای او را آشکار کرد. کاظمی گفته است: «احمدینژاد بدجوری دروغ میگفت، مانده بودیم که او چه پدیدهای است! به عنوان مثال با من ظهر جلسه داشت و شب در جای دیگری میگفت از صبح در اصفهان بودم. بعد طوری حرف میزد و توضیح میداد که حتی من هم قانع میشدم و با خود میگفتم که نکند حتما روز گذشته پیش ایشان بودم». «احمدینژاد همیشه میگفت من برای تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری پولی خرج نکردم. در یکی از جلسات دولت گفت من فقط دو تا تراول 50 تومانی خرج کردم؛ اما آقای مددی (رئیس تأمین اجتماعی) یکبار به خود من گفت من خانهام را فروختم و برای تبلیغات ایشان هزینه کردم». «من پیش از مناظره معروف مهندس موسوی و احمدینژاد برای دوستان نوشتم که به دو موضوع در مناظرهها توجه داشته باشید. یک اینکه آقای احمدینژاد دروغ میگوید و دو اینکه حریم نگه نمیدارد».
البته احمدی نژاد تنها نیست و کم نیستند مدیران و مسئولانی که فراخور منافع سیاسی و جناحی خود بهراحتی دروغ میگویند و از آب گلآلود ماهی خود را صید میکنند. برای مثال کریمیقدوسی، نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی بارها ادعاهای کذبی را مطرح کرده است که خود مجبور به تکذیب آنها شده است؛ البته از عذرخواهی خبری نیست. تکذیب ادعا درباره دستگیری جاسوس در تیم مذاکرهکننده از سوی وزارت امور خارجه، تکذیب ادعای کریمیقدوسی مبنیبر «اعلام برائت انصاری از فتنه» از سوی محمدرضا خباز، تکذیب ادعای کریمیقدوسی مبنیبر «سخنان هاشمیرفسنجانی علیه دولت» از سوی قدرتالله علیخانی، تکذیب تقلید صدای حسین فریدون و فریب معاون زنان و خانواده رئیسجمهور از سوی روابطعمومی معاونت زنان و خانواده و تکذیب ادعای کریمیقدوسی راجع به منزل تشریفاتی آیتالله آملیلاریجانی که آخرین مورد دروغهای او بوده است».
موکولکردن محاکمه دروغگو به دادگاه وجدان که یک امر اخلاقی است باعث شده تا زمینه دروغ و دروغگویی در جامعه ما رشد پیدا کند و به علت نبود ضمانت اجرا، دروغگویی رو به افزایش است. بنابراین در کشور بسیار نیاز است که قاعده یا چارچوبی شکل گیرد که هر یک از مدیران و مسئولان اجرائی، عمیقا باور و احساس ترس داشته باشند که دروغگویی میتواند برای آنها هزینه و پیامدهای سنگینی داشته باشد، تا از دروغگویی بپرهیزند. اینکه رئیسجمهور، نماینده مجلس و هر مقام مسئول دیگری بدون واهمه از تبعات گناه دروغ و بدون ترس از پیگرد قضائی اینچنین راحت دروغ بگوید، برازنده نظام جمهوری اسلامی ایران نیست.