حدادعادل: ادعای وجود آزادی در قبل انقلاب، دروغ است
یک نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مهمترین اتفاقی که در انقلاب اسلامی رخ داد، این بود که خود مردم برای انتخاب سرنوشت خویش تصمیم گرفتند، گفت: جوانها باید بدانند حرفها و ادعاهایی که راجع به آزادی در دوران قبل انقلاب زده میشود، دروغ است.
به گزارش دیده بان ایران؛ غلامعلی حدادعادل با اشاره به اینکه حتی فرایند انتقال قدرت در درون سلسلهها هم خونین بوده است، بیان کرد: فرایند انتقال قدرت در تاریخ ایران هیچ گاه به شیوه نرم انجام نشده است اما برای اولین بار در انقلاب اسلامی یک نفر که نه فئودال و زمیندار بود، نه ارتباطی با خارج از کشور داشت و نه ایل و قبیله داشت، توسط مردم به رهبری انتخاب شد. امام خمینی (ره) یک فرد روحانی، منزّه پاک، مردمی و با سابقه روشن بود و این یک نعمت بزرگی است که نباید آن را فراموش شود. کافی است که روی کار آمدن سلسله پهلوی و محمدرضا پهلوی را مطالعه کنیم. وقتی رضاشاه از ایران فرار کرد، رادیو لندن با افتخار و پررویی را اعلام کرد «رضاشاه را خودمان آوردیم و خودمان بردیم». وقتی قوای متفقین وارد کشور شده و رضاشاه فرار کرد، مردم خوشحالی میکردند که شرّ دیکتاتور از سر آنها کم شد.
حدادعادل با بیان اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی، آزادی سیاسی نصیب مردم شد، اظهار کرد: پس از انقلاب مردم در تعیین سرنوشت خود و در اظهار نظر آزاد شدند البته درست است که خط قرمزهایی وجود دارد ولی در کدام کشور خط قرمز وجود ندارد؟ در هر کشوری چند عنصر وجود دارد که حفظ حرمت آنها واجب شمرده میشود و عقلای آن جامعه تشخیص دادهاند که حرمت چند عنصر باید حفظ شود تا وحدت و هویت آن کشور حفظ شود. دانشجو در حضور رهبری، دقیقاً برخلاف نظر رهبری در روی رهبری نطق میکند، دانشجویان دیگر به او اعتراض میکنند ولی رهبری مایل است که دانشجو حرفاش را بزند و بعد از آن، رهبری نظر خودش را بیان میکند و کسی متعرض دیگری نمیشود.
اهم اظهارات حدادعادل به شرح زیر است:
* عباس مسعودی کسی است که از ۱۳۰۵ به رضاشاه خدمت کرده است و دربار هر چه گفته، او نوشته است. اگر دربار میگفت ماست سیاه است، او همین را مینوشته و استدلال هم میآورده است. همین خدمتها را هم به محمدرضا شاه کرده است.
* رجال کشور هر دو هفته یکبار جمعه شبها در کاخ، شاه را ملاقات میکردند. علم جایی در خاطرات خود میگوید که شاه دستور داد از ورود سناتور عباس مسعودی به دربار جلوگیری کنند چون روزنامه اطلاعات با رانندگان تاکسی مصاحبهای داشته و آنها از شرکت تعاونی تاکسیرانان انتقاد کردهاند. شاه تحمل اینکه تاکسی داران از شرکت تعاونی خود انتقاد کنند را ندارد. علم به مسعودی خبر میدهد به این دیدار نیاید و مسعودی غلطنامهای خطاب به شاه مینویسد و میگوید که روز انتشار مصاحبه در روزنامه نبوده است و عناصر نفوذی در روزنامه آن مطلب را تهیه کردهاند. علم نامه مسعودی را به شاه میدهد و شاه با بیاعتنایی به نامه مسعودی، به علم میگوید که به مسعودی بگو «عفو شما بستگی به رفتار شما دارد.» دو هفته بعد مسعودی از غصه دق میکند و میمیرد.
* من به روزنامه اطلاعات مراجعه کرده و آن انتقاد منتشر شده تاکسیرانان را مطالعه کردم، نامه مسعودی به شاه نیز در خاطرات علم وجود دارد و من این دو را کنار هم گذاشتم تا جوان امروزی بداند منظور ما وقتی میگوئیم آزادی نبوده است، یعنی چه. علم که خاطرات خود را بعد انقلاب ننوشته است که بگویند او را دستگیر کرده، در زندان مغزشویی کردید و او مجبور شده است برای خوشایند شما این خاطرات را بنویسد. او خاطراتش را به خارج از کشور می فرستاده است و آنجا نگهداری شده است. علم ده ماه قبل از پیروزی انقلاب هم میمیرد. خانوادهاش خاطرات او را در اروپا منتشر کردند.
* پیش از انقلاب اسلامی ده هزار زندانی سیاسی در زندانهای کشور وجود داشتهاست. در خاطرات علم آمده است که او خطاب به شاه میگوید هیأتی که از عفو بینالملل برای بازدید از زندانهای ما آمدهاند، گزارش بدی تهیه کرده و اعلام کردهاند که هنوز آثار شکنجه بر بدنهای یک سوم زندانیها آنها مشهود است. شاه به علم میگوید که «نگران نباش آنها قول دادهاند که این گزارش کاملاً محرمانه بماند.»
* آمریکاییها در چنین شرایطی از این حکومت پشتیبانی میکردند، نه انتخابات آزاد وجود داشت، نه کسی حق حرف زدن داشت و نه اقتصاد مرتب و نه پیشرفتی داشتیم. حکومت نوکری آمریکا را میکرد و آمریکا هم از حکومت حمایت میکرد. در سال ۵۶ کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا در شب سال نو مسیحی به ایران آمد. من پای تلویزیون دیدم که شاه و کارتر به افتخار هم گیلاسهای شرابشان را به هم زدند و کارتر گفت که خوشحالم که شب عید را در ایران میگذرانم که مثل خانه خود ماست. او گفت ایران را مانند جزیره ثبات در منطقه میداند.
* جوانها باید بدانند حرفهایی که راجع به آزادی در دوران قبل انقلاب زده میشود، دروغ است. احسان نراقی از رجال فرهنگی و سیاسی قبل انقلاب گفته است که قبل از آنکه در یک کنفرانس بین المللی شرکت کنیم به ما میگفتند که راجع به برخی موضوعات که به آمریکا مرتبط است، هیچ اظهارنظری نکنید و برخلاف رأی آمریکا، رأی ندهید. این وضع شرکت ما در مجامع بینالمللی بود.
* متأسفانه ایران پیش از انقلاب برای آمریکا و غرب یک گاو شیرده بود اما بعد انقلاب به یک شیر قدرتمند تبدیل شده است، در حال حاضر در منطقه کاری بدون موافقت ایران انجام نمیشود و در واقع ایران یک عنصر تعیین کننده است. این جایگاه ایران را با قبل از انقلاب مقایسه کنید.
* ایران در این چهل سال به پیشرفتهای علمی و صنعتی فراوانی دست یافته است، کدام کشور در منطقه ماهواره به فضا پرتاب میکند؟ آن هم در دورانی که این همه فشار میآورند که این اتفاق نیفتد. چهل سال است که ما با آمریکا قطع رابطه کردهایم و آنها سعی کردهاند مانع پیشرفت ما شوند اما ما ماهواره ساخت داخل را با ماهواره بر ساخت خودمان به فضا میفرستیم.
* پیشرفتهای پزشکی یکی دیگر از دستاوردهای کشور در چهل سال گذشته است. پیش از انقلاب ایران کشوری بود که باید برای مداوای بیماران خود پزشک از هند، بنگلادش و فیلیپین وارد میکرد ولی اکنون بیماران از کشورهای اطراف برای معالجه به ایران میآیند. ما در اول انقلاب کمیسیون ارزی داشتیم برای اینکه تشخیص دهند کدام بیماران برای درمان باید به خارج از کشور بروند. الان چه کسی در ایران هوس میکند برای درمان به خارج برود؟
* مردم میفهمند که آمریکا چرا با ایران مخالفت میکند. مردم آمریکا را امتحان کرده اند. برجام محکی شد برای سنجش صداقت آمریکا. آنها پیغام دادند که بیایید مذاکره کنیم. فلان رهبر کشور منطقه را برای رساندن پیام خود به ایران فرستادند. رهبری هم با وجود اعلام خوشبین نبودن به آمریکا، اجازه مذاکره را دادند. در مذاکره آنچه آنها میخواستند، ما دادیم ولی آنچه ما میخواستیم، آنها ندادند. مردم نمیفهمند آمریکا دروغگو است؟
* آمریکا به عربستان میگوید اگر یک هفته از حمایت آنها دست بردارد، آنها نابود میشوند، مردم ایران میگویند آمریکا چهل سال است مقابل ما ایستاده ولی ما نه تنها نابود نشده ایم بلکه قویتر هم شدهایم. البته مشکلات و سختیها وجود دارد. سختیها باید میان همه تقسیم شود نه اینکه سختیها مخصوص یک قشر خاصی باشد. کسی که امکانات دارد باید به کسی که نیازمند است، کمک کند البته خیلی از مردم در حال حاضر این کار را انجام میدهند. همین رسیدگی مردم به هم جلو توطئه آمریکا را گرفته است.
* دولت هم باید برنامهریزی درستی انجام دهد و تصمیم عاقلانه و درستی بگیرد و با قدرت و مدیریت مناسب، تصمیم درست را اجرایی کند. درست است ما در شرایط سختی هستیم ولی استقلالطلبی بها دارد و ما باید بهای آن را بپردازیم. این سختیها، بهایی است که برای استقلال میدهیم. شهدای ما با خون خود بهای آزادی خواهی و استقلالطلبی را دادهاند. ما با همکاری هم از این مرحله عبور میکنیم و این شرایط موجب شکوفایی ظرفیتها و تواناییهای داخلی کشور خواهد شد. اگر مسئولان درک درستی از شرایط عامه مردم نداشته باشند، مردم آنها را کنار میگذارند. مردم حق انتخاب دارند. سال آینده انتخابات مجلس و بعد از آن هم انتخابات ریاستجمهوری در کشور برگزار میشود. مردم اگر از عملکرد مسئولان راضی باشند، آنها را حفظ میکنند در غیر این صورت، انتخاب جدیدی خواهند داشت.
* دشواریها نشانه قدرت و واقعیت انقلاب اسلامی است. اگر آمریکا میتوانست با کودتا یا تظاهرات این انقلاب را نابود کند، سراغ تحریم اقتصادی نمیرفت و به قول خود بیسابقهترین و فلجکنندهترین تحریمها را بر ملت ایران تحمیل نمیکرد. انقلاب اسلامی بیسابقهترین، قدرتمندترین و مردمیترین انقلابی است که به ظهور رسیده است بنابراین آمریکا هم دنبال ایجاد بیسابقهترین فشارها بر این ملت است.