سخنگوی دولت اصلاحات: ایران در حال حاضر به صورت جزیرهای اداره میشود
عبدالله رمضان زاده: کشور در حال حاضر به صورت جزیرهای اداره میشود؛ نه یکپارچه. اگر کشور به صورت یکپارچه اداره شود، مشکل امنیتی جدی نخواهیم داشت. ما بهطور جدی با مشکلات اقتصادی رو به رو هستیم. اگر همه هم و غم خویش را بگذاریم تا با مشکلات اقتصادی مواجه شویم، میتوانیم بخشی از این نگرانیهای نسبت به آینده را رفع کنیم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ روزنامه اعتماد با عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات گفت وگو کرده است در بخشی از مصاحبه را می خوانید:
در شروع بحث بهتر است درباره تحلیل شما از نا آرامی های اخیر سوال کنیم. شما این نا آرامی ها را چگونه می بینید ؟
نگرانی من امنیتی نیست. نگرانی من سوءتدبیر در اداره امر کشور است. کشور در حال حاضر به صورت جزیرهای اداره میشود؛ نه یکپارچه. اگر کشور به صورت یکپارچه اداره شود، مشکل امنیتی جدی نخواهیم داشت. ما بهطور جدی با مشکلات اقتصادی رو به رو هستیم. اگر همه هم و غم خویش را بگذاریم تا با مشکلات اقتصادی مواجه شویم، میتوانیم بخشی از این نگرانیهای نسبت به آینده را رفع کنیم. واقعیت اقتصادی جامعه این است که با حدود ٥ تا ٦ میلیون بیکار روبهرو هستیم. هر سال به این بیکاران اضافه میشود. منابع درآمدی دولت کم است و با استفاده از منابع دولت نمیتوان با مشکلات اقتصادی، از جمله بیکاری و فقر مبارزه کرد. نیازمند سرمایه و منابع مالیای غیر از منابع دولتی هستیم. این مساله باید از طریق سرمایهگذاری بخش خصوصی داخلی و سرمایه خارجی حل شود. سرمایهگذار داخلی اعتماد و امنیت ندارد. آمدن سرمایه خارجی هم بستگی به سیاست خارجی کشور دارد. تا وقتی که سیاست خارجی خود را تعیین تکلیف نکنیم با این مشکلات مواجه خواهیم بود. بنابراین گرههای این کلاف پیچیده قابل باز کردن است. یکی از مهمترین شاخصها سیاست خارجی است که باید سیاست خارجی تعاملی با دنیا را در پیش بگیریم. فراموش نمیکنیم که حمله به سفارت عربستان توسط عدهای چه فاجعهای بر سر اقتصاد کشور فرود آورد و چه بلایی است که هر روز نتایج آن را حس میکنیم. سیاست خارجی شفاف و تعاملی با دنیا در جهت کسب سرمایه خارجی باید یکی از مهمترین اولویتها برای حل مشکلات اقتصادی باشد. این امر نیازمند اجماع حاکمیتی است و فقط به دست دولت نیست. هیچکس نباید در این زمینه کارشکنی کند و متاسفانه کارشکنیهایی وجود دارد. کسانی دخالت میکنند که نمیدانند چه ضربهای به اقتصاد کشور وارد میآورد. از نظر اقتصادی سال آینده را سال سختی میبینم اما چشمانداز ناامیدکنندهای نسبت به آن ندارم.
نقش جریان رقیب روحانی را چطور میبینید؟ آیا این جریان نیز تاثیراتی دارد؟
یکی از مشکلاتی که وجود دارد همین است که عدهای در کشور هر کاری، با هر تبعاتی انجام میدهند، کسی با آنها برخورد نمیکند. بالاخره سخنگوی دولت گفته است که کسانی که پشت سر صندوقهای مالی بودند، با پشت گرمی عدهای آمدند. مشاور آقای رییسجمهور میگوید اینها با اسلحه جلوی بانک مرکزی تهدید میکردند. این حرف به چه معنی است؟ یا عدهای باید جواب دهند که چنین چیزی وجود خارجی ندارد و کسی از آنها پشتیبانی نکرده است. به نظر میرسد که جناح رقیب از رانت قدرت و مصونیت برای انجام هر کاری استفاده میکند. کسی توجه نمیکند که اقداماتش چه ضربهای به اقتصاد ملی وارد میآورد.
دولت میتواند به تنهایی با این رانتها برخورد کند و آیا نیازمند کمک دستگاههای دیگری نیست؟
دولت باید از پشتیبانی مردمی استفاده کند. سخنگوی دولت خیلی صریح و روشن و به جای اینکه بگوید که پشت این افراد به جاهایی گرم است، بگوید که پشتشان به چه افرادی گرم است. مشاور رییسجمهور که اعلام میکند که افرادی با اسلحه به بانک مرکزی رفتهاند، بگوید چه کسانی بودهاند. دولت صراحتا توانایی حل برخی از این مشکلات را دارد اما کوتاهی میکند؛ به این دلیل که آقای روحانی وزرایی را انتخاب کرده که جسارت لازم برای اداره امور کشور را ندارند.
آیا ممکن است این رفتاری که به گفته شما مصلحت اندیشانه است به دلیل در نظر گرفتن تبعات احتمالی باشد؟
بالاخره جایی باید مردم در جریان قرار بگیرند. نمیتوان که با بگم بگمهای احمدینژادی مشکلات کشور را حل کرد. کسی باید مسوولیت را بپذیرد. یا کسی با اسلحه به بانک مرکزی رفته برای تهدید یا نرفته است. اگر رفته یا کارش قانونی بوده یا غیرقانونی. اگر غیرقانونی بوده و کسی رفته نامش را بگویید. بعد معلوم میشود که چه کسانی از آنها حمایت میکند.
برخی شهرها و شهرستانهای کشور در دی ماه شاهد اعتراضاتی بود. در بعضی موارد از شعارهای معترضان این طور استنباط میشد که آنها از عملکرد اصلاحطلبان هم ناامید شدهاند. آیا مردم قصد عبور از جریان اصلاحات را دارند؟
شعارهایی که در اعتراضها سر داده شد، نظر کل مردم نبود بلکه نظر بخشی از معترضان بود؛ با کدام شاخصه میتوان گفت شعار این افراد خواسته تمامی مردم بوده است؟ معترضین نه اصلاحطلبها را قبول داشتند و نه اصولگراها را. این نشان میدهد که سطح انتظارات بخشی از مردم از اصلاحطلبان نیز گذشته است و حداقل اعتراضها و انتقادهایی که سالها توسط اصلاحطلبان مطرح میشد دیگر مورد قبول نیست و مردم به دنبال طرح انتقادی بزرگتر هستند. متاسفانه سطح اعتماد به نخبگان سیاسی در جامعه کاهش پیدا کرده است و این نتیجه عدم اعتماد عمومی در سطح جامعه است. در نتیجه حرکتهای کور، اعتراضهای فردی و گروههای کوچک تمام جامعه را در بر گرفته و این موضوع طبیعی است.
برخی از فعالان سیاسی ما به برخی آمارها دسترسی دارند و گاهی در راستای مبارزه با فساد این آمار و دیتاها را در فضای مجازی منتشر میکنند. به نظر شما این موضوع راهکار مناسبی برای مبارزه با فساد است یا صرفا جنبه آرام کردن افکار عمومی را
دارد؟
مبارزه با فساد ارادهای عمومی میطلبد و نهادهای حاکمیتی باید همه به صورت جدی دستاندرکار شوند و دستور صریح و سریع رهبری به همه قوای کشور را نیاز دارد تا بتوانیم در راستای مبارزه با فساد حرکت کنیم. باید شفافسازی در نقاط کور فسادخیز داشته باشیم. همه مناقصههای دولتی باید به صورت شفاف در اختیار مردم قرار بگیرد. اطلاعات آن باید به گونهای باشد که همه کارشناسان بتوانند در مورد آن نظر دهند. مزایدهها باید بهطور علنی و شفاف در معرض افکار عمومی قرار بگیرد. نحوه هزینه و تخصیص بودجه باید روشن باشد. همه خریدهای دولتی باید بهطور مشخص در جایی ثبت و ضبط شود و در معرض افکار عمومی قرار بگیرد.
علاوه بر این باید به این نکته توجه کرد که در هیچ جای دنیا با استفاده از نهادهای درون حاکمیت، نمیتوانند با فساد مبارزه کنند. اگر معتقدیم که کارمند شهرداری یا وزارت صنایع ممکن است به فساد آلوده شود، به همین دلیل کارمند سازمان بازرسی و کارمند قوه قضاییه هم ممکن است به فساد آلوده شوند. بنابراین اشخاص با هم فرقی نمیکنند و با ایجاد نهادهای جدید هم مشکلی حل نمیشود. در دنیا سه راهبرد برای مبارزه با فساد انجام میدهند. اول مطبوعات آزاد و دوم احزاب قدرتمند و آزاد و سوم حمایت از کسانی که فساد را افشا میکنند. احزاب رقیب هم هستند و برای رسیدن به قدرت با هم رقابت میکنند. ما اگر واقعا خواهان مبارزه با فساد هستیم، باید این سه مکانیزم را در کشور برقرار کنیم. اگر کسی دسترسی به اطلاعاتی دارد و آن را بیان میکند، باید مسوولیت آن را بپذیرد.