ابطحی: حسن روحانی امروز با زمان انتخابات تفاوت کرده چون دیگر به رای مردم نیازی ندارد!!
روحانی پس از انتخابش در ریاست جمهوری احساس کرده که دیگر احتیاجی به رأی مردم ندارد. بنابراین باید با صراحت گفت که پس از انتخابات 96 با یک روحانی متفاوتی روبهرو شدیم. بهطوریکه باید گفت دلمان برای آقای روحانی دوران انتخابات و نظراتی که در آن زمان مطرح میکرد، تنگ شده است. آن نظرات عامل حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی بود. اما حال شاهد هستیم که آن اتفاقات و پشتوانهها دیگر دیده نمیشود و روز به روز از پشتوانه اجتماعی آقای رئیسجمهور کاسته میشود.
به گزارش دیده بان ایران؛ سید محمدعلی ابطحی مشاور رئیس دولت اصلاحات در پاسخ به این سوال که آیا روحانی از سرمایه اجتماعی «حامیان» خود فاصلهگرفته است؟ می گوید: باید این موضوع را قبول کرد که آقای روحانی از ابتدا خود را اصلاحطلب ندانسته است. از اتفاقات بدی که در این میان رخ داد میتوان به آن موضوع اشاره کرد که جمعی از اطرافیان آقای روحانی تصورشان بر آن بود تا یک هویت مستقل از اصلاحطلبی برای آقای روحانی و خودشان ایجاد کنند. آنها با تصور آنکه صرفا با ایجاد یک حزب و نام جدیدی میتوانند همان سرمایهای که در جامعه اصلاحطلبی وجود داشته را در دست گرفته و حرکت کنند. اعتقاد من بر آن است که حزب اعتدال و توسعه به عنوان حزب دولت و سکوی پرش اعضا و نزدیکان آقای روحانی برنامهریزی داشتند مانند اصلاحات در درون جامعه شکل خواهد گرفت. این در حالی است که احزابی مانند حزب اعتدال و توسعه و آن موضوعی که آقای احمدینژاد با عنوان «بهار» ایجاد کرد عناوینی هستند که در جامعه هیچ پشتوانهای ندارد و باید توجه کرد که این پشتوانه با دستور یک رئیس، مجموعه، رئیس دفتر رئیس جمهور یا افراد دیگر به وجود نمیآید.
ابطحی اعتقاد دارد: نکته اول اینکه این پشتوانه طی تاریخ 20 ساله صورت میپذیرد و همچنین نکته دوم، احزاب باید مساله جامعه باشد. جریان اصلاحطلب یک موضوع تاریخی بود که در بستر تاریخ ایران و خاورمیانه همیشه مورد نیاز جامعه بوده و به همین دلیل جریان اصلاحطلبی توانست به درون جامعه راه یابد. بنابرین نباید گفت که هر شخصی با ایجاد تشکل و حمایت افرادی میتواند برای خود در جامعه پشتوانه جدی تلقی کند.
مشاور خاتمی به این سوال که آیا شما معتقدید دولت اشتباه کرده اینگونه جواب می دهد: درباره اشتباه بزرگی که در دولت روحانی رخ داد باید گفت که تصور آنها این بود تا با راهاندازی یک حزب بتوانند مجموعه حزبی خود را موازی یا مساوی با جریان اصلاحطلبی حرکت کنند، در حالی که اینگونه نبود و اصلاحطلبی یک اتفاق تاریخی بود که هنوز هم در جامعه وجود دارد. آنها با این نوع نگاه سعی داشتند تا قدرت را به مجموعه جریان نزدیک به خود و آینده اطرافیان آقای روحانی تقسیم کنند و به جای آنکه بتوانند برای دولت آقای روحانی روز به روز پشتوانهای ایجاد کنند برعکس عمل کرده و همین موضوع باعث کاهش این پشتوانه شد.
آقای روحانی از یک سو سرنوشت سه رئیس جمهور قبلی را مشاهده و از سوی دیگر علاقهمند است تا بخش جدی قدرت در کشور، او را از خود بداند. او پس از انتخابش در ریاست جمهوری احساس کرده که دیگر احتیاجی به رأی مردم ندارد. بنابراین باید با صراحت گفت که پس از انتخابات 96 با یک روحانی متفاوتی روبهرو شدیم. بهطوریکه باید گفت دلمان برای آقای روحانی دوران انتخابات و نظراتی که در آن زمان مطرح میکرد، تنگ شده است. آن نظرات عامل حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی بود. اما حال شاهد هستیم که آن اتفاقات و پشتوانهها دیگر دیده نمیشود و روز به روز از پشتوانه اجتماعی آقای رئیسجمهور کاسته میشود.
بخشی از این مشکلات مربوط به اتفاقات بینالمللی که از سوی افرادی مانند دونالد ترامپ رقم خورده و بخش دیگر مشکلات دولت به جهت شعارهای تبلیغاتی مخالفان داخلی او است و آنها هم در این میان نقش داشتهاند، اما باید توجه کرد که خود آقای روحانی در این روند نقش داشته است.
درمورد رأیآوری این چهار وزیر باید گفت که آقای لاریجانی آنقدری نقش ندارد، چرا که رأی نمایندگان مجلس بسیار مستقلتر از این حرفهاست. مجلس نسبت به انتخاب گزینهها برای وزارتخانهها تصمیم میگیرد. البته تصورها این بود که آقای روحانی برای انتخاب وزرا از جامعه جوان و زنان استفاده میکرد، چراکه بسیار افراد تحصیلکرده با تجربه در بخش خصوصی وجود دارند که عملکرد موفقی داشتند. لذا به آسانی میشد در صنعت کشور از آنها استفاده کرد و یا وزارتخانهای مانند وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میشد از زنان توانمند وکاربلد استفاده کرد، اما متاسفانه هیچ کدام از این موضوعات در معرفی وزرای پیشنهادی مورد توجه قرار نگرفت. حال باید در انتظار رأی مجلس باشیم. ازسویی اقلیتی از نمایندگان تندرو و مخالف دولت در مجلس فعلی حضور دارند، اما نمایندگان دیگر در مجلس نسبتا همکاری مناسب و عقلمحوری را با دولت داشتهاند./ آرمان