بطحائی: خروجیهای آموزش و پرورش مورد پسند سیاست گذاران نیست
وزیر آموزش و پرورش ضمن بیان اینکه باید به سرعت به سمتی برویم که سهم کنکور را کاهش دهیم گفت: فعلا از حذف آن نمیتوانیم صحبت کنیم چون فرآیند پیچیدهای دارد، اما میتوان سهم آن را کاهش داده و این عطش کاذب را کم کنیم.
به گزارش دیده بان ایران: محمد بطحائی امروز در دوازدهمین نشست سالانه ستاد همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش که در هتل نماز مشهد برگزارشد، اظهار کرد: یکی از مهمترین موضوعاتی که در مورد آن دست نیاز به سمت علمای حوزوی دراز میکنیم این است که اعتماد مردم به آموزش و پرورش معلمان و مدیران نباید کاهش یابد. هر عاملی که باعث شود اعتماد جامعه نسبت به مدرسه، معلم و آموزش و پرورش کاهش یابد ضربه به سایر ارکان جامعه و نظام خواهد بود.
وی ادامه داد: در سالهای گذشته و به ویژه امسال شاهد هستیم برخی مساجد البته از روی دلسوزی بچهها را از آموزش و پرورش رسمی جدا میکنند و در یک فضای دیگر با نظام تعلیم و تربیتی دیگر مشغول تحصیل میکنند که از حیث رسمی بودن و مدرک تحصیلی آنها محل تردید است.
وزیر آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: مهمترین اشکال این موضوع این است که ما با این حرکت مردم را نسبت به آموزش و پرورش رسمی بیاعتماد میکنیم. البته این به معنای این نیست که در آموزش و پرورش مشکلات نداریم. با ۱۴ میلیون دانشآموز، ۱۶۰۰ مدرسه و۶۰۰ هزار کلاس درس بدیهی است مشکلات و تخلفاتی ایجاد شود که ما با این موارد برخورد میکنیم اما باید ثبات و اعتماد به آموزش و پرورش رسمی حفظ شود.
خروجیهای آموزش و پرورش مورد پسند سیاست گذاران کشور نیست
بطحائی عنوان کرد: در چهل سال اخیر بعد از پیروزی انقلاب تلاشهای زیادی انجام شده تا تحول مورد انتظار را در آموزش و پرورش ایجاد کند. این تلاشها دستاوردها و آثار مثبتی داشته اما هنوز نتوانسته آن توقع و مطلوبیت نظام آموزش و پرورش را برای جامعه رقم بزند. هنوز خروجیهای آموزش و پرورش مورد پسند سیاست گذاران کشور قرار نگرفته است. همچنان انتقادهایی بر خروجیهای آموزش و پرورش و توانمندیهای دانشآموزان ما وجود دارد. نمیخواهم بگویم نقایصی که در خروجیهای آموزش قرار دارد همهاش به نقایص نظام آموزشی برمیگردد، خیر؛ عوامل متعددی بر تعلیم و تربیت افراد اثر گذار است که بسیاری از آنها از مدیریت نظام آموزشی ما خارج است، اما نکته ای که باید صادقانه بپذیریم این است که بخشی از این نقص به عهده نظام آموزش و پرورش است. بعد فارغالتحصیلی دانشآموزان آنچه انتظار داریم را در آنها نمیبینم. دانشآموزان باید به عنوان عضو موثر و مفید بتوانند در جامعه نقش ایفا کنند اما در این ایفای نقش و پذیرفتن مسئولیت و... نقایصی میبینیم که بخشی از آنها به نام آموزش و پرورش برمیگردد.
وی با بیان اینکه «در نظام آموزش و پرورشمان به ویژه در دو دهه اخیر ناخواسته به انحرافی در برنامهریزی آموزشی و پرورشی اعم از رسمی و غیر رسمی مبتلا شدیم»، عنوان کرد: این انحراف و خطا باعث شده سهم اهداف پرورشی و تربیتی نسبت به اهداف شناختی به شدت کاهش یابد. سبد یادگیری صرفا مملو از اهداف شناختی و به ویژه حافظه محوری شده است. محفوظات بچههای ما خیلی تقویت شده و در سطح دانش، خوب مطالب را حفظ میکنند.دانشآموزان ما میتوانند حلال و حرام، جوانمردی و... را در دو خط به زیبایی تعریف میکنند اما آنجا که باید حلال و حرام را مواظبت کند، جوانمردی نشان دهند و... مهارت ندارد.
تسلط زیاد دانشآموزان در سطحیترین لایه شناخت
وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه «دانشآموزان ما در سطحیترین لایه شناخت یعنی حافظه کوتاه مدت خیلی مسلط شدندهاند»، افزود: این انحراف یعنی کاهش سهم اهداف تربیتی و پرورشی و توسعه مهارت آموزی در دوره مدرسهای به نفع اهداف شناختی به ویژه در بیست سال اخیر صورت گرفته است. این موضوع در دو دهه اخیر در متوسطه دوم به ویژه در سالهای پایانی متوسطه آغاز شد و کم کم این مصیبت در نظام آموزش پرورش ما به تدریج سایر پایههای پایینتر را فرا گرفت حتی امروز شاهد هستیم در دوره ابتدایی هم این فضا حاکم شده است.در تبلیغات تلویزیونی شاهدیم که حتی در دوره پیش دبستانی هم این موضوع فراگیر شده است.
بطحائی یادآور شد: کنکور یکی از مهمترین عوامل این موضوع بود که امیدواریم با تلاشهایی که انجام میشود سهم این عامل کاهش یابد و بتوانیم در مدارس در فرآیندهای یادگیری دانشآموزان سهم بیشتری به ترویج اهداف تربیتی اختصاص دهیم. این کار سخت و دشوار است؛ بخاطر عادتی که جامعه به این موضوع داشته است. رفتارهایی مانند کنکور باعث شد تمام تمرکز ما در مدرسه صرفا صرف مفاهیم شناختی شود و معلم مجالی برای پرداختن به مهارت شناختی پیدا نکند. دانشآموزان هم صرفا از معلم میخواهند صرفا فرمولات و نحوه حفظ کردن را بیاموزند. آنها کاری ندارند این مطالب در کجای زندگی بکار میآید.
وی عنوان کرد: به تدریج باید عواملی که باعث ایجاد این انحراف شده از سیستم آموزشی و پرورش حذف شوند، به طور مثال باید به سرعت به سمتی برویم که سهم کنکور را کاهش دهیم. فعلا از حذف آن نمیتوانیم صحبت کنیم چون فرایند پیچیدهای دارد، اما میتوان سهم آن را کاهش داد و این عطش کاذب را کم کرد.
وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: بیست سال پیش که از هر ۱۲ نفر متقاضی دانشگاه یک نفر پذیرفته میشدند، کنکور برگزار میکردیم، در حال حاضر هم که ۸۵ درصد ظرفیت دانشگاه نیازی به کنکور ندارد و افراد میتوانند بر اساس سوابق تخصیلی جایابی شوند، کنکور برگزار میکنیم.
بطحائی با بیان اینکه « ما تلاش میکنیم این عوامل که باعث شده اهداف پرورشی را کنار بروند و اهداف شناختی مدنظر قرار بگیرند کاهش یابد»، تصریح کرد: در دوره ابتدایی تلاش خوبی شروع شد و امیدواریم حداقل در این دوره ما به نحوی پیش ببریم که این آزمونهای مخرب و بی فایده که تحت عناوین مختلف پیشرفت تحصیلی، آزمون سنجش هوش و....را ممنوع کردیم و مصرانه به دنبال اجرای آن هستیم. هرجا که خلافی انجام شود برخورد خواهیم کرد.کتابهای کمک درسی را در ابتدایی منع کردیم که حداقل در دوره ابتدایی این آفت را کنترل کنیم. البته در سایر دورههای تحصیلی هم تصمیماتی گرفتیم که به تدریج این خمیدگی و کجی که در مسیر تعلیم و تربیت صحیح ما ایجاد شده اصلاح شود.
مدرسه محلی برای تمرین زندگی
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه « در تعلیم و تربیت اسلامی آموختهایم که مدرسه محلی برای تمرین زندگی کردن است»، یادآور شد: مدرسه باید تبدیل به کارگاهی برای زندگی کردن شود. بچه ها در مدرسه باید یاد بگیرند که مسائل زندگی خود را چگونه حل کنند. در آموزههای دینی در حوزه تعلیم و تربیت آنچنان وسیع و غنی است که تمام یافته های موردنیاز را برای ایجاد چنین فضایی در اختیار داریم و باید آنها را عملیاتی کنیم.
وی ادامه داد: متأسفانه چگالی مفاهیم شناختی مان زیاد است. بحث من حجم کتاب درسی نیست زیرا قضاوت عامیانهای است. بحث روی این است که از بچه ها توقع داریم مفاهیم گسترده و فراوان را حفظ کنند. یکسری سوء استفادههایی هم از این موضوع دارد صورت میگیرد که در سالهای اخیر گستردهتر شده است. تحت عنوان کمک آموزشی میخواهند آنچه ما در کتابهای درسی شرح و بسط دادیم را بیشتر شرح بدهند. این عامل مزید بر علت شده و مشکلات ما را دوچندان کرده است.
بطحائی بیان کرد: این رویکرد ما که مدرسه به عنوان کانون اجتماعی باز تعریف میشود در بسیاری کشورهای دیگر مورد توجه قرار گرفته است. این همان چیزی است که در سند تحول بنیادین تحت عنوان کانون محله از آن نام برده شده است. مدرسه باید به محیط بانشاط و سرزنده تبدیل شود.این نشاط زمانی حاصل میشود که دانشآموز در مدرسه احساس کند آنچه دارند یاد میگیرد در نیازهای فردی و زندگی اجتماعی بکار برده خواهد شد نه اینکه صرفا مفاهیم انتزاعی را به زور دبه ذهن دانشآموزان کنیم و از آنها بخواهیم در امتحان خوب پاسخ بدهند.
وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: جالب اینجاست هرکسی که در این مسیر غلط موفق تر باشد را تشویقش میکنیم یعنی یک نوع تشویق منفی دائما در این سیکل معیوب بکار میبریم که این موضوع انحراف را بیشتر میکند. ما دانشآموزانی را تشویق میکنیم که نمره بالاتری در محفوظات گرفتند نه آنهایی که در حوزه های اجتماعی اثرات بیشتری داشتند.
وی ظهار کرد: برای اولین بار در نظام آموزش و پرورش دوساعت از برنامه رسمی آموزش و پرورش را در اختیار معلم و مدرسه قرار دادیم که در چارچوبهایی مشخص با توجه به نیاز دانشآموزان از از آن استفاده کنند. به طور مثال اگر مدرسهای نیاز به اطلاع رسانی در زمینه آسیبهای اجتماعی دارد میتواند از این دو ساعت استفاده کند.برای اولین بار توانستیم انعطاف لازم بین محتوای آموزشی و آنچه در مناطق مدارس مختلف مورد نیاز است ایجاد کنیم.
وزیر آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: برای پیمودن این مسیر و اصلاح آن نیازمندکمک فکری و کارشناسی حوزههای علمیه هستیم .ما در دورههای تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان نیازمند تجربه علما و صاحب نطران حوزه علمیه هستیم. نباید تلاش کنیم این دو نهاد را با چسب به هم بچسبانیم. با چسب چسباندن مشکل ما را حل نمیکند، اینها باید کاملا در هم تلفیق بشوند یعنی آموزش و پرورش، حوزه علمیه را به عنوان هیئت اندیشه ورز برای حل مشکلات خود بداند و هرجا گیر کرد اولین جایی که برای حل مشکل به ذهنش میآید مراکز حوزوی باشد و بلافاصله جلسه تشکیل شود.در آن صورت است که عملا همکاری بین حوزه و آموزش و پرورش ایجاد خواهد شد.
بطحائی افزود: درهای مراکز حوزوی باید به روی آموزش و پرورشیها به خوبی و با گشادهرویی باز شود و معلمان و مدیران ما به راحتی بتوانند با این مراکز ارتباط برقرار کنند. در مراکز حوزوی حتما باید متخصصینی در تعلیم تربیت اسلامی که با مسائل امروز تعلیم و تریت کاملا آشنا باشند، وجود داشته باشند که بتوانیم به آنها مراجعه کنیم و راهحلهای جدید و نوین بدهند. بچههای ما به شدت در معرض خطر هستند. گسترش فضای مجازی این خطرات را دوچندان کرده. بچههای ما به شدت امروز در خطر نفوذ نحلههای کاذب و مخرب قرار دارند.