یکی از امضاء کنندگان نامه مذاکره با ترامپ: امضاکنندگان نامه دلدادگان به این ملت هستند/ به هیچ وجه در پی تضعیف موضع ایران نیستیم
صادق جوادیحصار معتقد است اگر ما امروز خودمان با آمریکاییها درباره مسائل کشور و خاورمیانه و منطقه گفتگو نداشته باشیم، این گفتگو را روسها پیدا و پنهان انجام میدهند و ما باید غیرمستقیم از طریق دوستمان روسیه حرفهای آمریکا را بپذیریم و به آن عمل کنیم.
به گزارش دیده بان ایران؛ مذاکره مستقیم با آمریکا نسخهای است که بعضی فعالان سیاسی برای برونرفت از شرایط موجود پیچیدهاند؛ از غلامحسین کرباسچی وجمیله کدیور گرفته تا حسین کروبی، عیسی سحرخیز و محمدصادق جوادیحصار، معتقدند که الان زمان بازنگری در تصمیمات اساسی و مذاکره مستقیم با امریکا است تا بتوانیم نقشههای ترامپ را نقش بر آب کنیم.
اما همانطور که پیشبینی میشد این پیشنهاد با واکنش منفی اصولگرایان، فرماندهان نظامی و حتی برخی از اصلاحطلبان مواجه شد. محمدصادق جوادیحصار یکی از امضاکنندگان این نامه است که با بیان اینکه بهترین روش برای کنترل و مدیریت ترامپ، متقاعد کردن او برای آمدن پای میز مذاکره است، به ایرادهایی که مخالفان مذاکره مستقیم با آمریکا وارد میکنند پاسخ داده است. متن گفتوگوی «محمدجواد جوادیحصار» با «اعتمادآنلاین» را در زیر میخوانید؛
*آقای جوادیحصار! شما هم جز امضاکنندگان نامه به مسئولان ارشد حکومت برای مذاکره مستقیم ایران با آمریکا بودهاید؛ ابتدا توضیحی درباره علت نگارش این نامه و پیشنهاد میدهید.
برداشت عمومی ما این بود که آمریکاییها قصد دارند از میز مذاکره که میتواند به دست و پای آنها دستبند محکمی ببندد، فرار کنند و تلاش میکنند رها از تعهدات نتیجه مذاکره، هر کاری که در حوزه خلیجفارس یا خاورمیانه علیه ایران میتوانند را انجام دهند. به همین دلیل گفتیم بهترین روش برای کنترل و مدیریت ترامپ، متقاعد کردن او برای آمدن پای میز مذاکره است. برداشت عمومی ما این است که توان مذاکره در موضوعات مختلف در حد بسیار بالایی در مذاکرهکنندگان ما وجود دارد و این قابلیت را از خود نشان دادهاند. امروز شرایط عمومی ما در منطقه و در جهان نیز از شرایط قبل از برجام خیلی بهتر است. وقتی ترامپ و پمپئو اعلام کردند تیم مذاکرهکننده قبلی آنان ناتوان بودند و بازی را به ایران باختند ما با طرح این پیشنهاد به آنها میگوییم اگر واقعاً اهل مذاکره هستید با تیم قویتر خود پای میز مذاکره بیاید. ما معتقدیم ایران باید با آنها مذاکره کند تا جلوی اقدامات غیردیپلماتیک آمریکا را بگیرد و به مردم دنیا بگوییم که بهترین روش رسیدن به صلح پایدار در منطقه و جهان گفتگو است. اگر ایرانیها و شرکای ایران در منطقه و جهان نتوانند آمریکا را پای میز مذاکره متقاعد کنند باید در میادین دیگری به مصاف و مبارزه با او بروند؛ این مصافها و مبارزات هم نتایج ناگواری برای ایران و منطقه به دنبال خواهد داشت. بنابراین احساس ما این است که تنها راه مذاکره مستقیم با آمریکا است. اکنون جهان سمت ماست؛ ما در مذاکرات با 1+5 هم در میدان گفتگو پیروز بودیم و هم در میدان عمل؛ نما به تعهداتی که داده بودیم وفادار ماندیم. اکنون هم از 6 عضو گفتگوکننده در برجام 5 عضو را در کنار خود داریم و فقط آمریکا خارج شده است. در سازمان ملل قبلاً قطعنامههای سخت و سنگینی علیه ایران به تصویب میرسید اما اکنون در نتیجه مذاکرات همه این قطعنامهها ملغی شده است و سازمان ملل در حوزه هستهای به ایران حق و اجازه فعالیت داده است. ایران اکنون از اتهامات تبرئه شده است و سازمان ملل و شورای امنیت در کنار ما هستند. در چنین شرایطی اگر ما از محور گفتگو وارد نشویم در حقیقت به ترامپ و تیم او تن دادیم. این بازی چیزی نیست جز کشاندن ایران به مصاف نابرابر سیاسی-اجتماعی و حتی نظامی بدون پشتوانههای بینالمللی. عقل اقتضا میکند از همان جایی که آمریکاییها احساس قدرت برای ما و ضعف برای خود میکنند، وارد شویم نه اینکه وارد مسیری شویم که معلوم نیست بتوانیم پیروز میدان باشیم یا نه. معلوم نیست ما در آن عرصه بتوانیم اجماع جهانی را برای خود حفظ کنیم. به این دلایل بود که ما پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا را مطرح کردیم. ما معتقدیم مذاکره مستقیم میتواند چالشها را از بین ببرد و جهان و به ویژه مردم آمریکا را کنار ایران قرار دهد. دولت آمریکا میتواند توسط مردم خود و نهادهای مدنی و سیاسی تحت فشار قرار گیرد که پای میز مذاکره بیاید.
* یعنی به نظر شما مذاکره دوباره با آمریکا برای ایران پیروزی قلمداد میشود؟
همین که آمریکاییها بپذیرند بدون شرط پای میز مذاکره بیایند اولین پیروزی برای ایران خواهد بود چون آنها شروط دوازدهگانه خود را کنار گذاشتند. بعد از آن هم اگر خواستند میز مذاکره را ترک کنند یا قواعد گفتگو را زیرپا بگذارند باید به افکار عمومی پاسخگو باشند. هر جایی هم که آنها بخواهند تمامیتخواهی کنند و از گفتگو خارج شوند میتوان میز مذاکره را ترک کرد و به دنیا پیام داد که ایران درباره منافع خود و خاورمیانه چنین نظری دارد. با این روش دست آمریکا رو میشود که پشت صحنه چه میخواهد و روی صحنه چه میگوید. این تناقض و تعارض را اگر در مذاکرات نشان دهیم قطعاً آمریکا برنده نخواهد بود. البته ما نمیخواهیم آمریکا بازنده باشد، ما میگوییم بازی برد-برد باشد ولی در شرایطی که آنها ماجرا را به سمت بحران میبرند و فشار بر مرم ایران را افزایش میدهند پیشنهاد مذاکره مستقیم میتواند برای ما فرصت ایجاد کند تا توطئه ترامپ و پمپئو را خنثی کنند.
*در روزهای اخیر نقدهایی به پیشنهاد شما برای مذاکره مستقیم با آمریکا وارد شده است. یکی از این نقدها این است که در شرایط فعلی که آمریکا از برجام خارج شده و تعهد بینالمللی خود را زیر پاگذاشته چرا باید پیشنهاد مذاکره با این کشور را مطرح کرد؟
وقتی مهاجمی به شما حمله کند شما با دو روش میتوانید عمل کنید؛ یکی اینکه عرصه را ترک کنید و دیگری اینکه با گفتگو او را آرام و متقاعد کنید. در این حالت اگر شما یک بار از روش دومی، یعنی گفتگو نتیجه گرفته باشید چه میکنید؟ آیا این روش را ترک میکنید؟ ما از گفتگو با آمریکا نتیجه گرفتیم، آنها 4 سال قبل گزینه نظامی روی میزشان بود، آنها به دنبال بهانه میگشتند که به هر دلیلی ولو احمقانه برای افکار عمومی، به ایران حمله کنند، ما توانستیم از طریق گفتگو و مفاهمه بینالمللی آنها را مجاب کنیم که پای میز مذاکره بیایند. الان برخی میگویند مذاکره نتیجه نداده اتفاقاً من میگویم مذاکرات نتیجه داده است. وقتی پمپئو و ترامپ میگویند در مذاکرات قبلی آمریکا شکست خورده و سرش کلاه رفته یعنی ایران در این مذاکرات توانا عمل کرده است. خوب وقتی ما میتوانیم توانا عمل کنیم چرا از این ابزار استفاده نکنیم؟ آن هم در شرایطی که همه مقابل ما بودند، اما اکنون همه در کنار ما هستند بنابراین چرا باید از گفتگو با آمریکا پرهیز کنیم؟ اتفاقاً ما باید بگویم مذاکره میکنیم و آمریکا بگوید من پای میز مذاکره نمیآیم. در اینصورت ما میتوانیم به دنیا بگوییم آمریکا دنبال جنگ و درگیری است. ما باید به آمریکاییها بگوییم ما اهل گفتگو هستیم، دولت شما هم اگر اهل گفتگو هست پای میز مذاکره بیاید. آقای ترامپ معتقد است تیمی که قبلاً پای میز مذاکره با ایران بود تیمی ضعیف بود، خوب الان تیم قوی بیاورد، مذاکرهکنندگان ارشد آقای ترامپ بیایند پای میز مذاکره. ولی این دلیلی نمیشود که ما بگوییم مذاکره چیز بدی است.
*انتقاد دیگری که مخالفان مطرح میکنند این است در شرایط فعلی که ترامپ میگوید باید با فشار بر ایران آنها را تسلیم کرد، پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا صحه گذاشتن بر ادعای رئیسجمهوری آمریکاست...
من میگویم قطعاً نپذیرفتن مذاکره و ننشستن پای میز گفتگو تسلیم شدن در مقابل بازی ترامپ است. عدم گفتگو یعنی پذیرفتن فشار نه رفتن پای میز مذاکره. شما وقتی میتوانید در موضع برابر در مقابل آمریکا بنشینید و دنیا هم نظارت کند این قدرت شما را نشان میدهد، نه ضعف شما. آن کسی که میگوید بیا بنشینیم حرف بزنیم قدرت خود را نشان میدهد. آن کسی که ضعف دارد میگوید بجنگیم. ما که واقعیتها را نمیتوانیم از بین ببریم، مگر قرار است ما آمریکا را از عرصه سیاسی و بینالمللی حذف کنیم و بگوییم آمریکا وجود ندارد؟! آمریکا یک کشور قدرتمند در دنیاست. وقتی ما میگوییم از موضع برابر بنشینیم صحبت کنیم یعنی ما از موضع قدرت وارد شدهایم. 40 سال است میگوییم اسرائیل باید از بین برود، آیا از بین رفته است؟! با شعار نمیشود واقعیتها را عوض کرد. ما میگوییم آمریکا به قدرت بینالمللی هست و به آنها میگوییم اگر شما از منطق دیپلماتیک برخوردار هستید بیایید با هم صحبت کنیم. اگر آمریکا نپذیرفت صحبت کند نشان میدهد که او ضعف دارد.
*مخالفان برای ادعای خود کرهشمالی را مثال میآورند و میگویند همزمان شدن این پیشنهاد با مذاکرات اخیر آمریکا و کرهشمالی این تصور را به وجود میآورد که ایران هم در برابر آمریکا تسلیم شده است.
اصلاً چه کسی گفته است کره شمالی تسلیم شده است؟ کره شمالی بین جنگ با آمریکا و مذاکره با آمریکا دست به انتخاب زده است. چه کسی گفته است کرهشمالی تسلیم شده است. آنها با هم گفتگو میکنند. کجا نتایج این گفتگو آمده که کره شمالی قرار است چه کند و آمریکا قرار است چه کند؟ ما باید واقعبین باشیم. ما هشت سال در این کشور گفتیم جنگ جنگ تا پیروزی، در نهایت بعد به مرزهای بینالمللی خود برگشتیم و با افتخار گفتیم ما مرزهای خود را حفظ کردیم. اما واقعیت چه بود؟ آیا ما به آن پیروزی که خود بنده هم شعار آن را میدادیم رسیدیم؟ نه واقعیت چیز دیگری است. ما خودمان را حفظ کردیم و البته این هم پیروزی است. باید پای میز مذاکره هم منافع خود را حفظ کنیم. ما در ایران چند شریک استراتژیک برای خود تعریف کردهایم. یکی از این شرکای استراتژیک روسها هستند. روسیهای که دوست و شریک استراتژیک ماست در مواردی با ما همراه است ولی با ترکیه همراه نیست، در مواردی با ما همراه است ولی با سوریه همراه نیست، در جاهایی با سوریه همراه است با ما همراه نیست، در جایی هم با ما و هم با سوریه همراه است ولی با اسرائیل همراه نیست، در جایی هم با اسرائیل همراهی میکند و با هیچ کدام از ما همراه نیست. همه کشورهای دنیا بر اساس منافعشان روابط بینالمللی خود را تنظیم و تعریف میکنند. نباید همه چیز را صفر و صد دید. آمریکا هم مثل روسیه. امام (ره) زمانی میگفت آمریکا مثل شوروی است و شوروی مثل آمریکا و انگلیس از هر دوی اینها بدتر؛ خوب الان انگلیس در قضیه برجام طرف ماست و کنار ما ایستاده است، روسیه کنار ماست. بنابراین باید دید منافع ما کجا تأمین میشود، امنیت خاطر شهروندان ایرانی کجا تأمین میشود، این باید برای ما ملاک و معیار باید باشد. البته باید از موضع حکیمانه و عزتمندانه و مصلحتاندیشانه صورت گیرد. اگر مصلحت ماست که با آمریکا بجنگیم خوب برویم بجنگیم ولی چه کسی باید این مصلحت را تشخیص دهد؟ ملت ایران؟ یا غیرملت ایران؟ حرف ما این است. اگر ما امروز خودمان با آمریکاییها درباره مسائل کشور و خاورمیانه و منطقه گفتگو نداشته باشیم، این گفتگو را روسها پیدا و پنهان انجام میدهند و ما باید غیرمستقیم از طریق دوستمان روسیه حرفهای آمریکا را بپذیریم و به آن عمل کنیم. خوب چرا ما باید این کار را بکنیم؟ ما میتوانیم منافع کشور را از طریق گفتگوی مستقیم دنبال کنیم، خودمان را گره نزنیم به کشور دیگر که سوابقش با ایران کمتر از آمریکاییها نیست. منفعت کشور اقتضا میکند که اقتدار خود را حفظ کنیم و وجاهت بینالمللی خود را نگه داریم. ما باید به دنیا بگوییم که ما اهل گفتگو هستیم و آمریکاییها اهل گفتگو نیستند. اگر واقعاً اهل گفتگو هستید پای میز بیایید. آنها یا میپذیرند یا نمیپذیرند اگر نپذیرند نشان میدهد که اهل گفتگو نیستند. این خیلی روشن است. ما نگفتیم که دستهایمان را بالا ببریم و به آمریکا بگوییم هرچه شما میگویید. ما میگوییم باید به آمریکاییها بگوییم تو اهل گفتگو نیستی، شعار میدهی و بلوف میزنی. اگر اهل گفتگو هستی بیا پای میز مذاکره، تحت نظارت سازمانهای بینالمللی ما و شما مستقیماً با هم صحبت میکنیم. باید بگوییم شما نمیتوانید چارچوبهای بینالمللی را زیرپا بگذارید. این منطقی است که پشت این نامه خوابیده است. پشت این نامه حکمت، عزت و مصلحت ایران رعایت شده است. ما میگوییم نباید با آمریکاییها وارد جدال نظامی در منطقه شویم چون آنها همین را میخواهند. ما باید آنها را خلع سلاح کنیم. خلع سلاح کردن هم این است که بگوییم گفتگوی مستقیم کنیم و حرفهای بیربط خود را کنار بگذارید.
*مساله دیگری که مخالفان با آن به این پیشنهاد حمله میکنند این است که مدعی هستند کسانی که آن را امضا کردهاند جزئی از اپوزسیون نظامند. نظر شما در این باره چیست؟
کسانی که این نامه را امضا کردند عموماً از دلدادگان به این ملت هستند، فرزندان ملتاند و وفاداری خود را بارها در جنگ و جبهه و نبردهای دیپلماتیک اثبات کردهاند و به هیچ وجه در پی تضعیف موضع ایران نیستند بلکه در جهت تقویت موضع ایران حرف میزنند. بنای امضاکنندگان این نامه بر این بوده که سیاست خارجی ایران متأثر از اراده ملی اتخاذ شود نه جمعهایی که رأیشان و نظرشان نزد افکار عمومی از کمترین درجه اعتبار برخوردار است.