در کشور؛ تصمیم با کیست، سیاستمداران یا نظامیان؟
وضعیت موجود در داخل ایران به گونهای شده که انگار کسی کارهای نیست و این شرایط است که به صورت سیلوار جامعه را به سمت بحران اقتصادی میکشاند.
به گزارش دیده بان ایران، عبدالرحمن حسنیفر در سرمقاله روزنامه مردم سالاری نوشت؛ وضعیت موجود در داخل ایران به گونهای شده که انگار کسی کارهای نیست و این شرایط است که به صورت سیلوار جامعه را به سمت بحران اقتصادی میکشاند. اوضاع به شدت خراب اقتصادی برای مردم و جامعه ایران در حال حاضر خیلی بیشتر از همه چیز قابل رویت است. تورم و گرانی و کم ارزش شدن پول ملی و بالا رفتن قیمت دلار و تاثیرات روانی و واقعی آنها بر زندگی روزمره عموم مردم ایران موضوعی است که در یک سال اخیر غیر قابل انکار است. بعضیها این موضوع را یک جنگ اقتصادی با آمریکا میدانند که از زمان خروج این کشور از برجام و اعمال تحریمها شروع شده و روز به روز با اعمال تحریمهای جدید در حال افزایش بوده تا به حدی رسیده که در حال حاضر بحث عدم فروش نفت ایران به هیچ کشوری مطرح است. نکته جالب در این وضعیت به اصطلاح جنگ اقتصادی، همراهی کشورهای دیگر با آمریکا و همکاری تاجران و کاسبان و برخی از مردم داخل با آن است که این موضوع خود جای بحث فراوان دارد که موضوع این نوشته نیست.
جنگ سیاسی و دیپلماتیک و جنگ رسانهای هم بین جمهوری اسلامی ایران با آمریکا در میان بوده است. حتی میتوان در مورد سوریه و یمن گفت که یک نوع جنگ نیابتی بین ایران و آمریکا و متحدانش عربستان و اسرائیل و غیره بوده است.
در حال حاضر نیز صحبت از احتمال وقوع جنگ نظامی بین ایران و آمریکا و متحدان هر دو کشور با شروع از تنگه هرمز بعد از ماه رمضان مطرح شده است. حال سوال این است که این مسیر(جنگ) «لابد منه» است و چارهای از آن نیست یا اینکه میتوان به نحو دیگری عمل کرد؟ اینکه در حال حاضر چه کسی توان تصمیمگیری دارد خیلی مهم است. سیاستمداران یا نظامیان؛ کدام یک؟ قضیه سیل اخیر در گلستان و لرستان و آب گرفتگی خوزستان و حوادث مربوط به تحریم سپاه در داخل ایران نشانداد که قدرت تاثیرگذاری و تصمیمگیری نظامیها در ایران به نسبت سیاستمداران بیشتر است. در اینکه این موضوع چقدر خوب یا چقدر بد است در نوشته دیگری باید به آن پرداخت ولی نکته مهم با توجه به موضوع این نوشتار این است که بهتر است نظامیان با مشورت سیاسیون تصمیم بگیرند. چه خوب میبود که اگر برعکس آن بود.
شایان ذکر است در تقسیمبندی بین سیاسیون و نظامیان میتوان با تسامح، روحانیت و بسیج را بخاطر انسجامشان جزو نظامیان به حساب آورد و روشنفکران و دانشگاهیان را هم بخاطر تنوع دیدگاهشان جزو سیاسیون.
راه حل جنگ با آمریکا بدترین گزینه یا به عبارت دیگر آخرین گزینه است. راه حل مسائل جمهوری اسلامی با آمریکا، نظامی نیست چون آمریکا معمولا در جنگهایی که داشته عموما کمترین خسارت را میبیند و بازنده کشوری است که جنگ در داخل سرزمینش صورت میگیرد. زیرساختهای ما در صورت وقوع جنگ داخل کشورمان نابود خواهد شد و احتمال خسارتهای غیر قابل جبران هم وجود خواهد داشت. این در شرایطی است که در مورد سیاستها و تصمیمهای نظام جمهوری اسلامی ایران اتفاق نظر هم وجود ندارد؛ چون در داخل و خارج مخالفتهایی قابل مشاهده است بهتر است روی گزینههای کم هزینهتر فکر کرد و این کار سیاسیون است.
ترامپ تاجرمسلک، فرصت مناسبی بود برای حل برخی مسائل ولی دیگران (اسرائیل و عربستان و تندروهای داخل آمریکا مثل جان بولتون) زودتر رای ترامپ را به نفع خودشان زدند و باعث شدند از برجام خارج شود و البته ظاهرا تصمیمگیری در این کشور کار سختی است. پس باید گفت لطفا تصمیم بگیرید ولی با همفکری و البته قاطع و مورد حمایت اکثریت.