کد خبر: 35992
A

علی باقری: تحکیم در مجالس دوم و سوم بار فقدان تحزب به دوش کشید

یکی از اعضای ادوار تحکیم وحدت گفت: دفتر تحکیم با ورود به انتخابات مجلس دوم انسداد و تک ساحتی بودن را در عرصه سیاسی کشور میشکند و من از لیست دادن تحکیم در انتخابات مجلس دوم و سوم به شدت دفاع می‌کنم.

علی باقری: تحکیم در مجالس دوم و سوم بار فقدان تحزب به دوش کشید

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، علی باقری، در نشست «دفتر تحکیم از ظهور تا افول» که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شد، با بیان این‌که «ظهور دفتر تحکیم حاصل شکاف بین نیروهای مسلمان انقلابی خط امامی با سایر جریانات سیاسی بود»، اظهار کرد: تحکیم تشکیلاتی بود که در آن انسجام فکری و سیاسی تا حدود زیادی وجود داشت. نیروی انسانی در تحکیم، اعضا و کادر آن، سیاست‌ورزانی قدر و قابل هماوردی با سیاست وزران عمومی جامعه بودند و به تبعیت از شرایط انقلابی و دانشجویی، آراسته به دو صفت نداشتن و نخواستن بودند، قوت و انسجام تشکیلاتی و نیز برخورداری از حمایت حداقل بخشی از حاکمیت سیاسی از دیگر ویژگی‌های تحکیم بود و دفتر تحکیم همانقدر که مخالف یا رقیب جدی در حاکمیت داشت به همان اندازه یا بیشتر از حمایت بخشی از حاکمیت آن موقع برخوردار بود.

وی ادامه داد: تحکیم در چنین شرایطی شکل گرفت و جلو آمد و در ادامه دفتر تحکیم با شکاف‌ها و بحران‌های سیاسی متعددی مواجه بود که در طول دو دهه فعالیت به آن برخورد. در ابتدای دهه 60 و بعد از حذف جریانات معاند و یکدست شدن حاکمیت، تحکیم وحدت با شکاف چپ و راست در جامعه مواجه شد که از سال 60 – 61 آغاز شد و این شکاف، در تحکیم هم در ابتدا جدی بود به طوری که اگر اعضای شورای مرکزی تحکیم در سال 61 را ببینید و برآیند مواضع را در مطبوعات آن روز دنبال کنید کاملا راست است و از سال 62 جریان چپ بر آن غلبه می‌کند.

وی تصریح کرد: تحکیم از زمان ولادت این‌گونه نبود که در پر قو فعالیت کرده باشد و یک دفعه در دهه هشتاد با یک مشکلات وحشتناک مواجه شده باشد که موجب افول شود. من مدعی هستم بسیاری از این شکاف‌ها و بحران‌هایی که تحکیم در دو دهه فعالیتش گذراند، به مراتب شکاف‌ها و بحران‌های عمیقتری نسبت به آن چیزی بود که در دهه هشتاد تحکیم را با افول رو به رو کرد اما تحکیم با آن بحران‌های عمیقتر از هم فرونپاشید.

این عضو سابق ادوار تحکیم وحدت با بیان این‌که «بحران چپ و راست در تحکیم جدی بود اما تشکیلات اینقدر انسجام، قدرت و خودانگیختی داشت که این بحران را در درون خود هضم کرد»، گفت: البته این بحران به نفع جریان چپ تمام شد که این هم جلوه‌ای از واقعیت جریان دانشجویی و انجمن‌های اسلامی در آن زمان بود و هیچ اتفاق ویژه‌ای نیفتاد و کودتایی نشد. شاید بتوان گفت 90 درصد نیروهای دانشجویی در آن زمان گرایش چپ داشتند؛ بنابراین به شکل طبیعی وقتی رای گیری در تشکیلات دانشجویی انجام می‌شد این‌ها رای می‌آوردند، آن هم به شکل تقریبا مطلق و جریان راست در تحکیم عملا در فضای دموکراتیکی که غلبه نود درصدی چپ داشت و تک ساحتی بودن به رسمیت شناخته شده بود، نتیجه‌اش این شد که شکاف بین چپ و راست به نفع جریان چپ و کاملا مسالمت آمیز حل شد.

وی تاکید کرد: این‌که تحکیم در دهه 60 در انتخابات لیست میداد و کسی معترضش نشده بود یا این‌که پول از کجا آورده بود برمی‌گردد به این‌که تحکیم که در انتخابات مجلس دوم و سوم لیست داد در واقع بار فقدان تحزب در جامعه ما را به دوش می‌کشید. تحکیم یک رسالت بر زمین مانده در جامعه‌ای که به سمت انسداد و یکدست‌سازی فعالیت سیاسی رفته بود را با برگزیدن نقش نایب فاعل احزابی که در شرایط جنگ در جامعه غایب بودند انجام داد که اتفاقا یکی از درخشان‌ترین تاثیرگذاری‌هایش بود.

وی یادآور شد: از سال 60 به بعد هر انتخاباتی که برگزار می‌شود حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز یک لیست می‌دهد و این لیست بدون هیچ چالشی برگزیده انتخابات می‌شود. تحکیم در سال 62 به انتخابات مجلس دوم ورود می‌کند و این انسداد و تک ساحتی بودن را در عرصه سیاسی کشور می‌شکند. بله، تحکیم حزب نیست و از برگزیدن نقش نایب فاعلی احزاب در طول روند تکوینش ضربه هم می‌خورد اما نقش‌آفرینی می‌کند و فضای سیاسی جامعه را از تک قطبی بودن خارج میکند. تحکیم ذاتا نباید دنبال لیست دادن باشد اما من از لیست دادن تحکیم در انتخابات مجلس دوم و سوم به شدت دفاع میکنم.

باقری با بیان این‌که« ایفاگری نقش نایب فاعلی احزاب رفته رفته در دوره‌های بعدی تحکیم، به یک عادت و امر ذاتی در منظر و تفکر گردانندگان تحکیم بدل شد»، گفت:دفتر تحکیم در حضور احزاب سیاسی هم همچنان تلاش کرد این نقش را ایفا کند و در برابر ایفاکردن این نقش توسط احزاب سیاسی هم مقاومت نشان داد و این ایراد کار بود.

وی ادامه داد: این‌که افول دفتر تحکیم همزمان با افول دیدگاه خط امامی در عرصه سیاسی بود را هم نمی‌توانم قبول کنم؛ چراکه اولا انشعاب و دوپاره شدن تحکیم در اسفند 80  انجام شد،اما سایر تشکل‌های خط امامی ما همچنان پابرجا بودند.  من افول تحکیم را یکسره به عوامل درونی محدود نمی‌کنم من معتقدم افول تحکیم حاصل دو جریان کلی موازی بود، یک جریان بیرونی که قسمتی از حاکمیت بود که به این جمع بندی رسیده بود که لابد دفتر تحکیم به عنوان یک جریان تاثیرگذار و دارای قدرت بسیج مردمی و با سابقه ممتاز دیگر نباید ادامه حیات داشته باشد و برایش برنامه ریزی هم کرده بودند، اما این فشارها در سال‌های دهه 70 هم بود. ما مقطعی داشتیم که بعد از روی کار آمدن مجلس چهارم آنقدر فشار زیاد بود که کسی نمی‌آمد کاندیدای شورای مرکزی شود، به زور می‌آمدیم و یک جمع چهار- پنج نفره ای را تشکیل می‌دادیم تا این پرچم روی زمین نماند. حتی گاهی آن جمع محدود هم که شکل میگرفت جلسات شورای مرکزی را در خانه تشکیل میدادیم و خیلی از اعضا به ساختمان مرکزی دفتر نمی آمدند. من عواملی درونی را هم در کنار عوامل بیرونی در افول تحکیم مقصر میدانم.

وی با بیان این‌که «افول زمانی ایجاد شد که زمان گشایش و رونق برای جناح ما بود»، گفت: در تحکیم بعد از سال 76 یک توهمی ایجاد شد که می‌تواند همه بیست میلیون رای خاتمی را نمایندگی کند. تحکیم را هوا برداشت و به گونه ای عمل کرد که بستری ایجاد کرد برای همه گروه‌هایی که به نحوی در برابر دولت پیش از خاتمی بود. یک عوام زدگی مدرن در تحکیم بعد از 76 شکل گرفت و نه تنها نیروهای غیرمسلمان در تحکیم حضور پیدا میکردند بلکه از حضور آنان، دفاع هم می‌شد. اما تحکیم اتحادیه انجمن‌های اسلامی بود نه اتحادیه انجمنهای اسلامی لائیک!

عضو سابق ادوار تحکیم وحدت افزود: همه مواردی چون عدالت محوری یا آزادی محوری، حمایت از خاتمی یا حمایت نکردن از او در تحکیم میگنجد اما دین گریزی نه! سرنوشتی که برای تحکیم شکل گرفت سرنوشت محتوم بود. ربطی به بن بست رسیدن اصلاحات یا فشار بیرونی نداشت. پیش از این هم تحکیم در جریان عزل آیت الله منتظری بحران‌هایی را از سر گذاشت اما مشکل این است که آقای سیاسی راد یا این موارد را نمی‌داند یا فکر می‌کند که آن‌ها بحران نیست. این نیست که فقط این مشکلات را در زمان آقای خاتمی داشته باشیم.

وی در پایان تاکید کرد: من البته با آقای سیاسی راد همراه هستم که می‌گویند احزاب اصلاح طلب جزو عوامل فروپاشی تحکیم وحدت هستند اما از این زاویه با آنان مخالفم که چرا نرفتند و شاخه دانشجویی خود را راه اندازی نکردند تا مروج یارکشی در تحکیم نشوند. اما همه این‌ها می‌توانست فروپاشی را به تاخیر بندازد و انجمن اسلامی دانشجویان محل رفت و آمد کسانی بود که به دین اعتقاد نداشتند و این عامل اصلی بود.

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر