ژن خوب نباید محل تصمیم گیری باشد
انتصابات از نوع ژن خوب نباید محل تصمیم گیری باشد و به صرف اینکه فلانی فرزند فلان شخص است یا فامیل و داماد فلان شخص، نباید ملاک انتصاب باشد بر این اساس نمونه ها و گزارشاتی داشته ایم و من دارم تذکری آماده می کنم، گزارشات نشان می دهد که ورود برخی افراد به مدیریت های شهرداری، انتساب آنها به برخی اشخاص است که باید جلوی آن را بگیریم زیرا اگر جلوی آن را نگیریم تبدیل به سیل می شود که قابل پیشگیری نیست. ما باید مطمئن شویم افرادی که وارد می شوند بر اساس ضابطه خاصی است، همچنین عدم حضور نیروها هم باید ضابطه داشته باشد
دیده بان ایران: مجید فراهانی عضو شورای شهر تهران است و مانند سایر اعضای شورا با لیست امید پا به "بهشت" گذاشت، اگر رد صلاحیت اش نبود الان به جای "بهشت" به "بهارستان" می رفت، شاید آنجا بهتر می توانست عمل نماید اما الان هم که به "بهشت" رفته است به عنوان ناظر بر شهرداری شهری است که سکانداران قبلی اش همواره هوس ریاست جمهوری داشته اند، محمدعلی نجفی، نه می تواند شهرت احمدی نژاد و قالیباف را داشته باشد و نه می تواند پا جای پای کرباسچی بگذارد، سخنان فراهانی در مورد خلف قالیباف و احمدی نژاد و کرباسچی خواندنی است چون سعی کرد کمتر ژست "منتقد منفعل" را بگیرد، ژستی که اغلب اعضای شورای شهر در آن فرو رفته اند.متن گفت و گوی ماد نیوز با مجید فراهانی را بخوانید:
آقای نجفی کی استعفا می دهند؟
آقای نجفی استعفا می دهد؟ مگر قرار است استعفا بدهد؟
استعفا نمی دهد؟
نه. ما خبر نداریم، شایعات زیاد است ولی بعید است که استعفا بدهد.
ولی انتقادات زیاد شده و رو به افزایش است.
اول این را بگویم که یکی از مشکلات اساسی شهرداری تهران این است که شهر تهران، گران اداره می شود و سالانه حدود شش هزار میلیارد تومان از بودجه شهرداری فقط برای حقوق و دستمزد کارکنان شهرداری خرج می شود یعنی تقریبا یک سوم از بودجه شهرداری برای حقوق و دستمزد هزینه می شود.
یعنی همه بودجه شهرداری 18هزار میلیارد تومان است؟
بستگی دارد که ما بودجه را چه چیزی تعریف کنیم، بودجه ای که ما در کتابچه برای ستاد و مناطق تصویب می کنیم در بودجه سالانه می آید، در حالیکه در تبصره های بودجه اختیاراتی داده شده که جمع آن بیشتر از 18هزار میلیارد تومان می شود یعنی در تبصره های بودجه حدود 20هزار میلیارد تومان اختیارات هست که اگر محقق بشود می تواند به بودجه تبدیل بشود.
شهرداری 52 هزار میلیارد تومان بدهی دارد که از قبل رسیده است که می توانیم آن را با بودجه 17هزار و 500 میلیارد تومانی شهرداری مقایسه کنیم با این لحاظ که 10هزار میلیارد تومان از این بودجه هم اجتناب ناپذیر است یعنی شش هزار میلیارد تومان، حقوق و دستمزد است و چهار هزار میلیارد تومان هم برای هزینه های نگهداشت شهری است.
آن بدهی را قیاس کنید با اینکه ما برای دیون شهرداری بطور کلی مانند مالیات، بیمه، تامین اجتماعی، کسورات و غیره 2900 میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته ایم و در تبصره ها هم حدود 10هزار میلیارد تومان اختیار داده شده برای پرداخت دیون، که اگر درآمدها محقق شود دیون پرداخت گردد چون بالاخره کار انجام شده و پیمانکار پول اش را می خواهد و اولویت، پرداخت دیون پیمانکارهاست.
در پرداخت همین دیون چه معیاری وجود دارد بالاخص اینکه بودجه تخصیص یافته با میزان بدهی ها هیچ تناسبی ندارد؟ از طرفی فساد ایجاد نمی شود؟ سیستم و شبکه دلالی و پورسانت بگیری و رانت وصول طلب پیمانکاران ایجاد نمی شود؟
بعید نیست، موضوع اول این است که بخشی از این دیون زمانی که مورد بررسی قرار می گیرند می بینید که در بسیاری از این پروژه ها مبلغ قرارداد بیش از میزانی است که باید باشد مثلا یک مورد، پرونده ای بود درباره ساختمان اداری ساده که به کمیسیون ماده 38 شکایت کرده بود قرارداد را که نگاه کنید متوجه می شوید پیمانکار برای هر مترمربع، یک میلیون تومان گرفته بود در صورتیکه ساختمان اداری شیک در تهران هر مترمربع 400 – 500 هزار تومان بیشتر نمی شود تازه همین پیمانکار مدعی بود که باید بیشتر هم پول بگیرد یعنی حدود سه برابر مورد نیاز برای ساخت.
بعد که بررسی می کنیم می گویند چون پول ما در شهرداری دیر پرداخت می شود ما مجبوریم این کار را بکنیم. واقعیت این است زمانی که ترک تشریفات صورت گرفته و قراردادها شفاف نیست و معلوم نیست که پروژه ها در چه فرایندی به پیمانکار داده شده و در برخی مواقع شهردار منطقه به پیمانکار گفته بساز بعدا قرارداد را می بندیم یعنی کار انجام شده درحالیکه اصلا قرارداد هم نداشته و بعدا قرارداد به چند برابر بسته می شود، اینها مشکلاتی است که وجود دارد.
بالاخره الان در پرداخت ها معیاری هست یا نه؟ و با شبکه دلالی و پورسانت بگیری چکار می کنید؟
ضابطه ای گذاشته شده که طلبکاران زیر 500 میلیون تومان در اولویت باشند منتها طلب سایر طلبکاران در چه ضابطه ای پرداخت می شود و چه فرایندی دارد طبیعتا قابل نظارت است و اگر گزارشی داشته باشیم که نشان بدهد فسادی رخ داده ما اینجا موظف ایم پیگیری کنیم و آن را به نتیجه برسانیم.
به نظر شما قابل فهم است که آقای نجفی پرونده زمان آقای قالیباف را رو می کند اما مدیران قالیباف را نگه می دارد و ادعای مبارزه با فساد را هم دارد؟
ببینید واقعیت قضیه این است که نمی توانیم بگوییم اینجا انقلاب شده و این طوری نیست که بگوییم همه باید بروند و هر کسی که در این سیستم کار کرده فاسد است. بالاخره شهر باید اداره شود، در اینکه خیلی جاها تعلل وجود داشته من موافقم، در یک جاهایی باید سریع تر تصمیم گرفته می شد به خصوص درباره مدیران سیاستگذار.
بنابراین بخشی از انتصابات قابل دفاع است ولی ما هم انتقاد داریم به اینکه چرا خیلی از امور سریع تر تعیین تکلیف نمی شود و بالاخص مدیران کلیدی همراه آقای نجفی باید سریع تر مشخص شوند ولی اینکه ما فکر کنیم آقای نجفی بلافاصله باید همه تیم را انقلابی تغییر بدهد این هم توقع دقیقی نیست و نباید نقصی در ارائه خدمات ایجاد شود. آن چیزی که مهم است این است که مطمئن شویم انتصابات با شایسته سالاری انجام شود.
و انتصابات از نوع ژن خوب چطور؟ همان شایسته سالاری است؟
خیر، انتصابات از نوع ژن خوب نباید محل تصمیم گیری باشد و به صرف اینکه فلانی فرزند فلان شخص است یا فامیل و داماد فلان شخص، نباید ملاک انتصاب باشد بر این اساس نمونه ها و گزارشاتی داشته ایم و من دارم تذکری آماده می کنم، گزارشات نشان می دهد که ورود برخی افراد به مدیریت های شهرداری، انتساب آنها به برخی اشخاص است که باید جلوی آن را بگیریم زیرا اگر جلوی آن را نگیریم تبدیل به سیل می شود که قابل پیشگیری نیست. ما باید مطمئن شویم افرادی که وارد می شوند بر اساس ضابطه خاصی است، همچنین عدم حضور نیروها هم باید ضابطه داشته باشد. الان در شهرداری تورم نیرو داریم اگر قرار باشد بدون ضابطه اخراج شوند سروصداها بلند می شود بنابراین چه ورود نیروها و چه خروج آنها باید با فرایندی باشد که قابل دفاع باشد.
در مورد فرزند آقای موسوی لاری چطور؟
ایشان خودش آدم شایسته ای است و من رزومه اش را دیده ام در حوزه شهرسازی و مدیریت شهری سابقه دارد و تحصیلات اش هم همین است و نمی توان گفت باید به پای پدرش بسوزد ولی شاید می توان گفت که بهتر است چنین افرادی بجای اینکه به سیستم شهرداری بیایند به جای دیگری بروند و دراین مورد کج سلیقگی رخ داده است در مجموع از هر گونه شائبه ای باید پرهیز کرد و از منسوبین افراد خاص استفاده نشود.
فکر می کنید چقدر عملکرد شهرداری تهران به آینده سیاسی اصلاح طلبان گره خورده است؟
خیلی، مطمئن باشید اگر بد عمل کنیم مردم هیچ عقد اخوت با هیچ جریان سیاسی ندارند خیلی راحت رابطه را ارزیابی و تنظیم می کنند مثلا در دوره قبل شورا افراد مشهور هنرمند و ورزشکاری بودند که مردم هم آنها را می شناختند، چرا رای نیاوردند؟ برای اینکه مردم اعتقاد دارند برای رای دادن به صرف اینکه سلبریتی یا مشهور باشید کافی نیست باید عملکرد داشته باشید.
نهایتا مردم تصمیم می گیرند که آیا مجددا اصلاح طلبان ادامه بدهند یا خیر. شورا و شهرداری زیر ذره بین اند و مردم ناظر هستند و اگر شورا و شهرداری یا نماینده مجلس و دولت، بد عمل نمایند نتیجه اش را خواهند دید. بنابراین آینده سیاسی اصلاح طلبان به عملکرد شورا، به عملکرد نماینده های مجلس و به عملکرد دولت کاملا بستگی دارد.
با توجه به همین موضوع و گره خوردن آینده سیاسی اصلاح طلبان به عملکرد شورا و دولت، به نظر می رسد شورای شهر تهران که همگی هم از لیست امید هستند در دوگانه ای قرار گرفته اند که این دوگانه باعث شده ژست منتقد منفعل را بگیرند، نه می توانند از عملکرد شهرداری دفاع کنند و نه می توانند منتقد جدی باشند یا اقدامی کنند.
باید منتظر بمانیم، بالاخره الان مدت کمی از مدیریت آقای نجفی می گذرد به هر مدیری که بیاید باید به او وقت داد، الان زمان مناسبی برای ارزیابی عملکرد شهرداری تهران نیست باید حداقل یک سال بگذرد تا معلوم شود که نقاط ضعف و قوت مدیریت چیست. درست است که ما آقای نجفی را انتخاب کرده ایم اما با ایشان عقد اخوت نبسته ایم، هر جا خطا ببینیم تذکر می دهیم و هر جا نقطه قوت باشد تشکر می کنیم و سعی می کنیم ریل گذاری مناسبی انجام دهیم.
از طرفی درست است اعضای شورای شهر هم در یک لیست بوده اند اما این جوری نیست که همگی همفکر باشند بالاخره اختلاف نظر هم پیش می آید.
مگر آقای نجفی برای شهردار شدن برنامه ندادند؟ و بر مبنای برنامه انتخاب نشدند؟ نمی توان بر اساس همان برنامه، از عملکرد ایشان ارزیابی داشت؟
کاندیداهای شهرداری کلیاتی از برنامه را به شورا دادند ولی واقعیت این است که این برنامه، برنامه ی فرد بوده در حالیکه شهرداری یک ابر سازمان است وقتی برنامه ی فرد به درون سازمان برای عملیاتی شدن می آید لزوما عین آن برنامه اجرا نمی شود الان در حال نوشتن برنامه پنج ساله سوم شهرداری هستند که قرار است تا آخر تیرماه ارائه شود تا آنجا هم که من از برنامه پنج ساله گزارش گرفته ام طابق نعل به نعل برنامه ی شهردار تهران نیست بلکه منبعث از برنامه اول و دوم است و منبعث از برنامه های توسعه کشور است و البته برنامه اصلاح طلب ها هم روی این برنامه می آید که هفته گذشته هم الزامات برنامه را تصویب کردیم که اینها نیز باید در برنامه سوم شهرداری دیده شود، بر این اساس ارزیابی آقای نجفی با برنامه سوم است که در تیرماه ارائه خواهد شد نه بر مبنای برنامه اولیه ای که به شورا ارائه دادند چون اصلا برنامه ای نبود، کلیاتی از آرمان ها، ماموریت ها و نگاه کلان شهردار منتخب به شهرداری بود، پیش از آن سازمان شهرداری در دست کاندیداهای شهرداری تهران نبوده که بتوانند دیتا بگیرند و برنامه جامعی بدهند برنامه شهرداری آن چیزی است که در تیرماه تصویب خواهد شد به همین دلیل ارزیابی ها هم بر اساس آن انجام خواهد گرفت لذا بهترین زمان برای ارزیابی آقای نجفی بعد از یک سال از حضورش هست یا تا آخر سال 97.
شایعاتی هست که آقای نجفی به گونه ای مدیریت می کنند که توجهی به اعضای شورا ندارند و پس از انتخاب شدن راه خود را می رود.
آقای نجفی هر دو هفته یکبار با اعضای شورا، صبحانه کاری دارند و نظرات شان را می گویند اما یکی از چالش های ما همین است و تعامل بین شهردار و شورا از چالش های ماست که چگونه باید رخ بدهد. بر مبنای قانون اعضای شورا وظیفه قانونگذاری و نظارت بر عملکرد شهردار را دارند و شهردار هم وظیفه اجرا دارد منتها نگاه اعضای شورا در این تعامل با نگاه آقای نجفی تفاوت هایی دارد و بعضی از اختلافاتی که میان شهردار و اعضای شورا می بینید منبعث از همین تفاوت دیدگاه است.
اینکه روش آقای نجفی چقدر موثر باشد و چقدر بتواند کارآمد باشد زیاد طول نخواهد کشید که مشخص می شود، آنچه که مهم است این است که اعضای شورا باید کاملا درگیر فرایند تدوین سیاست های شهرداری باشند و بدانند که این سیاست ها چگونه تدوین می شوند، اگر این همراهی وجود داشته باشد می تواند موثر باشد.
شما سالها کار تشکیلاتی و حزبی داشته اید مایل ام نظرتان را درباره استعفای آقای نجفی از حزب کارگزاران سازندگی بپرسم و بپرسم که اصلا آیا درست است که یک عضو حزب زمانی که به مدیریت می رسد استعفا بدهد؟ به همین سادگی، تحزب در کشور ما باید مورد استهزا قرار بگیرد؟ از طرفی آیا این استعفا این پیام را نداشت که حزب کارگزاران از آقای نجفی به عنوان شهردار تهران راضی نیستند و آقای نجفی از حزب کناره گیری کردند که مبادا در یک کار تشکیلاتی مثلا مجبور به کناره گیری از شهرداری شوند؟
کارکرد حزب همین است، حزب می آید و برای انتخابات، برنامه می دهد در انتخابات گذشته هم اصلاح طلبان بصورت جبهه ای حرکت کردند و برنامه به عنوان برنامه جبهه اصلاح طلبان مطرح شد توقع ما این است که در برنامه توسعه سوم شهرداری این برنامه مورد توجه قرار بگیرد و ما هم به آن نظارت می کنیم چون برای ما مهم است.
کار حزبی هم در جامعه ما همیشه مظلوم بوده و افراد زمانی که در حزب هستند کار و فعالیت سیاسی می کنند و برای مناصب مدیریتی آماده می شوند اما به محض اینکه در یک جایگاهی قرار می گیرند ممکن است کناره گیری کنند که یکی از مشکلات ماست و به همین دلیل هم هست که ما راه زیادی تا رسیدن به توسعه سیاسی داریم.
البته بعید می دانم این استعفا به این معنا بود که کارگزاران خواستار کناره گیری آقای نجفی بوده است و به نظر من حزب کارگزاران هم از این استعفا ناراحت اند که چرا آقای نجفی در این موقعیت، از حزب استعفا داده اند.