مشکل اصلاحات فقط عارف نیست، دقیقا شما صد نفر هستید!
در سال های اخیر در بخشی از جریان اصلاحات یک دال اعظم یا یک نقطه مرکزی تمامیت خواه به وجود آمده است که می خواهد سراسر نظام های ارتباطی و گفتگویی را در خود حل می کند و در نهایت سلطه ای فراگیر از مفاهیم و معناها، همه چیز را دربرمی گیرد. همین اتفاق اکنون با استخدام واژه ها و مصادره کردن آنها رخ داده است. اصلاح طلبان باید بدانند که اصلاح اصلاحات، اصلاح رویکردهای احزاب،تشکل ها و شخصیت هایی است دال اعظم اصلاح طلبی به شمار می روند با عوض کردن ماشین های امضاء نمی توان راه حل را در پاک کردن صورت مسئله جست!
دیده بان ایران- سعید سیف: یکصد نفر از افراد منتسب به جریان اصلاحات، نامه ای را با مضمون "اصلاح اصلاحات" خطاب به سید محمد خاتمی نوشته اند با مطالعه نامه به راحتی می توان دریافت که نویسندگان دغدغه اصلاح ساختار شورای عالی سیاست گزاری را دارند و از ابتدای نامه تا پایان آن واژه ها را به استخدام در آورده تا خواننده را راضی کنند که "اصلاح اصلاحات" مساوی است با اضافه شدن تعدادی از افراد به مجامع اصلاح طلبی ذکر شده در نامه.
با مطالعه چند باره نامه و در میان جملات و واژه های زیبای آن، به راحتی می توان دریافت که یکی از اهداف نویسندگان از استخدام واژه ها بیش از هر چیز استحاله واژه "اصلاح اصلاحات" است.
هدفی که در بندهای پایانی نامه به روشنی برای "خوانندگان عام" توضیح داده شده است. اینکه بگوییم تنها ساختار یک نهاد ناکارآمد اصلاح شود و تعدادی افراد که در نظر نویسندگان چهره اصلاح طلبی هستند اضافه شده یا مدیریت شورای عالی سیاست گزاری تغییر کند؛ "اصلاح اصلاحات" یا اصلاح طلبی نیست!
در عملکرد ضعیف محمد رضا عارف در نقش مدیریت یکی از مجامع اصلاح طلبان هیچ شکی وجود ندارد چه آنکه اگر عارف در مقابل سهم خواهی و نقش آفرینی "کارتل های سیاسی اقتصادی" در تهیه لیست های شورا و مجلس می ایستاد قطعا اصلاح طلبی در میدان عمل به وعده ها و شعارها درست تر عمل می کرد.
بدنه جریان اصلاحات به خوبی می داند؛ عارف نتوانست در مقابل سهم خواهی طیفی از نقش آفرینان سیاسی اصلاحات بایستاد اکنون همان طیف و همان افراد وقتی موج نارضایتی اجتماعی از عملکرد های اصلاح طلبان دیدند دست به دامان واژه ها شده و با استخدام واژه ها می خواهند مفهوم تلاش برای اصلاح برخی رویکرد های اصلاح طلبان را بی اعتبار کنند تا به جای آن اصلاح اصلاحات یا به تعبیری روشن تر، چند نفر را به اعضای شورای عالی سیاست گزاری اضافه یا کم کنند . بدیت ترتیب جریان آنها هم از پاسخگوی فرار می کند و هم گناه نا کارآمدی گردن کسی دیگر می اندازد. بر همگان روشن است که جناب آقای عارف عملا ماشین امضاء، توجیه لابی گری و سوء استفاده تشکل های آنها از نام و یاد اصلاحات است .مشکل اصلاحات فقط عارف نیست، دقیقا همان افرادی باید اصلاح شوند که این صد نفر نویسندگان نامه در بدنه و راس آن قرار دارند.
مفاهیم و واژه ها در گذر زمانه با قرار گرفتن در جریان رخدادها استحاله می شوند و از معنایی مسلط در دوره های مختلف توسط حامیان و هودارا مبدل به معنایی دیگر می شوند. این دگردیسی در معنا، نشانه هایی با خود به همراه می آورد که می توان با تحلیل آنها، به روشنی فهمید که چه بر سر آن "واژه" آمده است.
سال ۱۳۷۶ واژه ایی وارد در عرصه عمومی کشور در بازی زبانی عوام و فرهیختگان وارد شد که بار معنایی خاص خود را داشت. واژه “اصلاح طلبی”؛ واژه ای که دلالت بر معانی و مفاهیمی داشت که به مانند یک کهکشان، گستردگی داشت و بسیاری از معناهای دیگر را نیز در سپهر اندیشگی خود گرد آورده بود و ازهمین رو می شد آن را با عنوان “گفتمان اصلاح طلبی” معرفی نمود.
گفتمان اصلاح طلبی زمانی در ساحت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حضور داشت اما اکنون در فضای تبدیل احزاب و تشکل های اصلاح طلب به "کارتل های سیاسی و اقتصادی" و به مدد همان جریان که امروز ناراضی و منتقد از وضع موجود است تبدیل به جریانی برای تشکیل لیست و راه حلی برای حضور در قدرت شده است و نام و نشانی از ارتباط با بدنه اجتماعی و اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ندارد. جالب است که همان افراد با استخدام واژه ها می خواهند صورت مسئله" نارضایتی اجتماعی" از عملکرد خودشان را پاک کرده و با تعویض ماشین امضاء و توجیه می خواهند روال سابق را ادامه دهند.
“ایدئولوژی” ها در زمان هایی بیشترین رشد و نمو را دارند که جریانهای فکری بخواهند از کیان و کرانه های خود محافظت کنند و آن را به فضای سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی جامعه پیوند بزنند.
اما در سال های اخیر در بخشی از جریان اصلاحات یک دال اعظم یا یک نقطه مرکزی تمامیت خواه به وجود آمده است که می خواهد سراسر نظام های ارتباطی و گفتگویی را در خود حل می کند و در نهایت سلطه ای فراگیر از مفاهیم و معناها، همه چیز را در بر می گیرد. همین اتفاق اکنون با استخدام واژه ها و مصادره کردن آنها رخ داده است. اصلاح طلبان باید بدانند که اصلاح اصلاحات، اصلاح رویکردهای احزاب،تشکل ها و شخصیت هایی است دال اعظم اصلاح طلبی به شمار می روند با عوض کردن ماشین های امضاء نمی توان راه حل را در پاک کردن صورت مسئله جست!