نماینده سابق مجلس: طرح ممنوعیت 3 دوره نمایندگی با قانون اساسی تعارض دارد
ایرج ندیمی: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، معیار محدودیت انتخاب نمایندگان مجلس را سن 75 سال قرار داده و به تعداد دوره اشارهای نکرده و تنها سن را ملاک دانسته است. دلیل اینکه سن برای قانونگذار مهم بوده این است که مجلس شورای اسلامی، مجلس شور و مشورت است. معنای شور هم این است، افرادی که میتوانند از لحاظ علمی، تخصصی، اجرایی و تجربه بهترین نظرات و پیشنهادات را داشته باشند، وارد مجلس شوند. بنابراین اگر مجلس از عقول و تصمیمگیرانی تشکیل شود که تجربیات کافی در اختیار دارند و رأی مردم هم پشتوانه آنها باشد، مثمرثمرتر از وقتی خواهد بود که نمایندهها کمتجربه و فاقد علم و درایت لازم باشند.
به گزارش دیده بان ایران ؛ یکشنبه در صحن علنی مجلس نمایندگان با 134 رأی موافق تصویب کردند که هر فرد میتواند 3 دوره پیاپی نماینده مجلس شود ولی یک دوره باید از انتخابات مجلس کنارهگیری کند. بر اساس این پیشنهاد نمایندگی مجلس بیش از 3دوره پیاپی ممنوع شد. این طرح که واکنشهایی را بههمراه داشته و در کنار شائبههای سیاسی، حذف نمایندگان باتجربه مطرح شده است و برخی ناپخته بودن و عدم سنجیدن همه جوانب را از ایرادات آن عنوان کردهاند. برای این منظور با ابوذر(ایرج) ندیمی نماینده سابق لاهیجان و سیاهکل گفتوگویی داشته که میخوانید.
با تصویب نمایندگان، بیش از 3 دوره نمایندگی یک فرد به طور متوالی در مجلس شورای اسلامی ممنوع شد. نظر شما درباره این طرح و نکات مثبت و منفی آن چیست؟
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، معیار محدودیت انتخاب نمایندگان مجلس را سن 75 سال قرار داده و به تعداد دوره اشارهای نکرده و تنها سن را ملاک دانسته است. دلیل اینکه سن برای قانونگذار مهم بوده این است که مجلس شورای اسلامی، مجلس شور و مشورت است. معنای شور هم این است، افرادی که میتوانند از لحاظ علمی، تخصصی، اجرایی و تجربه بهترین نظرات و پیشنهادات را داشته باشند، وارد مجلس شوند. بنابراین اگر مجلس از عقول و تصمیمگیرانی تشکیل شود که تجربیات کافی در اختیار دارند و رأی مردم هم پشتوانه آنها باشد، مثمرثمرتر از وقتی خواهد بود که نمایندهها کمتجربه و فاقد علم و درایت لازم باشند.
به نظر شما ملاک پیشنهاد دهندگان طرح چه نکاتی میتواند باشد و آیا شور و مشورت با سن و سال قابل چشمپوشی است؟
به نظر آنچه که برای این دوستان مهم بوده، اصل گردش نخبگان و افراد بوده و معتقد به گردش مدیریتی بودهاند. البته گردش مدیریتی در عرصه اجرایی بسیار متفاوت از شور و مشورت است. همه انسانها تا زمان مرگ خود اگر مشکل جسمانی نداشته باشند، توان مدیریت شور را خواهند داشت و قابل حذف نیستند. در ادبیات فارسی هم مثل «پند پیر دانا» را داریم که منظور استفاده از تجربیات، عبرتها و خرد بزرگان است. به هر حال در مقام اجرا نیاز به توان جسمانی بیشتر است تا مقام شور. در کشورهای غربی شاهدیم که فردی سالیان متمادی در عرصههای بالای مدیریتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... حضور دارد و فعالیت میکند. به نظرم نباید کشور را از مشورت افراد باتجربه و باسابقه محروم کرد که این مساله میتواند نکته منفی طرح باشد. بحث بعدی این است که گفتهاند فردی 3 دوره متوالی نمیتواند نماینده شود و پس از یک دوره وقفه مجددا اجازه حضور و نماینده شدن را دارد! خوب اگر قرار است فردی در آینده باز هم نماینده شود، چه لزومی دارد که فقط یکبار نشود و باز برگردد؟ اولا در مجلس یک نفر که تصمیم نمیگیرد و بین 290 نفر مشورت میشود و تضارب افکار و آرا وجود دارد و همه به یک میزان ذیحق هستند و نظر کسی بر دیگران ارجح نیست.
برای رفع ابهام چه نکاتی را میتوان شفاف کرد؟
اولا آنکه باید دید این طرح با قانون اساسی در تضاد هست یا خیر. زیرا قانون اساسی محدودیت دوره قائل نیست و فقط روی سن افراد و کاندیداها سخن گفته است. دوما اگر قرار است نمایندگانی که 3 دوره متوالی نماینده بوده و تجربیاتی اندوخته و سرمایه کشور محسوب میشوند در مقام شور حضور نداشته باشند و از آنها بهره نگیریم چه اتفاقی روی خواهد داد؟ سوم اینکه چرا فقط یک دوره از تجربیات آنها نتوان استفاده کرد و بعد مجاز است؟ اینها نکاتی است که به نظرم ایراد طرح محسوب میشود و باید بدانها توجه داشت. البته هنوز تا اجرایی شدن فاصله دارد و هنوز فرآیند قانونی آن طی نشده و باید منتظر ماند و دید شورای نگهبان چه نظری خواهد داشت. به هر حال محل تأمل است.
آیا ممکن است این طرح برای حذف نمایندگان با تجربه و تاثیرگذار از قوه مقننه باشد؟
به هر صورت همیشه گفتهاند که مجلس جایگاهی سیاسی دارد. معنای جایگاه سیاسی هم که در قانون خدمات مدیریت هم در دسته سیاسی قرار گرفته است، یعنی نمایندگان در سطح وزرا هستند، انتصاب از طریق رأی و ارجاع آن به سیاست، محدودیتهایی در این باره هم تعریف شده است. موافقان طرح ممنوعیت 3 دوره متوالی قطعا برای اصل تصمیم و رأی موافق، اهداف سیاسی را نیز مدنظر داشتهاند.
یکی از نقدهایی که به قوه مقننه گرفته میشود بهویژه در یکی دو دوره اخیر، بحث ناکارآمدی و انفعال برخی نمایندگان است. آیا ممکن است طرح مذکور هوای تازهای به پارلمان وارد کند یا این قوه ایرادات ساختاری دارد؟
بنده هم موافقم که نظام انتخاباتی پارلمانی کشور، دارای ضعف است و در نتیجه مجلسی منفعل و ضعیف در ادوار مختلف از آن بیرون زده است. معنی نظام انتخابات هم یک بسته است که شامل چندین شاخص است. برای مثال 1-در انتخابات مجلس، برخی از شایستگان و نخبگان اصلا ورود نمیکنند و اقبالی برای حضور در مجلس از خود نشان نمیدهند. 2-نخبگان شرکت میکنند اما مورد اقبال مردم قرار نمیگیرند و رأی لازم را نمیآورند. 3-برخی ورود میکنند اما تایید صلاحیت نمیشوند. 4-در عرصه تبلیغات کاندیداها، برخی متمول هستند و منابعی در اختیار دارند، بر همین مبنا با تبلیغات گسترده زمینه رأی آوری را فراهم میآورند. 5-برخی حمایتها باعث میشود افراد کوتوله سیاسی بر کرسی پارلمان تکیه بزنند. 6-بحث جایگاه مجلس مطرح است که اکنون وزانت و اعتبار مجالس اولیه جمهوری اسلامی را ندارد. زیرا نهادها و تشکیلات موازی وجود دارد که ممکن است برخی قوانین را اجرا نکنند و در صدد تضعیف قوه مقننه برآیند. اکنون که بحث محدودیت دورهای مطرح شده است، این موضوع وزن قابل توجهی ندارد. اتفاقا برعکس، هرچه تجربه بیشتر باشد و دوره نمایندگی طولانی، شور و مشورت غنای بیشتری خواهد داشت. بنابراین حذف افراد باتجربه نمیتواند عامل پویایی مجالس آتی باشد. باید نمایندگان و شورای نگهبان به فاکتور تجربه و دانایی توجه بیشتری داشته باشند. در ضمن برخی نمایندگانی که چند دوره در مجلس حضور داشتهاند، نه تنها اثرگذاری آنها کاهش نیافته بلکه نسبت به نمایندگان تازهوارد پویایی بیشتری داشتهاند. نمیتوان گفت چند دورهایها مجلس را از پویایی و تحرک باز میدارند بلکه عکس این موضوع قابل اثبات است.