کد خبر: 43654
A

بانوی فرماندار قصرقندی: اولین خلبان زن ایرانی را به شهرمان بردم/ مردم ما به فیلم بادیگارد معترضند

حمیرا ریگی اولین فرماندار زن در استان سیستان‌وبلوچستان است. بلوچ و اهل سنت است و بسیار مهربان. با لبخند می‌گوید در این چند روزی که در تهران بوده هم‌زمان سه نقش را ایفا کرده است؛ به‌عنوان «فرماندار» در جلسات وزارت راه و وزارت بهداشت شرکت کرده، در کنگره ملی فیزیوتراپی ایران به‌عنوان «فیزیوتراپیست» حضور داشته و به‌عنوان «همسر» در بیمارستان از شوهرش پرستاری می‌کند.

بانوی فرماندار قصرقندی: اولین خلبان زن ایرانی را به شهرمان بردم/ مردم ما به فیلم بادیگارد معترضند

به گزارش دیده بان ایران؛ متولد سال 54 است و در 25سالگی به‌عنوان بخشدار مرکزی چابهار انتخاب شد و جزء بخشدارهای نمونه کشوری بود. سه فرزند دارد. فرزند اولش در زمانی که بخشدار بود به دنیا آمده و فرزند سومش، دوسال‌ونیم داشته که او به‌عنوان فرماندار انتخاب شده است. می‌گوید خداوند این توانایی را به زن داده است که هم‌زمان نقش مادری، همسری و نقش مدیریتی و اجتماعی خودش را داشته باشد. می‌گوید این‌گونه نیست که به‌عنوان یک فرماندار سریع جلسات را تمام کنم تا به خانه بروم، اما به بچه‌هایم رسیدگی می‌کنم، آشپزی را خودم انجام می‌دهم و مهمان‌داری‌های خود را هم دارم، به همه فعالیت‌های خود می‌رسم و از زمانم استفاده می‌کنم. ریگی هم‌اکنون فرماندار شهرستان «قصرقند» در جنوب استان سیستان‌وبلوچستان است. 
بخشهایی از مصاحبه «حمیرا ریگی» را در ادامه می‌خوانید:

-من سال 80 تا 85 در دولت اصلاحات هم اولین بخشدار اهل سنت و سومین بخشدار زن ایران بودم. پنج سال بخشدار مرکزی چابهار بودم که یک سالش در دولت نهم بود. دو سال هم در دولت نهم به‌عنوان رئیس بهزیستی بودم. بعد مدتی استراحت داشتم تا اینکه به‌عنوان فرماندار شهرستان «قصرقند» که 600کیلومتری با مرکز استان سیستان‌وبلوچستان فاصله دارد، انتخاب شدم.

-استاندار سیستان‌وبلوچستان به من پیشنهاد داد. استاندار این نگاه را داشت که زنان در حوزه مدیریت سیاسی وارد شوند. به‌عنوان یک شهروند بلوچ گفتم که در هر نقطه‌ای از ایران هر مسئولیتی که به من بدهند، پذیرا هستم. البته قبلا و در دهه 80 ما فرمانداری زنان را در شمیرانات تهران داشتیم اما انتخاب من اولین تجربه مدیریت سیاسی در یک شهرستان مستقل بود.

-این انتصاب در جایگاه مدیریت سیاسی در یک شهرستان آن هم در استانی مثل سیستان‌وبلوچستان که هم دور از مرکز است و هم استانی مرزی و سنتی و مذهبی است، اتفاق افتاد، به‌هرحال برای مردم کمی سخت بود. در دهه 80 که من به‌عنوان بخشدار انتخاب شدم، با اینکه فرماندار محبوبیت مردمی بسیار بالایی داشت و مردم رضایت خوبی از ایشان داشتند، اما مردم از او گله‌مندی می‌کردند که چرا چنین انتخابی انجام داده است. اما همان آدم‌های معترض بعد از گذشت حدود شش ماه، پیش فرماندار آمدند و از او خواستند که بخش‌های دیگر را هم به خانم‌ها واگذار کنند. من در شهرستان دیگری فرماندار شدم اما اگر در همان شهرستانی که بخشدار بودم انتخاب می‌شدم، مطمئنم هیچ‌گونه اعتراض مردمی نداشتیم چون مدیریت سیاسی یک زن را تجربه کرده بودند. اما وقتی در 
-«قصرقند» که از مذهبی‌ترین و سنتی‌ترین شهرستان‌های استان است و محرومیت‌های زیرساختی فراوانی داشت، به‌عنوان فرماندار انتخاب شدم، دوباره اعتراضات شروع شد و به استاندار و وزیر کشور نامه نوشتند که ما این خانم را نمی‌خواهیم. فقط به صرف زن‌بودن و نه شخصیت فردی یک شخص. شرایط بحرانی شده بود و مردم فکر می‌کردند که با این انتصاب دنیا به آخر می‌رسد و اینکه حاکم یک شهر یک زن می‌شود، مصیبتی است. اما خوشبختانه حالا بعد از چهار سال مدیریت یک زن این را رحمت الهی می‌دانند و همراه و همگام هستند و علما خیلی همراهی و همکاری می‌کنند. من به این نتیجه رسیدم که ما بستر اجتماعی را فراهم نکردیم تا مردم را امتحان کنیم و درباره پذیرش مردم پیش‌داوری می‌کنیم.

-فرمانده انتظامی ما که اهل شمال کشور بود، به من می‌گفت وقتی انتصاب شما را شنیدم، برای خودم خیلی عجیب و خیلی سنگین بود اما الان در شورای تأمین، همکاری و هماهنگی خیلی خوبی با شما داریم. منظورم این است که اگر به زنان فرصت دهیم، نه‌تنها خطری برای مردان نیستند بلکه یار و یاور خوبی هستند. از طرفی زنان به دلیل خلقت خود که یک حس مادرانه دارند وقتی در این مسائل قرار می‌گیرند، به جامعه و حوزه مردان بیشتر اهمیت می‌دهند.
-امروز افق دید دختران ما تغییر کرده است. زمانی که من بخشدار بودم، وقتی با دختران صحبت می‌کردیم می‌گفتند می‌خواهیم معلم شویم و فقط این شغل را می‌گفتند چون فقط معلم را دیده بودند. اما امروز وقتی خلبان، فرماندار و معاون استاندار زن می‌بینند، هدف‌های خودشان را به توانایی‌‌های خودشان شکل می‌دهند و افق دیدشان فراتر رفته است. یکی از کارهایی که من می‌کردم، این بود که افراد شاخص و خاص را به شهرستان می‌‌آوردم و اینها را به مدارس می‌بردم. مثلا خانم فهیمه احمدی‌دستجردی اولین خلبان زن ایران را به قصرقند آوردم و به تک‌تک مدارس بردیم. این دیدن‌ها و مشاهدات عینی خیلی تأثیر بیشتری می‌گذارد و به جرئت می‌گویم که نگاه دختران قصرقند با دیگر شهرستان‌ها متفاوت است. البته از بخش مردها هم غافل نبودیم و فکر نکنید که جنسیتی برخورد کردیم.
-توجهاتی که در این چند‌ساله به استان شده و نگاه‌های مردم کشور را هم تغییر داده و در سال 96 مقصد گردشگری ناشناخته برای ایرانیان شد. شاید سال‌های خیلی پیش‌تر وقتی به تهران سفر می‌کردیم، ما را به‌عنوان یک بیگانه مثلا هندی یا پاکستانی حساب می‌کردند؛ نه یک هم‌وطن سیستان‌وبلوچستانی؛ اما الان مردم با سیستان‌وبلوچستان آشنا هستند. همین اتفاقات سطح رضایتمندی مردم را بالا برده است. 
-وقتی در شهرستانی که در بالاترین رده امنیتی و سیاسی است، یک زن فرماندار است، این یعنی امنیت وجود دارد. اگر هنوز مردم نگاه امنیتی به سیستان‌وبلوچستان دارند، به خاطر رسوب نگاه‌های گذشته است. متأسفانه در گذشته رسانه‌‌های ما با نمایش شرارت و قاچاق در این استان، مردم را بدبین کرده بودند. خوشبختانه الان رسانه‌‌ها هم تغییر رویه داده‌اند. البته به‌جز فیلم «بادیگارد» که مورد اعتراض مردم استان هم قرار گرفت. اعتراضشان هم به‌حق بود؛ چون در زمانی ابراهیم حاتمی‌کیا این فیلم را ساخت که در آن معاون رئیس‌جمهور در استان سیستان‌وبلوچستان ترور می‌شود. کم‌کم داشت نگاه امنیتی از روی استان برداشته می‌شد و نگاه گردشگری شکل می‌گرفت؛ اما با پخش این فیلم دوباره مقداری نگاه امنیتی ایجاد شد. 
-من به‌عنوان یک شهروند سیستان‌وبلوچستانی از رسانه‌های ملی و هنرمندان تقاضایی دارم؛ اگر سفری به استان ما داشته باشند و معرفت و مظلومیت استان را ببینند و شرایط سخت اقلیم را ببینند، به خودشان اجازه نمی‌دهند که این تصاویر را از مردم ارائه دهند. در بحث امنیت باید بگویم که خیلی از مقامات کشوری به شهرستان ما که کوهستانی و صعب‌العبور است، آمدند؛ اما در امنیت کامل بودند و حتی رده‌های خاص امنیتی را به کار نبردند و هیچ اتفاقی هم نیفتاد.
-در شهرستان ما هم یک‌سری اعتراضات در حال شکل‌گیری بود. وقتی فراخوان برای تجمع داده شد، اولین اقدامی که من به‌عنوان رئیس شورای تأمین داشتم، این بود که افرادی را که فراخوان زده بودند، شناسایی کردیم و آنها را قبل از شکل‌گیری تجمع به دفتر خودمان دعوت کردیم. علما و معتمدان را هم دعوت کردیم و با هم گفت‌وگو کردیم که چرا می‌خواهید اعتراض کنید و دلیل آن چیست؟ اینجا نماینده دولت به‌گونه‌ای است که بین مردم و با مردم است. درهای ادارات و دفتر من شبانه‌روز به روی مردم باز است. گفتیم که در این فضا چرا می‌خواهید اعتراض کنید و هرگونه نگرانی که دارید، با ما مطرح کنید و ما موظفیم که پاسخ‌گو باشیم و پیگیری کنیم. با این گفتمان خیلی از افرادی که نارضایتی داشتند و به نظر من بخشی از آن به دلیل نبود اطلاع‌رسانی از خدمات است، قانع شدند و تجمعی هم صورت نگرفت. 
-امیدوارم روزی برسد که ورای جنسیت و قومیت و مذهب، شایسته‌سالاری در کشور حاکم شود. اگر می‌بینیم که یک آقا یا خانم در هر نقطه از کشور توانمندی‌هایی دارد، چرا از او استفاده نکنیم؟ این آرزوی ما بوده و همیشه می‌گفتم که چرا من که در سیستان‌وبلوچستان هستم، نتوانم در سطح ملی نقش داشته باشم. این مشارکت مردم در نقاط مختلف کشور باعث هم‌گرایی می‌شود. این یک حالت برد-برد است که هم برای مردم و هم سیاست‌مردان و دولت می‌تواند مفید باشد.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر