چرا روحانی نباید از ابتدا به محمد شریعتمداری اعتماد می کرد / از پانزده دلیل برای عدم اعتماد به محمد شریعتمداری تا موارد پانزده گانه استیضاح در یک سال/ تنظیم بازار ارز از سال ۹۵ به محمد شریعتمداری سپرده شده بود !
یک سال پیش یکی از رسانه هادر آستانه معرفی محمد شریعتمداری در یادداشتی به پانزده دلیل مهم برای عدم اعتماد به محمد شریعتمداری پرداخته بود ، دلایلی که برای هر یک مستندانی وجود داشت و دارد و در اختیار تعدای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار گرفت، اما امروز که بعد از یکسال بدلیل عملکرد وی آنچنان تشت رسوایی اش افتاده که نمایندگانی چونحضرتی ورحیمی هم از خیر دفاع مستقیم از وی گذشته اند! و میرود که استیضاحی معنی دار در تاریخ مجالس رقم بخورد، صحبت از استعفای وزیر صنعت می تواند به فرار از پاسخگویی و تلاش برای سایه انداختن بر استیضاح ترجمه شود! این در حالیست که محمد شریعتمداری بدلیل مسولیت مستقیم در فاجعه امروز و سقوط ارزش پول ملی باید پاسخ دهد دقیقا به دلیل اینکه مسئول تنظیم بازار ارز نیز از سال ۹۵ به او سپرده شد....
به گزارش دیده بان ایران ؛ یک سال و چند ماه پیش امیر مقدم مسئول سابق روابط عمومی و رابط پارلمانی محمد شریعتمداری در دولت یازدهم، در یادداشتی به یک رسانه اصول گرا به برخی از دلایل عدم اعتماد به شریعتمداری پرداخته است؛ متن یادداشت برای بازخوانی مجدد باز نشر می شود
۱/ محمد شریعتمداری در آستانه شصت سالگی از شرایط جسمی بشدت نامناسبی برخوردار است و لذا حضور ایشان در دولت دوازدهم با وعده های داده شده توسط رییس جمهور مبنی بر اینکه دولت دوازدهم پویا، پرتحرک و جوان خواهد بود منافات دارد، راز کیف کوچکی که همیشه با ایشان هست و در بسیاری از تصاویر هم دیده می شود منظور همان کیف دارو ها است. (وزارت صنعت نیازمند وزیری جوان و چابک داشت اما متاسفانه چنین اتفاقی رخ نداد، همگان آثار بی توجهی به امر جوانگرایی را در یک سال اخیر دیدند )
۲/ پاشنه آشیل محمد شریعتمداری اطرافیانش هستند، از حواریون پرحاشیه ای چون محسن بهرامی ارض اقدس که تصویر ادای احترامش به قبر محمدرضا پهلوی همچنین برخی حرف و حدیث های مربوط به او در رسانه ها منتشر و بی پاسخ مانده است تا داماد و برخی بستگانش، اینکه ایشان بشدت گرفتار و در محاصره حلقه بسته و چند نفره همین اطرافیان غالبا پرحاشیه می باشد بر همگان روشن است.
اطرافیان به تنهایی یک مشکل جدی، مهم و خطرناک برای هر مسئولی محسوب می شود، چرا که می تواند منجر به اختلال در ارتباط دیگران با او، کانالیزه و جهت دار کردن داده ها، و تاثیرگذاری هدفمند بر تصمیمات در راستای منافع نامشروع شود، و پیامدهای فاجعه باری دارد، قابل تامل هم اینکه کمترین برخورد با اطرافیان برای ایشان خط قرمز است و نشان داده به هر قیمت و هزینه ای حاضر به حمایت از انها می باشد! مواردی چون همراه نمودن محسن بهرامی ارض اقدس در سفرهای خارجی علی رغم مشکلات متعدد ، مسائل مالی داماد شریعتمداری که چندی قبل به دلیل اتهامات اقتصادی در بازداشت بود.
۳/ محمد شریعتمداری معاون اجرایی (سابق )رییس جمهور دولت یازدهم نشان داده بود که متاسفانه برایش اصل و هدف تصدی پست و حفظ منصب هست و در این راستا حاضر است هر اندازه و هر کجا لازم هست کوتاه بیاید و هر شرطی را بپذیرد، فارغ از این که در تعارض با حفظ شان خود بعنوان یک انسان و یک مدیر باشد و کرامت کارکنانش را هدف بگیرد و به فشل و تحقیر وناکارامدی دستگاه متبوع بیانجامد. در این راستا کارکنان حوزه معاونت اجرایی و دستگاه ها و سازمان های تابعه شاهد موارد متعددی بوده اند، از انجا که حتی اتاق مناسب بعنوان معاون اجرایی در اختیار ایشان قرار نگرفت و او به ناگزیر تاکنون در دفتر شخصی اش مستقر بوده است! تا تابع بودن نسبت به تحمیل معاونین و مدیران انچنان که حتی یک نفر از مدیران و روسای دستگاه های تابعه توسط خودش معرفی نشدند و ایشان بعد از انتصاب با انها اشنا شد و در نتیجه با بعضی توانست رفاقت و کار کند و با برخی نتوانست لکن توان تغییر هم نداشت که اسیبش را کارکنان دستگاه متحمل شدند، او تا ماه های اخر دولت عملا منفعل و در روزمرگی ایام را می گذراند تا نسیم توجه و محبت متفاوت حسین فریدون به سمت ایشان وزیدن گرفت و شرایط متفاوتی را در ماه های پایانی دولت برایش رقم زد و تا ریاستش بر ستاد انتخاباتی روحانی نیز ادامه یافت، که خود ناگفته های مشابهی دارد.
۴/ پر واضح است مهمترین شرط موفقیت یک وزیر تعامل است، تعامل محمد شریعتمداری با نمایندگان مجلس، با رسانه ها و بویژه منتقدین به قدری روشن است که نیاز به واکاوی ندارد، انگار ایشان هیچ درک واقع بینانه ای نسبت به جایگاه خود و هیچ نسبتی با تعامل ندارد! دریغ از یک مصاحبه تفصیلی در زمان تصدی معاونت اجرایی، در چند موردی هم که به اصرار شورای اطلاع رسانی دولت و روابط عمومی متبوع بنابر جوابیه دادن شد، نتیجه اش همان چیزی هست که در ارشیو رسانه ها موجود است و به درستی بعنوان بی احترامی منعکس شد! خلاصه تعامل ایشان ناگفته های فروان دارد تا همین مقطع که هنوز وزیر نشده اطرافیانش با بعضی رسانه ها تماس گرفته اند و هشدار داده اند در صورت انتشار هر نوع مطلب انتقادی انتظار اگهی دولتی نداشته باشید و اگر همراهی نمودید حتما جبران می نمائیم!
۵/ محمد شریعتمداری نشان داده است در بزنگاه های مختلف اساسا اهل تصمیم گرفتن نیست! واکاوی مواردی مثل ماجرای مناقشه برانگیز پتروشیمی ها در دولت یازدهم که از طرف رییس جمهور به او ارجاع شده است به درستی مویید این موضوع است.
۶/ محمد شریعتمداری اهل توجه به هشدار دلسوزان نیست، نمونه ان هشدارهایی که بعد از انتصاب دبیر تنظیم بازار توسط دلسوزان داده شد مبنی بر اینکه سپردن مهمترین منصب در مهمترین مرجع اقتصادی کشور که محل انواع رانت و لابی اقتصادی می باشد و تصمیماتش در زندگی همه مردم بویژه محرومین تاثیرگذار است به یک عضو اتاق بازرگانی و فعال اقتصادی بخش خصوصی چه پیامد هایی می تواند داشته باشد؟ و البته عدم توجه و حمایت ایشان علارغم انچه بر مطلعین روشن است.
۷/ پر واضح هست ارزیابی هر مسولی بر اساس عملکردش می باشد، واکاوی عملکرد محمد شریعتمداری در شورای عالی استاندارد، شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، کارگروه سفرهای استانی رییس جمهور، کارگروه آرد و نان، کارگروه تنظیم بازر، کارگروه آلودگی هوا، دبیرخانه ستاد هدمندی یارانه ها، کارگروه ساختمان های اداری جهت ارزیابی ایشان یک ضرورت است، خروجی و تصمیمات هرکدام از این کارگروه ها/ شورای عالی/ دبیرخانه که ایشان بعنوان رییس یا جانشین رییس جمهور متولی انها بوده است بشدت قابل تامل است، موضوعیت و ضرورت دارد ایشان در پایان دولت وادار به پاسخگویی شود و از خروجی و مصوباتی هر کدام بگوید تا شاید توضیحی باشد به انچه از ناکارامدی و غیره متوجه ایشان هست. بیاد دارم بعد از تشکیل کارگروه آلودگی هوای کلان شهرها، لینکی به همین عنوان در وب سایت رسمی معاونت اجرایی، ایجاد نمودیم که بلافاصله با دستور پیامکی ایشان مبنی بر اینکه قادر به انجام کاری و تامین مطالب برای لینک نیستیم ان را حذف نمودیم.
۸/ دروغی بزرگ بعنوان معتمد دو جناح بودن! محمد شریعتمداری سعی نموده و می نماید از رهگذر پل زدن به گذشته قبل از وزارتش ژست فراجناحی بگیرد اما روشن است محمد شریعتمداری بواسطه وزیر شدن در دولت اصلاحات وامدار و نمک گیر اصلاحطلبان هست، همواره و تاکنون هم جز در مسیر نمک شناسی و تبعیت از منویات بزرگان جریان اصلاحات گام برنداشته است، از قول همراهی کامل به شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان تا ارسال در خواست به انها در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ انگاه که همانند ده ها نفر دیگر سودای کاندیداتوری نموده بود و به عدم احراز صلاحیت ایشان انجامید) حال اگر ایشان در جریان اصلاحطلب علی رغم تلاش برای اثبات خود جایگاهی ندارد و شرایطی کم و بیش شبیه عارف دارد موضوع دیگریست، آنچنان که به گفته محمد شریعتمداری عارف را در جریان اصلاحطلب کسی قبول ندارد و هر جا رای گیری بصورت علنی بوده به واسطه روردوایسی به او رای داده اند اما بمحض اینکه رای گیری غیر علنی شده است کسی حاضر به رای دادن به عارف نیست، ای کاش یک مرد پیدا بشود و این موضوع را به عارف بفهماند.
۹/ دروغی بزرگ تر بعنوان ارتباط خاص با بیت و رهبری! که توسط خود ایشان بصورت هدفمند نشر داده می شود، در حقیقت ادعایی که هیچ سندی برای ان وجود ندارد، و اگر بر مبنای گرفتن حکم از رهبری باشد بسیار عجیب هست، هیچ یک از صدها نفری که توسط رهبری منصوب شده اند چنین ادعایی ندارند، قابل تامل اینکه خود ایشان در نشست با امام جمعه کرج به بهانه ای از نگاه ویژه رهبری به حجتی و حسادتش به ان گفت.
۱۰/ ایشان در حوزه اقتصاد مقاومتی بعنوان رییس اقتصاد مقاومتی استان خراسان رضوی در ارزیابی های رسمی بیست و هفتم شد!بفرض که ایشان بنابر ادعا خود روزی وزیر بازرگانی موفقی بوده و اصلا مسول همه موفقیت های اقتصادی دولت هفتم و هشتم می باشد! آیا دوباره وزیر شدن ایشان با توجه به تغییر شرایط در همه زمینه های مختلف نوید موفقیت می دهد؟ بفرض انچنان که ایشان در جلسات نه چندان خصوصی بارها گفت است و به ان بالیده چنان وزیری بود که یک سمت میز شورای معاونینش فیض الله عرب سرخی می نشسته و سمت دیگرش محمد نهاوندیان، آیا اکنون نیز اساسا قادر به تکرار شرایط مشابح هست؟ و در دوران تصدی معاونت اجرایی نیز چنین بود؟! لذا بهتر است او در دولت دوازدهم وزیر بازگانی نباشد تا حداقل خاطرات شیرین ان دوران برایش محفوظ بماند.
۱۱/سپردن وزارت صنعت معدن تجارت به محمد شریعتمداری یعنی رقم خوردن فاجعه! هم در بخش صنعت و هم در بخش بازرگانی، تصمیماتی که به امضای ایشان در کارگروه تنظیم بازار ابلاغ گردیده مویید این ادعا می باشد، تصویب واردات برنج در فصل برداشت به چه معنی و در راستای منافع چه کسانی و به قیمت اسیب اساسی در چه بخشی می باشد؟!(این ادعا ادر طول یک سال فعالیت وی کاملا مشهود است)
۱۲/ در دو مقطع در فضای رسانه ای کشور منتشر شد که محمد شریعتمداری بمنظور زندگی در امریکا کشور را برای همیشه ترک کرده است، درست هست که موضوع هر دوبار تکذیب شد، اما با توجه به تردد ایشان و اقامت و شهروندی داماد و دختر و بسیاری از بستگانش در امریکا و بعضی نقل قول ها شائبه هایی وجود دارد که توضیح خود ایشان را می طلبد.
۱۳/ ای کاش همان اندازه که نسبت به فشار منتقدین دولت به رییس جمهور حساسیت وجود دارد، نسبت به فشار به اصطلاح اطرافیان رییس جمهور نیز حساسیت وجود داشت، محمد شریعتمداری آخرین نفری بود که بعد از اما و اگرها و گمانه زنی های فراوان سوار بر قطار دولت یازدهم شد، او این روزها خودش و اطرافیانش با بهره گیری از ارتباطاتی که در ایام انتخابات بعنوان رییس ستاد رییس جمهوری برایشان بوجود امد از روش های مختلف رسیدن به وزارت کشور را هدف گرفته بودند که خوشبختانه محقق نشد، اما بهرحال بعنوان گزینه پیشنهادی وزارت صنعت در معرض رای نمایندگان مردم است، آیا لازم نیست عملکرد او بلحاظ پاک دستی، نقدپذیری، تعامل، نداشتن خط قرمز نسبت به اطرافیان، نداشتن ولع قدرت، مردمی بودن، اقتدار مدیریتی، تعلق خاطر جدی و خدشه ناپذیر به کشور و نظام، واکاوی بشود؟ آیا از مسایل متنوعی که در ارتباط با ایشان قابل طرح است و به هر یک از این خصوصیات طعنه می زند باید گذشت؟!
۱۴/ محمد شریعتمداری در مصاحبه با روزنامه اعتماد که در دی ماه۹۲ بعنوان ناگفته های شریعتمداری از ری شهری پس از ۳۴ سال منتشر شد، در پاسخ به سوال صریح خبرنگار که پرسید شما عضو انجمن حجتیه هستید؟ گفت عضو انجمن به این معنا که آقای فلانی و دوستانشان حضور داشتند نبودم و در ادامه گفت: «بهتر است در این زمینه از محمد نهاوندیان بپرسد»، جا داد ایشان توضیح دهد به کدام معنی احتمالا عضو انجمن حجتیه بوده است و چرا خبرنگار را به نهاوندیان ارجاع داد؟!
۱۵/ مدرک تحصیلی! درهمه انچه بعنوان رزومه محمد شریعتمداری بعنوان کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری سال ۹۲ در خبرگزاری های رسمی کشور منتشر شده است و با جستجو در دسترس می باشد مدرک تحصیلی ایشان لیسانس الکترونیک سال ۵۶، فوق لیسانس مدیریت سال ۸۲ و دکترا مدیریت خارج از کشور از سال ۸۲، قید شده است، بدون هیچ توضیحی تکمیلی و اشاره به جزییات که از آن طفره رفته است! با توجه به انچه ایشان این روزها در این زمینه مطرح نموده است که به لحاظ زمان و دیگر جزییات محل شائبه های جدی می باشد، لذا جا دارد مدرک و پیشینه تحصیلی ایشان جدا مورد راستی آزمایی قرار بگیرد.
امیر مقدم / بولتن نیوز