یک فساد دیگر در دولت احمدی نژاد؛ ایجاد «صندوق سادات»
حیدری: عوامل مرتبط با صندوق ذخیره فرهنگیان در بانک سرمایه ضمن اینکه برای گرفتن تسهیلات و امتیازات ویژه از یک نوع رانت برخوردار بودند اما کار دیگری را هم میکردند. به این صورت که به مشتریهای خاص و کلان میگفتند که شما اگر بخواهید به صورت خارج از نوبت وام از بانک سرمایه بگیرید، باید مبلغی به یک حسابی که معمولاً هم حساب شخصی تلقی میشد، واریز کنید. یعنی برای این وامها پورسانت میگرفتند. ما وقتی این مسیر را دنبال کردیم، به یک صندوق سادات رسیدیم.
موضوع تخلفات بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان در شرایطی توسط منتقدان دولت پیگیری میشود که اتفاقات یک دوره مهم یعنی دوران قبل از تشکیل دولت یازدهم در این پیگیریها هیچ جایی ندارد.رقبای دولت همه ابهامات را به دوره بعد از سال 92 ارتباط دادهاند. حال آنکه از خیلی پیشتر از آن یعنی از مجلس هشتم موضوع تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان مورد توجه برخی نمایندگان بود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران ، «نورالله حیدری» عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هشتم و مسئول کمیتهای که قرار بود در آن مجلس ابهامات صندوق ذخیره فرهنگیان را بررسی کند، در گفتوگوی خود با روزنامه ایران، علاوه بر توضیح فشارها به نمایندگان از تشکیل یک صندوق موازی توسط مقامات و مسئولان بانک سرمایه و اعضای هیأت مدیره وقت صندوق ذخیره فرهنگیان خبر میدهد که در آن زمان پورسانت برخی وامهای کلان به حساب آن واریز میشده است.
شما در دوره هشتم مجلس در جمع نمایندگانی بودید که موضوع صندوق ذخیره فرهنگیان و تخلفات و ابهامات آن را پیگیری میکردید. ما میدانیم که آن تلاشها به جایی نرسید. در فرآیند بررسی مسائل صندوق در دوره هشتم چه اتفاقاتی رخ داد که نتیجهای حاصل نشد؟
من از اینجا شروع میکنم که چه شد ماجرای حساسیت ما روی صندوق ذخیره فرهنگیان شروع شد و نهایتاً توضیح خواهم داد که این ماجرا در مجلس هشتم به کجا رسید و چه دستاوردی داشت. من زمانی که در وزارت آقای نجفی قانون تشکیل این صندوق تصویب شد، رئیس آموزش و پرورش منطقه در استان خودمان بودم و به عنوان یکی از اولین افراد عضو این صندوق شدم و بسیار هم برای آن تبلیغ کردم. بنابراین وقتی وارد مجلس شدم، کاملاً با این صندوق و ساز و کار آن آشنایی داشتم و میدانستم چه نوع فعالیتی دارد. قبل و بعد از ورودم به مجلس شاهد مراجعات زیادی درباره این صندوق بودم که در آن مراجعات ابهامات زیادی از سوی اعضا و فرهنگیان مطرح میشد که صندوق ذخیره فرهنگیان براساس آنچه وعده داده و مأموریت اصلیاش است، عمل نمیکند. تا اینکه من وارد شدم. بعد از مقطعی در مجلس رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات آن زمان یعنی آقای عباسپور فرمودند که این صندوق ذخیره فرهنگیان ابهاماتی جدی دارد که قبل از این هم بررسیهایی صورت گرفته که متأسفانه نتیجهبخش نبودهاند. بعد به من گفتند شما بیا تا ما یک مأموریت کمیسیونی به شما بدهیم و در این باره از ناحیه کمیسیون یک تحقیق انجام بده.
این موضوع مربوط به چه سالی بود؟
فکر میکنم 87 بود. در آن مقطع نمایندگان زیادی بودند که در این رابطه از وزیر طرح سؤال میکردند و مرتب در جلسه تذکر میدادند. گزارشهای دیگری هم در کنار اینها بود که ما بر آن شدیم تا نهایتاً جدیتر درباره حواشی فعالیتهای صندوق ذخیره فرهنگیان تحقیق کنیم و ببینیم در آنجا چه میگذرد.
این ماجرایی که میگویید تحقیق و تفحص بود؟
نه. این تحقیق و تفحص به آن معنا که در آییننامه مجلس داریم نبود. یک مأموریت کمیسیونی بود که با ابلاغ رئیس وقت کمیسیون ما رفتیم و وارد بررسی این موضوع شدیم.
چرا آن زمان سراغ تحقیق و تفحص نرفتید؟
چون فکر میکردیم که با یک مأموریت تحقیقاتی میتوانیم به پاسخ ابهامات خود برسیم و نیازی در آن مقطع به تحقیق و تفحص نمیدیدیم. پس به آن معنا در این مقطع تحقیق و تفحص نبود.
خب در خلال همان تحقیقات خود به کجا رسیدید و آیا نتیجه خاصی هم حاصل شد؟
چون این فقط یک مأموریت کمیسیونی بود، دامنه اختیار ما کمتر از تحقیق و تفحص بود. وقتی وارد شدیم، یک سری سؤالات و ابهامات از قبل داشتیم و خیلی زود این سؤالات و ابهامات زیادتر شدند. مخصوصاً اینکه در مقابل همان تحقیقات کمیسیونی محدودی هم که انجام دادیم، به سد کارشکنیهای جدی مدیران و مسئولان وقت صندوق که از جمله اصلیترین آنها مدیر عامل وقت صندوق بود، برخورد کردیم. یعنی آنها حتی تحمل همین تحقیقات محدود را هم نداشتند. به هر حال همکاریهای لازم به هیچ عنوان انجام نشد و در آن زمان مجموع صندوق مانعتراشیهای زیادی کردند تا اینکه کار همان تحقیقات کمیسیونی ما هم به طور کامل متوقف شد. من بعد از این رفتم و به آقای عباسپور گفتم که حضرات صندوق ذخیره فرهنگیان حتی در حد همین اختیارات محدود و تحقیقات کم هم اجازه کار به ما نمیدهند. ما باید یک کار اساسیتری انجام دهیم که اینجا بحث تحقیق و تفحص مطرح شد. ما هم فهمیده بودیم که بالاخره آنجا در صندوق ذخیره فرهنگیان خبرهایی هست که اینقدر مقاومت میکنند برای تحقیقات. در این مدت هم همچنان گزارشهایی از اینجا و آنجا به ما میرسید. چیزی که من و برخی از نمایندگان آن زمان را خیلی آزار داد، این بود که عوامل صندوق، چه از ذینفعان رسمی و غیررسمی و چه مقامات و مسئولان آن با لابیگریها و زد و بندهایی توانسته بودند روی کمیسیون آموزش و تحقیقات و قسمتی از مجلس تأثیر بگذارند و از پشت پردههای مجلس استفاده کردند تا کار متوقف شود. یعنی علاوه بر اینکه ما در آن زمان در صندوق به بن بست خوردیم، برخی اعمال نفوذها در خود مجلس هم باعث شد تا سد دیگری هم توسط برخی از مجلسیها ایجاد شود و کار عملاً با پایان مجلس هشتم به بنبست برسد. با این حال هنوز هم درباره آن زمان سؤالات و ابهامات جدی مطرح است که ما جواب نگرفتیم و میدانیم که در آن زمان در صندوق ذخیره فرهنگیان اختلاسها و فسادهایی رخ داده بود که به همین دلایل هیچ گاه رسیدگی نشد.
آیا شما در تحقیقات خود به هیچ عدد و رقمی رسیدید؟
ما به برخی اعداد و ارقام رسیدیم، اما نتوانستیم آنها را تجمیع و مستند کنیم و همین طور این عدد و رقمها پراکنده ماندند. البته گزارشهای اولیه آن هنوز باید در بایگانی کمیسیون آموزش و تحقیقات باشد و میتوان به آن دسترسی داشت. اما در روند کار خود متوجه یک سری کلیاتی شدیم که هیچگاه به آن توجه نشد. از جمله اینکه در همان تحقیقات اولیه خود متوجه شدیم که متأسفانه عوامل مرتبط با صندوق ذخیره فرهنگیان در بانک سرمایه ضمن اینکه برای گرفتن تسهیلات و امتیازات ویژه از یک نوع رانت برخوردار بودند اما کار دیگری را هم میکردند. به این صورت که به مشتریهای خاص و کلان میگفتند که شما اگر بخواهید به صورت خارج از نوبت وام از بانک سرمایه بگیرید، باید مبلغی به یک حسابی که معمولاً هم حساب شخصی تلقی میشد، واریز کنید. یعنی برای این وامها پورسانت میگرفتند. ما وقتی این مسیر را دنبال کردیم، به یک صندوق سادات رسیدیم. یعنی مجموعه عوامل آن صندوق در آن زمان که عضو هیأت مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان و عضو هیأت مدیره بانک سرمایه بودند، آمدهاند یک صندوق سادات تأسیس کردهاند که آنجا پورسانتهای خودشان را میگرفتند. یعنی اینها میآمدند به مشتریان کلان بانک سرمایه میگفتند فلان مبلغ را به حساب این صندوق سادات بریزید تا ما خارج از نوبت به شما وام بدهیم.
مطلع هستید چه تعداد وام از این طریق داده شده است؟
تعداد وامها خیلی زیاد نبود بلکه مبالغ آنها خیلی کلان بود. همین اخیراً هم گفته شد که بالای 3 هزار و 500 میلیارد تومان مطالبات بانک سرمایه تنها دست چند نفر است. ما هم داشتیم در آن زمان موضوع را پیگیری میکردیم و به اطلاعاتی هم رسیدیم که با کارشکنیهایی که عرض کردم و همین طور پایان دوره مجلس، این کار معطل ماند و پیگیری نشد.
مدارک آن صندوق سادات که میفرمایید الان موجود است؟
بله. الان باید بشود که اسناد این صندوق موازی را در همان صندوق ذخیره فرهنگیان و همین طور حراست بانک سرمایه به دست آورد. متأسفانه صندوق ذخیره فرهنگیان در چنین مسیرهای انحرافی زیاد رفته بود که این یکی از نمونههای آن است.
معلوم بود که این وامها را چه کسانی میگرفتند؟ یعنی آیا روابط خاصی داشتند یا از طیف خاصی بودند؟
بله خب اینها همه روابط سیاسی گستردهای داشتند و جاهایی مقبولیت داشتند و صاحب نفوذ بودند که از این معاملهها میکردند. این وامها به افراد معمولی یا حتی فعالین اقتصادی معمولی داده نمیشد. یعنی شاید یک فعال اقتصادی سرشناس با کارنامه قوی میآمد و نمیتوانست از این وامها بگیرد. آدمهایی میگرفتند که عموماً جاهایی نفوذ خاص داشتند و ارتباطات ویژه سیاسی داشتند.
چه شد که این موضوع خیلی در آن مقطع مورد توجه قرار نگرفت و تا امروز به آن توجه نشد؟
مسأله صندوق خیلی قدیمیتر از این است و متأسفانه برخی مسائل در دولت قبل به یکباره شتاب صعودی گرفت و رقمها یکباره از چند 10 میلیون تومان روی میلیارد تومان آمد. آن هم ظرف مدت کوتاهی. اصلاً طبق اطلاعاتی که من دارم، سازمان بازرسی کل کشور هم در دولت های قبل ورود کرده بود و به مانع رسید. مجالس قبلی هم ورود کردند و به مانع رسیدند. الان خوشبختانه مجلس دهم خوب پیش رفته و انصافاً تا جایی که من پیگیری میکنم، همکاری دولت هم خوب بوده است. اما باید یک نکته را هم بگوییم و آن هم اینکه ما خیلی از این مسائل را در مجلس هشتم که خودم پیگیری میکردم، گفتیم. اما هیچ وقت مثلاً صدا و سیما مثل امروز روی آن حساس نشد و تبلیغ نکرد. بقیه هیچ وقت پیگیری نکردند. ما مدام آن زمان درباره وقوع یک فساد بزرگ در صندوق ذخیره فرهنگیان فریاد زدیم اما نهایتاً همیشه خود را تنها میدیدیم.
یکی از این تریبونهایی که الان موضوع را مطرح میکنند، آن زمان حساسیت نشان ندادند. خب به نظرم اگر امروز خیلیها به این موضوع معترض هستند، باید خودشان بیایند توضیح بدهند که چرا آن زمان فریادهای ما را نشنیدند و هشدارها را نادیده گرفتند. آن زمان نه صدا و سیما و نه رسانههایی که الان تبلیغ میکنند، روی این فساد کوچکترین کمکی به ما نکردند.
آن زمان وقتی آقای حاجی بابایی که پیگیر موضوع هم بود، از مجلس به وزارت آموزش و پرورش رفت هیچ کمکی به شما نکرد؟
ایشان در مجلس پیگیری میکرد اما وقتی به وزارت رسید، یا به دلیل شلوغی کارهایش بود یا اینکه خدای نکرده تسلیم جریان حاکم بر صندوق شده بود که هیچ کاری در این خصوص نکرد. آنها که در صندوق ذینفع هستند برای اینکه موضوع پیگیری نشود، همه کار میکردند. حتی با خود من ابتدا با زبان خوش وارد شدند و بعد کار به تهدید و تخریب در حوزه انتخابیه و نفوذ از طریق پارتیهایشان در مجلس کشید. بنابراین خود من هم نسبت به زمان تصدی آقای حاجی بابایی در آموزش و پرورش انتقاد شدید داشتم که هیچ یک از آن حرفهای زمان نمایندگیاش درباره صندوق را عملی نکرده بود.