جدایی قالیباف به پایگاه رأی اصولگرایان صدمه نمیزند
حسین ابراهیمی گفت: قالیباف به تنهایی نمیتواند ساماندهی گروههای اصولگرا را برای انتخابات مجلس انجام دهد. این کار سوابق و اصولی دارد که اینها را یک نفر نمیتواند به تنهایی انجامش دهد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران و به نقل از خبرآنلاین، گرچه اصولگرایان سعی کردند پس لرزههای انتخابات ریاست جمهوری را با طرح وعده اصلاح گفتمانی و تقویت ساختار جمنا مدیریت کنند اما به نظر می رسد ماجرا سر دراز دارد، رئیسی 15 میلیون و 700 هزار رأی را از آن خود می داند، جلیلی ساز تشکیل دولت در سایه کوک کرده و قالیباف به سمت رأس جریان اصولگرا اعلام آتش کرده است.
حجت الاسلام حسین ابراهیمی گرچه به ایده ضرورت اصلاح گفتمانی و ساختاری جریان اصولگرا مهر تأیید می زند اما معتقد است قالیباف به تنهایی نمی تواند از پس این کار برآید. اگر هم بخواهد از اصولگرایی جدا شود، اتفاقی نمی افتد و موجب شکست اصولگرایی نمی شود.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
***
آقای قالیباف در قالب نامه ای سرگشاده نوشت باید ساختار جریان «اصولگرایی» تغییر کند و تبدیل به «نواصولگرایی» شود، آیا چنین ضرورتی احساس می شود یا خیر؟
خود آقای قالیباف باید توضیح دهد که چه تغییراتی باید در جریان اصولگرا حاصل شود؛ ساختاری یا نرم افزاری.
آقای قالیباف دلیلِ شکستهای اخیرِ جریانِ اصولگرایی در جلبِ نظرِ مردم در انتخابات را نتیجه اشکالاتِ ساختاری، رویکردی و عملکردی در سطوحِ کلان و خُرد این جریان میداند، بر همین اساس می گوید باید وضعیت تغییر کند. نظر شما چیست؟
احزاب، گروه ها و جریانات اصولگرا و اصلاح طلب همه نیازمند اصلاحاتی هستند؛ چون همه مشکل دارند. به هر حال تغییرات و اصلاح ساختار خوب است تا افرادی بیایند که به مدیریت کمک کنند؛ به هر حال معتقدم همه ما نیاز به تغییراتی در زندگی داریم. امیرالمومنین فرمود «هر کس دو روزش مساوی باشد مغبون است، هرکس امروزش بدتر از دیروزش باشد ملعون است». پس همه ما نیاز داریم تغییراتی در روش ها، منش ها و کارکردهایمان به وجود بیاوریم. البته این مسئله موضوعی نیست که فقط مربوط به اصولگرایی باشد. معتقدیم همه جریانات سیاسی نیاز دارند تغییراتی در خود به وجود بیاورند.
به نظر شما «تغییرِ اساسی در نحوه کنشِ جریانِ اصولگرایی» امروز یک مطالبه جدی جوانان انقلابی است که آقای قالیباف از قول آنها چنین موضوعی را مطرح کرده است؟
به هر حال اگر اصولگرایان روش هایشان را تغییر دهند به طوری که قدرت جذب بیشتری پیدا کنند و کمترین دافعه را داشته باشند، کار مطلوبی است. شهید بهشتی فرمود «ما در جذب بی نهایت و در دفع در حد ضرورت باید اقدام کنیم». این رویکردی است که هم در اصولگرایی و هم در اصلاح طلبی وجود دارد. وقتی جریان سیاسی قدرت جذبش کم می شود، نیاز دارد با سعه صدر و تحمل بیشتر، بتواند افراد بیشتری را جذب کند؛ به ویژه نسل جوان که توقعات، نشاط و تحرکی دارند. شاید سران اصولگرا نتوانند تحمل تندی جوانان را داشته باشند که باید در خودشان چنین سعه صدری را به وجود بیاورند. البته من نمی دانم اصلاح چه بُعدی از ابعاد اصولگرایی مدنظر آقای قالیباف است.
بعد از انتشار نامه آقای قالیباف، برخی سیاسیون منظور او را از نواصولگرایی این طور معنی کردند که «جذب حامى و هوادار با هر نوع باور و هر نوع سبک زندگى. یعنی هر شکل و هر جور می خواهی باش اما فقط با ما باش و به ما راى بده». آیا نواصولگرایی چنین تعریفی دارد؟
خیر، چنین چیزی در اصولگرایی اتفاق نخواهد افتاد چون اصولگرایی باورها و اعتقادهایی دارد. کسی که در جریان اصولگرایی وارد می شود، باید این باورها و اعتقادها را قبول داشته باشد. اگر کسی قبول نداشته باشد صرف اینکه رأیش به نفع اصولگرایی باشد معلوم نیست بعدا اگر مفاسدی پیش آید، اصولگرایی را بر مصالح شخصی رجحان دهد. لذا اصولگرایی معنایش این است که افراد صلاحیت لازم را برای کسب عنوان اصولگرا داشته باشند. کسی که صلاحیت لازم را نداشت، امروز می آید اما فردا جای دیگری است. چنین پدیده ای برای اصولگرایی قابل قبول نیست. باید افرادی وارد شوند که اعتقاد به اصولگرایی داشته باشند. حتی کسانی که مدعی اصولگرایی هستند، باید رعایت باورهای اصولگرایی که ایمان، تقوا، حفظ ارزش های اسلامی است را داشته باشند.
مردم ایران محور، رأس و مدیریت جریان اصولگرایی را جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین می دانند، اما آقای قالیباف به حامیان خودش گفت «فعالانه و آتشبهاختیار وارد صحنه شوند، منتظرِ اقداماتِ از بالا به پایین در جریانِ اصولگرایی نباشند؛ زیرا تحلیلِ رفتارهایِ پس از انتخاباتِ نشان میدهد تصمیمگیری در این مورد در رأسِ جریان همچنان دچارِ اختلال است.» در واقع آقای قالیباف برای تغییر اصولگرایی به نواصولگرایی، جهت آتش خود را به طرف رأس جریان اصولگرایی گرفته است، این کار چه عواقبی دارد؟
چنین اتفاقی نباید بیفتد. معتقدم اگر بخواهد به این حالت پیش برود، اصولگرایان به بن بست می خورند. همه تلاش اصولگراها باید این باشد که در مسیر وصیت ها و توصیه های امام (ره)، رهنمودهای مقام معظم رهبری و حفظ همه ارزش های اسلامی حرکت و فعالیت کنند. اگر کسی به اینها اعتقاد نداشته باشد اصولگرا نیست.
یعنی شما معتقدید اگر آقای قالیباف می خواهد نواصولگرایی را ایجاد کند با اذن و اجازه جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین باشد؟
خیر، نمی گویم با اجازه جامعه روحانیت باشد اما به هر حال اگر بنای اصولگرایی داشته باشند باید در چارچوب اصولگرایی عمل کنند. اگر چنانچه باری به هر جهت بخواهند پیش بروند که دیگر نامش اصولگرایی نیست.
در واقع می فرمایید در اصلاح ساختار و گفتمان اصولگرایی نباید باری به هر جهت عمل کرد؟
ما باید دنبال حفظ ارزش های اسلامی و رعایت سفارشات حضرت امام و رهنمودهای مقام معظم رهبری باشیم ولو اینکه شکست بخوریم چون این شکست ها بعدها عامل پیروزی خواهد بود.
بعد از سال 92 وقتی آقای عارف به نفع آقای روحانی کنار رفت، شورای عالی سیاستگذاری را در جناح اصلاحات تشکیل داد و رئیس این شورا شد و گروه های اصلاح طلب را برای انتخابات مجلس شورای اسلامی ساماندهی کرد و در صدر فهرست اصلاح طلبان نیز قرار گرفت و به مجلس راه یافت. آیا آقای قالیباف می خواهد چنین مسیری را برود یعنی بعد از آنکه به نفع آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری کنار رفت؛ حالا می خواهد گروه های اصولگرایی را برای انتخابات مجلس شورای اسلامی ساماندهی کند؟
معتقدم آقای قالیباف به تنهایی نمی تواند چنین کاری را انجام دهد. این کار سوابق و اصولی دارد که اینها را یک نفر نمی تواند به تنهایی انجام دهد. لازمه اش هماهنگی است. معتقدم در همه دوره های گذشته، اصولگرایان موفقیت های خوبی داشتند و شکست نخوردند. کسب 16 میلیون رأی در انتخابات ریاست جمهوری کم نیست. در حالیکه همه امکانات در اختیار دولت مستقر بود و همواره نیز روسای جمهور دو دوره ای بودند. پس اصولگرایان آرای خوبی آوردند، البته مشکلاتی وجود داشت اما نتیجه ای که اصولگرایان کسب کردند مأیوس کننده نیست که بگوییم چنین کنیم یا چنان کنیم. معتقدم اصولگرایان موفقیت های خوبی داشتند. همین که توانستند انسجام خود را حفظ کنند خودش موفقیت بزرگی بود. از این به بعد اگر جریان اصولگرایی منسجم و با هم افزایی جلو برود من معتقدم موفقیت آینده را خواهند داشت.
به نظر شما آقای قالیباف امروز دلخور و ناراحت است؟ چون مجبور شد در روزهای آخر منتهی به انتخابات ریاست جمهوری به نفع آقای رئیسی کنار برود؟
معتقد نیستم که او ناراحت است. به هر حال نظرات مختلف و نظر او این است، اما واقعیت ها غیر این است.
اگر آقای قالیباف بخواهد راه جدایی را پیش بگیرد و رئیس جریان نواصولگرایی شود، همان طور که آقای روحانی نماد جریان اعتدال شد، به پایگاه رأی اصولگرایان صدمه نمی زند؟
خیر، او رئیس جریان نواصولگرایی هم بشود، اتفاقی نمی افتد. هر کس خواست جدا شود! پیامبر در جنگ تبوک درباره کسانی که از ایشان جدا شدند فرمود «اگر خیری در او باشد به ما ملحق می شود اگر شری در او باشد خدا ما را از شر او حفظ می کند». روند ما ارزشی است. روند ارزشی قابل تغییر نیست. البته قدرت جذب را باید بیشتر و دفع را محدود کرد. اما اینکه یک نفر کنار برود، موجب شکست اصولگرایی شود؛ خیر چنین اتفاقی نمی افتد.