کد خبر: 53377
A

ایران گرگ قبرستان می خواهد!

چطور می شود با فساد سازمان یافته در نهادهای اقتصادی و اداری مقابله کرد؟ ابزار این مقابله با فساد چیست؟ چه کسانی مانع اصلی مبارزه با فساد هستند؟ آیا داشتن یک نهاد نظارتی و قانونی قوی مانند قوه قضاییه مستقل می تواند مانع فساد شود؟ این ها سوالاتی است که گاه و بیگاه اهالی رسانه، اندیشمندان و سیاست ورزان و حتی مردم عادی در کوچه بازار از خود می پرسند. اما اگر بخواهیم برای حل تک تک مشکلات خود راه حل بومی پیدا کنیم قطعا سال ها طول خواهد کشید و از طرف دیگر جوامع انسانی هیچ تفاوتی بایکدیگر ندارند و این مرزها و زبان هاست آنها را از یکدیگر جدا کرده است. رئیس جمهور چندی پیش در صحن علنی مجلس توصیه ایی به وزیر جدید صمت جناب آقای رحمانی برای مبارزه با فساد و امضاهای طلایی داشت.

ایران گرگ قبرستان می خواهد!

دیده بان ایران - سعید سیف : چطور می شود با فساد سازمان یافته در نهادهای اقتصادی و اداری مقابله کرد؟ ابزار این مقابله با فساد چیست؟ چه کسانی مانع اصلی مبارزه با فساد هستند؟ آیا داشتن یک نهاد نظارتی و قانونی قوی مانند "قوه قضاییه مستقل" می تواند مانع فساد شود؟ این ها سوالاتی است که گاه و بیگاه اهالی رسانه، اندیشمندان و سیاست ورزان و حتی مردم عادی در کوچه بازار از خود می پرسند. اما اگر بخواهیم برای حل تک تک مشکلات خود راه حل بومی پیدا کنیم قطعا سال ها طول خواهد کشید و از طرف دیگر جوامع انسانی هیچ تفاوتی بایکدیگر ندارند و این مرزها و زبان هاست آنها را از یکدیگر جدا کرده است. رئیس جمهور چندی پیش در صحن علنی مجلس توصیه ایی به وزیر جدید صمت جناب آقای رحمانی برای مبارزه با فساد و امضاهای طلایی داشت. 

 

رئیس جمهور در جلسه رای اعتماد گفت: "معاونان وزارتخانه هر سال جابه جا شوند " کارشناسان اقتصادی بر این باورند که عمل این توصیه در نظام اداری ایران  ماموریتی غیرممکن است. آگاهان به حوزه اقتصاد به خوبی آگاهند ما از یک سو مدیرانی با تجربه تربیت نکرده ایم و از سوی دیگراین اقدام ما بی ثباتی را در مدیریت میانی دستگاه های اجرایی به  ارمغان خواهد آورد. بنابراین راه حل ایجاد جامعه ایبه دور از ویژه خواری، رانت خواری، امضاهای طلایی، قوم سالاری ، آقازادگی و خویشاوندسالاری  چیست؟ محمد سریع القلم در کتاب عقلانیت و توسعه یافتگی ایران به جهان امروز تجربه کرده اشاره می کند اوصیه این استاد دانشگاه توجه به تجربیات دیگر نقاط جهان و به اصطلاح جهانی فکر کردن است. 

علی مرادی مراغه ای در نوشتاری در درباره "کتاب روزها از پی سالها" به مطلب جالبی اشاره کرده است. بخشی از خاطره نقل شده در آن کتاب به عنوان یک مثال کوچک در این نوشتار شاید یکی از راه حال ها قابل استفاده باشد: 

رضاشاه سفری یک ماهه داشت به ترکیه. یکی از همراهان خاطره جالبی دارد: روزی در میان گفتگوها، یک مرتبه آتاتورک یکی از روزنامه های محلی را در دست می گیرد که راجع به اختلاس یکی از کارمندانِ وزارتخانه ای نوشته بود. آتاتورک آن روزنامه را به «عصمت اینونو» نخست وزیر ترکیه نشان داده و دستور رسیدگی می دهد. 

رضاشاه با تعجب می پرسد چرا به روزنامه نگاران اجازه می دهد چنین مطالبی را نوشته و مامورین دولت را زیر سوال ببرند!!؟ من در ایران به هیچیک از جراید اجازه نمی دهم که کوچکترین انتقادی از رفتار مامورین دولت بکنند!!

آتاتورک در جواب داستان جالبی نقل می کند: روزی یک خانمی ثروتمند و زیبا به یکی از رمالها مراجعه می کند و می گوید که شوهرم مرا خیلی دوست دارد اما من او را دوست ندارم و می خواهم طلاقم بدهد!! رمال که نمی خواسته چنین مشتری پولداری را زود از دست بدهد روی کاغذ، چیزی نوشته و به خانم می دهد تا در یکی از شبهای تاریک، کاغذ را در قبرستانی دفن کند اما در زمان دفن کردن، نباید اصلا به «گرگ» فکر کند چرا که در این صورت، نوشته تاثیری نخواهد داشت. خانم، کاغذ را مدام به قبرستان می برده اما بلافاصله به یاد گرگ می افتاده و نمی توانسته کاغذ را دفن کند و ناچار برمی گشته!!.

آتاتورک در ادامه می گوید روزنامه نگاران به منزله آن گرگ اند که به محض اینکه مقامی بخواهد اختلاس کند و رشوه ای بگیرد بلافاصله آن گرگ یعنی (افشاگری روزنامه ها) در خیالش مجسم خواهد شد و دست از پا خطا نخواهد کرد!! بدون وجود روزنامه های آزاد، حتی اگر بر هر مقام دولتی یک مامور مخفی هم گذاشته شود باز هم قادر به کنترل فساد نخواهد بود چرا که ممکن است آن مامور مخفی با آن مقام ساخت و پاخت کرده باهم بخورند!! (برگرفته از نوشته علی مرادی مراغه ای بر اساس کتاب روزها از پی سالها).

بنابراین یک تجربه ثبت شده در تاریخ کشوررهای در حال توسعه روزنامه نگاری آزاد است. بسیار اتفاق افتاده که روزنامه نگاران ایرانی با حال وهوای کار حرفه ای روزنامه نگاریِ غربی روبه رو شوند؛ در اوقاتی که به تحریریه های روزنامه های بین المللی آمریکایی و اروپایی سر می زنند، هنگامی که کتاب های راهنمای روزنامه نگاری آنها را می خوانند یا حتی وقتی رسانه هایشان را رصد می کنند. همین اتفاق می تواند در مواجهه با یکی از کتاب های راهنمای نیویورک تایمز رخ دهد. وقتی که روزنامه نگار ایرانی کتابچه «روزنامه نگاری اخلاقی» نیویورک تایمز را که حکم راهنمای اخلاق حرفه ای کارکنان این روزنامه را دارد می خواند، انواع مقایسه ها و حسرت ها ممکن است به ذهنش خطور کند؛ ازجمله اینکه روزنامه نگاران نیویورک تایمز چقدر بیشتر از ایرانی ها مستقل از اقتصاد و سیاست – شرکت ها و احزاب- عمل می کنند، چقدر بنیه اقتصادی قوی تریدارند که به نهادهای دولتی وابسته نشوند، چه میزان تفکیک بیشتری میان تحریریه و بخش آگهی های آنها وجود دارد و نظایر آن. همه اینها و بسیار بیشتر از اینها تنها ابزار های اولیه مبارزه با فساد هستند.

به هر روی با توجه به تجربیات ذکر شده آیا بهتر نیست دولت روحانی به جای جابه جایی سال به سال مدیران؛ برای مبارزه با فساد در اخذ امضاهای طلایی؛ نظارت برآن گلوگاه را به یکی ارکان دموکراسی بسپارد؟!  

(سعید سیف- مدیر مسئول دیده بان ایران ) 

 

 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر