پزشکیان: درآمد ۳ سال طبابتم اندازه ۳۰ سال نمایندگی است/ ساختار مجلس به سادگی قابل تغییر نیست/ نسخههایی که برای کشور مینویسیم قابلیت درمان ندارد
دو سال است که در مجلس دهم نائب رئیس است و برای مصاحبه با وی به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی رفتیم. «مسعود پزشکیان» از دوره مجلس هشتم و بعد از چندسال دوری از فضای سیاسی کشور به صحنه آمد و قریب ده سال است که به نمایندگی از تبریز به پارلمان راه یافته است. وی متولد سال 1333 در مهاباد است و دارای مدرک فوق تخصصی جراحی قلب است و اگرچه مدت هاست وارد عرصه سیاست شده اما همچنان تیغ جراحی را کنار نگذاشته است.
به گزارش دیده بان ایران؛ خبرگزاری تسنیم با مسعود پزشکیان نایب رییس مجلس دهم به گفت و گو نشسته که بخشی از این گفت و گو در زیر می آید:
** به نظر من مجلسها با هم فرقی ندارند و اینکه بگویم کدام مجلس ناکارآمد بوده؟ و کدام مجلس کار آمده بوده؟ در ست نیست. مگر مجلس کارآمد چه گلی به سر کشور زده و ناکارامدها چه مشکلی را بوجود آوردند؟ چنین چیزی باید اندازهگیری شود تا مجلسی که کارآمد بوده چه اقداماتی انجام داده و مجلسی که گفته میشود ناکارآمد است آن کارها را انجام نداده است.
**همه مجلسها طبق همین روالی که الان حرکت میشود،حرکت کرده اند، در نتیجه هیچ تغییری در روند حرکت قانون نویسی از نظر بنده ایجاد نشده است. در مدیریت یک بحثی مطرح است که میگوید «اگر کاری همانطور و با همان شکل انجام داده شود، انتظار تغییر در آن دیوانگی است».
مجلسها به همین شکل بودهاند و چیزی در قانون نویسی تغییر نکرده است، کسانی که ادعای تخصص دارند و کسانی که ادعای تخصص ندارند، چیز خاصی ارائه نکردهاند که بگویم آنها کار عجیب و غریبی انجام دادهاند و افراد دیگر نمیتوانند این کار را انجام دهند.
**روش نظارت باید علمی باشد، روش علمی نیازمند ابزار نظارت است و ابزار نظارت، کار کارشناسی میخواهد و ساختار مجلس برای کار کارشناسی ساخته نشده است و دولتها و یا مراکز تحقیقاتی باید این کار را انجام دهند و این ارتباط مجلس و مراکز تحقیقاتی و کارشناسی شکل نگرفته و یا ضعیف شکل گرفته است.
برخی از نمایندگان بهصورت مدام با اینها سروکار دارند و عدهای نیز این ارتباط را ندارند و این منوط به نوع نگاه و برداشت آنهاست. در نتیجه نمایندهای که آن اطلاعات را از آن مرکز میآورد، چون سیستماتیک اثر خاصی در قانونگذاری و رای دادن ندارد، اگر حرف محکمی بزند و یا سخن غیر کارشناسی هم بگوید یک رای بیشتر ندارد و نمیتواند کار خاصی انجام دهد.
بنظر من اگر ساختار اجتماعی تغییر پیدا نکند، ساختار مجلس به سادگی قابل تغییر نیست. ساختار اجتماعی این است که احزاب با هدف و برنامه روشن در جامعه شکل گیرد، انجمنها و گروهها برای جامعه و صنف خودشان نقشه راه مشخص و برنامه دارند. وقتی این گروه شکل گرفت و توانست نماینده خود را تبلیغ کند و به مجلس بفرستد، این نماینده با آن پشتوانه میتواند شکلی که لازم است را بهوجود بیاورد.
بنظر من اگر ساختار اجتماعی تغییر پیدا نکند، ساختار مجلس به سادگی قابل تغییر نیست. ساختار اجتماعی این است که احزاب با هدف و برنامه روشن در جامعه شکل گیرد، انجمنها و گروهها برای جامعه و صنف خودشان نقشه راه مشخص و برنامه دارند.
در جامعهای که نمایندههای شهرهای مختلف باید بروند و رای بگیرند و بدون پشتوانه حزبی و انجمنهایی که هست باید با تک تک مردم صحبت کنند و بر اساس سلایق آنها عمل کنند که بتوانند رای جمع کنند این کار درست نمیشود. هر فردی بتواند مجموعه این سلایق رو جمع کند رای میگیرد و به مجلس راه پیدا میکند.
فردی نخواهد سلایق را جمع کند و با زبان علمی صحبت کند قطعاً رای نمیگیرد. در نتیجه ساختار آمدن به مجلس، بروندادی که شما در نظر دارید را نمیتواند داشته باشد. به این خاطر است که در این ده دوره اتفاق نیفتاده و از این به بعد را هم بعید میدانم. به این دلیل که تیم ساختاری از پایین به بالا نیامده که بتوان بر اساس آن ساختار و پشتوانه عمل کند.
به همین خاطر است که در قانون بودجه، برای تک تک شهرها و محلها بدون توجه به منابع و اولویتها، بودجه نوشته میشود. پول محدود در برابر توقعات و تقاضاهای نامحدود قرار گرفته است. منطق علمی حکم میکند که این پول محدود را به اولویتها تخصیص دهیم و بتوانیم به سرعت تمام کنیم. چرا پروژههای ما طی بیست ساله تمام میشود؟ چون از ابتدای انقلاب تا امروز، به این شکل بودجه نوشتهایم.
هر نمایندهای میخواهد دغدغه خود را در بودجه بیاورد. پول محدود است و در نتیجه تکهای از این پول به آن میرسد. به طور مثال میخواهیم ده چاه به عمق ده متر حفر کنیم، بودجهای نیز داریم که با آن میتوان یک چاه ده متری حفر کرد، اما به هرکدام یک تومان میدهیم و یک متر چاه حفر می نماییم، نه متر مانده و ده سال دیگر به چاه میرسیم.
تورم و سایر مسائل نیز تاثر خود را میگذارد و آن ده سال به پانزده سال میرسد، در صورتیکه اگر همان سال پول کندن یک چاه را بدهیم، پروژه تمام میشود و سال بعد پول چاه بعدی را میدهیم. اما متاسفانه ما این کار را انجام نمیدهیم و هیچ مجلسی این کار را نکرده است، پس این حرفهایی که مطرح می شود مبنی بر اینکه این مجلس قوی است و یا دیگری ضعیف است، بدون مبنای علمی ویا دور از شاخصهایی دید بنده است.
**کسی که منفعتی دارد نمی تواند خودش را محاکمه کند
کسانی که عالم هم بودهاند این کارها را انجام ندادهاند، کدام یک از آنها برای چند پروژه پول دادهاند و آن را به اتمام رساندهاند؟ تمام دغدغههای کشور را در بودجه آوردهاند و به هرکدام مقداری پول دادهاند، و به شهرها رفتهاند و گفتهاند پروژه آوردهایم. پس از مدتی مردم منطقه این پروژه را از نماینده شهر خود میخواهند البته سیاستمداران به این شکل آموزش گرفتهاند که به هرشکلی شده یک مطلبی را در ردیف بودجه میخواهند بیاورند و میگویند «تو زخمیاش کن و من درستش میکنم!» غافل از اینکه این زخمی کردنها پولیاست که بر روی زمین میماند و بهرهای از این نمیبریم. ما میتوانیم حداکثر بهره و زمان مناسب را از این پولها ببریم درحالیکه امروزه اینطور نیست.در علم بحثی داریم که می گوید «کسی که منفعتی دارد نمی تواند خودش را محاکمه کند».
وقتی شاخص و معیار اندازهگیری نیست نمره دادن سلیقهای میشود، چگونه میتوان به چیزی که هدفگذاری معلومی ندارد نمره داد. جلسههایی که همه برگزار کردند را این مجلس بلکه بیشتر از آنها برگزار کرده است. ولی آیا به جلسه گذاشتن نمرهای داده میشود؟ زمانی میتوان از نمره دادن سخن گفت که به عنوان مثال تصمیم میگیریم 10 متر را در 10 ثانیه بدویم ولی کسی در 12 ثانیه این مسافت را طی میکند و او 80 درصد نمره را دریافت میکند.
نمره دادنهای ما دلخواهی است فردی خوشش میآید و میگوید نمره 100 میدهم و فردی بدش میآید و نمره صفر میدهد. نه آن صفر و نه آن 100 درست نیست، بلکه درست این است که اول باید هدف روشن شود و بدانیم قصد انجام چه کاری داریم و بعد ببینیم آن کار را انجام دادهایم یا نه! اگر آن کار انجام شد یعنی نمره خوبی گرفتهایم. در نتیجه نمرهای که به خود میدهیم سلیقهای و واقعی نیست. حتی نظرهایی که اخذ میشود یک نفر خوشش میآید و میگوید خوب است و از دیگری بدمان میآید در حالی که عملکرد خوبی دارد و ما از او انتقاد میکنیم.
قدم اول نظارت و تصمیمگیری داشتن داده و علم است من بارها گفتهام که هر بیماری که به پزشک مراجعه میکند اولین کاری که پزشک انجام میدهد سوال از بیمار درباره بیماری اوست و وقتی مشکل اصلی و شکایت خود را اعلام کرد پزشک از کارکرد اجرا ارگانهای بدن او مطلع میشود و بعد از آن پزشک معاینه را شروع میکند و علاماتی که فرد نمیداند را مییابد و وقتی در جستوجوی برخی اجزا ناتوان است به بیمار دستور آزمایش میدهد وقتی این مجموعه سوالات و آزمایشات انجام شد پزشک نسخه درمان بیمار را مینویسد.
** نسخههایی که برای کشور مینویسیم قابلیت درمان ندارد
ما قانون مینویسیم و نظارت میکنیم ولی داده و اطلاعات ناقص در اختیار داریم. آیا با دادههای ناقص و محدود میتوان نسخه صحیح نوشت؟ خیر! دادههای صحیح را در کشور نداریم و به همین دلیل سیاستگذاران، قضات، مجلس، روحانیت و تمامی اقشاری که با یکدیگر زندگی میکنیم نسخههای ناقص و غیرجامع مینویسیم و این نسخه قابلیت درمان ندارد.
ما قانون مینویسیم و نظارت میکنیم ولی داده و اطلاعات ناقص در اختیار داریم. آیا با دادههای ناقص و محدود میتوان نسخه صحیح نوشت؟ خیر! دادههای صحیح را در کشور نداریم و به همین دلیل سیاستگذاران، قضات، مجلس، روحانیت و تمامی اقشاری که با یکدیگر زندگی میکنیم نسخههای ناقص و غیرجامع مینویسیم
**برای نوشتن قانون ضعف داریم
فردی توان نوشتن نسخه صحیح را دارد که مجموعه دادهها را در اختیار داشته باشد و اگر این مجموعه در اختیار او باشد مهارت، علم و تجربه او به کمک او میآید ولی اگر مهارت و علم و تجربه در دست باشد و اطلاعات در اختیار نباشد نمیتوان نسخه نوشت. جامعه پیچیدهتر از انسان است و رفتار حساب نشدهتری نسبت به رفتار انسان دارد. برخی متغیرها در جامعه وجود دارد که گاهاً نمیتوان آن را کنترل نمود بدون اطلاعات این کارها انجام میشود. در نتیجه قدم اول برای نظارت داشتن دادههای صحیح است و این داشتهها برای نگارش قانون نیز نیاز است و ما در این مسئله ضعف داریم.
همه ساختارها و سازمانهای ما به این مشکل مبتلا هستند. قدم اولِ ضروری و غیرقابل انکار، اخذ اطلاعات است و امکان ندارد بدون اطلاعات بتوان نسخه درمان نوشت معاینه کردن و کسب اطلاعات روشهایی دارد و پالایش اینها و ارائه آن به سیاستگذار نیز نیازمند روش مختص خود است اگر دردی را ببینیم و علائم آن را بیان کنیم و یا اینکه فقط بگوییم "آی مردم ببینید عدهای دزدی میکنند و رشوه میخورند" با این روش کار درست نمیشود. چرا نمیتوانیم نسخه بنویسیم؟ به این دلیل که اطلاعات صحیح نداریم و در صورتی که اطلاعات را به دست آوریم به این میرسیم که باید کارشناس آن را نیز داشته باشیم.فرض کنید اطلاعات صنعت را به من بدهند من نمیتوانم نسخه صنعت بنویسم و باید این اطلاعات به فردی داده شود که توان نوشتن نسخه را دارد.
:دولتها در انتخاب افراد محدودیتهایی به دلیل ساختار کشور ما دارند، عدهای را فتنهگر مینامیم و به هر فردی نسبتی داده میشود و یک گروه باقی میمانند که میشود از آنها انتخاب کرد. یکی از بیماریهای کشور ما این است که افراد را با "سلام و صلوات" میآوریم، به اکثر این وزرا بالای 200 رای داده شده و اینها شناخته شدهاند چطور میشود بعد از حدود یک سال خواستار رفتن آنها باشیم.
** با "پول نداریم" یا "پول نمیدهیم" کار جلو نمیرود
این نبود اطلاعات و داده و تصمیمات بر مبنای دادههاست، پول نمیدهیم و یا پولی نداریم که بدهیم کار جلو نمیرود و ما از فلان مسئول انتقاد میکنیم. من وزیر بودم و بارها از من سوال شد. مجلس مقرر کرده بود که باید 94 بیمارستان ساخته شود و پولی که برای این تعداد به من داده شد در بودجه 50 میلیارد نوشته شد و زمان تخصیص به 25 میلیارد رسید. با این مبلغ نمیشد یک بیمارستان ساخت. نمایندگان از من میپرسیدند که چرا بیمارستانها ساخته نمیشود، بنده نیز میگفتم به این دلیل که پول آن را ندادهاید کار پیش نمیرود و بعد از آن به بنده فحش میدادند و انتقاد میکردند. آیا انصاف است از طرفی اختیار کمی به مدیر و مجری داده شود و از طرفی هم از او انتقاد کنند؟
نمایندهای از سوالم از بنده قانع نشد و در صحن مجلس گفت: ما از فلانی (من) میخواهیم که پاسخ تکراری ارائه نکند. من گفتم صد بار هم که مرا به اینجا بیاورید و سوال را تکرار کنید جواب تکراری به شما میدهم. پول دادهاید که از من بیمارستان میخواهید؟ با این پول نمیشود این تعداد بیمارستان ساخت چرا مدام از من سوال میپرسید؟ما توقعات جامعه را از وزیر میخواهیم در صورتی که امکانات و منابع مورد نیاز را در اختیار او قرار نمیدهیم.
**فکر میکنید وزیر بعدی کار مشکل کار را حل میکند!
گاهی به طور مثال گفته میشود که باید در جای 10 متر چاه حفر شود، نباید پول یک متر را داد و 10 متر چاه حفاری شده را توقع داشت. چه وزیری توانسته این کار را انجام دهد. امروز بیکاری وجود دارد این وزیر (وزیر کار) را استیضاح کردید فکر میکنید وزیر بعدی مسئله کار را درست میکند. 40 سال بیکاری در کشور وجود دارد کدام وزیر بیکاری را برطرف کرده است و همه گفتهاند که این مشکل را حل میکنیم.
چرخه نبوده دادهها و معاینه صحیح منجر به تصمیمهای ناکارآمد و غیرصحیح میشود و نتیجه ناصحیح میهد.همه بخشهای کشور از قوه قضائیه گرفته تا وزارت اطلاعات و وزارت ارتباطات و همه نهادها از این قاعده مستثنی نیستند.
**نسخه صحیح برای جامعه اهانت به یکدیگر نیست/همه ما در مدیریت اشتباه کشور مقصریم
قدم اول برای هر تصمیمی وجود دادههای کامل، جامع و شامل است و وقتی این فراهم شد اگر کسی مدیر و عالم و کارشناس آن رشته باشد میتواند نسخه صحیح بنویسد. نسخه صحیح این نیست که به یکدیگر اهانت کنیم. لنگیدن یک نفر را میبینند ولی کسی که میتواند این لنگی را تشخیص داده و برای درمان نسخه بنویسد، همه نیستند. همه میتوانند بگویند چرا وضعیت به اینگونه است ولی چه کسی باید مشکل را حل کند. کشوری که ما مدیریت آن را انجام میدهیم همه ما در مدریت آن تقصیرکاریم باید به جای اینکه تبلیغ شعاری کنیم و بگوییم وزرا بروند و کارشناسها بیایند این کارشناسها کجا هستند که ما نمیشناسیم. 40 سال از انقلاب گذشته 4 کارشناسی که معجزه کرده باشند را نام ببرید که بخواهیم که دوباره معجزه کنند سابقه همه مشخص است و همه این حرفها و اطلاعات و علم نیز مشخص است بنده تا الان چه معجزهای توانستهام انجام دهم.
**در دهه 60 مدیران باایمان و معتقد داشتیم ولی مدیران کارآمد به عنوان علمی نداشتیم
پزشکیان: در دهه 60 مدیران باایمان و معتقد داشتیم ولی مدیران کارآمد به عنوان علمی نداشتیم. ایمان و باور داشتیم اگر علم داشتیم کمتر از این تعداد در جنگ کشته میدادیم. در اوایل خیلی راحت به ما موشک میزدند و بعدها توانستیم موشک بسازیم. اگر علم و کارآمدی داشتیم دشمن جرات نمیکرد طمع کند وارد کشور ما شود. این روشن است که علم یک چیز و ایمان و باور چیز دیگری است. داشتن ایمان موتور یک وسیله و علم چراغ آن وسیله است. موتور به حرکت در میآورد و چراغ مسیر را روشن میکند. باید برای ساختن کشور واقعی و درست نگریست. و اگر این حاصل شد میتوانیم نسخه صحیح بنویسیم اگر میخواهیم شعاری بنگریم و یا فقط انتقاد کنیم و به یکدیگر اهانت کنیم کارها درست نمیشود.40 سال است که از این حرفها می زنیم ولی جنگ به این شکل نبود. در جنگ همه به صحنه آمدند، زندگی خود را فدا و با تمام توان جنگیدند رقابت در ایثارگری بود و فردی به دنبال مقام و جایگاه نبود. بسیاری بودند که بی نام ونشان شهید شدند و ما موفق شدیم و دشمن نتوانست ما را به زمین بزند به این دلیل که همه با هم بودند ولی الان اینطور نیست.
**در عرض 3 سال به اندازه 30 سال پول به حسابم ریختند
بعد از وزارت، در عرض 3 سال به اندازه 30 سال پول به حسابم ریختند، هنوز در هیچ بیمارستان خصوصی و هیچ مطبی نرفتم. من حقوق دولتی دریافت کرده و شبانه روز مشغول فعالیت بودم بعد از وزارت به جراحی بیماران پرداختم و پول به حسابم واریز میشد در عرض سه سال به اندازه 30 سال پول گرفتم خانه و باغ خریدم، زندگیام را درست کردم و به خانوادهام کمک کردم. اگر به بیمارستان خصوصی رفته و مشغول میشدم 30 برابر بیشتر از این درآمد داشتم. اگر این اتفاق میافتاد بنده از خودم بدم میآمد چون ما انقلاب نکرده بودیم تا من به دنبال پول راه بیفتم و دنبال مدرک گرفتن و کسب درآمد باشم.
در عرض سه سال به اندازه 30 سال پول گرفتم خانه و باغ خریدم، زندگیام را درست کردم و به خانوادهام کمک کردم. اگر به بیمارستان خصوصی رفته و مشغول میشدم 30 برابر بیشتر از این درآمد داشتم. اگر این اتفاق میافتاد بنده از خودم بدم میآمد چون ما انقلاب نکرده بودیم تا من به دنبال پول راه بیفتم و دنبال مدرک گرفتن و کسب درآمد باشم.
زمان انتخابات به من پیشنهاد شد و گفتم میروم و حرف مردم را میزنم ما اینجا هستیم تا بتوانیم زبان مردم باشیم و از حقوق و خواسته آنها دفاع کنیم. ما به مجلس نیامدهایم تا برای خودمان سهمی برداریم شما زندگی جراحان و پزشکان قلب و فرزندانشان را نگاه کنید و زندگی من و فرزندانم را ببینید. من در این کشور از اول در مسئولیتهای حساسی بودم. کسی برود و پیدا کند که سهمی برای خود و فرزندانم برداشتهام و اگر هم الان دارایی دارم به این دلیل است که در آن 3 سال کارکردم و دولتی به حسابم پول واریز شد.
** به پول نمایندگی نیاز ندارم/برخی پزشکان و نمایندگان پول مفت میگیرند
بسیاری از مواقع این بحث مطرح است که مسئولیت را رها کنم و زندگی خود را داشته باشم یا بمانم و با این سختیها در مقابل خون شهدا و کسانی که با تمام وجود برای این انقلاب جنگیدند حرف آنها را بزنم. شدن یا نشدن. این بحث بعدی است ولی حداقل از زندگی که میتوانستم داشته باشم بیرون آمدم. به پولهایی که داده میشود نیاز ندارم ببینید عملهای جراحی که افرادی که مانند من هستند بابت انجام آن عملها چه مقدار دریافت میکنند.
من اعلام کردم برخی از پزشکان پول مفت میگیرند. خبر 20:30 نیز این را پخش کرد. من تنها که این پول را دریافت نمیکردم طبق قانون و آئیننامهها این پول را به بنده میدهند و این بیعدالتی است و بنده نه، بلکه مجموعه این ساختاری که عدهای به وجود آورند و این پول را میگیرند. این شامل سایر نمایندگان نیز میشود و بقیه خود را مبرا میکنند. اگر میخواهیم کشور را براساس عدالت اداره کنیم مقدار بسیار زیادی بیعدالتی میشود. عدهای که خلافکارند میگویند خلافکار را بگیرید برای اینکه ذهنیت را از خود به شخص دیگری متوجه کنند.
** حاضرم زندگیام را به دیوار بزنم
من حاضرم تمام زندگیام را به دیوار بزنم اما آنهایی که مباحثی را درباره بنده مطرح میکنند هم اگر جرات دارند فیشهای حقوقیشان را به دیوار بزنند. به افرادی که این حرفها را میزنند اعلام کنند که چقدر حقوق میگیرند و بگویند فرزندانشان چه کارهاند و ماشینهای خود را نشان بدهند. من مشکلی ندارم کسی بیاید زندگی مرا ببیند آمدن من به مجلس برای این نیست که برای خودم سهم بگیرم و برای فرزندانم کاری انجام دهم بلکه بیشتر برای این است که بتوان حرف مردم و دغدغههایی که از اوایل انقلاب در ذهنم وجود دارد و کسانی که بارها دوست بودیم وشهید شدند و ما ماندیم را تا حد ممکن داد بکشیم.
**اطلاعی از کارکرد شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان ندارم
پزشکیان: از این مسائل خبر ندارم و در تبریز هم که اصلاح طلبان لیست دادند در دو دوره انتخابات قبل نام مرا در آن لیست درج نکردند. چه اصولگراها و چه اصلاحطلبها در شهری که من کاندید شدم بنده را کاندیدا نکردند و این دوره هم که لیست ما را دادند از من سوالاتی پرسیدند من نیز سوالاتی از آنها کردم. نمیدانم که چرا و به چه شکلی این کارها را انجام میدهند. این حزب مستقل است و اگر حزب اجتماعی داشته باشیم که احزاب بتوانند اهداف و برنامه داشته باشند به شکل دیگری عمل میکنند. درنتیجه اینکه چگونه لیست بسته شد را خبر ندارم.
پزشکیان: اصلاحطلبها و اصولگراها و یا عدهای که اسامی مانند پایداری و... را برخود گذاشتهاند، "مانیفست" روشنی ندارند که از نظر علمی بتوان گفت که حزبی با اهداف روشن هستند.
در جایی با هم به تفاهم میرسیم و کاری انجام میدهیم، مشکل مملکت ما نبود احزاب به معنای علمی است. حزب در زمینههای مختلف برنامه دارد و وقتی به قدرت رسید به دنبال برنامههای خود میرود. کدامیک از این گروهها و دستهها چنین چیزی دارند. پس هر اسمی میتوان روی آنها گذاشت ما اگر بخواهیم مشکلات کشور را برطرف کنیم باید مشخص کنیم چه برنامهای برای اقتصاد داریم وگرنه با تعویض تیم چه اتفاقی میافتد؟ اگر ندانیم که قصد انجام چه کاری را داریم با عوض کردن تیم مشکل حل میشود؟ و اگر ندانیم چه کاری میخواهیم انجام دهیم با تعویض تیم مشکل حل نشده و فقط مردم را فریب میدهیم و مردم تصور میکنند که ما کاری انجام میدهیم.
40 سال است که از این قبیل کارها انجام میدهیم. مدیر را عوض کرده و مشکلات روز به روز به روی هم انباشته میشود به این دلیل که افراد مشکل نیستند بلکه ما مشکل را حل نکرده و صورت مسئله را پاک میکنیم.
جهتگیری ما در اقتصاد مبتنی بر اقتصاد مقاومتی است و قطعاٌ در راه اجرای این فرمول با معضلات همراه خواهیم بود. مقام معظم رهبری که میفرمایند اقتصاد مقاومتی، یعنی با معضل مواجه خواهیم بود و این معضل وقتی با اختلافات داخلی تجمیع میشود اثر بدتری میگذارد اینکه من بخواهم شما را ناتوان و شما من را ناتوان معرفی کنید و به یکدیگر پرخاشگری کنید و این فرصت را بهترین وقت برای تخریب یکدیگر مییابیم.
عدهای درباره برجام بگو مگو میکنند و ترامپ هم میگوید بدترین کاری که در دنیا انجام گرفته برجام بود. الان هم از برجام خارج شده است و این برای ما معضل ایجاد کرده و این معض،ل 5 کشور دیگری که آن را امضا کردهاند را با چالش مواجه کرده است.
سیاست ما در ارز، تجارت و سرمایهگذاری کشور را با معضل مواجه خواهد کرد. ما تصمیم گرفتیم FATF را قبول نکنیم و مجلس 2 ماه آن را عقب انداخت. درست یا غلط بودن آن را کاری نداریم ولی وقتی FATF را قبول نکردیم بانکها در دنیا با ما معامله نمیکنند. نخستوزیر عراق هم میگوید ما ایران را دوست داریم ولی نمیتوانیم با ایران معامله پولی انجام دهیم. پس وقتی با ما معامله نمیکنند طبیعتا با معضل روبرو خواهیم شد. تاجران سرمایهگذاران و خرید و فروش ما معضل و مشکل پیدا خواهد کرد.
وقتی ما میگوییم برجام را قبول نداریم، عدهای درباره برجام بگو مگو میکنند و ترامپ هم میگوید بدترین کاری که در دنیا انجام گرفته برجام بود. الان هم از برجام خارج شده است و این برای ما معضل ایجاد کرده و این معضل 5 کشور دیگری که آن را امضا کردهاند را با چالش مواجه کرده است. آمریکا قلدر است و زور دارد که این کار را میتواند انجام دهد و آنها هم مجبورند تا حدودی با آن کنار بیایند. همه اینها برای ما و کشورما چالش ایجاد میکند.
** باید در سراسر کشور ستاد جنگ اقتصادی تشکیل دهیم
شورای امنیت ملی، ستادی به نام ستاد مقابله با تحریم را به وجود آورده که من هم یکی از اعضای آن هستم. در این ستاد و در گفتوگو با خبرنگاران گفتم که ما در جنگ تمام عیار از نظر اقتصادی با آمریکا هستیم. عراق با ما جنگ داشت و در تمام شهرستانها و استانها حتی روستاها ما ستاد جنگ داشتیم. آن عراق که چیزی نبود آمریکا با ما جنگ اقتصادی میکند و ما ستادی که هیچ اختیار و قدرتی ندارد تشکیل دادهایم. ستاد جنگ ستادی است که همه باید زیر نظر او کار کنند و در همه جا باید شعبه داشته باشد. این ستاد جنگ نمیتواند آن کار را انجام دهد ما میخواهیم با آمریکا بجنگیم و 4 نفر نشستهاند و میخواهند تصمیم بگیرند یا دولت میخواهد تصمیم بگیرد. نمیتواند و امکان ندارد! چرا که طرف مقابل با تمام قدرت در صحنه است.
ما باید همه دستاندرکاران را در تولید، سرمایهگذاری و تصمیمگیری و سایر بخشها اعم از فرهنگی و رسانهای را درگیر کنیم و کمک کنند و باید همه به صحنه بیایند تا بتوانیم کنترل نماییم وگرنه اگر عدهای که احتکار کردهاند را بگیرند، در 100 جای دیگر احتکار میکنند. فردی به بازار میرود و تصور میکند که فردا اجناس گران خواهد شد به جای یک کیسه برنج، 10 کیسه برنج خریداری میکند و در این صورت به متقاضی و خریدار دیگر کالا نمیرسد. اگر ستاد جنگ اقتصادی محلهای بشود و برنامه داشته باشیم میتوانیم بایستیم. اگر اینگونه نباشد و بخواهیم انتقاد کنیم روز به روز بدتر خواهد شد.
ما باید ستاد جنگ را در تمام محلهها با اختیارات واگذار کنیم. چه کسانی میخواهد ستاد جنگی تشکیل بدهند فرمانده کیست که دستور محاکمه بدهد عدهای فرمانده شدند و عدهای آنها را محاکمه میکنند این چه فرمانده جنگی است که شخص دیگری میخواهد او را محاکمه کند. خب او را فرمانده کنند نمیتوان فرماندهان و سیاستگذاران جنگ را محاکمه جنگی کرد. فرماندهان هستند که تصمیم به محاکمه میگیرند. ما میخواهیم فرماندهان جنگ را به طریقی محاکمه کنیم،کسی را که میخواهد فرماندهی کند و به او اعتماد است را به عنوان فرمانده انتخاب کنید. این فرمانده است که تصمیم میگیرد با چه کسی برخورد شود نه اینکه هر کسی به دلخواه کاری انجام دهد. بهترین کار این است که کسی درگیر نشود. زیرا اگر درگیر شود مورد انتقاد قرار خواهد گرفت. الان کسی حاضر نیست ریسک کند، جنگ یعنی ریسک کردن و درگیر شدن و فرمانده باید این اختیار را داشته باشد و مورد بازخواست قرار نگیرد.ستاد جنگ ما این اختیار را ندارد و در نتیجه نخواهد توانست آن چیزی که مورد انتظار جامعه است و علمی نیز میباشد را اجرا نماید.
اینکه بگویم همه مسائل پای این گروه نوشته میشود نگاه سادهانگارانه است. در جامعه عدهای نه چپ و نه راست را نمیخواهند و فقط از اینکه به دام من نیفتند به شما رای میدهند و این ربطی به فردی ندارد. ما در جامعه سرمایه اجتماعی داشتیم که تضعیف شده و تضعیف کردیم. رفتار، برخوردها، نوع مدیریتها و ساختارها باعث تضعیف آن شده است.
**مردم از سر لجولجبازی به روحانی رای دادند
اگر عدهای به روحانی رای دادند به خاطر این نبود که میدانستند روحانی خواستههای آنها را برطرف میکند، بلکه برای این بود که عده دیگری رای نیاورند، این خیلی بد است ما به جای اینکه به برنامه رای دهیم با لج و لجبازی رای میگیریم و رای میدهیم. این به سیاستهای کلان کشور بازمیگردد که چرا باید طوری شود که مردم باید به اینجا برسند که براساس لجبازی به طرفی رای بدهند و به طرف دیگر رای ندهند و این چیزی است که از دست ما خارج است. در نتیجه عدهای بگویند اصلاحطلبها این را میخواستند و نشد من از اول انتظار نداشتم که آقای روحانی بتواند معجزهای انجام دهد چون خودم تصور میکنم که آقای دکتر روحانی همه اختیار را برای اجرا ندارد.
مشکل کار ما این است وقتی گفته میشود قوا مستقل هستند فکر میکنیم در مقابل همدیگرند. مستقل بودن این است که همه مسئولیت روشنی دارند ولی باید با دیگران همکاری کنند تا به جایی برسیم نه اینکه به یکدیگر "گیر" بدهیم.
مشکل کار ما این است وقتی گفته میشود قوا مستقل هستند فکر میکنیم در مقابل همدیگرند. مستقل بودن این است که همه مسئولیت روشنی دارند ولی باید با دیگران همکاری کنند تا به جایی برسیم نه اینکه به یکدیگر "گیر" بدهیم. چه درست و چه غلط واقعیت بیرونی که در جامعه داریم همین است و به یکدیگر "گیر" میدهیم. کسی مدیران او را دستگیر میکند و او به دیگری پول نمیدهد و این ساختار از نظر علمی آن چیزی نیست که امام علی(ع) و حکومت اسلامی در اول داشت و شباهتی به آن ندارد.
**فعلاً برنامهای برای انتخابات 1400 ندارم
تسنیم: شما در انتخابات سال 92 نامزد انتخابات شدید. آیا برای انتخابات 1400 برنامهای دارید؟ در انتخابات سال قبل زمزمههایی مبنی بر اینکه اصلاحطلبان پیشنهاداتی به شما داده بودند شنیده میشد؟
پزشکیان: فعلا هیچ برنامهای ندارم اما ممکن است خیلی از آدمها این پیشنهاد را بدهند اما بنظرم کشور تحول اساسی نیاز دارد.