اظهارات جالب استاد ایرانی دانشگاه انگلیس/ انقلاب نکردیم که مینیژوبها به چادر و ریش سه تیغ به ریش بلند تبدیل شود
نمیخواهم بگویم انقلابی نباشیم و مثلاً در منطقه آشفتهای که داریم در سوریه حضور نداشته باشیم. حضور ما در این مناطق یا حتی در لبنان اتفاقاً اصلاً چیز بدی نیست. حرف بنده این است که مثلاً مسائل ژئوپلیتیک را باید از مسائلی که ساماندهی نظام اجتماعی را میخواهند انجام دهند، تفکیک کرد.
به گزارش دیده بان ایران؛ روزنامه جوان با دکتر سیدجواد میری که وی را دانشآموخته جامعهشناسی دانشگاه بریستول انگلیس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم انسانی معرفی کرده مصاحبه ای انجام داده است.
بخشهایی از سخنان او را می خوانید:
*وقتی جریانات مختلف را مطالعه میکنیم، میبینیم حتی کسانی که صراحتاً از آرمان اسلام نام میبردند نوع قرائتشان از اسلام با یکدیگر متفاوت بود. مثلاً اسلامی که آقای طالقانی میگفت با اسلامی که امام موسی صدر بیان میکرد زمین تا آسمان تفاوت داشت. حتی میتوان گفت: عمده توده در آن زمان تصویر صحیحی از اسلام نداشت و بیشتر اسلام را در قیاس با کاپیتالیسم و سوسیالیسم میشناخت.
* حدود یک سال پیش با دعوت یکی از دوستان که از خارج از کشور آمده بود به رستورانی سمت نیاوران رفتم. در آن چند دقیقهای که آنجا بودم آدمها را نگاه میکردم، اکثراً آدمهای مذهبی با ریشهای خیلی بلند و تسبیح و انگشتر بودند که با ماشینهای شاسیبلند و آخرین سیستم میآمدند. خانمهایشان هم اکثراً چادری، اما با لباسهای بسیار فاخر و چهرههای به شدت آرایش کرده بودند. این به نظرم یکی از آسیبهای جدی است که ما را تهدید میکند، ما به باطن اسلام بیتوجهیم، اما ظاهر را سفت و سخت چسبیدهایم. ما انقلاب نکردیم که مینیژوبها به چادر و ریش سه تیغ به ریش بلند تبدیل شود و به عبارتی همان طبقه اشراف قبل از انقلاب با ظاهری جدید ادامه پیدا کند. انقلاب ما و ایدئولوژی ما هدفش این نیست که یک طبقه اشراف جدید و صد درجه بدتر از قبل خلق شود.
* در سال ۵۸ بیش از ۹۸ درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند، اما امروز مشخص است و حتی بعضاً در کلام رهبر انقلاب هم مشهود است که تفکرات متفاوت دیگری نیز شکل گرفته. این فضا وقتی در جامعه باشد و به آن توجه نشود مانند این است که یک تریلی با ۲۲ تا چرخ بخواهد با سرعت به سمت جلو حرکت کند، اما دوتا از چرخهای این تریلی همراهی نکنند یا بخواهند به سمت دیگری بروند. ببینید چه بر سر این تریلی خواهد آمد. وقتی به سایر اندیشهها توجه نشود نارضایتی ایجاد میکند و بسیاری از مسائل ما را به صورت قفلهای لاینحل درمیآورد که بر ساختارها و وضعیت توسعه کشور تأثیر بنیادی خواهد گذشت.
* نمیخواهم بگویم انقلابی نباشیم و مثلاً در منطقه آشفتهای که داریم در سوریه حضور نداشته باشیم. حضور ما در این مناطق یا حتی در لبنان اتفاقاً اصلاً چیز بدی نیست. حرف بنده این است که مثلاً مسائل ژئوپلیتیک را باید از مسائلی که ساماندهی نظام اجتماعی را میخواهند انجام دهند، تفکیک کرد کما اینکه در همه جهان همین است. چرا مثلاً یک ناو ایرانی که از کنار بحرین رد میشود امریکا از آن سر جهان میگوید منافع ملی من را به خطر انداختی؟ چون قدرتش بالا رفته است. مثل سرمایهداری که وقتی سرمایهاش افزایش پیدا کرد، دنبال آن است که سرمایهاش را تکثیر کند، قدرت هم که بالا رفت باید آن را بسط داد.نقش مردم دقیقاً در همین بسط قدرت که گفتم مشخص میشود چراکه بسط قدرت بدون مشارکت ملی- دقت کنید میگویم مشارکت، نمیگویم شرکت- امکانپذیر نیست. ما الان به تبع برخی از نگاههای تقابلی که در جامعه مطرح میشود و میخواهند ایران و اسلام را در برابر هم قرار دهند، داریم جامعه ایران را از دست میدهیم. درست است که موجب خوشحالی است که آیتالله زکزاکی ظهور کرده و استقبال مردم به تشیع افزایش یافته، اما باید مراقب فضای داخل کشور، شکاف نسلی و اعتماد عمومی نیز بود.