چین و روسیه هم مثل اروپایی ها غیرقابل اعتمادند/در لغو برجام توسط ترامپ،خودمان هم بهانه دست او دادیم
برجام، چه پابرجا بماند و چه نماند، اصل پدید آمدن آن نشان دهنده هوشمندی فوقالعاده گروه مذاکرهکننده ایرانی در این پیمان تاریخی و بینالمللی است. برای اثبات این واقعیت همین بس که رئیسجمهور آمریکا آن را برای کشورش بدترین توافق میداند و به خاطر اینکه طرف ایرانی توانسته با روش ماهرانهای مبالغ زیادی از دارائیهای خود را از چنگ آمریکا خارج کند آن را برای آمریکا یک «فاجعه» مینامد.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ جمهوری اسلامی نوشت؛ برجام، چه پابرجا بماند و چه نماند، اصل پدید آمدن آن نشان دهنده هوشمندی فوقالعاده گروه مذاکرهکننده ایرانی در این پیمان تاریخی و بینالمللی است. برای اثبات این واقعیت همین بس که رئیسجمهور آمریکا آن را برای کشورش بدترین توافق میداند و به خاطر اینکه طرف ایرانی توانسته با روش ماهرانهای مبالغ زیادی از دارائیهای خود را از چنگ آمریکا خارج کند آن را برای آمریکا یک «فاجعه» مینامد.
هر چند مخالفان داخلی بدون آنکه منطق قابل ارائهای داشته باشند تلاش میکنند مانند ترامپ، برجام را یک فاجعه بدانند ولی تفاوت این است که اینها آن را برای ایران فاجعه میدانند ولی رئیسجمهور آمریکا معتقد است مذاکره کنندگان ایرانی با شکل دادن برجام توانستند آمریکا را با یک فاجعه مواجه کنند. به همین جهت، اگر هیچ دلیل دیگری هم وجود نداشته باشد میتوانیم برجام را برای مذاکره کنندگان ایرانی و دولت روحانی یک سند افتخار بدانیم.
اکنون که ترامپ به دلیل تاجرمسلک بودن و زیر فشار صهیونیستها و پول پاشیهای سران ارتجاع عرب به ویژه آل سعود قرار داشتن از برجام خارج شده، برای حفاظت از برجام و تبدیل کردن این تهدید به یک فرصت لازم است چند نکته مهم مورد توجه باشد.
اول آنکه در ادامه مسیر، اطمینان لازم به وفادار بودن پنج عضو دیگر برجام یعنی آلمان، فرانسه، انگلیس، روسیه و چین باید حاصل شود. این روزها سخن از تردید در قابل اعتماد بودن سه کشور اروپائی زیاد گفته میشود. این درست است ولی دلیلی ندارد که روسیه و چین را فراموش کنیم. آنها هم به اندازه این سه کشور غیرقابل اعتماد هستند. این واقعیت را سوابق تاریخی روسیه و چین به روشنی نشان میدهد و حتی رفتار همین سالهای اخیر این دو کشور در نوع تعاملشان با ایران در جریان تحریمهای ظالمانه غرب غیرقابل اعتماد بودن آنها را به اثبات رساند. بنابر این، برجام را با حصول اطمینان به وفادار بودن این هر پنج کشور به تعهداتشان میتوان ادامه داد و از امتیازات فراوان آن بهره برد.
دوم آنکه با قطعی و غیرقابل انکار دانستن بدعهدی آمریکا در موضوع برجام، اندکی هم به نقش خودمان در بهانه دادن به رئیسجمهور آمریکا برای خروج از برجام بیاندیشیم. ما میتوانستیم بسیاری از کارها را انجام دهیم بدون آنکه آن کارها را در بوق کنیم و به خاطر انجام آنها شیپور بزنیم. ذرهای تردید در ضرورت بالا بردن توان دفاعی و موشکی کشور جایز نیست، اما این کار را میتوان مثل سایر کشورها بدون سروصدا و شعار و به رخ کشیدنها انجام داد. چه چیز ما را به دردست گرفتن بوق و کرنا و جار زدن آنچه آن را جار نمیزنند وادار کرد؟ آتش زدن پرچم آمریکا در مجلس شورای اسلامی نیز پدیده جدیدی است که با هیچ منطقی سازگار نیست.
و سوم آنکه لااقل از حالا به بعد برای حفاظت از برجام، که تصمیم جمعی نظام بوده و منافع زیادی برای کشور در بر دارد، با درایت و تدبیر و هماهنگی و همدلی و همبستگی عمل کنیم. مگر نمیبینیم این روزها صهیونیستها و سران ارتجاع عرب به خاطر ضربهای که ترامپ به برجام وارد کرده شادی میکنند و مشغول پایکوبی هستند؟ ما را چه شده است که با این دشمنان کینه توز ملت ایران همصدا شدهایم و حرفهای آنها را تکرار میکنیم؟ در کدام کشور میتوان این پدیده عجیب را سراغ گرفت که بعد از آنکه مجلس و دولت و کل نظام یک تصمیم را به صورت جمعی گرفتند و آن را تایید کردند، عدهای با در اختیار داشتن امکانات متعلق به نظام شبانه روز در شیپور مخالفت با آن تصمیم بدمند و به تخریب آن و همراهی با دشمنان آن همّت کنند؟