کد خبر: 44883
A

جنتی: روحانی اگربعضی حرفها را بزند کشوربه هم می ریزد/ ندیدید واکنش رئیس قوه قضاییه را به یک انتقادکوچک؟

متاسفانه بسیاری به منافع ملی فکر نمی‌کنند و تنها به منافع جناحی و گروهی خود می‌اندیشند و تلاش می‌کنند که به هر قیمتی دولت را زمین بزنند و خودشان به قدرت برسند ولو با هزینه زیر پا گذاشتن منافع ملی. آیا صحیح است که دولت برای پیشبرد دیدگاه‌ها و نظراتی که دارد جامعه را دچار تشنج کند؟

جنتی: روحانی اگربعضی حرفها را بزند کشوربه هم می ریزد/ ندیدید واکنش رئیس قوه قضاییه را به یک انتقادکوچک؟

دیده بان ایران- روزنامه اعتماد با علی جنتی مصاحبه ای را انجام داده که بخشهایی از این مصاحبه را می خوانید:

قریب به دو سال از پایان حضور شما در دولت حسن روحانی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد می‌گذرد. حالا که مدتی است از دور به دولت روحانی نگاه می‌کنید مهم‌ترین نقد شما نسبت به دولت دوازدهم ‌چیست؟

نسبت به دولت به معنای قوه مجریه انتقاد خاصی ندارم اما دولت از اجزا و اعضای کابینه تشکیل شده است. اعضای کابینه هم متفاوت هستند. برخی بسیار با‌انگیزه هستند و کار خود را می‌دانند، ‌از نیروهای توانمند و همراه دولت استفاده می‌کنند، در کارشان هم موفق هستند. برخی هم هستند که انگیزه کمتری دارند یا خودشان را در ایفای مسوولیت ناتوان می‌بینند یا در انتخاب معاونان و مدیرانی که به کار گرفته‌اند از نیروهای توانمند و با‌کفایت استفاده نمی‌کنند یا با برخی از نمایندگان پرتوقع مجلس معامله می‌کنند و برای اینکه به دور از سوال یا استیضاح بمانند باج‌های سنگینی به نمایندگان مجلس می‌دهند و برخلاف سیاست‌های رییس‌جمهور عمل می‌کنند.

مدتی است که روحانی به رییس‌جمهوری تریبون‌ها تبدیل شده است. یعنی هر از چند گاهی پشت یک تریبونی موارد و گزاره‌هایی را یادآوری می‌کنند که پیش از انتخابات جزیی از وعده‌های او بوده است و در این یک سال یا بهتر بگوییم ٥ سال گذشته شرایط تحقق آن فراهم نشده و در بعضی موارد بدتر هم شده است. به نظر شما این موضوع برای افکار عمومی عجیب و آزاردهنده نیست؟ 

بسیاری از نخبگان کشور در بخش‌های مختلف از محدودیت‌هایی که رییس‌جمهوری در جایگاه خود دارد آگاه هستند. البته توده مردم اطلاع زیادی ندارند که رییس‌جمهوری چه مشکلاتی دارد؛ لذا می‌بینیم که در برخی از شبکه‌های اجتماعی گاه انتقادات تندی از رییس‌جمهوری می‌شود و مردم می‌پرسند که وعده‌هایی که داده‌بودید چه شد؟ اگر روحانی این وعده‌ها را در تریبون‌های عمومی تکرار می‌کند بیشتر به این دلیل است که نشان دهد بر اعتقادات و باورهای خود استوار است ولی در عمل نتوانسته است وعده‌ها را محقق کند.

اینکه روحانی در رابطه با آزادی بیان، ‌آزادی تبادل اطلاعات، ‌آزادی شبکه‌های اجتماعی و... بارها تاکید کرده و می‌کند به این دلیل است که می‌خواهد بگوید من از عقیده‌ام بازنگشته‌ام منتها در عمل شرایطی خارج از اراده او ایجاد شده است. مثلا شورای عالی فضای مجازی با ترکیب خاصی که دارد یا کمیته تعیین مصادیق مجرمانه رای به فیلترینگ تلگرام می‌دهد یا دستگاه قضایی دخالت می‌کند و برخی از شبکه‌های اجتماعی را فیلتر می‌کند. این با هیچ منطقی جور در نمی‌آید که اتوبانی که میلیون‌ها اتومبیل از آن عبور می‌کند به جای جریمه و برخورد با چند خودروی متخلف یک باره اتوبان را ببندند برای اینکه دیگر تخلفی صورت نگیرد. اگر رییس‌جمهوری وعده‌ها را بازخوانی می‌کند برای این است که به مردم بگوید وعده‌ها را فقط برای رای‌گیری از مردم بیان نکردم و هنوز بر این اعتقادات هستم منتها برخی شرایط خارج از اراده من است.

اینکه مردم بدانند رییس‌جمهورشان به چه چیزی اعتقاد دارد یا ندارد کفایت می‌کند؟ 

البته صرف ابراز عقیده کافی نیست اما راهی هم جز این نیست. گاهی اهداف کوچک‌تری را باید فدای اهداف و منافع بزرگ‌تری کنیم. ما اکنون در شرایط ویژه‌ای هستیم که تهدیدهای خارجی در طول ٤٠ سال گذشته به بیشترین حد ممکن رسیده است. حتی در دوران جنگ تحمیلی و حمله عراق ما اینقدر با تهدید مواجه نبودیم.

ائتلافی در منطقه بین عربستان، ‌اسراییل و امارات متحده عربی با امریکا شکل گرفته است و همه آنها به دنبال ایجاد مزاحمت برای جمهوری اسلامی هستند. در طول ٤ دهه گذشته به جز در دوران جنگ تحمیلی هیچگاه چنین وضعیتی نبود. یک زمانی ملک عبدالله به امریکایی‌ها گفته ‌بود شما باید سر این مار را بزنید چون خودشان که عرضه این کار را نداشتند متکی به حمایت امریکا بودند تا به اصطلاح از شر ایران خلاص شوند. الان امریکا با اسراییل، ‌عربستان و امارات متحده عربی دست به دست هم داده‌اند نه برای یک حمله نظامی که هیچگاه ما شاهد حمله نظامی از سوی این کشورها نخواهیم بود چرا که یک بارهمه آنها پشت سر صدام ایستادند، همه امکانات تسلیحاتی و اطلاعاتی را در اختیارش گذاشتند ولی موفق نشدند. آنها به دنبال جنگ روانی و استفاده از جنگ نرم هستند و تلاش می‌کنند با استفاده از ضعف‌های درونی کشور جامعه را دچار فروپاشی کنند.

آنچه می‌تواند ما را دربرابر این تهدیدها مصون نگه دارد حفظ انسجام درونی، هماهنگی بین دولت و مردم، هماهنگی قوای سه‌گانه کشور و همراهی دولت با رهبری است. تا زمانی که این انسجام وجود داشته‌باشد هیچ یک از این تهدیدها کارساز نخواهد بود ولی اگر ما از نظر انسجام داخلی دچار مشکل شویم آن زمان است که توطئه‌ها کارساز می‌شود. حالا شما خودتان بگویید روحانی به عنوان رییس‌دولت می‌تواند یک روز با دستگاه قضایی در بیفتد و یک روز با مجلس مقابله کند و هر روز تشنجی در سطح جامعه پدید بیاید. آیا به نفع کشور است؟

به ویژه با توجه به گروه‌بندی‌های سیاسی و جناحی که در داخل کشور داریم و متاسفانه بسیاری به منافع ملی فکر نمی‌کنند و تنها به منافع جناحی و گروهی خود می‌اندیشند و تلاش می‌کنند که به هر قیمتی دولت را زمین بزنند و خودشان به قدرت برسند ولو با هزینه زیر پا گذاشتن منافع ملی. آیا صحیح است که دولت برای پیشبرد دیدگاه‌ها و نظراتی که دارد جامعه را دچار تشنج کند؟

شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای قابل درک است اما دست بسته بودن رییس‌جمهوری قابل درک نیست. زمانی گفتند رییس‌جمهوری تدارکاتچی است. فکر نمی‌کنید اگر روحانی هم به تدارکاتچی بودن معروف شود این موضوع کلیت نظام و اصل جمهوریت نظام را زیر سوال می‌برد؟وقتی دایما از محدودیت‌ها صحبت کنیم عملا به مردم این علامت را می‌دهیم که اساسا صندوق رای اهمیتی ندارد؟

 رییس‌جمهوری می‌تواند فعال باشد. می‌تواند بگوید من منتخب مردم هستم و با این ٢٤ میلیون رای می‌خواهم تمام نظرات و وعده‌هایم را عملیاتی کنم ولی عده‌ای در گوشه و کنار ایستاده‌اند و چوب لای چرخ دولت می‌گذارند و مانع تحقق اهداف دولت هستند. در چنین شرایطی آیا مردم آرامش دارند تا در سایه آن فعالیت‌های اقتصادی و فرهنگی و توسعه‌ای کشور پیش برود؟ آیا گرگ‌هایی که خارج از مرزها هستند و به دنبال بهره‌گیری از برخی فرصت‌ها هستند فقط نظاره‌گرند یا از این شرایط سوءاستفاده خواهند کرد؟ نهایتا شرایط کشور به چه سمتی پیش می‌رود؟

در سخنرانی‌ها و صحبت‌ها، رییس‌جمهور گاه از گزاره‌هایی استفاده می‌کند که مرجع آن مشخص است اما شما فکر نمی‌کنید وقتی می‌گویید ما می‌خواستیم وزیر زن داشته‌باشیم و نشد یا مخالف فیلتر تلگرام بودیم اما نتوانستیم؛ این گزاره‌ها در ناامیدی مردم از دولت موثر باشد؟ چرا روحانی صریح‌تر با مردم سخن نمی‌گوید؟

ممکن است اگر روحانی صریح و بی‌پرده سخن بگوید از نظر شخصی در بین طرفداران خود محبوبیت‌ زیادی هم پیدا کند و مردم بگویند آفرین به رییس‌جمهور اما باید نتایج آن را هم در جامعه در نظرگرفت. یک مثال ساده بزنم. زمانی آقای رییس‌جمهور در یکی از سخنرانی‌ها انتقادی به دستگاه قضایی داشت و اظهار کرد برخی بیکار هستند و افراد را احضار می‌کنند و بعد از آن تازه به دنبال مدرک می‌گردند که شخص را مقصر جلوه دهند. این جمله قاعدتا خطاب به برخی از دادیاران بود چرا که معمولا دادیار یا دادستان افراد را احضار می‌کند. شما ملاحظه کردید که روز بعد این جمله با چه واکنش تندی از سوی رییس قوه قضاییه مواجه شد و ایشان رسما گفتند شما بیکار هستید که مردم را چهارسال معطل برجام کردید و به این ترتیب کل برجام را زیر سوال برد. به نظر شما به عنوان یک ناظر بی‌طرف آیا روحانی باید همه آنچه را می‌داند، بیان کند و با واکنش‌هایی از این قبیل رو به رو شود و بعد هم گروه‌های سیاسی مخالف دولت از این آب گل‌آلود ماهی بگیرند. نهایتا آیا منافع کشور تامین می‌شود یا به ضرر کشور است؟

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر