آقای روحانی با مردم صحبت کنید اما نه مانند گذشته !
انتظار این است که روحانی با مردم صحبت کند اما نه مانند گذشته؛ این بار واقعیات را بگوید. نه مانند گفت و گو های پیشین به کلیات اشاره کند و تصور کند که گسل های جامعه با سرانگشت سخن دوباره متصل می شود. گسل های که حاصل مدیریت ضعیف سال های گذشته در عرصه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.اکنون و نه زمان دیگری فرصت پرداختن به دغدغه های مردم در گفت و گویی بدون وعده است.رئیس دولت دوازدهم یک عبارت بسیار مهم را در مجلس بیان کرد که آن را باید راهنمای عمل و راهنمای تفکر و تحلیل قرار داد و آن این بود که ممکن است دولت بعدی نتواند کشور را اداره کند. به باور بسیاری این جمله او، جملهای تاریخی بود و اساسی؛ به این معنا که ما در چالش و بحران نظام بودجهریزی قرار گرفتهایم.سهم خواهی نهادهای غیر مسئول از بودجه های سال های گذشته سبب شد بودجه عمرانی به زیر ده درصد کاهش یابد و همین امر سیل انسان هایی را به خیابان ها بکشاند که از بیکاری، نداشتن امید و فقر به تنگ آمده اند.
دیده بان ایران- سعید سیف: اعتراض ها نسبت به گرانی؛ رنگ خشونت گرفت و بیش از آنچه طراحان اولیه اعتراضات در مشهد می خواستند سیاسی شد. واقعیت این است که اعتراضات چند روز اخیر بیش از آنچه که جناح های سیاسی تصور می کردند؛ حساب کشی جناح های سیاسی نبوده و تحت تاثیر فضای مجازی، جامعه را هیجان زده به واکنش واداشت.
بسیاری از تحلیل گران بر این باورند که اعتراضات اخیر در چند شهر ایران " کنش " نبوده و یک "واکنش" است.
اما واکنش جامعه به چه چیزی؟!
برخی تحلیل گران بر این باورند که رفتار آقای روحانی در ایام انتخابات غیر طبیعی بود. از او انتظار نمیرفت که در ایام انتخابات دست به آن رفتارهای غیر طبیعی بزند و انتظارات را بالا ببرد. وعده های که توانایی عمل به آنان "زمینه" می خواهد و جریان فعلی حاکمیت زمینه پیدایش این "تغییر" را ندارد. رئیس جمهور منتخب هم نتوانست با مردم وارد دیالوگ شود و پاسخ قانع کننده ای به آنان ارائه دهد. رئیس جمهور و رسانه های تحت امر دولت در صحبت های پس از انتخابات نتوانستند پاسخی به انتظارات به حق جامعه داشته باشند. رسانه های که آیت الله هاشمی رفسنجانی (ره) به ضعف آنها در آخرین سخنرانی خود اشاره کرد. دولت دوازدهم به راستی "لکنت زبان" دارد تیم اطلاع رسانی دولت ؛ در سال ها و ماه های گذشته نه فقط با نخبگان بلکه با تمام اقشار جامعه ارتباط برقرار نکرده است. بنابراین باید روحانی این بار هم خود وارد میدان شود.
بالا بردن سطح انتظارات از سوی دیگر کاندیداها هم روند رفتار مردم را دگرگون کرد؛ طرح مسئله تقسیم جامعه به 96 درصدی و 4 درصدی از سوی محمد باقر قالیباف؛ دادن وعده های غیر قابل باور و رویایی به مالباختگان موسسات مالی و..... مسائلی از این دست گسل های جامعه را به تحرک واداشت. گسل هایی که پیش لرزه و پس لرزهای دارد که نباید از آن غفلت کرد.
متاسفانه حامیان روحانی در ستادهای انتخاباتی بیش از آنچه واقعیت داشت به توده های مردم وعده دادند آقای روحانی با واقعیات کشور آشنا بود و میدانست چقدر اختیار دارد و منابع مالی چقدر است و وضعیت هزینهای کشور چگونه است. با علم بر این مشکلات، انتظارات را بالا برد. این نقد جدی ما به رفتار آقای روحانی در زمان انتخابات است.
روحانی با مردم صحبت کند نه مانند گذشته!
انتظار این است که روحانی با مردم صحبت کند اما نه مانند گذشته؛ این بار واقعیات را بگوید. نه مانند گفت و گو های پیشین به کلیات اشاره کند و تصور کند که گسل های جامعه با سرانگشت سخن دوباره متصل می شوند. گسل های که حاصل مدیریت ضعیف سال های گذشته در عرصه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.اکنون و نه زمان دیگری فرصت پرداختن به دغدغه های مردم در گفت و گویی بدون وعده است. رئیس دولت دوازدهم یک عبارت بسیار مهم را در مجلس بیان کرد که آن را باید راهنمای عمل و راهنمای تفکر و تحلیل قرار داد و آن این بود که ممکن است دولت بعدی نتواند کشور را اداره کند. به باور بسیاری این جمله او، جملهای تاریخی بود و اساسی؛ به این معنا که ما در چالش و بحران نظام بودجهریزی قرار گرفتهایم.سهم خواهی نهادهای غیر مسئول از بودجه های سال های گذشته سبب شد بودجه عمرانی به زیر ده درصد کاهش یابد و همین امر سیل انسان هایی را به خیابان ها بکشاند که از بیکاری، نداشتن امید و فقر به تنگ آمده اند.
ممکن است دولت بعدی نتواند کشور را اداره کند
رئیس دولت دوازدهم یک عبارت بسیار مهم را در مجلس بیان کرد که آن را باید راهنمای عمل و راهنمای تفکر و تحلیل قرار داد و آن این بود که ممکن است دولت بعدی نتواند کشور را اداره کند. به باور بسیاری این جمله او، جملهای تاریخی بود و اساسی؛ به این معنا که ما در چالش و بحران نظام بودجهریزیمان قرار گرفتهایم.
تخصیص بودجه عمرانی در شش ماه اول سال زیر ۱۰ درصد بوده است. یعنی هیچ کار عمرانیای در کشور انجام نشده و دلیلش این است که دولت منابع مالی ندارد. به تعبیر کارشناسان مجموع درآمدهای نفتی کشور به حقوق کارمندان دولت و بازنشستگان شاید نرسد. به این ترتیب نظام توسعهای کشو و نظام تحول سلامت و نظام یارانهها دچار اختلال شده است. شاید به این دلیل باشد که روحانی بودجهای را ارائه داده تا با حداکثر توان خود، درآمدها را افزایش و هزینهها را تقلیل دهد
ریشه سهم خواهی جناح های سهیم در قدرت؛ در اعتراض ها
مشکلی که وجود دارد این است که در مقاطعی که آقای روحانی در معرض انتقاد واقع شده، وقتی است که درآمد دولت را افزایش میدهد و دوباره در مقاطعی که مورد نقد قرار میگیرد، زمانی است که هزینهها را کاهش میدهد. یعنی از دو طرف در معرض انتقاد است. که هر دو خارج از اختیار آقای روحانی است. نظام هزینهای چگونه باید کاهش یابد که کسی انتقاد نکند و درآمدها چگونه افزایش یابد که در معرض انتقاد کسی قرار نگیرد.
روحانی دقیقا باید به چه مسائلی اشاره کند؟
دولت با فشار مضاعفی در خصوص وضعیت بودجه مواجه شده است. راهی که پیش گرفته درست است اما با مخالفت جناح رقیب و نیروهای صاحب قدرت مواجه شده است. روحانی باید این مسائل را با مردم در میان بگذارد. دولت باید بداند و بپذیرد که شرایط کشور شرایط عادی نیست منتهی عدهای به جای این که نقدشان را متوجه موسسههایی که بیشترین هزینه را بر بودجه تحمیل میکنند، بنمایند فشارها را بر عکس دولت وارد میکنند. از آن طرف آن موسساتی که بیشترین هزینه مصرفی را دارند، ساکت نشستهاند و جزو منتقدین و تحریک کنندگان هستند.
وضعیت کنونی کشور و برجسته شدن برخی نارضایتی ها از دید ناظران متاثر از روندهایی متعدد و در هم پیچیده است؛ افزایش مطالبات از دولت و انتظار برای تحقق وعده ها، تداوم فشارهای اقتصادی بر اقشار ضعیف جامعه، نگرانی از نتایج تصمیمات اقتصادی دولت در زمینه هایی چون برنامه ریزی برای پرداخت یارانه های نقدی، قیمتگذاری سوخت وغیره که زیر فشار روانی ناشی از آلودگی هوا، خشکسالی، زلزله و ... آستانه تحریک پذیری بسیاری از شهروندان را پایین آورده و زمینه های تندتر شدن اعتراضات گوناگون را فراهم ساخته است.
در شرایط اینچنینی و به رغم تمرکز مسوولان اجرایی بر عملیاتی سازی برنامه های مدون در جهت بهسازی وضعیت اقتصادی و معیشتی، افزایش سطح گفتمان میان سیاستگذاران و مجریان با شهروندان ضرورتی است که می تواند بسیاری از التهابات موجود را فرونشاند.
برای بسیاری از شهروندان رسیدن به درک مشترک با دولتمردان درباره وضعیت گذشته، تلاش های کنونی و چشم اندازهای پیش رو در زمینه مهمترین مساله کنونی کشور یعنی تحول اقتصادی با موانع متعددی روبرو است و به همین خاطر ناامیدی و اضطراب عمومی آفتی است که به سرعت قابلیت تسری در جامعه را خواهد یافت.
پربیراه نیست که ریشه بخشی از اعتراضات کنونی را در کاهش سطح امید به تغییر وضعیت موجود جست و بخشی دیگر را در ناامیدسازی و برانگیختن نگرانی شهروندان با اغراضی سیاسی. از همین رو توصیه ای که بسیاری از نخبگان هوادار دولت روحانی مطرح می سازند افزایش میزان اطمینان بخشی و گفتمان میان شهروندان و مسوولان است.
نکته دیگر اینکه هر جامعه در موقعیت های دشوار و زیر انواع فشارهای روانی، اقتصادی، اقلیمی و ... اعتراض و بروز دغدغه شهروندانش را نیازی اساسی می بیند؛ نیازی که ساختارهای قانونی کشور به ویژه اصل 27 قانون اساسی آن را به رسمیت شناخته و در ماده چهل و سوم حقوق شهروندی بر آزادی تجمعات و بیان نظرات و دیدگاه ها از این طریق تاکید شده است.
در اوضاع کنونی بروز آشکار مطالبات معیشتی و بیان دغدغه های جدی شهروندان در این خصوص شاید برانگیزاننده مدیران اجرایی در جهت چاره جویی سریعتر در زمینه رفع فقر و ایجاد اشتغال باشد اما کشیده شدن این مطالبات به وادی هنجارشکنی و اختلاط آن با اغراض سیاسی داخلی و خارجی نقض غرض مطالبات مشروع و بحق و مانعی برای رفع مشکلات اساسی کشور خواهد بود.
پس بنابراین رئیس جمهور باید با مردم صحبت کند. از مشکلات بگویند و پیام مردم را درک کند. پیامی که یک بهانه و اعتراض کوتاه مدت نیست، واکنش گسل های اجتماعی به وعده های بر زمین مانده و افزایش روز افزون فاصله طبقاتی است. این فرصت اکنون در اختیار رئیس جمهور است تا از بودجه و سهم خواهی ها بگوید.