عارف: رابطه اصلاحطلبان با رهبری همیشه خوب است
محمدرضا عارف با بیان اینکه همیشه رابطه اصلاحطلبان با رهبری خوب بوده و هست گفت: رابطه ما با همه ارکان نظام خوب است. به قم هم میرویم و با مراجع دیدارهایی داریم اما آنها را عموما رسانهای نمی کنیم. قطعا رایزنی و مشورت با بزرگان و ارکان نظام برای ما بسیار مفید و کارساز است و ما را در پیمودن راه و انجام وظایف ملی کمک میکند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، نسرین وزیری - فائزه عباسی: محل دفترش در بنیاد امور ایرانیان تغییر کرده بود و هرچند دیگرخبری از آن کاغذ دیواری های قرمز نبود اما همچنان رفت و آمدها بیشتر و پررنگتر جریان داشت؛ از خانواده هایی که برای رفع مشکلاتشان آمده بودند تا واسطه هایی که برایامور دیگر راه دفتر محمدرضا عارف را در پیش گرفتند.
با استقبال و تعارف معاون اول رئیس جمهور دیروز و نماینده مجلس امروز برسرمیز گفت و گو نشستیم؛ تا آمد مصاحبه شروع شود از هردری سخنی به میان آمد؛ گاهیمشقت های پارلمانی محور شد و گاهی موضوع دانشگاه به میان آمد و البته مصائب این روزهای فراکسیون امید نیز ازنظر دور نماند. با آغاز مصاحبه، زمان آنچنان به سرعت پیش رفت که خیلی مباحث نیمهکاره ماند و گفت و گوی ما به جلسه دوم رسید.
از آنجایی که این روزها کمتر اصلاحطلبی مانندمحمدرضا عارف در سیبل انتقادات قرار دارد، مصاحبهای که پیش از این در خبرآنلاین منتشر شد بیشترحول این محور چرخید و رئیس فراکسیون امید در مقابل اعترضات، از راز سکوتش پردهبرداشت و گفت:«وقتیوزرا جواب تلفن مرا میدهند و من در این تماسها میتوانم مشکلی را حل کنم، چرا باید از طریق تریبون علنی مجلس با آنها صحبتکنم؟» عارف وجود نقص در فراکسیون امید را هم انکارنکرد و از کمیته داوری برای برخورد با متخلفین گفت.(اینجا)
هرچه در مصاحبه اول بحث «فراکسیون امید» محوریتقرار گرفت، در گفت و گوی دوم این «شورای عالی سیاستگذاری» بود که محور شد؛ همان شورایعالی که در جریان انتخاب لیست 21 نفره شورای شهر تهران با شدیدترین انتقادات مواجهشد و نگاههای مردد بحث لابی و نفوذ افراد را پیگیری می کرد؛ عارف که ریاست شورایعالی سیاستگذاری را بر عهده دارد با تائید اینکه این شورا و این انتخاباتایراداتی داشت و باید رفع شود اما تمام قد از رویکرد آن حمایت کرد حتی وقتی صحبتاعتراض افرادی مانند حسین کمالی دبیرکلحزب کار به میان آمد گفت: اتفاقا یکی ازافرادی که مسوولیت کمیته ها و تعیین شاخص ها را به عهده داشت، خود آقای کمالی بود.
نمیشود با محمدرضا عارف صحبت کرد و از مطالباتاصلاحات هیچ چیزی نگفت برای همین یکی از موضوعات، پیگیری مطالبات حامیان تفکر اصلاحاتاز سوی مجریان اصلاحطلب بود و پای حصر ومذاکرات اصلاح طلبان با مقامات به میان آمد؛ همانجا بود که عارف گفت «وقتی کمیتهرفع حصر تشکیل دادیم می خواستیم در سکوت کار را به پیش ببریم اما برخی نمایندگان آن را علنیکردند. هرگاه موضوعی علنی می شود کار سخت تر به پیش می رود». اما او در نهایت نگاهیامیدوارانه به گشایش در این زمینه داشت.
معاون اول سید محمدخاتمی که این روزها بهعنوان یکی از چهرههای مذاکره کننده برای هموار کردن جاده اصلاحات به حساب می آید از دیدار برخی چهرههای اصلاحطلب با مقام معظم رهبری هم سخن گفت. البته عارف گفت همواره رابطه اصلاحطلبان با رهبری خوب بوده و هست.
آنچه در ادامه می خوانید مشروح این گفت و گواست:
به انتخابات شوراها که نزدیک می شدیم به نظر میرسید انتقادات داخلی اصلاح طلبان بیشتر از اینکه متوجه شورای عالی سیاست گذاریباشد، متوجه شخص شما بود. محمدرضا عارف در سیبل انتقادات قرار گرفت و این موضوع باعثشد تا در بستن لیست آقایان مرعشی و موسوی لاری وزن بیشتری پیدا کنند. چقدر اینموضوع صحت دارد؟
برای اینکه بحث را باز کنم شاید بد نباشد، اشاره ای به گذشته داشته باشم. تا سال 90 انتخابات های مختلفی برگزار کردیم و پیروزی ها و شکست هایی داشتیم. با نگاهی بهدهه های گذشته یکی از مشکلاتی که داشتیم عدم انسجام گفتمان داخلی بود و صداهای مختلفی ازاردوگاه اصلاحات شنیده می شد و حتی گاهی رو در رویی با هم داشتیم. به طوری که درنتیجه عملکرد ما در انتخابات 86 در تهران فقط توانستیم چند نفر را به دور دومانتخابات مجلس بفرستیم و دو نفر از چهره های شاخص ما از جمله آقای انصاری و آقایجهانگیری نتوانستند به مجلس راه پیدا کنند. در سال 90 بحث مهم حضور و عدم حضور درانتخابات مطرح شد که نهایتا به عدم حضور ختم شد.
رویکردی که در دهه 90 در پیش گرفتیم حول سه محوراخلاق، عقلانیت و خرد جمعی بود. در انتخابات مجلس دهم در سال 94 این رویکرد جواب داد. تعصبگفتمانی به جای تعصب حزبی نشست و پیروزی گفتمان هدف شد. مبنا را خرد جمعی قراردادیم. طبیعتا این موضوع هزینه داشت وهزینه آن این بود که احزاب باید از حقوق حزبی خود عبور می کردند. نمی شود در یکرویکرد گفتمانی، حزب مطالبه کند؛ چراکه اگر احزاب می خواستند سهم خواهی کنند؛ کاربه دعوا می رسید. این دعوا به این دلیل است که ما چند ده حزب اصلاح طلب داریم.اعضای شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان حدودا از 20 حزب هستند؛ حتی اگر آنها بخواهند سهمیه بگیرند دچار مشکل میشویم. لذا در دهه 90 رویکرد حزبی را کنار گذاشتم و رویکرد گفتمانی را پی گرفتیم که نتیجه آن پیروزی ما در انتخابات مجلس 94شد.
همین رویکرد را طبیعتا باید در انتخابات شوراهادنبال می کردیم؛ البته ما بعد از انتخابات مجلس نقد عملکرد شورای عالی را چه بهصورت فردی و چه به صورت تشکیلاتی پیگیری کردیم و اصلاحاتی هم در شورای عالی انجامدادیم. برخی احزاب از شورای عالی جدا شده بودند و در جلسات شرکت نمی کردند و میگفتند شورای عالی باعث تضعیف احزاب شده است. ما به هیچ عنوان این موضوع را قبولنداشتیم چرا که ما احزابی داشتیم که در همین رویکرد خود را تقویت کردند. از جملهحزب ندا، اعتدال و توسعه، اتحاد ملت و کارگزاران از احزابی بودند که از ظرفیتشورای عالی برای ارتقا و انسجام حزبی خود استفاده کردند. البته این انتقاد که گفتهمی شد وزن احزاب باید مشخص شود، را در شورای دوم بررسی کرده و برای تعداد اعضای حقیقی سقف تعیین کردیم و تصویب شدکه تعداد اعضای حقیقی باید حداکثر نصف تعداد اعضای حقوقی باشند. البته این موضوعما را در برخی استانها به دردسر انداخت. چراکه استان هایی داشتیم با 7 الی 8 حزب و 15 - 16 نفر شخصیت برجسته اصلاح طلب کهبیش از 10 سال سابقه فعالیت در شورای استان داشتند؛ اما از آنجایی که ما به اجرایاین مدل اصرار داشتیم؛ ناگزیر از حضور چندین شخصیت سیاسی برجسته در ترکیب شورای برخی استانها محروم ماندیم.
اتفافی که در انتخابات شوراها افتاد این بود کهما در شهر تهران چند ده برابر ظرفیت مورد نیاز نامزد داشتیم. 500 نفر واجد شرایطبودند که در یک غربالگری اولیه به 150 نفر رسیدیم. این غربال گری صرفا بر اساسسوابقی بود که خود نامزدها اعلام کرده بودند و ما راستی آزمایی هم نکردیم. بر اساسشاخص هایی که داشتیم به این تعداد رسیدیم و کار سختی هم بود. اما سخت تر از آن،این بود که از 150 نامزد به 21 نفر برسیم. در این مرحله ما طبقه بندی کردیم کهشورای شهر به چه تخصص هایی نیاز دارد و آنها را درجه بندی کردیم. درواقع ما با یک ماتریسچند بعدی مواجه بودیم. چراکه از یک سو سهمیه زنان را داشتیم و از سوی دیگر بایدسهمیه ای به جوانان می دادیم. ما به این 150 نفر در یک گردهمایی گفتیم که خودتان ازبین خودتان به یک نتیجه برسید و 21 نفر را برای حضور در لیست انتخاب کنید.
جریان رقیب ما در هر انتخاباتی، با یک جبهه جدید و یک نام جدید وارد می شود. یک روز جبهه اصولگرایانند، یک روز آبادگران هستند و یک روز می شوند جمنا! اما اصلاح طلبان همواره با یک نام از جبهه چپ گرفته تا دوم خرداد و اصلاحات وارد عرصه شدهاند و تاکنون سعی شده پاسخگو هم باشیم.
که قبول نکردند!
بله قبول نکردند و اتفاقا همان هایی که بعداانشعاب کردند و انتقاد کردند؛ در آن شب به به و چه چه کردند و گفتند هرچه شمابگویید ما قبول داریم! اعلام شد که این وظیفه ما است که این کار را بکنیم اما خواستیم شما خودتان به توافق برسید. چونقبول نکردند راهی جز رای گیری باقی نماند.
در نتیجه رای گیری از 150 به 63 و از 63به 42 نفر رسیدیم. یک کارگروهی تشکیل دادیم، زیر نظر آقای موسوی لاری با ترکیبچهار الی پنج نفر از اعضای هیات رئیسه و یکی دو نفر از اعضای شورای عالی، با ماموریترسیدن به 63 نفر . از این تعداد در هیات رئیسه شورا بر اساس رای گیری رسیدیم به 42نفر و این تعداد را با یک تقسیم بندی به شورای عالی بردیم که در آنجا رای گیری شدو به 21 نفر نهایی رسیدیم. هیچ راه دیگری نداشتیم؛ شعار ما خرد جمعی بود و در اینخرد جمعی به دموکراتیک ترین شیوه عمل کردیم؛ مسلم است که باید برای این مسیر هزینهبدهیم. خود من علاقه داشتم 12-10نفر در این لیست باشند که افرادی موجه و کاردانبودند و بعضا در شورای قبل هم حضور داشتند. اما در رای گیری نهایی هیچ کدام بالانیامدند. من هم به نظر دوستان تمکین کردم.
یکی از انتقاداتی که مشخصا از سوی آقای کمالیعلیه شورای عالی مطرح شد این بود که در قرار دادن افراد در کمیتهها برای بررسیشرایط نامزدها، تخلف شد. یعنی فردی که شرایطش به کمیته شماره 1 می خورد به کمیتهشماره 2 فرستاده شد و در آنجا امتیاز لازم را کسب نکرد و از لیست جا ماند.
اتفاقا یکی از افرادی که مسوولیت کمیته ها و تعیین شاخص ها را به عهده داشت، خود آقایکمالی بود! در واقع طرحی تهیه شد و در کمیته ای که آقای کمالی رئیس آن بود،اصلاحاتی صورت گرفت و تغییر کرد. ایشان تا دقیقه 90 هم در جلسات حضور داشت، یعنیتا زمانی که تعداد نامزدها به 42 نفر رسید، آقای کمالی حضور داشت فعال بود و راضیهم بود. اما وقتی دوستانی که مورد نظر آقای کمالی بودند رای نیاوردند او رفت ولیست جدا داد!
پس موضوع تخلف در کمیتههای موثر در بستن لیسترا رد می کنید؟
وقتی ما به 150 نفر رسیدیم، افراد با نظر خودشاندر کمیته های تعیین شده قرار گرفتند. در این بین، برخی چند کمیته را انتخاب کردهبودند و برخی اصلا هیچ کمیته ای را ننوشته بودند. در نهایت برای برقراری تعادل درکمیتهها با نظر خود آنها جابجایی هایی صورت گرفت که به نظرمطبیعی بود. من نمی گویم این روش بدون نقص است، قطعا نقص هایی وجود دارد که بایداصلاح شود. شاید اصلا بد نباشد برگردیم به همان شیوه ای که دو الی سه نفر مینشستند و برای کل اصلاحات تصمیم می گرفتند و دیگر این فضاها هم به وجود نمی آمد! (با خنده) البته این را به طنز گفتم!
به هر حال من روش دموکراتیک را می پسندم. عرضکردم که من هم دوست داشتم برخی افراد در لیست باشند اما در رای گیری بالا نیامدند،حالا باید معترض شوم؟ فراموش نکنیم که می خواهیم این پروسه دموکراتیک به جلو برود.کارگروهی بطور جدی عملکرد شیوه های شورای عالی را با نظرخواهی از اعضا و برخینخبگان به نقد گذاشتند و امید داریم ضعف ها و اشکالات گذشته در ادامه حضور اینگفتمان در انتخابات جبران شود.
شورای عالی باید بپذیرد که در ائتلاف 94 بعضا اشتباه کرده است، سازو کار ائتلاف را باید دقیق رعایت می کرد. در حال حاضر یا باید توجیه کنیم که چرا برخی افراد را در لیست قرار دادیم که در همان هفته های اول رو در روی ما قرار گرفتند!
تاجایی که ما در جریان امور بودیم، آقایان موسویلاری و مرعشی تاثیر گذاری زیادی در بستن لیست شوراها داشتند اما چرا وقتی انتقاداتاوج گرفت، شما در سیبل انتقادات قرار گرفتید؟
ببینید لیست را یک نفر نبست؛ در این جریان وقتیفردی اشراف بیشتری داشته باشد، تاثیر گذاری بیشتری هم خواهد داشت. اما این بحث هاهمه با رای گیری بوده است ما چاره ای جز رای گیری نداشتیم. آقای کمالی همواره حضورداشت آقای حاجی و آقای لاری هم حضور داشتند.
اول بگویم من همه انتقادات را می پذیرم و ازمنتقدانم هم تشکر می کنم. گاهی نقد رئیس تشکیلات، نقد آن تشکیلات است و ما وظیفهخودمان می دانیم که به تک تک آنها بپردازیم و در حد مقدور اصلاح کنیم. اما گاهینقدها ناشی از عدم اطلاع و آگاهی نسبت به روند است. عده ای هم محور نقد را آنجاییمی دانند که خودشان قرار دارند. من نمی خواهم نام ببرم اما چند سایت بودند که بهنظرم در نقد افراط کردند. چون مسوول آن سایت یا فرد مورد حمایتش در لیست قرارنگرفته بود! قبل از آن هم می گفتند حتما باید این فرد در لیست باشد و اگر نباشد ماچه کار خواهیم کرد!
اشکالی ندارد اینها هزینه دموکراسی است و ما باید این هزینه هارا بپردازیم تا تمرین دموکراسی کنیم. ما می خواهیم به یک دموکراسی پایدار برسیم.اگر بخواهیم هر صدایی را در نطفه خفه کنیم به نقطه مطلوب نمی رسیم. البته بسیاریاز خوانندگان همین سایت ها هم متوجه شدند که ماجرا چیست! اگر آن افرادی کهآنها می خواستند در لیست قرار می گرفتند، همین ها به به و چه چهشان به آسمان میرفت.
آیا انتقاداتی که نسبت به شما مطرح می شود، ممکناست شما را به این نتیجه برساند که دیگر رئیس شورای عالی نباشید؟
البته هروقت فردی پیدا شود که ریاست شورای عالیاصلاح طلبان را به عهده بگیرد من دعاگوی او خواهم بود. من هیچ گاه برای هیچ پستیکاندیدا نشدم. اما وقتی لطف دوستان شامل حالم می شد و احساس می کردم که می توانمکاری انجام دهم شانه خالی نمی کردم. این یک اصل در گفتمان اصلاحات است که ریشه درانقلاب دارد و برای آن هزینه بسیار داده ایم. امید است که هر کس در جایگاه واقعیخود قرار بگیرد. در عین حال جفا می دانم که از زیر بار شانه خالی کنم تا برای خودممصونیت و امنیت ایجاد کنم.
برای رفع انتقاداتی که مطرح شده، پیشنهاد شمابرای مشخص شدن وزن احزاب در شورای عالی اصلاح طلبان و حضور آنها چیست؟
راهبرد ما نه فقط برای جریان اصلاحات، بلکه برایکل کشور، رسیدن به چند حزب فراگیر است. من بارها این موضوع را مطرح کردم و معتقدمحرکات جبهه ای تنها تا پیروزی در انتخابات است و موقع شکست، در عمل کسی مسوولیتینمی پذیرد. لذا این حرکات بصورت دائمی دوام ندارد و بر این اساس ما نمی توانیمحرکات جبهه ای را دنبال کنیم. اما حال که تحزب در کشور ما جا نیفتاده، باید براساس همین حرکت جبهه ای پیش رویم. اینکه احزاب بتوانند با وزنکشی سهمشان را مشخصکنند، تقریبا کار غیر ممکنی است؛ جالب است بدانید که در ارزیابی عملکرد شورای عالیاز تمام نخبگان و احزاب در تهران و شهرستانها نظر سنجی کردیم که آیا به احزاب سهمبدهیم یا خیر؟ اکثریت گفتند خیر!
البته به دنبال اجرای قانون جدید در وزارت کشورکه باید احزاب وضعیت خود را مشخص کنند، تعدادی از احزاب احتمالا وضعیت تعلیقیخواهند گرفت. در آن صورت، اگر تعداد احزاب کاهش پیدا کند، شاید بتوان وزن احزابباقی مانده را به نوعی مشخص کرد. در اینراستا ما هنوز به یک الگوی قابل اجرا نرسیده ایم. به محض رسیدن به چنین راهکاری،ما آن را عملیاتی خواهیم کرد که افراد بر اساس وزن احزاب در شورای عالی و کرسی هایآینده حضور پیدا کنند. اما در حال حاضر بستر لازم برای چنین موضوعی وجود ندارد. لذاامروز حفظ وحدت و انسجام را از ملزومات خود قرار دادیم. حال اینکه از چه طریق بایداین انسجام را حفظ کنیم، از موضوعاتی است که باید به آن در آینده بپردازیم و به یکسازوکار برسیم.
آقای عارف شما می گویید با جبهه ای عمل کردن،پاسخ گویی وجود نخواهد داشت اما شاید اگر مانیفست و چهارچوب مشخصی تعریف شود همتشکیلات فراگیری شکل بگیرد و هم مشکل عدم پاسخگویی مرتفع شود.
ببینید؛ بعد از پایان کار شورای اول چند حزبنامه نوشتند که کار این شورا تمام شد. اما این سوال مطرح شد که حالا این افرادی کهبه مجلس رفتند به چه تشکیلاتی پاسخ گوهستند؟! ما خودمان نباید پاسخ گویی را نفی کنیم. در دوره دوم ما این موضوع رااصلاح کردیم؛ یعنی در حال حاضر شورای عالی به صورت مستمر در حال فعالیت است. ازاین رو اعضای شوراهای شهر باید نسبت به عملکردشان به شورای عالی پاسخ گو باشند.
رابطه ما با همه ارکان خوب است و به قم هم می رویم با مراجع دیدارهایی داریم اما آنها را عموما رسانه ای نمی کنیم. قطعا رایزنی و مشورت با بزرگان و ارکان نظام برای ما بسیار مفید و کارساز است و ما را در پیمودن راه و انجام وظایف ملی کمک می کند.
نگاهی که این بار به وجود آمد، این بود که شورایعالی پایدار بماند تا زمانی که به احزاب فراگیر و یک تشکیلات پاسخگو برسیم؛ البتهما امروز این پاسخگویی را برای شورای عالی فرض می دانیم و نسبت به مطالبات مردمپاسخگو خواهیم بود. اخیرا هم شورایی را از هیات رئیسه فراکسیون امید، هیات رئیسهشورای عالی سیاست گذاری و شورای شهر در کلان شهر ها تشکیل دادیم تا بتوانیمپاسخگوی مردم باشیم. در سال 98 ما باید در مقابل رفتارمان و عملکردمان در مجلس وشورای شهر پاسخگوی مردم باشیم.
آیا برای این شورا ساز و کار و اساسنامهای تعیین شده است؟
در اساسنامه شورای عالی سیاست گذاری به نوعی بهاین موضوع اشاره شده است. در حال حاضر با شوراهای شهر و روستا و فراکسیون امیدتعامل داریم. در این شورای جدید، سه نفر از اعضای هیات رئیسه فراکسیون امید حضوردارند تا بتوانیم به برنامه "برجا" یعنی همان برنامه ای که مردم به آنبرای مجلس رای دادند عمل کنیم. همینطور در مورد اجرایی کردن برنامه راهبردی شورایعالی در شوراها مصمم هستیم تا انشاللهبتوانیم پاسخ گویی جبهه ای را هم سامان دهیم.
جریان رقیب ما در هر انتخاباتی، با یک جبهه جدیدو یک نام جدید وارد می شود. یک روز جبهه اصولگرایانند، یک روز آبادگران هستند و یکروز می شوند جمنا! اما اصلاح طلبان همواره با یک نام از جبهه چپ گرفته تا دومخرداد و اصلاحات وارد عرصه شدهاند و تاکنون سعی شده پاسخگو هم باشیم.
در قانون جدید احزاب، جبهه ها هم در این طیفگنجانده می شوند که می تواند الزام به پاسخگویی را بیشتر کند اما قطعا حرکت جبههای نمی تواند چندان در طولانی مدت دوام داشته باشد. لذا ما چاره ای نداریم جزرسیدن به یک یا چند حزب فراگیر. مسلما با ساز و کار حزبی برخی از از این ایراداتهم به وجود نمی آید.
این شورایی که می گویید تشکیل شده است، ویترین قشنگی دارد اما هم دیر تشکیل شده است، هم سازو کار آن مشخص نیست. بیش از ۱۰۰ نماینده با لیست امید به مجلس دهمآمدند اما برخی از آنها پس از ورود راه دیگری رفتند. این مجموعه ای که تشکیل دادید برای جلوگیری از این رفتار و برخورد با خاطیان چه راهکاری دارد؟
البته دیر نشده، چون انتخابات شوراها اواخراردیبهشت ماه بود. در این چند ماه ما برآورد کردیم که چه کاریباید انجام دهیم. نهایتا شورای 51 نفره امید تهران را تشکیلدادیم و یک کمیته راهبردی برای آن تعیین شد. در آن کمیته خود من به علاوه شهردار واستاندار تهران حضور داریم. لذا درباره انتخابات شوراها ما به موقع عملکردیم و قطعا پاسخگوی عملکرد اعضا خواهیم بود.
در مورد انتخابات مجلس و فراکسیون امید، ما با چالش هایی مواجه بودیم.اولین چالش این بود که ما ائتلافمان را مکتوب نکرده بودیم و برخی که با لیست امیدوارد مجلس شدند، از همان اول عملا گفتند هیچ وابستگی به شما نداریم! ما میثاقیامضا کرده بودیم اما این میثاق خیلی محکم نبود. بر اساس همین تجربه، در انتخاباتشوراها محکم تر عمل کردیم. ما در زمان انتخابات مجلس شعار آرامش و امید را دادهبودیم، لذا شرایط اقتضا می کرد که با آرامش به پیش برویم و خیلی مسئله را بازنکردیم. چراکه فکر می کردیم این موضع گیری ها مقطعی است و افراد برمی گردند.
بحثی که آن اوایل برای تشکیل فراکسیون امیدداشتیم این بود که آیا فراکسیون اصلاحات را تشکیل بدهیم یا فراکسیون امید را؟ بهاین نتیجه رسیدیم که برای گرفتن بهانه از برخی افراد و حفظ جامعیت لیست امید، بهتر استفراکسیون امید را تشکیل دهیم تا همان مسیر را پیش برویم. البته ما این موضوع را همپیش بینی می کردیم چرا که شرایطی که لیست را بستیم، شرایط خاصی بود. نیت ما همراهیبیشتر با دولت بود، اما باید دقیق تر عمل می کردیم که این کار را انجام ندادیم. امروز نمی خواهم موضوع را بیشتر از این باز کنم. ریزش رای هم داشتیم که طبیعی بود؛بخشی از چالش های ما در ماه های اول رفع شد اما بخش دیگر اصلاح نشد و حتی ما بعضا رودر رویی با فراکسیون امید را مشاهده کردیم.
ما درانتخابات مجلس دهم و پس از آن، با دو گروه روبه رو بودیم. یک گروه دائما می گفتندبا ورود اصلاح طلبان قرار است مجلسی مانند مجلس ششم روی کار بیاید و تلاش می کردندفضایی علیه اصلاحات شکل بدهند. انگیزه شان هم مشخص بود. گروه دوم کسانی بودند کهبرای تطهیر خودشان و اینکه رفتار خود را در حوزه انتخابیه توجیه کنند و ادعا می کردندکه فراکسیون امید چون تندرو است، ما از آنها فاصله گرفتیم! مهمترین اقدام ما درطول این 16 ماه عمل به حفظ آرامش بود که بیاییم و آن را اصل بدانیم. هیچگاه باافراد گروه دوم وارد تقابل نشدیم و نمی شویم. اما در زمان لازم اعلام موضع خواهیمکرد.
پس شورای عالی سیاست گذاری باید نسبت به عملکرداعضای لیست پاسخگو باشد؛ چه پاسخی خواهید داد به افرادی که به اعتبار اصلاحات بهکل لیست رای دادند؟
شورای عالی باید بپذیرد که در ائتلاف 94 بعضا اشتباه کرده است، سازو کار ائتلاف را باید دقیقرعایت می کرد. در حال حاضر یا باید توجیه کنیم که چرا برخی افراد را در لیست قراردادیم که در همان هفته های اول رو در روی ما قرار گرفتند! یا باید به این انتقادپاسخ بدهیم. اما زمان آن کی هست، هنوز مشخص نیست. ما شعار اخلاق و عقلانیت را دردهه 90 مد نظر قرار دادیم. لذا بر اساس این شعار باید از اقداماتی که حاشیهآفرین هستند پرهیز کنیم. چرا که گام های بعدی برای ما بسیار اهمیت دارد به ویژه انتخابات سال 98.
من همه انتقادات را می پذیرم اما گاهی نقدها ناشی از عدم اطلاع و آگاهی نسبت به روند است. من نمی خواهم نام ببرم اما چند سایت بودند که به نظرم در نقد افراط کردند. چون مسوول آن سایت یا فرد مورد حمایتش در لیست قرار نگرفته بود! قبل از آن هم می گفتند حتما باید این فرد در لیست باشد و اگر نباشد ما چه کار خواهیم کرد!
فراموش نکنیم تا امروز هر سه گام را به درستیبرداشتیم و مهمترین عامل پیروزی ما هم نگاه به منافع ملی بوده و نه منافع جناحی وحزبی. بنابراین باید توجه داشته باشیم که خدایی ناکرده هول نکنیم و به یکبارهدر مسائل جناحی گیر نکنیم. لذا از این موضوعات باید عبور کنیم. اما درس بگیریم وخود را اصلاح کنیم. کما اینکه در انتخابات شوراها ما ائتلاف نکردیم و مشخصا حزب اعتدال و توسعه که جریان اعتدال را نمایندگی می کرد، عضو شورایعالی شد و ما هم پذیرفتیم و در سال 98 هم احتمالا این رویکرد را پیگیری می کنیم.
بر همین اساس است که آقای موسوی لاری می گویداگر بخواهیم اتاق فکر هم تشکیل دهیم، وظیفه آن نظارت نیست؟ یعنی شما کار نظارت رابه این سمت می سپارید و اتاق فکرهای جدایی برای حمایت فکری از فراکسیون امید وشورای شهر تشکیل خواهید داد؟
البته اتاق فکرهای مختلفی داریم که کمک های زیادی هم می کنند.
این اتاق فکرها صرفا تخصصی هستند یا اتاق فکرحزبی هم دارید؟
ببینید ما در بنیاد امید ایرانیان اتاق فکرداریم؛ بنیاد باران و گروه مشاوران آقای خاتمی هم اتاق فکر دارند و بحث هایی که ماداریم، برخاسته از همین اتاق های فکر و اتاق های فکر احزاب است.
اتفاقا یکی از افرادی که مسوولیت کمیته ها و تعیین شاخص ها در شورای عالی سیاستگذاری را به عهده داشت، خود آقای کمالی بود! ایشان تا دقیقه 90 هم در جلسات حضور داشت، یعنی تا زمانی که تعداد نامزدها به 42 نفر رسید، آقای کمالی حضور داشت فعال بود و راضی هم بود. اما وقتی دوستانی که مورد نظر آقای کمالی بودند رای نیاوردند او رفت و لیست جدا داد!
فراکسیون امید هم اتاق فکر دارد؟
بله فراکسیون امید هم اتاق فکر دارد. هیات رئیسهفراکسیون مهمترین اتاق فکری است که این فراکسیون داشته است. به هر حال ما یکتشکیلات رسمی هستیم که هیات رئیسه دارد و شورای مرکزی 40 نفره دارد و بعد از آن مجمع عمومی استو همه فعال هستند.
اگر قرار باشد اتاق فکر را همان اعضای فراکسیونتشکیل دهند، پس بحث ارتباط فراکسیون با احزاب بیرون مجلس چه می شود؟
ببینید برخی احزاب درون فراکسیون عضو دارند و ماچند دبیرکل داریم. بحثی که اخیرا مطرح شده است اینکه فراکسیون امید مستقل از شورایعالی و شورای هماهنگی جلساتی با احزاب داشته باشد که این موضوع در کمیته سیاسیفراکسیون در حال بررسی است تا به یک سازو کار مشخص برای تعامل با احزاب دست پیداکنیم. البته در درجه اول بحث تعداد احزاب است که مطرح می شود و این موضوع که چگونهمی توانیم با 50 الی 60 حزب اصلاح طلبی که وجود دارد، تعامل سازنده و رسمی داشتهباشیم که کار سختی است و اگر بخواهیمگزینشی عمل کنیم باید یک سازوکار برای آن مشخص کنیم؛ اینها مباحثی است که در حالحاضر در جریان است و برای آن تصمیم خواهیم گرفت.
آقای عارف شما گفتید که در مجلس پنجم ژنرال زیادداشتیم و برای همین تصمیم گیری ها بر دوش یک نفر نبود. آیا بهتر نیست فراکسیونامید اتاقی فکری با حضور ژنرال های ادوار مجلس داشته باشد؟
من به جای استفاده از ژنرال ها موضوع نخبگان ونیروهای متخصص را مطرح می کنم. به این معنا که چگونه فراکسیون امید از وجود ایناحزاب و نخبگان استفاده کند. ما در بنیاد امید 21 کارگروه نخبه داریم که عموماافراد نخبه در آن حضور دارند که اگر فراکسیون امید خواست یک سرویس خوبی به آنهابدهیم و اینجا کمیته کارشناسی داشته باشیم. در خود فراکسیون امید و ذیل کمیته هاما کمیته کارشناسی را هم دیدیم که آنتشخیص کمیته ها است که می خواهند کار گروه مستقلی را تشکیل بدهند یا از تشکیلاتموجود که در بنیاد امید یا نهادهای راهبردی دیگر استفاده کنند. دستمان باز است. تعاملو همکاری با نخبگان و کارشناسان برجسته برای فراکسیون یک فرض است.
شما در فراکسیون امید کمیته رفع حصر تشکیل دادید. می خواهیم بدانیم این کمیته چه کاری قرار است انجام دهد؟ با توجه به اینکه مسئلهحصر موضوعی است در دست شورای عالی امنیت ملی، قوه قضائیه و رهبری، چطور این کمیتهقرار است با این سه نهاد ارتباط برقرار کند؟
اولا قرار نبود ماجرای تشکیل این کمیته رسانه ایشود. فکر می کنم اینگونه امور اگر رسانه ای نشود، بهتر است و بهتر می توان کارها را پیگیری کرد. این مسئلهیکی از مسائل جدی در کشور است و بایدبه نفع نظام حل و فصل شود و هیچ جریان سیاسی نباید به دنبال گرفتن امتیاز از اینموضوع باشد. به عبارت دیگر نباید برد و باخت در آن مطرح شود.
ما باید در همه انتخابات ها حضور فعال داشته باشیم که از این مرحله عبور کرده ایم و امروز پرونده عدم حضور فعال در رویدادهای مهم سیاسی در جریان اصلاحات بسته شده است. مهمترین مسئله امروز ما این است که هم دولت و هم شوراها بتوانند مطالبات مردم را پاسخ بگویند لذا پرداختن زودهنگام به موضوعاتی که این مهم را به حاشیه ببرد، به مصلحت نمی دانیم؛
احساسمان این است که این مسئله هرچه سریع ترباید با یک وفاق ملی و راه حل های درون نظامی حل و فصل شود. به همین علت کارگروهیتشکیل شد و قرار شد رسانه ای نشود و هیچ کسی نداند اعضای آن را چه کسانی تشکیل میدهند. چون اگر اعضا مشخص می شدند ممکن بود برخی اعتراض کنند که چرا ما نیستیم وموکلانشان هم می گفتند چرا فلان فرد در کمیته هست و شما نیستید! این بود که تصمیم گرفتیمموضوع رسانه ای نشود. اما متاسفانه بعد از اولین ملاقات، یکی از عزیزان ما که عضوکمیته هم نبود گزارشی از عملکرد کمیته ارائه داد! به تبع آن یکی دو نفر از اعضای کمیتههم گزارشی دادند و عملا تشکیل چنین کمیته ای اعلام شد. طبیعتا در این شرایط، کارما با کندی مواجه خواهد شد. کما اینکه برخی قرار مدارهای ما هم با مشکل روبه روشد؛ با تمام این تفاسیر ما از این موضوع و پیگیری ها راضی هستیم و صمیمانه از همهنهادهای دست اندر کار به ویژه شورای عالی امنیت ملی تشکر می کنم. چرا که گام هایخوبی برداشته شده که امیدواریم به حل موضوع بیانجامد.
بار دیگر مشخص شد که برخی اعضا برخلاف نظرفراکسیون عمل کردند. این نشانه آن نیست که لازم است یک نظارتی صورت بگیرد؟
نظارت کار خوبی است. باید همگان به قول و قرارهای خود پایبندباشند.
واقعا نمی شود جلوی یک خبر دادنهای غیرتشکیلاتی را گرفت!
من درفراکسیون خواهش کردم که اعضا در این باره مصاحبه نکنند. تلاش های ما برای پیگیریرفع حصر از سال 92 شروع شد. در تابستان 92 مصاحبهای انجام شد که در نتیجه آن عملاکار متوقف شد. به یک مسئله باید توجه کنیم و آن اینکه آیا قرار است برای کسب وجاهتخودمان وارد عمل شویم یا می خواهیم مسئله حل شود؟! من هم می توانم نطق های آتشینداشته باشم، همه هم به به و چه چه بگویند و از من تعریف کنند! اما آیا با چنینرویکردی، موضوع حل می شود؟ یا فقط گره را کورتر می کنم؟!
بنابراین برای آنکه مشکل حصر حل شود، تمام انتقادهارا به جان می خریم تا مشکل مرتفع شود. مهم این است که مشکل رفع شود. جامعه متوجهاست که آیا می خواهیم مشکل حصر به عنوان یک مسئله ملی حل شود و یا می خواهیم ازتریبون برای کسب وجهات استفاده کنیم؟ من اعتقاد به راه اول دارم و می گویم باید مشکلدر کمال آرامش حل شود تا اتفاق ناگواری رخ ندهد. لذا باید مشکل حل شود.
از سال 92 که به نفع آقای روحانی کنار رفتید اینانتظار وجود داشت که بعد از او، شما نامزد ریاست جمهوری شوید و دولت را بگیرید.البته در این دوره هم که شعار «اسحاق خیلی مردی، انشالله دور بعدی» عمومیت پیداکرد. فارغ از اینکه تا چهارسال دیگه اتفاقات زیادی می افتد که قابل پیش بینی نیستو ...؛ بفرمایید که ظرفیت اصلاح طلبی برای انتخابات 1400 چگونه است؟
واقعیت این است که ما برای هر انتخاباتی بایدکاندیداهای مختلف داشته باشیم و این ظرفیت در گفتمان اصلاحات وجود دارد. ما در دههگذشته روی توانمندسازی و کادرسازی کاری نکردیم و در سال های اولیه دهه 90 راهبردما در بنیاد امید همین بود که به عنوان یک نهاد راهبردی و اتاق فکر گفتمانی بایدبر تربیت نیروها سرمایه گذاری کرد که در سال 1400 بیش از 500 نیرو توانمند و پا بهکار داشته باشیم که در میان آنها حداقل 4-3 گزینه ریاست جمهوری وجود داشته باشد وامروز هم نگاهم این است. با احترام زیادی که برای افراد قائلیم اما بایدنگاهمان به جمع و خرد جمعی باشد.
همیشه رابطه اصلاحات با رهبری خوب بوده ؛ این جریان نظام و قانون اساسی را قبول دارد و سهم بالایی در همه رویدادها و دستاوردهای نظام داشته است . و همواره خطوط قرمز نظام مورد تاکید گفتمان اصلاحات بوده است. ما هیچ گاه مشکلی با ارکان نظام نداشتیم و ارتباط نزدیک و خوبی با ارکان نظام داریم.
بنابراین ما باید در همه انتخابات ها حضور فعالداشته باشیم که از این مرحله عبور کرده ایم و امروز پرونده عدم حضور فعال دررویدادهای مهم سیاسی در جریان اصلاحات بسته شده است. مهمترین مسئله امروز ما ایناست که هم دولت و هم شوراها بتوانند مطالبات مردم را پاسخ بگویند لذا پرداختنزودهنگام به موضوعاتی که این مهم را به حاشیه ببرد، به مصلحت نمی دانیم؛ یعنی حتیپرداختن به موضوع انتخابات 98 را هم صلاح نمی دانیم. امیدواریم با سامانی کهشوراها پیدا می کند و حرکت دولت و شوراها تا اخر امسال بتوانیم به راهبردهایانتخابات سال 98 دست پیدا کنیم. پرداختن زودهنگام به انتخابات 1400 می تواند بهانسجام 98 ما آسیب برساند. بنابراین به هیچ عنوان امروز به این موضوع نمی پردازیم.بعد از انتخابات سال 98 یک سال و چند ماه فرصت داریم به مسئله ریاست جمهوری 1400 بپردازیم.
نگفتید جزو گزینه های 1400 هستید یا خیر؟
واقعا امروز نمی توانیم به این مسئله بپردازیم. البتهاین را هم بگویم که ما نباید 1400 را هم از نظر دور داشته باشیم و حتی اگر بخواهیمتشکیلاتی نگاه کنیم باید به فراتر از 1400 یعنی 1408 هم توجه کنیم. در واقع یکجریان اصیل باید نگاه دراز مدت داشته باشد اما در شرایط کنونی دغدغه اصلی ما موفقیتدولت و شوراها است تا بتوانند به مطالبات مردم پاسخ بگویند که انشالله این موفقیتمی تواند مقدمه ای باشد برای سال 98.
برای رفع موانع موجود بر سر راه اصلاحات از جملهرد صلاحیت ها رابطه اصلاح طلبان با رهبری چگونه بوده است؟
همیشه رابطه اصلاحات با رهبری خوب بوده؛ اینجریان نظام و قانون اساسی را قبول دارد و سهم بالایی در همه رویدادها و دستاوردهاینظام داشته است. همواره خطوط قرمز نظام مورد تاکید گفتمان اصلاحات بوده است. ماهیچ گاه مشکلی با ارکان نظام نداشتیم و ارتباط نزدیک و خوبی با ارکان نظام داریم.
آن چند گروه از جمله آقای رهامی آقای جهانگیری وآقای موسوی لاری که دیدارهایی داشتند، ماجرا به چه نتیجه ای رسید؟
البته این دیدارها همواره وجود داشته است کهگاهی رسانه ای می شود اما روال بر این است که این دیدارها رسانه ای نشود و اصل هم بر این استکه دیدارهایمان خصوصی بماند. رابطه ما با همه ارکان خوب است. به قم هم می رویمبا مراجع دیدارهایی داریم اما آنها را عموما رسانه ای نمی کنیم. قطعا رایزنی و مشورتبا بزرگان و ارکان نظام برای ما بسیار مفید و کارساز است و ما را در پیمودن راه وانجام وظایف ملی کمک می کند. در عین حال در این قبیل جلسات به چالش های مهم کشور میپردازیم و دیدگاه های خود را در مورد مسایل کلان کشور مطرح می کنیم.