افشای اقدامات سازمان اطلاعاتی آمریکا از سوی محسن رضایی /در برجام به تحریم پنهان توجه نشد

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، محسن رضایی در همایش تبیین ابعاد تهاجم اقتصادی علیه ملت ایران که صبح امروز در دانشگاه جامع امام حسین (ع) برگزار شد با اشاره به یکی از خواسته های رهبر معظم انقلاب مبنی بر ایجاد یک جهاد اقتصادی در مقابل تهاجم اقتصادی دشمن گفت: از سال ۲۰۰۴ در آمریکا یک سازمان اطلاعاتی بر محور جنگ اقتصادی شکل گرفت که این سازمان اطلاعاتی نه در دستگاه ها و نهادهای امنیتی مانند CIA و FBI بلکه در وزارت اقتصاد آمریکا ایجاد شد. این اولین پدیده در کشورهای دارای اقتصاد آزاد است که یک سازمان اطلاعاتی را در وزارت اقتصاد مستقر کردند.

اهم اظهارات محسن رضایی را بخوانید؛ 

*بیش از آن باید درباره جنگ اقتصادی توضیح داد که این واژه قدمتی نزدیک به یک قرن در ادبیات سیاسی- اقتصادی کشورها دارد و هدف از آن این است که یک کشور بتواند با استفاده از جنگ اقتصادی علیه کشوری دیگر، وضع اقتصادی خود را بهبود بخشد.

* در تاریخ بشر سه نوع جنگ اقتصادی داریم، یک محاصره دریایی مانند محاصره کوبا یا محاصره دریایی انگلیس توسط آلمان که چندان موفقیت آمیز نبود. این مدل در حال حاضر منسوخ شده است. نوع دیگر تحریم های اقتصادی هستند که مدل دوم همچنان پابرجا است. ولی سومی و مدرن ترین جنگ اقتصادی از سال ۲۰۰۴ به بعد آغاز شد که در آمریکا شکل گرفت و طراحی شد. ایجاد سازمان اطلاعاتی در وزارت اقتصاد و آمریکا از مدل سوم است.

* ممکن است برخی در تحلیل مسائل ایران بگویند که ما هم جنگ اقتصادی داریم، هم فرهنگی و هم سایبری، اما باید بدانند که همه آنها با محوریت جنگ اقتصادی علیه ایران طراحی شده است و سرنوشت ما و آمریکا در جنگ اقتصادی رقم می خورد؛ نباید در ایران نیروها را به صورت جزایر جداگانه تربیت کنیم. باید دفاع فرهنگی و سایبری ما نیز با محوریت دفاع اقتصادی بوده و استراتژی واحدی داشته باشیم. این موضوع در انتخاب نام ۱۰ سال گذشته از سوی رهبر انقلاب مبنی بر انتخاب اسامی اقتصادی برای سالها نیز دیده می شود و نباید هر سازمان و دستگاهی برای خود استراتژی و دفاع جداگانه ای داشته باشد.

*ایده جنگ اقتصادی این است که از آنجایی که بانک ها ذاتاً محافظه کار هستند و سرمایه همواره ریسک پذیر بوده و با کوچکترین احساس خطری فرار خواهد کرد، در نتیجه طراحان جنگ اقتصادی از این دکترین استفاده کردند و اعلام کردند که CIA و FBI چون نظامی هستند و بخش های اقتصادی ممکن است در اثر فشار آنها شکایت کنند، به همین دلیل یک سازمان اطلاعاتی در وزارت اقتصاد ایجاد کرد.

* قانون تحریم کاتسا علیه ایران، روسیه و کره شمالی متنی است که تماماً از طرف این اداره نوشته و تصویب شده است. همچنین در سالهای اخیر از این اداره اطلاعاتی در وزارت اقتصاد آمریکا (TFI) تعداد زیادی نیرو به سفارتخانه های آمریکا در سراسر کشور به عنوان وابسته این اداره با هدف عملیات پنهان اقتصادی اعزام شده اند و حتی در کشورهای همسایه ما شامل پاکستان، افغانستان و امارات دفتر نمایندگی تأسیس کرده اند. ضمن اینکه وزیر خزانه داری آمریکا بعنوان عضو شورای امنیت ملی این کشور منصوب شده است.

* «استوارت لوی» اولین رئیس این اداره است که فردی صهیونیست بوده و خود اقرار کرده است که این اداره در اوایل چندان مورد توجه مقامات آمریکا نبود. این سازمان یک دستگاه بسیار کوچک و چند نفره بوده که در طول ۱۳ سال گذشته به یک باره رشد کرد و به گفته لوی تاکنون ۲۰۰ میلیارد دلار از اموال کشورهای دیگر در امریکا با تلاش این اداره مسدود شده است.

*اولین هدف آنها کره شمالی بود، آنها بانک دلتا در ماکائو را ایزوله کردند و بعد مردم برای بیرون کشیدن سپرده های خود در این بانک اقدام کردند و در نهایت کل بانک منهدم شد. مقامات TFI می گویند پروژه بانک دلتا یک موشک هدایت شده قرن ۲۱ بود، این در حالی است که کره شمالی تنها ۲۴ میلیون دلار در این بانک سپرده داشت که مسدود شد. با موفقیت این پروژه، آمریکایی ها روی این اداره سرمایه گذاری بیشتری کردند.

*بخش خصوصی بسیار محافظه کار است و نمی خواهد با خطرات آینده مواجه شود،  چرا بعد از این که برای برجام جشن گرفتند بخش خصوصی ایران خوشحال نشد. چون بخش خصوصی منطق خاص خودش را دارد.

*آمریکایی ها بین اقتصاد و امنیت، مرز ایجاد کردند و از طریق اقتصاددانان وارد جنگ شده اند. آقای لوی شخصا پایتخت به پایتخت سفر کرد و با بیش از ۱۰۰ مدیرعامل جلسه گذاشت و از سپاه و حزب الله و ایران اسنادی را به آنها نشان می داد و می گفت اگر شما با ایران کار کنید مشکلات عدیده ای برای شما پیش می آید، بنابراین آنها در این جنگ، بحث اقتصادی می کردند و به هیچ وجه فعالیت امنیتی و سیاسی نداشتند.

*دو لایه تحریم وجود داشت، یکی تحریم هوشمند ایران که در هیچ دادگاهی رقم نخورد بلکه بخش خصوصی دنیا با استفاده از تعامل هدایت شده، از صحنه ارتباط با ایران کنار گذاشته شد و دیگری لایه تحریم های آشکار است.

*مسئله ما جنگ اقتصادی است. نباید برای مردم و افکار عمومی حاشیه ایجاد کنیم و انرژی افکار عمومی را هدر دهیم. ما با دو نبرد پیدا و پنهان مواجه هستیم. نبرد پنهان، ترساندن افکار عمومی دنیا از ایران است. در برجام به نبرد پنهان توجه نشد.

*از اشتباهات جدی سیاست خارجی ما این بود که تیم اقتصادی در مذاکرات حضور نداشت. باید یک تیم قدرتمند اقتصادی در کنار ظریف و سایر دیپلمات ها در مذاکرات شرکت می کرد و اگر به ابعاد تحریم های پنهان توجه می شد برجام کاملاً موفقیت آمیز بود.

* اولین مسئله آشکارسازی و روکردن دست آمریکا برای دیپلمات ها و مسئولان است. آنها که دلشان را به دیپلماسی صرف، خوش کرده بودند باید بدانند اگر به این ابعاد پنهان جنگ اقتصادی توجه نشود، همه تلاش ها بی نتیجه است.

* مسئله دوم برخورد با جنگ اقتصادی مقابله به مثل است و جای شکایت در مراجع جهانی را دارد چون بر خلاف رویه بین‌المللی اقدام کرده است. به جای آنکه قیمت ها در بازار آزاد جهانی شکل بگیرد بازار را به هم می ریزند.

*در سیاست های اقتصاد مقاومتی بندی در این خصوص و درباره لزوم مقابله با اقدامات دشمن پس از رصد آنها آمده است؛ که باید در زمینه دو جنگ آشکار و پنهان اقتصادی مقابله کنیم. حداقل آن، تهدید کردن است و بگوییم اگر آمریکایی ها دست برندارند این کار آنها بدون جواب نمی ماند. آمریکایی ها ثابت کردند که در مذاکرات برجام غیرصادقانه با ما رفتار کردند.