انتقاد روزنامه جمهوری اسلامی از فضاسازیهای پیرامون عضو زرتشتی شورای شهر یزد

دیده بان ایران:  روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:این روزها به موضوع بسیار جزئی عضویت یک هموطن زرتشتی در شورای اسلامی شهر یزد آنقدر دامن زده شده که درحال تبدیل شدن به یک مساله ملی است.

 اعضاء شورای نگهبان اظهارنظری کرده‌اند و عده‌ای آن را مساوی با اسلام و مخالفت با آن را مقابله با نظام جمهوری اسلامی می‌دانند. در مقابل، عده‌ای با چنان قاطعیتی از ضرورت ابقاء آن هموطن زرتشتی در شورای شهر سخن می‌گویند و بیانیه می‌دهند که گوئی اگر این ابقاء صورت نگیرد، آسمان به زمین می‌آید و قرآن غلط می‌شود و قهر خدا شامل حال کشور می‌گردد.

واقعیت این است که نه ماندن این هموطن زرتشتی در شورای شهر لطمه‌ای به نظام جمهوری اسلامی وارد می‌کند و نه نماندن او. واقعیت بالاتر نیز این است که این موضوع کوچک مربوط به یک شهر از صدها شهر ایران که می‌توان آن را بی‌سرو صدا در همانجا حل کرد، اکنون به یک مساله سیاسی و دعوائی تبدیل شده و هر یک از دو طرف برای جلب نظر طرفداران خود به آن دامن می‌زنند. این دامن زدن آنقدر با شدت و حدت صورت می‌گیرد که گوئی این حضرات کار مهم‌تری ندارند و ضروری‌ترین وظیفه شان همین است و نباید اجازه بدهند این مهم! بر زمین بماند، درحالی که مردم گرفتار مشکلات روزمره زندگی هستند و در برابر ناهنجاری‌های اجتماعی، پارتی بازی‌ها، کارشکنی‌ها، فامیل بازی‌ها و مفاسد اقتصادی دچار حیرت و سرگیجه شده‌اند و منتظر اقدامی هستند که این لکه‌های ننگ را از دامان نظام جمهوری اسلامی پاک کند.

متاسفانه از این آبی که رقبای سیاسی به کمک همدیگر گل آلود کرده‌اند، بدخواهان خارج نشین حداکثر بهره‌برداری را می‌کنند. یکی از همین افراد که متفلسفی بددهن و بداخلاق است و در پرخاش کردن‌های بی‌مبنا به این و آن سابقه‌ای طولانی دارد، انتقاد از شورای نگهبان را بهانه‌ای برای حمله به امام خمینی قرار داده و نظر اعلام شده توسط شورای نگهبان درباره عدم جواز عضویت آن هموطن زرتشتی در شورای شهر را مبتنی بر نظر فقهی امام خمینی دانسته است. این شخص که از فقه چیزی نمی‌داند ولی خود را استاد فقها می‌داند، به این واقعیت روشن توجه نکرده که قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی در زمان امام خمینی تدوین شده و به تایید ایشان رسیده و در این قانون اساسی به ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی اجازه داده شده در مجلس شورای اسلامی نمایندگانی داشته باشند و این اصل از قانون اساسی اکنون حدود 40 سال است که اعمال می‌شود. طبیعی است که وقتی غیرمسلمانان حق دارند در مجلس قانون‌گذاری که برای کل کشور است حضور داشته باشند در شورای یک شهر هم چنین حقی برای آنان وجود دارد. بنابر این، نسبت دادن نظری برخلاف این واقعیت که در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی مندرج و مورد عمل است، امری خلاف واقع است.

آیا بعد از این همه سوءاستفاده که دشمنان و معاندان و بدخواهان از رفتارها و گفتارهای غیراصولی حضرات می‌کنند، وقت آن فرا نرسیده که مسائل حاشیه‌ای را به مسائل اصلی تبدیل نکنیم و با روشی مدبرانه به حل و فصل آنها بپردازیم؟! موضوع «روز کورش» و نوع برخورد با آن و رویارو قرار دادن دین و ملیت - که خواست ابداع کنندگان این ماجراست - نیز از همین قبیل است. شما را به خدا‌ ای بزرگان قوم، اجازه ندهید فرصت‌ها به تهدیدها تبدیل شود. لطفاً برای حل آسان و بی‌هزینه این مسائل تدبیری بیاندیشید.