باهنر: با قاطعیت میگویم رئیسجمهوری بعدی حتما یک حرّاف قوی خواهد بود
محمدرضا باهنر در دیدار با اعضای انجمن اندیشه و قلم با تأکید بر اینکه «برای استقرار کامل دموکراسی در کشور نیازمند مهندسی مجدد ساختارها هستیم»، تصریح کرد: از آنجا که برخی لوازم و بسترهای دموکراسی مانند احزاب ریشهدار و برنامهدار در جامعه ما وجود ندارد؛ خوف آن دارم که دموکراسی در نظام جمهوری اسلامی با اختلال همراه شود و این اختلال در آینده به حاکمیت پوپولیسم منجر گردد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، نایب رئیس سابق مجلس با بیان اینکه «بعضی از همان ابتدای انقلاب، صراحتا مطرح میکردند که جمهوری اسلامی مناسب نیست و ما به دنبال حکومت اسلامی هستیم»، افزود: با این حال ساختار جمهوری پذیرفته شد، ولی بعضی از لوازم این ساختار را عمل نکردهایم که یکی از مهمترین و اساسیترین آنها، غیبت احزاب فراگیر، قدرتمند، ضابطهدار و پاسخگو به مردم است. مهمترین علت تشکیل نشدن احزاب خود «ما» هستیم. چراکه بعضی ها تصور می کنند که با حزب، رأی و رفراندوم و همهپرسی ها و ... میتوان درباره اصل نظام هم بحث کرد و تغییر ایجاد کرد در حالیکه نظام های مستقر در تقریبا تمام کشورهای جهان در محدوده آراء حزبی و مردمی قرار ندارد و فوق آنهاست. ما منافع حزب را میخواهیم ولی حاضر نیستیم هزینهای بپردازیم. تمام فعالان سیاسی نیز همین رویکرد را دارند.
باهنر با اشاره به برخی اظهارنظرها در هفتههای اخیر درباره تشکیل دولت سایه، تصریح کرد: تعجب میکنم وقتی حزبی وجود ندارد چگونه برخی از دولت سایه سخن میگویند؟
نماینده سابق مجلس با انتقاد از نوع نگاه ما به دموکراسی و ساختار حزبی اظهار کرد: در همین مجلس دهم 140 نفر از لیست امید به مجلس میروند، اما فقط 105 نفر حضور خود در مجلس را محصول حضور در آن لیست میدانند و 35 نفر دیگر معلوم نیست از کجا و برای چه وارد لیست شدهاند. این موضوع در لیستهای اصولگرایی نیز به چشم میخورد. انگار برخی فقط نذر کردهاند به مجلس بروند و مهم نیست که در لیست چه گروهی باشند. از همه بدتر این است که افتخار خود را این میدانند که جناحی نیستند. کسی که در مجلس جناحی نیست، اصلا مناسب آن جایگاه نخواهد بود.
اهم سخنان وی از این قرار است:
*رؤسای جمهور ما هم عموما خود را از احزاب مبرا میدانند و بر رأی تودهای خود تأکید دارند. حتی آقای خاتمی هم که با شعار توسعه سیاسی به میدان آمد وقتی با بعضی برخوردهای دوستان خود مواجه شد از رأی مردمی خود سخن میگفت. ایشان به ما در مجلس گفت که به تحکیمیها و مجمع روحانیون اعلام کردهام که دومیلیون رأی من از شماست، بردارید و بروید. من را خسته کردهاید. خود من 18 میلیون رأی آوردهام. البته 18 میلیون رأی ایشان تودهای بود و اصلا تشکیلاتی نبود. آقای روحانی و احمدینژاد نیز به همین صورت عمل کردند. آقای روحانی کابینهاش را به دلخواه خودش تعیین میکند و با کسی مشورت نمیکند.
*آینده مردمسالاری دینی در خطر است. با مسیری که ما میرویم یا مردمسالاری آنقدر خراطی میشود که دیگر ارزشی نخواهد داشت یا به مردمسالاری به مقداری عمل میشود که وارد یک سیستم پوپولیستی که هیچ سامانهای ندارد، میشویم.
* سه رئیسجمهوری اخیر کشورمان یعنی آقای خاتمی،آقای احمدینژاد و آقای روحانی یک ماه مانده به انتخابات با تأثیر بر فضای کلی کشور رئیسجمهوری شدند. هر سه آنها نیز از آرای منفی رقیب خود بهره گرفتند.
*زمانی که آقای خاتمی در انتخابات پیروز شدند ما عضو هیأت رئیسه مجلس بودیم و براساس تشریفات برای تبریک به دیدار ایشان رفتیم. وقتی از ایشان درباره برنامههایشان پرسیدم، خندید و گفت که من فکر نمیکردم رئیس جمهور شوم که برنامهریزی کرده باشم. در دی ماه سال 1375 سراغ آقای خاتمی رفتند برای کاندیداتوری گفته بود به سراغ کس دیگری بروید. ایشان نیز در چند ماه آخر توانست رأی مردم را به سمت خود برگرداند.
* دوره ساخت افرادی که تبدیل به کاریزما میشوند گذشته است. به جای شخصیتهای کاریزما باید به فکر اصلاح ساختارها باشیم. وگرنه اینطور است که اگر آقای مهدوی فوت کنند ما یتیم میشویم و اگر دیگر خدای ناکرده آقای خاتمی فوت کنند اصلاحطلبان یتیم میشوند.
* با قاطعیت میگویم رئیسجمهوری بعدی حتما یک حرّاف قوی خواهد بود و این یک فاجعه است.
* امام خمینی (ره) چند سال آخرعمر پربرکتشان چند کار اساسی برای بعد از خودشان انجام دادند. من هنوز فکر میکنم اگر امام این کارها را نکرده بودند، امروز ما خیلی گرفتار بودیم؛ سه کار مهم مثل پذیرش قطعنامه، عزل آقای منتظری و اصلاح قانون اساسی بود. اگر هر کدامشان عمل نشده بود گرفتاریهای عظیمی داشتیم.»
* به عنوان فردی که 28 سال در مجلس شورای اسلامی خدمت کردهام معتقدم کشور را با یک مجلس نمیتوان اداره کرد؛ آن هم مجلسی که نمایندههایش تا بیایند اسم خیابانهای تهران را یاد بگیرند دوره حضورشان در مجلس تمام میشود. چگونه این افراد با این شرایط میتوانند طبق قانون اساسی نقشه راه دولت و مملکت را ترسیم کنند و برنامه تصویب کنند. البته توفیق سیستم دو مجلسی را نیز منوط به شکلگیری ساختار حزبی در کشور است.
*یک قرارداد نفتی بسته میشود که منافع کشور در آن است.کلی ایرادات بیربط و صرفا سیاسی گرفته میشود که وزیر نفت را مجبور میکند بارها بگوید این همان برنامه ششم است که مجلس تصویب کرده است. ما نیاز داریم 200 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کنیم. وقتی از افراد ایراد گیرنده میپرسیم کجای قرارداد کج است، میگویند من قرارداد را نخواندهام معتمدین ما اینگونه مطرح کردهاند. متأسفانه توهم توطئه و خیانت فراگیر شده است.
* در کشورهایی که ادعای دموکراسی دارند مردم درگیر همه مسائل نمیشوند. اما امام جمعه شهر در نمازجمعه در مورد قرارداد نفتی صحبت میکند. نمی شود که در همه مسائل صاحب نظر و کارشناس باشیم.
* نمایندگان مجلس در زمان ما به دنبال این بودند که قراردادهای خارجی به مجلس بیاید و آنها نظر دهند. اما من بارها اشاره کردم که طبق تفسیر صریح شورای نگهبان تنها قراردادهای بین دولت ها باید به تصویب مجلس برسد و قراردادهای شرکت ها با هم نیاز به تصویب مجلس ندارد.
* سال دیگر نظام جمهوری اسلامی 40 ساله میشود و 40 سالگی زمان پختگی و واقعبینی است. اگر ما در 40 سالگی بخواهیم واقعبین باشیم، در بخشهای زیادی عملکردمان موجب افتخار است اما در بعضی بخشها نیاز به تجدیدنظرهای اساسی داریم. در این 40 سال هنوز پاسخ مناسبی برای این سؤال که "جمهوری اسلامی چیست؟" نداریم
*زمانی که بر سر برجام به طور جدی بحث میشد یکی از وزرا گفت من نگرانم تحریمها همه برداشته بشود و ما دوباره خوب بتوانیم نفت بفروشیم و دوباره بدبخت و گرفتار شویم. یا راه درست و درست راه رفتن را بلد نیستیم یا می دانیم و جرات حرکت از ما سلب شده است.
خبرآنلاین