حزب فراگیر، سبب پالایش مسئولان و مدیران خواهدشد
جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی با سوابقی که از گذشته داشتهاند، دوستان و همکاران خود را شناختهاند و بهعنوان دوگفتمان شاخص مطرح هستند. بخشی از جامعه نیز با عنوان گفتمان اعتدالی که میانه روی را در دستور کار قرار دادهاند، اعلام موجودیت کردهاند.
دیده بان ایران: گویی یاران روحانی و لاریجانی و همچنین اصلاحطلبان سعی دارند برای سال 1400 به گونهای دیگر بازی کرده و آینده ایران را باز هم در دست داشتهباشند. زمزمه تشکیل حزبی فراگیر با محوریت چهرههای شاخص در شرایطی که بسیاری از حامیان روحانی، از حمایت وی اعلام ندامت میکنند، میتواند از عزم مقابله حامیان او با جمنا و آرای 16 میلیونی رئیسی خبر دهد. آنچه که میتواند این افراد را خارج از تفکرهای سیاسی حول یک محور قرار دهد، ترس از قدرت گرفتن جناح مقابل و گوشهگیری احتمالی آن هاست. با تمام تفاسیر، تشکیل چنین حزب فراگیری میتواند آغازگر فصلی جدید در عرصه سیاست کشور محسوب شود. اینکه این حزب تنها تاریخ انقضایی چهارساله داشته یا نگاه به آن، بیش از اینها باشد،در حال حاضر قابل پاسخگویی نیست ولی وحدت تشکلها برای دستیابی به هدفی خاص در سیاست کشور بهنوعی، اتفاق جالبی بهنظر میرسد. در همین راستا به سراغ اسماعیل شجاعی، سخنگوی پیشین حزب اعتدال و توسعه رفتیم و نظرات وی را درباره تشکیل حزبی منسجم و فراگیر حول محور چهرههای مشخص جویا شدیم که در ادامه، مشروح نظرات وی را میخوانید.
نظر شما درباره تشکیل حزب فراگیر در کشور چیست؟
ضرورت تشکیل نهاد حزب فراگیر در جامعه ما احساس میشود. توسعه تنها با وجود حزب امکانپذیر خواهدبود. کشور ایران، کشوری توسعه نیافته است و مهمترین شاخص توسعهنیافتگی ما در شاخص بهره وری نمایان شدهاست و پایینبودن این شاخص نیز به بحث مدیریت برمیگردد. برای ارتقای سطح کیفی مدیریت، موضوع شایستهسالاری نقش مهمی دارد. به اعتقاد بنده شایستهسالاری نیازمند حضور یک نهاد حرفهای برای پرورش نخبگان است. افراد صالح، پاکدست و هوشمند با وجود یک چنین تشکلی شناسایی میشوند و در عرصهای که در آن، تخصص و مهارت دارند و بهطورکلی برای آن ساخته شده اند، گمارده میشوند. نهادی که این وظیفه خطیر را در جوامع توسعه یافته بازی میکند، حزب نام دارد. از نظر بنده به عنوان یک نفر که مسئول تشکیلات حزب بوده و تحصیلاتم در رشته اقتصاد است و همچنین در عرصه رسانه نیز فعال بودهام، این موضوع را خاطرنشان میکنم، مادامی که در کشور احزاب فراگیر و حرفه ای تشکیل نشوند سطح توسعه کشور ارتقا پیدا نخواهد کرد. احزاب فعلی کشور حرفهای نیستند و بیشتر احزاب، دبیرکل ثابتی در بدو تاسیس داشته و دیگر اعضا نیز حول آن شخص میچرخیدهاند. بهعبارت دیگر حزب متعلق به شخص و حلقه پیرامون آن است و گردش نخبگان و افراد، در آن جریان ندارد. بنابراین ما در کشورنیازمند حزب فراگیر هستیم و بزرگترین دغدغه کشور که همان توسعه است، با این ابزار تحقق خواهدیافت. باتوجه به اینکه ضرورت تحقق توسعهو پیشرفت در تمام عرصه ها احساس میشود، حزب نباید محدود به رقابت های سطحی و انتنخابات شود و باید بهعنوان نهادی فراگیر که ضرورتی خاص در جامعه محسوب میشود، پا به عرصه وجود بگذارد؛ بنابراین شکلگیری حزب فراگیر، ضرورت است و اگر بزرگان کشور دست به چنین اقدامی بزنند، اتفاقی مبارک برای سپهر سیاست کشور خواهدبود.
امکان تعدد احزاب فراگیر در کشور وجود دارد؟
جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی با سوابقی که از گذشته داشتهاند، دوستان و همکاران خود را شناختهاند و بهعنوان دوگفتمان شاخص مطرح هستند. بخشی از جامعه نیز با عنوان گفتمان اعتدالی که میانه روی را در دستور کار قرار دادهاند، اعلام موجودیت کردهاند.
بنابراین به اعتقاد بنده حداقل سه حزب فراگیر در شرایط فعلی کشور قابلیت شکل گیری دارند. بقیه رویکردها نیز قابلیت تبدیل شدن به حزب را دارا هستند. بین 5 تا ۶ حزب منسجم در کشور میتواند موثر واقع شود. اما حداقل به 2یا 3 حزب بزرگ و فراگیر برای تحقق شاخصهای توسعه در کشور نیازداریم تا بتواند رقابت را که اصلیترین بستر برای فعالیت سیاسی در نظام دموکراتیک است، به عرصه عمل برساند.
بدنه حزب فراگیر یاد شده را چه کسانی تشکیل میدهند؟
بنده از پیشقدمان این عرصه اطلاعی ندارم. اما بهطور کلی خالی از لطف نیست اگر به بزرگان دو جناح امکان حضور دادهشود. احزاب کوچک در هردو جناح وجود دارد و بهتر است که در حول دو محور اصلی جناح های سیاسی حضور پیدا کنند. بنده با ایجاد تنها یک حزب نیز مخالف بوده و قایل به تشکیل سه یا چهار تشکل بزرگ و منسجم هستم زیرا سیاست در نظام مردم سالار، صحنه رقابت است و با یکهتازی تشکلها تفاوت دارد.
در عرصه فعلی سیاست کشور، حزب فراگیر قابلیت آن را دارد که بتواند استانداردهای لازم در جهت کارآیی سیاسی را به دست بیاورد؟
چرا امکان نداشتهباشد؟ مردم تهران زمانیکه به لیست رای میدهند، نشان آن است که شهروندان و افراد فعال جامعه ما از نخبگان سیاسی جلوتر هستند که به لیست رای می دهند؛ حتی اگر چیدمان لیست حرفه ای نیست مقصر، احزاب و کوتاهی آنهاست بنابراین فضای عمومی سیاسی برای تشکیل حزب فراگیر فراهم است. مردم به لیست رای دادند درحالیکه لیستها از کانال یک حزب اعلام نشدند. شوراهای هماهنگی که در حال حاضر در هردو جناح حضور دارند بهتر است که در قالب احزاب فراگیر قرار بگیرند و در منطق فعالیت حزب، بهعنوان تشکلهایی پاسخگو در قالب حزب تعریف شوند.
شما در ابتدای صحبت هایتان از راهکار تحزب برای تحقق اصل شایستهسالاری سخن به میان آوردید، آیا تنها مانع در این عرصه، نبود احزاب کارآمد است و اگر محقق شود، شایستهسالاری نیز به همراه آن محقق خواهد شد؟
به نظر من یکی از مهمترین راههای تحقق شایستهسالاری نهاد حزب است. زمانیکه چنین نهادی در کشور وجود ندارد چگونه میتوانیم فرماندار، وزیر یا استاندار را در فلان شهرستان انتخاب کنیم. غیر از این است که با سفارش استاندار و امام جمعه یا فلان وزیر، افراد در این سطح گزینش میشوند؟ شخصی که تجارب قابل تاملی دارد اگر سفارشها پشت او نباشد، نمیتواند به پلههای بعدی راه یابد؟ وقتی حزب، وجود واقعی داشته باشد می تواند از افراد مجرب و شایسته استفاده کند و دیگر، سفارش مقامات سیاسی و برادرزاده یا خواهر زاده مقامات بودن و سایران، پررنگ نخواهدبود.
یکی از دوستان اظهارات جالبی داشت و میگفت اگر دولت با فلان شخص هماهنگ باشد، آن شخص مدیرکل جهاد کشاورزی استان است در غیر این صورت مدیرکل منابع طبیعی میشود و در چندین دوره، این گردش اتفاق افتاده است! این مساله نشاندهنده آن است که برخی از اشخاص از عرصه خارج نمیشوند و تنها سِمت وی تغییر خواهدکرد.بنابراین شایسته سالاری به خودی خود محقق نخواهدشد و نیازمندی نهادی تحت عنوان حزب است. البته موانع سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی متعدد دیگری نیز در این عرصه وجود دارد و این مسائل، به راحتی حل نخواهدشد. اینگونه نیست که موانع برطرف شوند و بعد احزاب فراگیر تشکیل شود بلکه حضور احزاب فراگیر است که موانع را به تدریج رفع خواهدکرد.
برای مثال چه موانعی را میتوان نام برد؟
اینکه جامعه ما نگاه منفی به حزب دارد یکی از موانع فرهنگی فعالیت حزبی است. در حال حاضر در بسیاری از مناطق کشور عضو حزب بودن یک انگ سیاسی محسوب می شود. در حالی که حزب یک نهاد داوطلبانه است و ضرورتی برای دستیابی به توسعه یافتگی محسوب می شود و عضویت در حزب باید مایه افتخار باشد.
آیا با گسترش تحزب، پاسخگویی اصحاب قدرت بهتر از گذشته خواهد شد؟
موضوع پاسخگویی مسالهای گسترده است. زمانی که مدیری خطا میکند، درست است که نهادهای نظارتی جلوی آن میایستند ولی حزب نیز در عرصه مقابله با افراد خطاکار نقش بسزایی دارد. مسئولی که عضویت در حزب دارد و در عرصه مدیریت، خطایی انجام میدهد در قدم اول، اعضای حزب هستند که به خاطر آبروی حزب و اعتماد مردم به آن، با فرد خطاکار برخورد خواهندکرد. همچنین احزاب رقیب نیز بر عملکرد آنها نظارت میکنند. بنابراین وجود احزاب فراگیر بهنوعی سبب پالایش مسئولان و مدیران خواهدشد. یکی از دلایلی که مساله فساد در سطح جامعه گسترده شده به نبودن احزاب حرفه ای و فراگیر برمی گردد.
از دیدگاه شما چه دلایلی موجب فساد شدهاست؟
یکی نبودن رسانههای فعال و فراگیر و دیگری فقدان حضور احزاب قوی است. مادامی که در کشور، این دو نهاد وجود نداشته باشند تنها با تکیه بر نهادهای نظارتی و حکومتی، قادر به مقابله با فساد نخواهیم بود و با وجود نهادهای مذکور، بیشک در عرصه مبارزه با فساد موفقتر خواهیم بود.
با تشکیل حزب فراگیر بر محوریت اصولگرایان میانهرو، اصلاحطلبان و اعتدالیون، امکان بازگشت ناطق نوری فراهم خواهدشد؟
جناب آقای ناطقنوری فردی تاثیرگذار و هوشمند است که می توانیم از حضور وی در عرصه سیاست استفاده کامل را ببریم. شکلگیری احزاب فراگیر، بی شک شرایط را برای حضور افراد شاخص که گوشهگیری کرده اند، فراهم خواهدکرد ولی به نظر میرسد حضور ایشان به دلایلی بیش از این موضوع برمیگردد.
با توجه به شناخت شما از ناطق نوری، ایشان میتواند در این حزب فراگیر، نقش محوری داشتهباشد؟
بنده همچنان بر این نکته تاکید می کنم که کشور تنها به یک حزب نیاز نداشته و به بیش یک حزب فراگیر نیازمند است. بیشک ایشان می تواند تاثیرگذار باشد.
آیا ضرورت تشکیل چنین حزب فراگیری بهعلت احتمال قدرت گرفتن جناح مقابل پس از پایان چهارساله دوم آقای روحانی است؟
به هرصورت این وضعیت همیشه وجود داشته و نمی توان آن را دلیلی بر تشکیل احزاب دانست. این رویکرد، نگاهی موقت و کوتاه به مساله احزاب است. حزب برای تحقق توسعه، نقش کلیدی دارد. اصلاحطلبان و اصولگرایان چگونه میتوانند خود را سازماندهی کنند و چگونه می توانند در عرصه انتخاب مردمی خود را نشان دهند، مسائلی است که در عرصه رقابت مطرح می شود.
آیا تحرک برای بقا، آن ها را به تشکیل این حزب فراگیر سوق ندادهاست؟
به هرحال این مساله بدیهی است. تلاش احزاب برای باقی ماندن در قدرت یک اصل است و اینکه بتوانند افکار خود را در عرصه مدیریت کلان کشور حفظ کنند، یک ضرورت محسوب میشود.
بهعنوان عضو حزب اعتدال و توسعه، حزب شما تمایلی برای شرکت در تشکیل این حزب فراگیر دارد؟
در این باره به شخصه نمی خواهم اظهارنظریکنم.