یک روزنامه اصلاح طلب:استیضاح این وزیر مشکوک نیست؟
در شرایطی که فضای سیاسی کشور درحالحاضر متأثر از التهاباتی است، جمعی از نمایندگان مجلس و لابد با انگیزه نجات بخش کشاورزی، درصدد استیضاح وزیر جهاد کشاورزی برآمدهاند؛ وزیری که برای پذیرفتن دوباره وزارت در دولت دوازدهم و به دلیل تمایلنداشتن، با اصرار و تأکید جمعی از کنشگران بخش کشاورزی مواجه بود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، نماینده سبزوار در مجلس از تقدیم طرح استیضاح با ٩٥ امضا به هیئترئیسه مجلس خبر داد. ازجمله محورهای عمده در نامه این جمع از نمایندگان، مسائل و مشکلات بهوجودآمده برای کشاورزان و نارضایتی آنها و نیز عدم همکاری و تعامل مناسب وزیر با مجلس است. موارد اشارهشده این نمایندگان که در متن استیضاح به صورت کلیگویی ارائه شده، در چند دهه گذشته همواره از مشکلات بخش کشاورزی بهشمار میآمده است؛ اما از بین این موارد، «عدم تعامل مناسب وزیر با مجلس» بیشتر جلب توجه میکند. به نظر میآید چنین برداشت و تأکیدی، بیش از کمیتی قابل اندازهگیری، جنبه کیفی و سلیقهای داشته و جای اماواگرهای پرشماری دارد. اساسا یک یا چند نماینده و حتی اکثر اعضای یک کمیسیون تخصصی، میتوانند به دلایل فنی یا حتی عاطفی، روابط فعال یا منفعل و منتقدانهای با وزیر مربوطه داشته باشند.
این روابط غیرفعال میتواند متأثر از پایبندنبودن وزیر به پاسخگویی کاری یا احیانا ناشی از مناسبات جناحی یا... باشد. مثلا ممکن است نمایندگانی از یکی از شهرهای شمالی که اراضی حوزهاش دستخوش تاراج ویلاسازی شده است، علاقهمند باشند تا فرودگاهی در منطقه خود احداث کنند. در این حالت، انتظار میرود هر مدیری در بخش کشاورزی و با هر تفاوتی هم که با هم داشته باشند، با چنین پروژه ضدتولیدیای مخالفت کنند.
البته موارد و دلایل متعدد دیگری از این دست نیز همواره وجود داشته و دارد. بهعنوان مثال، مخالفت با تغییر کاربری یک زمین کشاورزی یا بودن یا نبودن رئیس سازمان در استان و... موجبات رنجش نماینده بشود. پرسش این است که آیا در چنین اصرارها و از آنسو مخالفتهایی، میتوان برچسب «عدم تعامل مناسب» را بهکار برد؟ البته موارد محتملی نیز هست که وزیر با پیشنهاد سازندهای از سوی نمایندگان برای رونق این بخش مخالفت کرده باشد. در هر صورت، ایکاش حالا که آنان در این فضای خاص کشور به فوریت استیضاح وزیر جهاد کشاورزی رسیدهاند، مصادیق این «عدم تعامل مناسب با مجلس» را نیز بیان میکردند. حوزه کشاورزی نیازمند جایگاهی تعریفشده و تغییرناپذیر در نظام اقتصادی، سیاسی و مدیریتی کشور است.
مادامیکه سرنوشت این بخش در پروژههای توسعه شهری و راهها، بازرگانی و حلقه وارداتکنندگان و دیگر نامعادلات ریز و درشت رقم میخورد، سهم مدیریت در بخش کشاورزی کاهش مییابد؛ مدیریتی که با وجود وراثت یک دستگاه فربه ناکارآمد، ناگزیر است هرازگاهی از برنامههای درازمدت تولید پایدار، به دلیل ناشکیبایی مسئولان اجرائی و مطالبات فوریتی نمایندگان، چشم بپوشد. با اندک توجهی به مطالبات این نمایندگان در برنامه استیضاح، درمییابیم عنایت کمتری به کاستیها در زمینه تحقق تولید و امنیت غذایی پایدار شده است.
تأکید نمایندگان محترم بر بهبود معیشت دامداران و تولیدکنندگان، در شرایطی که هرگونه افزایش قیمت محصولات کشاورزی در زیر ذرهبین نقد و بزرگنمایی همین نمایندگان و بعضی رسانهها قرار میگیرد، سیاستگذاران این حوزه را با پارادوکس و تناقض روبهرو میکند. در نهایت، پیشنهاد میشود بهجای ابراز همدردی احساسی با تولیدکنندگان، در ابتدا باید به تحقق تولید پایدار دغدغه نشان داد؛ هدفی که با بحرانهای اقلیمی موجود، بیش از استیضاح به همگرایی همه ارکان و راهبردی مشترک نیاز دارد.