زاکانی: آن موقع که انقلاب خون میخواست شما رفتید خارج و من جان دادم
زاکانی گفت: در زمان ماجرای کوی دانشگاه از هر دو طرف میخوردم و همه را به آرامش دعوت میکردم. در آن ایام برای من واضح شد تاجزاده و دوستانشان دوست ندارند این موضوع جمع شود.
به گزارش دیده بان ایران، مناظره میان سید مصطفی تاجزاده و علیرضا زاکانی در مورد واکاوی موضوعات کوی دانشگاه سال ۷۸ بعد از ظهر امروز برگزار شد.
علیرضا زاکانی در ابتدای این جلسه با اشاره به موضوعات سیاسی کوی دانشگاه سال ۷۸ و ۸۸ اظهار کرد: معتقد هستم گوهر اسلام و اهمیت انقلاب اسلامی مشخص شد. انقلاب به پیروزی رسید، عظت برای مسلمین فراهم و نظام سلطه به چالش کشیده شد. در این مسیر هرکجا عظمت ایران را خواستیم و از رهبری تبعیت کردیم و نوکری مردم را کردیم، پیروز بودیم و بر خلافش اگر عمل کردیم آسیب دیدیم. ما برای چهل سال گذشته افتخار میکنیم اما در نیمه راه هستیم. توفیقات زیادی داشتیم، نواقصی هم داشتیم؛ چراکه هم دشمن بیرونی داشتیم و موانعی هم در داخل بوده است. دشمن خارجی ما مشخص است؛ آمریکا و صهیونیسم است.
وی تاکید کرد: مانع درونی، ضدانقلاب و ریزشهای ما است یعنی آنهایی که به واسطه خوف و طمع وارد انقلاب شدند و به واسطه نرسیدن به موضوعات خود ریزش داشتند و یا بر اساس سختیها ریزش داشتند. اهمیت مانع داخلی از دشمنان خارجی بیشتر است. معتقد هستم آنچه جزو موانع داخلی است پرستش قدرت ثروت و قدرت بیگانه است. امروز در کشور عدهای طمع ثروتاندوزی دارند، از قدرتهای بیرونی تبعیت میکنند. با زر و زور و تزویر شرایط را به سمتی میبرند که مردم را در راستای اهداف و آرمانهایشان قرار دهند. تا وقتی این موانع داخلی اصلاح نشود، ما نمیتوانیم به اهداف انقلاب اسامی برسیم.
زاکانی با اشاره به اهداف انقلاب اسلامی تصریح کرد: اول انقلاب اسلامی میدانستیم چه نمیخواهیم و چه میخواهیم اما نه تجربهاش را داشتیم و نه نیروی انسانی آن را. اما امروز در چهل سالگی کسی از ما نمیپذیرد آزمون و خطا کنیم.
این چهره سیاسی اصولگرا با بیان اینکه باید امید را در جامعه افزایش داد، گفت: کسانی که به مسیر ثروتاندوزی میروند مافیای پنهان هستند و رابطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را ایجاد کردهاند و این مانع اصلی است نه تعریفی از اصلاحات دارند و نه مشکلات مردم برایشان مهم است. راحت دروغ میگویند و تهمت میزنند اگر در عرصه اقتصادی کم بیاورند دست در جیب دانشجو میکنند.
زاکانی سپس گفت: امروز پیوستگی قدرت و ثروت بیداد میکند. رابطه سال ۷۸ و ۸۸ حلقه مفقوده همین جریانا ست. عواملش یکی است. اساسش دعوای قدرت، ثروت اندوزی و تبعیت از بیگانه است. یک عدهای در عرصه سیاسی کم میآوردند. روزنامه سلام تیتری زد که دولت آقای خاتمی از آن شکایت کرد، سلام دوشنبه بسته شد، دوشنبه و چهار شنبه روزنامه صبح امروز و دیگران تهدیدهایی کردند شبش در کوی دانشگاه در ایام انتخابات جمع قلیلی شروع کردند آشوب کردند. مهد کودک شکستند. همه از بعد ورود پلیس نگاه میکنند. شکستن حریم و امنیت مردم به هر اسمی رخ داد. عدهای یک نفر را گروگان گرفتند او آزاد شد، سه نفر دیگر را گروگان گرفتند. وزیر کشور دستور برخورد داد.
وی با تاکید بر اینکه ما هر دو طرف را محکوم کردیم، گفت: من روز جمعه وارد شدم آن تخریبها را دیدم مشخص شد عمده تخریبها از دورن کوی است. تحقیقاتی هم شد که ثبت و ضبط است. نیروی انتظامی هم تخریب کرد باید حق و حقیقت را گفت. کشتهسازی صورت گرفت، اربعین درگیری صورت گرفت. ما به عنوان یک نیروی انقلابی هم ضرب و شتم دانشجو و هم پلیس را محکوم میکنیم. سه نفر پلیس شهید شدند. ماحصل این مسیر میخواستند این باشد که نظام با چالش اساسی رو به رو شود
زاکانی ادامه داد: آن زمان ما با دانشجویانی به کوی رفتیم، تاجزاده و معین و شمس الواعظین آمدند. وضع را که دیدم خودم را حائل دانشجو و نیروی انتظامی کردم. از هر دو طرف میخوردم و همه را به آرامش دعوت میکردم. در آن ایام برای من واضح شد تاجزاده و دوستانشان دوست ندارند این موضوع جمع شود. مسئولانی مثل معین با استعفا دادن آتش را بیشتر میکردند. عدهای اراذل و اوباش آمدند در زمانی که تاجزاده به دانشجوها اعلام میکرد داخل بروید اراذل گفتند کجا برویم ما تازه آمدهایم.
وی تصریح کرد: تاجزاده و دوستانش دم از آزادی میزنند اگر یادشان باشد آن سال روز یکشنبه ما درخواست تجمع کردیم، حقشناس به من زنگ زد گفت تاجزاده خوشحال است که شما میخواهید تجمع قانونی برگزار کنید. باید با تحکیمیها راهپیمایی بگذارید. من گفتم وای به حال مملکتی که شما مدیر سیاسیاش هستید.
زاکانی گفت: در آن زمان من مسئول بسیج دانشجویی بودم، اطلاعیه من را میخوانید ، شما چهرههای جدید نفاق هستید. شما فقط نیرو انتظامی را محکوم میکنید که این جفا است. من میگویم سنگ زدن را محکوم کنید. ما به عنوان بسیج دانشجویی محکوم کردیم آقای نقدی به من زنگ زد که علی این چیست؟ گفتم دروغ است و من تکذیب میکنم.
وی تصریح کرد: من میگویم دانشجو را ذبح نکنیم، این ظلم به دانشجو است که وقتی کم میآورید آن را ابزار میکنید. این سازمان یافته بودن و نبودن که شما میگوید عین خواسته آمریکاست، یعنی این که سناریوسازی میکنید، چهل سال این کار را کردید و دیگر تمام شد. من دو طرف را محکوم میکنم نه یک طرف را، اما یک بار شما آن طرف را محکوم نکردید. من نفاق دارم یا طرفداران شما که کشتهسازی کردید؟ نفاق را من دارم یا شماها و دوستانتان که قایم شدند و گفتند که ما را دزدیدند. من بغض دارم؟ من که در وسط ماجرا بودم.
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: آقای تاجزاده از روی کتاب میخواند اما من دیدم، من لباس شخصیها را هم محکوم میکنم. تعرضات جنابعالی را میگویم، شما مانند آمریکاییها روی زخم سوار میشوید. شما نه تنها این کار را تمام نکردید بلکه گستردهتر هم کردید، آقای معین استعفا داد و التهابات را بیشتر کرد. آن موقع که انقلاب خون میخواست شما رفتید خارج اما من جان دادم. همه صحنهها را از نزدیک دیدم، دانشجویان زنگ زدند گفتند بیایید و به داد ما برسید ایستادیم و ۱۰۰ دانشجو را آزاد کردیم.
زاکانی گفت: من به عنوان بسیج دانشجویی از شما درخواست تجمع کردم، اما مجوز ندادید. شما روز دوشنبه ما را دعوت کردید آقای لاری هم بودند شما گفتید که ما اجازه نمیدهیم. رهبر انقلاب آقای لاری را خواستند و گفتند در مملکت آشوب است چرا اطلاعیه نمیدهید. من سال ۸۸ از امیر معتمدی پسر خانم بروجردی حمایت کردم اما اطلاعیه علیه من میدهید! به امیر گفتم تو جایی را نشکستی؟ به بانک حمله نکردی گفت نه، گفتم مگر این که از جنازه من رد شوند.
وی در بخش دوم سخنرانی خود گفت: این گزارش ناقص است چون من گزارش لحظه به لحظه از صحنه دارم. بنده تا روز آخر و برخلاف شما در صحنه بودم. در همان زمانی که آقای شاهرودی رییس قوه قضاییه بود، دادگاه آقای نظری را تبرئه کرد. دادگاه بعد از تحقیقات میدانی عدهای را تبرئه کرد، مشخص شد که اتفاقا آقای خاتمی و دیگران محل اتهام قرار گرفتند. به ویژه آقای خاتمی که فردای آن روز از آشوب بزرگی پرده برداشت که بحث کوی دانشگاه بود. ماحصل اتفاقات و مجموع شواهد نشان میدهد که این جریان دروغ میگوید.
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: باید همه ماجرا و نه بخشی از ماجرا به صورت دقیق مورد تحقیق قرار بگیرد. ماجرا زمینه دارد و بستر ماجرا هم باید مورد توجه قرار گیرد. کل گزارشها باید خوانده شود که یک طرفه به قاضی نروند.
زاکانی در پاسخ به ادعای تاجزاده مبنی بر حضور مدیریت شده عدهای به نام لباس شخصی در کوی دانشگاه گفت: لباس شخصیها هم ممکن است عضو ناجا باشند، در همه جای دنیا هم هستند. گروه دوم کسانی هستند که احساس وظیفه میکنند و به صحنه میآیند؛ بعضا اشتباه هم میکنند. من مدافع دانشجوها بودم و با این گروه درگیر شدم و به من میگفتند لیبرال شدی. گروه دیگر طرفداران آقای تاجزاده بودند. در آن زمان یک عده جمع شدند و له کرباسچی که برای دادگاهش آماده میشد شعار میدادند. عدهای با چاقو آمدند تا با آنها درگیر شوند. ما با آنها درگیر شدیم و چاقو را تحویل انتظامات دانشگاه دادیم. چندی بعد همان گروه را دیدم دارند له کرباسچی شعار میدهند. سر ما که کلاه نمیرود.
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: بعد از حادثه مشهد، شورای عالی امنیت ملی بیان میکند که مردم میتوانند خودشان وارد شوند. این مصوبه را دادند که مردم بیایند دفاع کنند. مصوبه روحانی ۲۰ تیر سال ۸۸ به نیروی انتظامی گفته است هرجا جرم مشهود دیدید، وارد شوید. من ورود به دانشگاه را غلط میدانم. در مجلس پنجم و ششم به ممنوعیت ورود به کوی دانشگاه رای ندادم. ربیعی گفت ممکن است بخواهند در دانشگاه آر پی جی بزنند نمیشود ورود پلیس را ممنوع کرد.
وی خطاب به تاجزاده گفت: اینکه شما نان لباس شخصی بخورید، درست نیست. بخشی از آنها طرفداران خود شما هستند، برخی سازماندهی شده هستند که من جلوی آنها ایستادم و برخی هم مردم هستند.
این نماینده مجلس در واکنش به حمله بسیج دانشجویی به سفارتخانههای انگلستان و عربستان گفت: از داخل سفارت به من زنگ زدند ما داخل سفارت هستیم، من گفتم غلط کردید. ورود به سفارت انگلیس و عربستان غلط بود. منشا لباس شخصی کاملا مشخص است. باز هم شما خاطرهگویی میکنید. هیچ قانونی برای عدم ورود به دانشگاه وجود ندارد. همه آنچه که آقای هاشمی درباره لباس شخصیها می گوید را ببینید در آنجا ببینید آقای روحانی هم چه میگوید.
زاکانی مجدد از تاجزاده پرسید: چرا پاسخ نمیدهید که چرا به ما به عنوان فعال دانشجویی در ماجرای کوی ۷۸ برای راهپیمایی ما مجوز ندادید؟/ایسنا
ادامه دارد...