کد خبر: 25590
A

زندگی سیاسی باهنر؛ از جاروکشی در کنگره حزب جمهوری اسلامی تا کشف احمدی‌نژاد برای ریاست‌جمهوری

محمدرضا باهنر، نام بزرگی در سیاست ایران است. کسی که به معنای واقعی کلمه سیاستمداری، از کار حزبی گرفته تا حضور در پارلمان، را تجربه کرده است.

زندگی سیاسی باهنر؛ از جاروکشی در کنگره حزب جمهوری اسلامی تا کشف احمدی‌نژاد برای ریاست‌جمهوری

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ نامه نیوز نوشت: محسن کوهکن، 19 تیرماه گفت که به نظرش، اگر قرار باشد محمدرضا باهنر در دولت حسن روحانی حضور داشته باشد «شان وی معاون أولی است و در سطح وزیر نیست».

دو روز بعد باهنر در یک نشست خبری در خبرآنلاین در این زمینه گفت: «دوستانی حسن ظن دارند به من و تشکر می‌کنم. صریح می‌گویم که اگر من جای روحانی بودم باهنر را معاون اول نمی‌کردم، هر چند من برخی کارهای دولت را تایید می‌کنم و آرزوی پیروزی دولت را دارم، اما اختلاف نظرهای جدی سیاسی و فرهنگی با روحانی دارم.» و به این ترتیب ضمن او تمجید از حسن روحانی، تلاش کرد خط و مرزهای خود را با او و دولتش حفظ کند. کاری که باهنر در تمام طول عمر سیاسی خود انجام داده است. پایش در راست بوده ولی رویش را از چپ برنگردانده است.

باهنر کرمانی چطور فعالیت خود را در تهران آغاز کرده است؟

«معاون سیاسی استاندار بودم و جریانات 8 شهریور و 7 تیر اتفاق افتاد. سال بعدش اوایل سال 61 یک‌دفعه تصمیم گرفته شد که کنگره حزب جمهوری اسلامی در تهران تشکیل شود. من با توجه به اینکه 8 شهریور و 7 تیر را پشت سر گذاشته بودم خیلی نگران بودم از این بابت که همه مسئولین در کنگره حضور داشتند؛ از حضرت آقا گرفته تا آقای هاشمی و مهندس موسوی و آقایان طبسی و ناطق و ... همه بزرگان بودند. خیلی نگران بودیم که اگر برای کنگره هم یک اتفاق امنیتی بیافتد خیلی بد می‌شود. کاری هم ازنظر امنیتی بلد نبودیم اما بالاخره کرمان را ول کردیم آمدیم تهران و اینجا هم به حضرت آقا و دیگران گفتم که ما آمدیم اینجا فقط برای اینکه ببینیم برای مسائل امنیتی کاری می‌توانیم بکنیم یا نه. به‌هرحال ما شدیم عضو ستاد برگزاری کنگره و کنگره برگزار شد.

بعد آن شبی که قرار بود کنگره فردایش برگزار شود و همه کارها هم انجام شده بود، حضرت آقا و آقای هاشمی آمدند بازدیدی انجام بدهند و گزارشی بگیرند ببینند کارها میزان هست یا نه. به فاصله هم آمدند حدود یکی دو ساعت از هم فاصله داشتند اما هرکدام آمدند یکی از سؤالاتشان از من این بود که فلانی تو اسمت را برای نامزدی شورای مرکزی نوشتی یا نه؟ من گفتم اصلاً قرارم این نبوده. من آمدم اینجا یک جاروکشی‌ای بکنم و بعد هم بروم کرمان. اصلاً شأن من شورای مرکزی نیست. هم آقا و هم آقای هاشمی همان‌جا فرمودند که اسمت را بنویس. من تعجب هم کردم چون خیلی شناختی هم از من نداشتند من فقط برادر شهید باهنر بودم. من بعدها فکر کردم که احتمالاً می‌خواستند که نام شهید باهنر زنده بماند. خلاصه اسمم را نوشتم و عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی شدم و مجبور شدم اسباب‌کشی کنم به تهران. اینجا هم بعد از مدتی با حکم حضرت آقا شدم مسئول تشکیلات تهران. خب تهران در بدنه حزب بخش سنگین و مؤثری بود و کار را این‌گونه شروع کردم.»

باهنر از سال 1361 وارد عرصه سیاست تهران می‌شود اما از سال 1363 و در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی دور دوم، گویی مسیر ترقی سیاسی خود را پیدا می‌کند. باهنر تقریباً از مجلس چهارم به بعد به‌عنوان یکی از افراد تأثیرگذار در جناح راست یا به عبارت امروزی در میان اصولگرایان درمی‌آید.

این همان وقتی است که او جامعه اسلامی مهندسین را تأسیس می‌کند و دبیر کل آن می‌شود. همین موضوع است که باعث می‌شود او بتواند رئیس ستاد انتخاباتی ناطق نوری در انتخابات سال 1376 شود اما شکست آن سال در کنار شکست در انتخابات مجلس ششم باعث می‌شود کمی به حاشیه برود تا اینکه او نقش خود را در روی کار آمدن آبادگران و به‌طور مشخص محمود احمدی‌نژاد نشان می‌دهد.

«سابقه دوستی من با دکتر احمدی‌نژاد 25 تا 26 سال است. در شورای شهر دوم، در دولت خاتمی اصولگراها پیروز شدند، ما چند تا گزینه داشتیم که یکی از آن‌ها احمدی‌نژاد بود. آقای یونسی وزیر اطلاعات، به ما پیغام داد دنبال شهردار شدن احمدی‌نژاد نباشید. من پیش آقای یونسی رفتم و به آقای یونسی گفتم وزارت اطلاعاتی که ملک مدنی از آن عبور کند و احمدی‌نژاد گیر کند، باید در اصل آن وزارت اطلاعات تجدیدنظر کرد. بعد هم گفتم آقای یونسی به خودت و دوستانت و رئیس‌جمهور بگو، اگر می‌خواهید غصه شهرداری احمدی‌نژاد را بخورید، نخورید. شهرداری دست‌گرمی است، احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ماست. شاید بنده اولین نفر در خلقت بودم که رئیس‌جمهوری احمدی‌نژاد را پیش‌بینی کردم.»

بااین‌حال، نمی‌توان باهنر را یکی از طرفداران محمود احمدی‌نژاد خواند. حتی اگر بدانیم که او دایی ثمره هاشمی، یکی از نزدیک‌ترین افراد به احمدی‌نژاد است بازهم باید بگوییم که نایب‌رئیسی جبهه پیروان خط امام و رهبری، نزدیکی سیاسی به ناطق نوری و البته سخنانی که او به‌خصوص در دور دوم ریاست جمهوری احمدی‌نژاد در نقد او داشت؛ مانع از آن می‌شود که باهنر از قامت اصولگرای سنتی که همیشه او را در آن دیده بودیم دربیاید.

محمدرضا باهنر، نامی بزرگ در سیاست ایران

در این شرایط، سوال مهم این است که آینده سیاسی محمدرضا باهنر چیست؟ آیا او واقعا یکی از گزینه‌های اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 است؟ آیا او به مجلس 1398 فکر می‌کند؟ آیا اصلا در کابینه حسن روحانی حاضر خواهد شد؟ پاسخ هیچ یک از این سوالات مشخص نیست اما یک چیز خیلی خوب معلوم است. باهنر، سیاستمداری است که موقعیت‌های خطر را به خوبی درک می‌کند. این را می‌توان از نامزد نشدنش در انتخابات مجلس دهم به خوبی فهمید. در چنین شرایطی شاید بهترین کار برای او حفظ وجهه سیاسی - حزبی‌اش است تا به جای اینکه رئیس دولت یا عضوی از آن شود، به دولت سازی بپردازد. شاید هم بعد از مدتی به این نتیجه برسد که مثل مرادش، اکبر ناطق نوری، وقت بازنشستگی‌اش رسیده و در آستانه هفتاد سالگی، باید کمی بیرون گود سیاست بنشیند. هر کدام باشد، محمدرضا باهنر، نام بزرگی در سیاست ایران است. 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر