میرزایی نکو: مخالفان FATF خود را دلسوزانی میدانند که فقط خودشان وکیل و کفیل جمهوری اسلامیاند
عدهای معتقدند نیاز به هیچ ارتباط جهانی نیست و عضویت در جامعه جهانی اولویت و ضرورتی ندارد اما غافل از اینکه قرن و عصر ارتباطات و تکنولوژی و انفجار اطلاعاتی و فضای مجازی همه مرزها را در نوردیده و حتی مرز کشورها نیز فقط امری فیزیکی است و احکام جهانی در هر خانه و کاشانه، شهر، روستا، مدرسه و دانشگاه، پیمان ناخوانده وجود داشته و خواهد داشت.
به گزارش دیده بان ایران؛ کنوانسیونهای بینالمللی قراردادهایی را در بین کشورها تعیین میکنند که هر یک بر اساس شرایط مختلف شکل گرفته و از سازمان ملل تا همه سازمانهای جهانی با موضوعات مختلف، کشورها را بر آن میدارد که به آنها بپیوندند یا نه. اما چرا و چه شد که درباره FATF فریاد وا اسلاما در کنار تئوریهای کهن توطئه باز هم بلند شد که: «ترکمنچای دوم، قرارداد استعماری، خودتحریمی و شمر و امام حسین تا فتوای مراجع عظام و خرج کردن از همهچیز برای حرام کردن این معاهده!» آن هم در شرایطی که بعضا بعضی از این دلواپسان حتی نمیدانستند FATF یک قرارداد نیست، بلکه یک سازمان بیندولتی است «گروه ویژه اقدام مالی»
(Financial Action Task Force – FATF) مطرح شدن این همه، در کنار صدها پیامک سازمان و ساماندهی شده با عناوین مختلف و بقیه ماجراها که معلوم نیست از کجا آب میخورد؟! اما چند نکته:
1- عدهای معتقدند نیاز به هیچ ارتباط جهانی نیست و عضویت در جامعه جهانی اولویت و ضرورتی ندارد اما غافل از اینکه قرن و عصر ارتباطات و تکنولوژی و انفجار اطلاعاتی و فضای مجازی همه مرزها را در نوردیده و حتی مرز کشورها نیز فقط امری فیزیکی است و احکام جهانی در هر خانه و کاشانه، شهر، روستا، مدرسه و دانشگاه، پیمان ناخوانده وجود داشته و خواهد داشت.
2- قوانین اساسی هر کشور، نقش حاکمیت و فصلالخطاب همه مردم و آحاد مختلف کشور در تمامی سطوح نظام را داشته و همه باید در برابر آن سر تعظیم فرود بیاورند که متاسفانه باز عدهای، نهتنها تمکین نکرده و برنمیتابند بلکه برخلاف قوانین، هر کاری را طبق سلیقه شخصی و خودرایی، مشروع و آن را انجام میدهند و این یعنی ناهنجاری و اختلال در نظم عمومی که پیامد آن ارسال علنی صدها پیامک نصیحت است، در لباس رعب و وحشت و سپس بیشرمانه تهدید به عدهای از نمایندگان که مصونیت قضایی و ملی دارند و بخشی از بدنه همین نظام هستند! اینجا برای طراوت اوضاع و فضا هم که شده، فقط به مضمون یک جمله بسنده میکنم که فرد یا افراد موردنظر نوشتهاند: «اگر... و اگر انجام ندهی سوسک میشوی!» آیا جایی برای حرف میماند؟!
گویا حرکت نکردن روی مرز قانون و التزام عملی به آن معنا و مفهومی ندارد، در حالی که قوانین تنها و تنها راه و هدف و برنامه را مشخص میکند. 3- دلواپسان و دایههای مهربانتر از مادر و کاتولیکهای کاتولیکتر از پاپ، همیشه احساس تکلیف میکنند که باید آنچه را میدانند و به آن میرسند نسخه کنند و برای همه بپیچند و همگان به آن عمل کنند. چراکه میپندارند تنها اینان راه و چاه را تنها و تنهایی میفهمند و رای اکثریت نه عقل دارند و نه حق! در این روزها رگ تکلیف بادکرده آقایان کاری کرد که واقعا در یک امر تخصصی مانند تصویب لایحهای برای الحاق دولت به CFT باید تقلید و تبعیت کرد؟! فریاد برمیآورند که لعنت بر پدر و مادر کسی که تبعیت نکند الا و لابد باید منافع ملی را اینگونه که ما میفهمیم، بفهمید! ایشان خود را دلسوزانی میدانند که فقط خودشان وکیل و کفیل جمهوری اسلامیاند. الباقی هم طفیلی آفرینش اینان و جماعتشان دلیل مبرهن بر بیقانونیهای گاه و بیگاه! 4- بیتوجهی به خرد جمعی و اکثریت، بیماری دیگری است که اقلیت عقل کل، معتقدند ٢٠٥ کشور عضو یک معاهده به جز ایران و کره شمالی، یعنی همه کشورها منافع ملی ندارند، هیچکس بهتر از ما نمیفهمد، ما هدایتشده و بهشتی هستیم، منافع مردم را ما تشخیص میدهیم، کشورها ناچار بودند عضو شوند و ما آزادیم و مختار! آنها زیر یوغ استعمار و استحمار هستند! ابرقدرتها فصلالخطاب آنها هستند و... یعنی فقط «ما» (دلواپسان) هستیم که تخممرغمان دو زرده است و بس! نکته خانم دکتر جنیدی، معاون حقوقی رییسجمهور را یاد میکنم که خوب بیان کرد «باید حدود ١٦ میلیارد دلار هزینه کنیم، برای بودجه حدود ١٤٠میلیاردی» که خودمان باشیم؟! و من بعید میدانم که این همه فریادها برای شفافیت و قطع این رانت باشد. و آخر اینکه به اصطلاح و بیان البته ناصحیح قدما، «اگر خوب شد و پسر شد، مال آنها و دختر شد بیخ ریش صاحبش!» همواره با تضمین و تعهد و چک و سفته حاضر به حضور و عضویت بینالمللی هستیم و این تراژدی را کی کجا و کدام تفکر بیمار در جهت توهین و انزوای این مردم شریف نوشته خدا میداند! یاد داییجان ناپلئون هم به خیر که «کار کار انگلیسیهاست!»/ اعتماد