ما سهم خواهی می کنیم اما اسم کارمان سهم خواهی نیست!
روزنامه آفتاب یزد در شماره امروز خود همچون چند روز گذشته انتقادهای شدیدی را به نحوه چینش کابینه وارد دانست.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ این روزنامه نوشت: دولت تدبیر و امید با برگزاری آخرین جلسه هیئت دولت رسما به کار خود پایان داد تا همه چیز مهیای شروع دومین دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، به عنوان منتخب مردم باشد. رئیس جمهوری که رای 24 میلیونی خود را از مردمی گرفت که بنا به تشخیص قبلی و با سنجش کارنامه عملکردی او در چهارسال گذشته، و البته تاثیرگذاری افرادی مانند اسحاق جهانگیری، محمدرضا عارف و اصلاحطلبان دیگر، رای خود را تَکرار کردند و یا آمدند تا سلامهای معروف روحانی در همایشهای انتخاباتی را پاسخ دهند. سلامهای روحانی به اصلاحات در کنار رنگها در همایشهای انتخاباتی و سر دادن پیامهای روشن هواداران، منجر به این شد که بار دیگر آحاد ملت به وعدههای اصلاحطلبانه حسن روحانی اعتماد کنند و نه تنها به خاطر کارنامه او، بلکه به دلیل وعدههایی که با روح اصلاحات و خواست اصلاحطلبانه مردم پرورده و عجین شده بود، سرنوشت چهارسال آینده کشور را به او بسپارند. با این حال دیری نگذشت که حسن روحانی که دم از وعده اداره کشور با رای اکثریت میزد و تصاویر در دست مردم را در نشستهای انتخاباتی اش میدید و قول پیگیری مطالبات میداد، تحت فشار گروههای خاص قرار گرفت. به طوری که حالا به نظر میرسد کابینه سال 92 روحانی، به مراتب اصلاحطلبانه تر از کابینه پیش رو طراحی شده بود. در شرایطی که مجلس به واسطه حضور نمایندگان اصلاحطلب آماده اعطای رای اعتماد به وزرای مد نظر مردم و روحانی است، به نظر میرسد افرادی مانند نهاوندیان، واعظی، آشنا و نوبخت توانسته اند ورق را بر خلاف خواست مردم برگردانند و به راحتی حسن روحانی را تحت فشار بگذارند.
وعده حضور وزیر زن در کابینه از حالا منتفی شده و شاید در بهترین حالت میتوان امیدوار بود که برای مثال شهیندخت مولاوردی با عملکرد درخشانش در معاونت زنان، صرفا در معاونت دیگری مشغول به کار شود. روحانی آن قدر در ایام انتخابات همسوی با خواست اصلاحطلبانه مردم شده بود که بسیاری معتقد بودند یک سیاست مدار اصولگرای سنتی، در نتیجه تعامل با مردم تبدیل به یک اصلاحطلب دو آتشه شده است. از طرفی روحانی نیز مانند مردم و کارشناسان به خوبی میداند که پیروزی او در هر دو سال 92 و 96 بدون حمایت اصلاحطلبان محقق نمیشد. با این حال، حلقه ربعه اصولگرا و دیگر افراد نزدیک به آقای رئیس جمهور، هرگونه یادآوری مطالبات مردم و وعدههای رئیس جمهوری در ایام انتخابات را به صورت جهت داری با به کار بردن عبارت سهمخواهی به حاشیه رانده اند.
فشار و پیگیری مردم و رسانههای مردمی در جهت احقاق حقوق حامیان و تامین خواست رایدهندگان به روحانی از سوی افراد تازه اسم و رسم پیدا کرده سیاست با عنوان «موجبات ناخرسندی» رئیس جمهوری تلقی شد اما، همین پیگیریها و دست از حق برنداشتنها دست آخر به نظر میرسد که تاثیرات خود را برجای گذاشته است.
شاید نتوان ضربه افرادی مانند محمود واعظی که چه در مجلس و چه در دولت شائبههایی در خصوص عملکردش وجود داشت را جبران کرد اما، حداقل ماجرا این است که حالا رئیس جمهوری پذیرفته است که معصومه ابتکار به جای افراد دیگر نزدیک به واعظی در پست معاونت زنان قرار گیرد. از طرف دیگر در شرایطی که طراحان سناریوی پشت پا زدن به خواست مردم در گرد حسن روحانی کار را تمام شده میدانستند، همین پیگیری مطالبات موجبات تردید حسن روحانی را فراهم آورده است تا حسینعلی امیری، معاون پارلمانی ریاست جمهوری از امکان عدم اعلام نام وزرا و کابینه در مراسم تحلیف خبر دهد.
در شرایطی که بسیاری انتظار داشتند به خاطر تسریع در آغاز به کار دولت دوازدهم، رئیس جمهور همزمان با مراسم تحلیف خود در روز شنبه کابینه را نیز معرفی کند، امیری در گفتگو با رسانهها اعلام کرد: « بعید میدانم که کابینه در روز شنبه معرفی شود. براساس آییننامه داخلی مجلس، رئیسجمهور دو هفته فرصت دارد که وزرا خود را معرفی کند که این فرصت از روز تحلیف آغاز میشود.» نکتهای که به خوبی نشان میدهد
تلاش حلقه ربعه هنوز به تمامه به سرانجام نرسیده است. تردیدهای باقی مانده برای وزرای محبوب و کارآمد دولت یازدهم مانند محمدجواد ظریف که میگوید ادامه وزارتش را تنها خدا میداند از یکسو، و فراموش نشدن مطالبات و وعدهها از طرف مردم از سوی دیگر ممکن است که کابینه مقبولتری را روانه ضیافت رای اعتماد بهارستان کند.
نکته جالب آن که نزدیکان به رئیس جمهوری و حتی برخی افراد دیگر از ترس راه نیافتن به حلقه نزدیکان دولت، حرف از سهم خواهی اصلاحطلبان و خسته شدن مردم از بازیهای جناحی به زبان میآورند. در حالی که به خوبی واضح و روشن است که مطالبه وعدههای داده شده و پیگیری خواستههای مردم که از قضا با صدای بلند و
به صورت پیامهای آشکار به گوش حسن روحانی رسیده است هرگز نامش سهم خواهی نیست و
اگر نمایندگان و چهرههای شاخص اصلاحطلبی آن را مطرح میکنند، اتفاقا در مسیر خواست مردم یا لااقل اکثریت مردم حرکت میکنند. همچنین سهم خواهی شاید نام مناسبی برای رفتار کم نام و نشانها و نامقبولهای عالم سیاست باشد که با تغییر مسیر در جناحهای سیاسی و حرکت مارپیچ میان راست و چپ،خود را به مراکز قدرت از جمله ریاست جمهوری نزدیک کرده و آوردهای جز توئیتهای ترامپ گونه نداشته اند. اظهار چنین نکاتی، نه به معنای نفی خدمات دولت یازدهم و نه به معنای پشیمانی اکثریت از انتخاب روحانی است. مردم، رسانهها و اصلاحطلبان در کنار هم میخواهند بساط بدعت تحت پرچم اصلاحات قرار گرفتن برای رای آوردن و عمل بر خلاف خواست اکثریت را یک بار برای همیشه برچینند تا هم در چهارسال آینده کشور در مسیر درست و همسو با خواست اکثریت پیش رود و هم از حالا کسی سودای انتخابات ریاست جمهوری 1400 را در سر نپروراند. همان طور که روحانی گفته بود، فارغ از فشارهای اقلیت و کسانی که نمیخواهند صدای مردم را بشنوند، زمان اداره کشور با خواست اکثریت فرا رسیده و این مسئلهای نیست که تنها کاربردی انتخاباتی داشته باشد. آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است و این نکتهای نیست که از یاد مردم برود.روحانی با ادامه حرکت در مسیر خواست مردم میتواند نام خود را به عنوان یکی از محبوب ترین رئیس جمهوریهای تاریخ کشور ثبت کند؛ اگر بگذارند!