کد خبر: 57717
A

نگاهی به پرونده مرگ آیت‌الله هاشمی/ روایت پزشک آلمانی تا مواد رادیواکتیو

شوک خبر حال وخیم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تا زمانی که زیرنویس شبکه خبر از مرگ او خبر داد، کمتر از ۲ ساعت شد.

نگاهی به پرونده مرگ آیت‌الله هاشمی/ روایت پزشک آلمانی تا مواد رادیواکتیو

به گزارش دیده بان ایران؛ مرگ خبر نمی‌دهد. برای‌ علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی هم خبر نداد. عصر روز یکشنبه ۱۹ دی‌ماه ۱۳۹۵، روزنامه‌ها کم‌کم در حال طراحی صفحات یک خود بودند. تب اخبار در خبرگزاری پایین رفته بود و پیام‌های کانال‌های خبری هم به تکرار افتاده بود.

انفجار خبری از حدود ساعت ۱۸ رخ داد.«حال آیت‌الله هاشمی رفسنجانی وخیم است». کانال‌های خبری جان گرفتند و خبرنگاران افتادند روی تلفن‌ها. از کانال خاصی پیگیر حال آیت‌الله شدند و زیرنویس‌های شبکه‌های خبری سیما به حرکت افتادند. ایست قلبی اولین خبری بود که از حال آیت‌الله هاشمی حکایت می‌کرد و در خبرها مخابره شد که پزشکان در بیمارستان شهدای تجریش در حال انجام عملیات احیا هستند.
شوک حال وخیم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تا زمانی که زیرنویس شبکه خبر از مرگ او خبر داد کمتر از ۲ ساعت شد.
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ساعت ۱۸:۲۰ دقیقه روز یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ در حالی که به تنهایی در استخر کوشک متعلق به مجمع تشخیص مصلحت نظام در نزدیکی مجموعه سعدآباد شنا می‌کرد، دچار علائم ایست قلبی شد و در شرایطی که علایم حیاتی نداشت، به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شد مراحل احیای قلبی برای وی انجام شد اما بیش از یک ساعت تلاش برای احیای وی عملیات ناموفق ماند و وی ساعت ۱۹:۳۰ دقیقه همان روز در ۸۲ سالگی درگذشت وی اعلام شد.

روایت رسمی از مرگ آیت‌الله هاشمی

اما از همان ساعت‌های نخست مرگ آیت‌الله هاشمی تا همین امروز دلیل مرگ یا پرونده مرگ او موضوع داغی برای رسانه‌هاست. مساله‌ای که اظهارنظرهای گاه و بیگاه خانواده آیت‌الله هاشمی هم این پرونده را زنده نگه می‌دارد.
تا جایی که فاطمه هاشمی دختر آیت‌الله، هفته‌ پیش صراحتا اعلام کرد، «مطمئنم مرگ پدرم طبیعی نبوده است».
اما آنچه از ابتدا درباره دلیل مرگ آیت‌الله هاشمی مطرح شد سه نکته مهم بود:
۱. حمله قلبی در استخر
۲. در دسترس نبودن تیم محافظ و پزشکی
۳. مرگ پیش از رسیدن به بیمارستان 

روایت رسمی وزارت بهداشت و تیم پزشکی اما به روشنی در همان روزهای اول مطرح است. روایت رسمی از این قرار است:

حسن قاضی زاده هاشمی اعلام کرد که اکبر هاشمی رفسنجانی «دچار عارضه قلبی و تنفسی» شده بود.

به گفته آقای قاضی زاده هاشمی، براساس گزارش‌هایی که به او داده شده، «ظاهرا» تیم پزشکی همراه آقای هاشمی رفسنجانی نبوده درحالی که باید «همراه شخصیت‌ها باید تیم پزشکی حاضر باشد» و اگر این گزارش درست باشد «کوتاهی کرده‌اند».

وزیر بهداشت درعین حال گفت که زمانی که «تیم پزشکی زمانی متوجه شدند، فرصت از دست رفته بود و شاید اگر بودند هم نمیتوانستند کاری کنند».

وی درباره دلایل اینکه تیم پزشکی همراه آقای هاشمی رفسنجانی نبوده اشاره ای نکرده است.

رئیس بیمارستان شهدای تجریش نیز علت درگذشت اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران، را «ایست قلبی» اعلام کرد.

همچنین غلامرضا محسنی، رئیس بیمارستان شهدای تجریش، اعلام کرد که آقای هاشمی رفسنجانی ساعت ۱۸:۲۰ روز یکشنبه با علائم سکته قلبی و در شرایطی که هوشیاری نداشت، به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شده بود.

براساس این گزارش، «مراحل احیای قلبی» برای آقای هاشمی رفسنجانی انجام شد اما بیش از یک ساعت تلاش برای احیای وی عملیات ناموفق ماند و او ساعت ۱۹:۳۰ دقیقه درگذشت.

 

روایت پزشک آلمانی از سلامت قلبی آیت‌الله

اما نکته‌ای که درباره مرگ آیت‌الله هاشمی مطرح است، سابقه بیماری است. نزدیکان او معتقدند که آیت‌الله سابقه بیماری قلبی نداشته است. تا جایی که ظاهرا پزشک آلمانی آیت‌الله چند هفته پیش از مرگ ایشان عنوان کرده بود قلب آیت‌الله در سلامت کامل است. در این زمینه محمد هاشمی برادر آیت‌الله هاشمی عنوان کرده بود: «از سوی دیگر آنژیویی که ایشان انجام داده‌اند تنها برای اطلاع از سلامتی بوده و ایشان هیچ‌گونه مشکل قلبی نداشتند. بر اساس اظهارات آقای رجایی یک پزشک آلمانی چند ماه پیش قلب آیت‌الله هاشمی را معاینه کرده بودند که در این زمینه هیچ مشکلی وجود نداشت.»
به گفته هاشمی: «آیت‌الله هاشمی هفته‌ای دو جلسه ورزش می کردند و روز یکشنبه برای ورزش به استخر «کوشک» رفته بودند. این استخر تحت نظارت حفاظت مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و شخص دیگری نمی‌توانست از آن استفاده کند.

آیت‌الله هاشمی اجازه نمی دادند که در زمان ورزش ایشان دوربین‌ها روشن باشد و محافظان نیز در اطراف ایشان حضور نداشتند. به همین دلیل هنگامی محافظان ایشان از مساله مطلع می شوند که کار از کار گذشته بود.یعنی آیت‌الله هاشمی قبل از این که به بیمارستان برسند رحلت کرده بودند.»

 

چرا کسی از مرگ آیت‌الله در استخر با خبر نشد

نکته مهم دیگر در پرونده پزشکی‌آیت‌الله هاشمی، دیر رسیدن تیم محافظان و پزشک همراه بود. در واقع طبق روایت‌های رسمی، آیت‌الله در استخر در حال ورزش بوده و عموما تمایل نداشتند محافظان حضور داشته باشند و دوربین‌ها فعال باشند. در این زمینه محمد هاشمی روایت می‌کند:« اولین افرادی که با مرگ آیت‌الله مواجه شدند محافظان ایشان بودند. هنگامی که محافظان با جنازه آیت‌الله در آب مواجه می شوند تلاش می کنند ایشان را از آب بیرون بیاورند و عملیات احیا را روی ایشان انجام بدهند که در این زمینه توفیقی به دست نمی آوردند. سپس ایشان را به بیمارستان منتقل می‌کنند که گویا مرگ در راه بیمارستان اتفاق افتاده بوده و تلاش پزشکان در بیمارستان نیز به نتیجه نمی‌رسد. ایشان تا ساعت ۵ عصر در مجمع تشخیص مصلحت حضور داشتند. پس از آن نماز خود را می‌خوانند و برای ورزش وارد آب می شوند. پس از مدتی که ایشان وارد آب می شوند گویا عارضه قلبی رخ می دهد. بر اساس اظهارات محافظان به دستور آیت‌الله تمامی دوربین‌ها خاموش بوده‌اند و هیچ تصویری از این اتفاقات ثبت و ضبط نشده است.

 

زمزمه‌های مرگ غیر طبیعی

اما ماه‌ها بعد از مرگ آیت‌الله هاشمی، اظهارنظرهایی از مرگ غیر طبیعی آیت‌الله هاشمی از زبان خانواده او مطرح شد. در واقع منبع اولیه این شبهه خانواده او بود. تا جایی که فاطمه هاشمی با اشاره به اینکه «حوله‌ای که با آن آیت‌الله هاشمی را به بیمارستان بردند آلوده به رادیواکتیو بود» گفت: بودن مواد رادیواکتیو در بدن پر در واقع  گزارشی بود که شورای عالی امنیت ملی داد و چندین بار هم از آن‌ها خواستیم که حداقل برای معالجه اطلاعات به ما بدهند تا بتوانیم به متخصص مراجعه کنیم. برای آن یکسری آزمایش‌های خاصی هست که هر جایی آن را انجام نمی‌دهند و بیشتر هم مکان‌های امنیتی این آزمایش‌ها را انجام می‌دهند و به همین خاطر ما هیچ اقدامی انجام ندادیم.

او درباره با اینکه شورای عالی امنیت ملی چطور به این گزارش رسید، گفت: آنها اول یک آزمایش ادرار از بابا داشتند. سوند بابا را که از بیمارستان برده بودند. آن‌طوری که خودشان گفتند، روی ادراری که در سوند بوده است آزمایشی انجام دادند. بعد از من خواستند که آزمایش ادرار مادرم را بگیرم و برایشان بفرستم و بعد از خود من خواستند. بعد هم ما را بردند در یک مرکز و با دستگاه اسکنی که بود برای رادیواکتیو اسکن کردند. البته شورای امنیت هم اول به خود ما این موضوع را نگفت. من از یک مسئول دولتی این ماجرا را فهمیدم که من و مادرم هم آلوده هستیم، ولی گفتند که چون مقدار آن کم است چیز مهمی نیست و کاری هم نمی‌شود کرد. چندین بار هم گفتیم که جواب را می‌خواهیم. یک جوابی بعد از مدت‌ها دادند که وقتی به چند پزشک نشان دادم گفتند این اعداد و رقم‌هایی که در این جواب گذاشته‌اند خیلی جور در نمی آید.

او اضافه می‌کند: فقط از من و مادرم آزمایش گرفتند و ما را اسکن کردند. از ما سوال کردند که چه کسی بیشتر با حاج آقا ارتباط داشته است که گفتیم اول مادرم بعد پرسیدند که چه کسی رفت و آمد بیشتری داشته که گفتم من! البته من اسم یکی دو نفر دیگر از بچه‌ها را دادم ولی آن‌ها را برای آزمایش نبردند. این چیزی است که برای ما بود و جوابی هم به این سوال ندادند، حتی آن روزی که همه خانواده را جمع کردند و گفتند که علاوه بر ادرار، حوله بابا هم آلوده بوده است. این حوله‌ای است که به تنشان بوده و با آن ایشان را به بیمارستان آورده بودند. این موضوع را در آخرین جلسه‌ای که ما را جمع کردند، گزارش دادند.

با این حال آنچه در پرونده آیت‌الله هاشمی مطرح است، یک روایت رسمی و یک روایت غیر رسمی است که از سوی خانواده آیت‌الله مطرح می‌شود و گفته می‌شود پرونده آن در شورای عالی امنیت ملی باز است./محمدحسین نجاتی

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر