حرف آخر را مردم می زنند
دفاع از وطن و تحمل شداید تحریم و تهدید باشد یا حضور در انتخابات، انواع مشارکت مدنی و کمک به هم میهنان در سوانح گوناگون، این مردمند که هم پیشگامند و هم حرف آخر را می زنند.
طنین این آوا هر چند در روزهای گذشته از غوغای برخی هنجارشکنی ها و هیاهوی شادی دشمنان ایران متاثر شد اما با خاموش شدن زبانه های اخلالگری و قانون شکنی، باز هم خواست و اراده ملت در حفظ امنیت کشور و تداوم مسیری که مردم خود برگزیده اند نمایان شده است.
مردمی که در روزهای گذشته به شکل های گوناگون در گفت وگوهای عمومی یا فضای مجازی بیزاری خود را از هرج و مرج طلبی برخی عناصر ناآگاه یا مغرض و نیز مداخله جویی آمریکا و جبهه ضدایرانی همگام با رهبران جنجال ساز کاخ سفید اعلام داشته اند، به خیابان ها آمده یا خود را آماده می سازند تا در صفوفی در هم فشرده هیمنه حضور خود را در همه صحنه ها به رخ دشمنان خود بکشند.
مردمی که آشکارا مخالفت خود را با تشویش و هیاهو و هنجارشکنی اعلام می دارند کسانی هستند که برخی با دشواری های اقتصادی و معیشتی با شدت و ضعف متفاوت دست به گریبانند، گروهی از آنان مطالبات سیاسی و مدنی جدی داشته و بسیاری نیز در موضوعات گوناگونی دیدگاه هایی متناظر یا متعارض با مسوولان و منتخبان خود دارند اما زمانی که پای دفاع از امنیت و استقلال کشور در میان باشد همه تفاوت ها زیر سایه وحدت کلمه و انسجام مردم رنگ می بازد و هر نقشه شومی را برای ضربه زدن به ایران باطل می سازد.
ناآرامی هایی که طی یک هفته اخیر در برخی نقاط تهران و چند شهر دیگر رخ داد، اتفاقاتی بود که هم مطالبات و اعتراضات به حق گروهی از شهروندان را مختل ساخت و هم گرفتاری و نگرانی هایی را برای ملت و حاکمیت ایجاد کرد.
کشته شدن شماری از شهروندان و نیز محافظان امنیت آنان در معدودی از شهرستان ها خراشی بود که آشوب طلبان و معاندان بیگانه پرست بر پیکر جامعه نشاندند. سوق دادن آرامش و پویایی بیان مطالبات در زمینه گشوده تر شدن فضای جامعه، رسیدگی جدی تر مسوولان به مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نیز جریان باز اطلاعات و ارتباطات به شرایطی نگران کننده و ملتهب دیگر سودایی بود که قانون شکنان را کوتاه زمانی امیدوار ساخت غافل از اینکه این سودا در برابر اراده و خواست واقعی مردم فراتر از خیالی خام راه به جایی نخواهد برد.
مردمی که سال ها پیش با قهر خود حکومتی تا دندان مسلح را فروپاشیده، در برابر تجاوز و تحریم قهرمانانه از اعتبار و آزادی خود پاسداری کرده اند و اینک با مشارکت و رای خود مسیر حرکت کشور را مشخص می سازند در جهت دستیابی به خواسته هایشان نیازی به ستیزه جویی و اخلالگری نمی بینند؛ شهروندانی که عزتمند و همدل در کنار هم زیسته اند و در بزنگاه های گوناگون نجیبانه اما در عین حال مصمم اصلی ترین پشتوانه نظام و مسوولان منتخب خویش بوده اند.
یکی از بزرگترین نتایج آزمون اخیر، اتحاد کم سابقه ای است که مردم، مسوولان و تشکل های اصیل سیاسی در روزهای اخیر از خود نشان دادند و اتفاق نظر خود را بر تایید حقوق همگی شهروندان در بیان انتقادات و دیدگاه ها، همدلی برای فائق آمدن بر مشکلات و موانع پیش رو و نفی هرگونه وحدت شکنی و فتنه جویی بیان داشتند.
دیگر روی سخن ملت با فرصت طلبانی است که تجمعات اعتراضی جمعی از شهروندان را آبی گل آلود برای دستیابی به اهداف و اغراض فردی و گروهی خود دیده و در عمل یا با اعلان حمایت، بر آتش اخلالگری ها دامن زدند؛ ناکامانی که در صدد خودنمایی، انتقام شکست و بر هم زدن نظم و آرامشی که آن را مغایر نیات و منافع خود می بینند بعضا خود هیزم آتشی چند روزه را فراهم ساختند.
رخدادهای چند روز اخیر همچنین دشمنان فرسوده و ورشکسته جمهوری اسلامی ایران را از سلطنت طلبان گرفته تا منافقین و دیگر معارضان خارج نشین به تکاپو انداخت تا شاید آتشی برای تنور یخ زده خود مهیا سازند.
افزون براین برخی دولت های منطقه با استقبال و حمایت از این ناآرامی ها در عمل کوشیدند صفوف ضدایرانی خود با صهیونیست ها مستحکم سازند و از رهگذر آن اقتدار ایران اسلامی را به مخاطره اندازند.
در راس این دولت ها، زمامداران آمریکا که به ویژه در یک سال گذشته افسارگسیخته و چشم بسته بر طبل دشمنی با ایران و ایرانیان کوبیده اند فرصت را برای حمایت از آشوب طلبان مغتنم شمردند و بارها مواضع مداخله جویانه خود را تکرار کردند.
به این ترتیب، از مخاطبان اصلی غریو این روزهای ملت را باید مداخله جویانی دانست که بدون هیچ درکی از واقعیت های ایران نقاب رنگ باخته و استهزاء آور حمایت از مردم این کشور را بر چهره زده و خود را حامی حقوق آنان می خوانند.
مردم اما صرف نظر از نابینایی و ناشنوایی مزمن دشمنانشان غریو اتحاد سر می دهند و بار دیگر در کنار هم پیوند عمیق خود را برای حرکت در مسیر اعتلای میهن اسلامی تازه می سازند.